ستاره سینمای هالیوود 52 ساله شد/عکس
تاریخ انتشار: ۱۱ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۵۹۶۶۰۷
کیانو ریوز بازیگر ستاره سینمای هالیوود که در ایران بیشتر برای در فیلمهای همچون ماتریکس و کنستانتین مشهور است امروز شمع تولد 52 سالگی خود را خاموش خواهد کرد.
کیانو ریوز 2 سپتامبر 1964 از پدری آمریکایی و مادری انگلیسی در بیروت به دنیا آمد. وی برای مدتی در استرالیا و نیویورک زندگی کرد و سپس در کانادا بزرگ شد و در 15 سالگی دبیرستان را ترک کرد تا درس بازیگری بخواند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با بازی در سریال تلویزیونی کانادایی واژگون نخستین گام بازیگریاش را محقق ساخت و سپس از طریق بازی در آگهی کوکاکولا پول نسبتا خوبی بدست آورد.
او در ابتدای کارش و در اکثر نقشهایی که بازی کرده بیشتر در نقش جوانان سر به هوا و کودن یا زبلهای خیابانگرد بوده است و مدتی در این کارها کلیشه شد.
در اکثر نقشهای دوران ابتدای شروع بازیگری شخصیتی بود که در کلامش و حرکاتش پریشانی و بی نظمی موج میزد و جالب اینکه با روحیات او همخوانی عجیبی دارد.
کیانو با بازی در فیلم خون جوان نخستین گام بازیگری اش را در سینما بر داشت. ریوز در همان سال در یک فیلم کوتاه درام انافبی و در نقشهای تئاترهای برد فراسر و ولف بوی در شهر تورنتو ایفای نقش کرد؛ و در سال 1984 به بهترین بازیگر نوجوان کانادایی از طرف مردم تبدیل شد.
ریوز بعد از موفقیتهای فراوان در تئاتر و تلویزیون دعوت به بازی در فیلم سینمایی بیل و تد شد که ریوز نقش تید را بازی میکرد، کیانو این نقش را پذیرفت و در زمان نوجوانی به یک ستاره بینالمللی تبدیل شد که این فیلم فروش بی نظیری را در کل دنیا در پی داشت و این دلیلی شد که دوباره کیانو در فصل جدید بیل و تید ۲ ایفای نقش کند.
در سال 1990 کیانو در فیلمهایی پرآوازه با ستارگانی بزرگ به ایفای نقش پرداخت، ریوز در فیلم نقطه فرار ایفای نقش کرد و برنده جایزه پسندیدهترین بازیگر مرد از طرف جوایز بینالمللی جایزه سینمایی امتیوی شد. در پی این موفقیت ریوز در فیلمهایی همچون سرعت بازی کرد و موفقیتهای بیشتری را کسب نمود. وی در سال 1997 با فیلم موفق وکیل مدافع شیطان با آل پاچینو هم بازی شد.
ریوز با بازی در سهگانه فیلم سینمایی ماتریکس به یک شخصیت ماندگار در بین تمام مردم جهان شناخته شد که این فیلم یکی از پرفروش ترینهای فیلم سینمایی در تاریخ هالیوود شناخته شدهاست، فیلم سینمایی ماتریکس آنچنان موفق بود که برادران واچوفسکی سری دوم و سوم آن را ساختند.
کیانو ریوز برای سهگانه ماتریکس 262 میلیون دلار دریافت کرد. او برای فیلم اول 10 میلیون دلار به علاوه 10٪ از درآمد ناخالص گرفت. فیلم اول ماتریکس در نهایت 460 میلیون دلار در کل دنیا فروش کرد که در کل 56 میلیون دلار آن به ریوز رسید. برای هر کدام از فیلمهای دوم و سوم هم او 15 میلیون دلار دستمزد به علاوه 15٪ از کل فروش فیلمها را گرفت. ماتریکس دو 742 میلیون دلار در کل دنیا فروخت و 126 میلیون دلار عاید ریوز کرد. فیلم سوم 430 میلیون دلار فروخت و 80 میلیون دلار آن به ریوز رسید. این یعنی برای سهگانه ماتریکس، ریوز 262 میلیون دلار گرفت. دستمزد 126 میلیون دلاری کیانو ریوز برای فیلم دوم ماتریکس بالاترین دستمزدی است که یک بازیگر برای تنها یک فیلم تابهحال گرفته است.
کیانو در سال 2006 در فیلم سینمایی کنستانتین ایفای نقش کرد، ریوز در فیلم زندگی شخصی پیپا لی ایفای نقش کرد که این نقش سبب آن شد که کیانو ریوز و برد پیت با هم در این فیلم همکار و دوستان خوبی شوند. وی در ادامه با همکاری ساندرا بولاک در فیلم خانهای روی برکه به ایفای نقش پرداخت.
ریوز در سال 2010 در فیلم سینمایی اکشن و کمدی و درام با نام جرم هنری نقش آفرینی کرد. در آوریل 2011 ریوز در مصاحبه با شبکه امتیوی اعلام کرد که فصل جدید بیل و تد در مرحله ساخت میباشد. وی در سال 2013 با 47 رونین به توفیقی نرسید. کیانو ریوز در سال 2014 با فیلم موفق جان ویک دوباره سر زبانها افتاد.
در سال 1993 به دلیل مصرف مشروبات الکلی هنگام رانندگی بازداشت شد. نام او از خلاصه شده نام جدش که کیاویهلو به معنای وزش نسیم ملایم در کوهستان بود گرفته شده است.
ناپدری سابقش کارگردان پُل آرون می باشد. مدتی به عنوان تیز کننده اسکیت یخی کار می کرد. در دوران دبیرستان به او لقب دیوار داده بودند. مادرش طراح لباس بوده و لباسهای مختلفی برای خوانندگان موسیقی راک نظیر آلیس کوپر طراحی کرده است.
وی بازی در فیلم مخمصه را نپذیرفت. گفته که بهترین دوستش خواهرش است. یکی از طرفداران دو آتشه مسابقات فرمول 1 است. دوست صمیمی سندرا بولاک هم محسوب می شود و از جمله مهمانان مراسم عروسی او بوده است.
پیتر اوتول را بازیگری معرفی کرده که الهام بخش او بوده است. او یک بازیکن حرفه ای هاکی هم هست و می توانست به راحتی در لیگ حرفه ای این رشته حضور پیدا کند اما ترجیح داد که به بازیگری بپردازد.
به راحتی فرانسوی صحبت می کند. برخی از فیلمهای مورد علاقه اش راننده تاکسی ، اینک آخرالزمان ، پرواز بر فراز آشیانه فاخته می باشد. در پیاده روی مشاهیر هالیوود صاحب ستاره است.
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۹۶۶۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند.
به گزارش ایسنا، نام صدیقه (روحانگیز) سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: «زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».»
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: «من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خودش حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.»
عباس بهارلو - مورخ و پژوهشگر سینما - در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است: «وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟»
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است: «بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.»
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.»
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است: «اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.»
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است،
سامینژاد در حالی در 80 سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: «بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.»
او گفته است: «قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، می توانست نقش یک پدر را بازی بکند.»
انتهای پیام