Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جماران، مشروح گفت‌وگو با حمیدرضا حاجی بابایی رییس فراکسیون ولایی مجلس شورای اسلامی را در ادامه می‌خوانید: - آقای دکتر حاجی بابایی وزیر بودن سخت تر است یا نماینده بودن؟ وزیر شدن به دلیل اینکه کار اجرایی و گسترده و سخت تری است، مشکل تر خواهد بود. - علاقه شما حضور در وزارت است یا وکالت؟ خیلی تفاوتی ندارد، از کاری که در آن موفقیت آمیز عمل کنم، رضایت دارم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

- ارتباط شما در زمان وزارت با اهالی پارلمان چطور بود؟ چون ۴ دوره در مجلس بودم، در دوران وزارت ارتباط نزدیکی با نمایندگان داشتم. - «از امروز تا قیامت، بابت اشکالات نظام آموزش و پرورش عذرخواهی می کنم». این جمله شما بعد از حادثه شین آباد است، امروز تفسیر شما از این جمله چیست؟ در طول انقلاب چندین بار اتفاقاتی حتی سخت تر از حادثه شین آباد رخ داد، مثل اتفاق درودزن شیراز یا پارک تهران؛ اما در آن زمان به خاطر مسائل سیاسی این اتفاق مورد توجه قرار گرفت و من نیز بعد از شنیدن این واقعه بدون آنکه منزل بروم، از سفر به منطقه رفتم و از نزدیک شرایط را مشاهده کردم، اما عده ای فضاسازی می کردند که باید یک نفر عذرخواهی کند و من هم گفتم از الان تا قیامت عذرخواهی می کنم. - بعد از دوران وزارت پیگیر حل مشکل دانش آموزان شین آباد بودید؟ آخرین کاری که در دوره وزارت کردم، همه مسائل این دانش آموزان را از استخدام تا معالجه پیگیری کردم و مصوبات لازم را در دولت گذراندم. اما چون مقداری حس می کردم که با حضور من کار تبلیغاتی می شود، بعد از وزارت کمی احتیاط کردم. - پس شما معتقدید حادثه شین آباد سیاسی شد؟ نوع رفتارهایی که انجام شد، سیاسی بود. البته بخاطر راهیان نور که پیش از شین آباد اتفاق افتاد و عده ای به دنبال آن بودند که هجمه وارد کنند، در حالی که براساس قانون مسئولیت راهیان نور برعهده سپاه است، مسئله شین آباد را بهانه وارد کردن هجمه قرار دادند. - بعد از این حادثه به استعفا فکر کردید؟ اگر کاری در اختیار فردی یا شخصی باشد و مسئولی کوتاهی کند، باید استعفا دهد، البته چنین چیزی از من خواسته نشد و بحث این بود که مدیرکل آموزش و پرورش منطقه استعفا دهد، من هم دیدم قربانی کردن یک فرد برای جامعه مفید نیست و مسئولیت بیشتر را برعهده خود گرفتم. - این مشکلات سرمایشی و گرمایشی مدارس چرا حل نمی شود؟ مشکل کجاست؟ مشکل آن با پول حل می شود و آموزش و پرورش چنین پولی ندارد. در مجلس هفتم ۴ میلیارد دلار برای مدرسه سازی از حساب ذخیره ارزی هزینه شد که این میزان بی سابقه بود، اما در گرمایش و سرمایش مدارس، هنوز کارهای لازم می بایست انجام شود و هر لحظه ممکن است اتفاقی در جایی از کشور رخ دهد. - آقای دکتر بالاخره معلمان حق التدریسی برای استخدام امیدوار باشند؟ من وقتی از وزارتخانه خارج شدم، حق التدریسی و شرکتی و کار معین وجود نداشت و تنها ۱۴ هزار نفر که در ستاد وزارتخانه بودند و به آنها گفته شد که اگر به روستاها بروند، استخدام می شوند، باقی مانده بودند، اما خودشان نخواستند و اگر سال ۹۲ قانون به درستی اجرا می شد، مشکل حل بود. اما امروز تعدادی حق التدریسی معطل مانده اند و حق هم دارند. همین طور یک سری مدارسی که در دوره ای خصوصی و اجاره داده شدند و حال پس گرفته شده اند، نیز دارای نیروهایی بودند که حقی برای خود قائل هستند. اما در مجموع معتقدم حقی که برای حق التدریسی ها ایجاد شده باید داده شود و نباید اجازه بدهیم دیگر حق التدریسی به وجود بیاید. ما دانشگاه فرهنگیان داریم و اگر کسی خواست در آموزش و پرورش استخدام شود، می تواند از طریق دانشگاه فرهنگیان اقدام کند. - جمله ای به نقل از شما خطاب به آقای روحانی آمده است که گفتید کسی مثل خود شما را برای آموزش و پرورش استخدام کنند، منظور شما از این جمله چه بود؟ آموزش و پرورش یک رئیس جمهور می خواهد تا بتواند وزارتخانه را اداره کند، یعنی اینکه کسی با قدرت یک رئیس جمهور باید در آموزش و پرورش مسئول شود و آموزش و پرورش باید اولویت کشور باشد و قوی ترین فرد برای آن انتخاب شود که اقتدار لازم در دولت را داشته باشد، ولی در حال حاضر برعکس است و وقتی همه وزارتخانه ها تعیین تکلیف شد فردی را هم برای آموزش و پرورش پیدا می کنند. - آیا در این مدت به دولت در زمینه آموزش و پرورش هم مشاوره داده اید؟ نخواستند، اما در مجلس هر چه می توانستم کمک کردم و قوانینی در برنامه ششم مصوب شد که بی سابقه بود. - قرار بود براساس برنامه ششم حقوق مدیران بیش از ۱۴ برابر حداقل حقوق ها نباشد، آیا این موضوع اجرا شد؟ ما این را مصوب کردیم و این پرنده ای بود که در هوا پروازش دادیم اما با تیر ساقطش کردند و الان نجومی بگیرها آزادند و هر چقدر هم می خورند، نوش جانشان و یکی دو تا هم نیستند، تعدادشان زیاد است. مجلس هم خواست جلوی این موضوع را بگیرد اما نگذاشتند و دولت نیز قرار بود لایحه اصلاح قانون خدمات کشوری را ارائه کند که نکرد. - در برنامه ششم برای اعلام دارایی نمایندگان و وزرا و مدیران کل پیشنهاداتی مطرح شد. چقدر این موضوع شکل اجرایی گرفت؟ این یک سامانه است و قابلیت اجرایی دارد و از اول فروردین قانون برنامه ششم لازم الاجرا است. - در برخی سخنرانی هایتان معتقد به عدم تناسب دخل و خرج دولت در هدفمندی یارانه ها بودید و معتقد بودید دولت دچار بی قانونی هایی بوده است. لطفا توضیح دهید. طبق بررسی دقیق، ۸۷ هزار میلیارد تومان در سال ۹۵ از محل هدفمندی عاید دولت شد و ۴۱ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان از این مبلغ هزینه شد، اما بقیه را شرکت ها در اختیار دارند و به حساب خزانه واریز نکرده اند و این نشان می دهد شرکت ها درآمد خوبی دارند ، تا وقتی درآمد زیاد شود هم اضافه کاری بالا می رود، هم پاداش پایان خدمت یک میلیاردی می شود. - بی توجهی دولت دهم به قانون هدفمندی بیشتر بود یا دولت یازدهم؟ نمی شود گفت کدام بیشتر، اما تفاوتی که وجود دارد این است که در دولت قبل درآمد و هزینه یکی بود،اما در دولت یازدهم اینها به شدت افزایش یافت، زیرا قیمت ها افزایش داشت و درآمدها با هزینه ها فاصله پیدا کرد و مجلس نیز پیشنهاد تحقیق و تفحص از این موضوع را داد تا مشخص شود این مبالغ کجاست. - آقای حاجی بابایی شما یارانه دریافت می کنید؟ من نباید یارانه دریافت کنم ، البته نظر من در مورد یارانه بگیران متفاوت است. اینکه یک عده یارانه بگیرند و عده ای دیگر نگیرند، قبول ندارم. چون در زمان تصویب این قانون به مردم گفته شد قیمت برق و آب گران تمام می شوند و شما لطف کنید کمتر مصرف کنید و ما نیز مابه التفاوت را به خودتان پرداخت می کنیم و به همه مردم این گفته شد و این تعهد ماست. البته اینکه درست یا غلط است بحث دیگری است. بعضی ها هم می گویند یارانه کی تمام می شود؟ باید عرض کنم یارانه تمام شد، روزی که مصوب کردیم ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان تومان پرداخت شود، برنج کیلویی ۲ هزار تومان بود اما الان برنج کیلویی ۱۰ هزار تومان است، یعنی الان ۹ هزار تومان یارانه پرداخت می شود و سال دیگر هم یک هزار تومان - شما یکی از منتقدین سیاستی های اقتصادی دولت هستید. اگر امروز سکان هدایت اقتصاد کشور در دست شما بود، مهمترین برنامه تان برای بهبود شرایط اقتصادی و رونق تولید چه بود؟ اولین کاری که می کردم، مسئولینی انتخاب می کردم که قشر متوسط جامعه بودند و کار اقتصادی انجام ندهند. کسی که مسئول است دیگر نباید وقت خود را صرف کار اقتصادی کند و مسئولینی باید انتخاب شوند که کار جهادی کنند و پاک زندگی کنند و در این شرایط است که مردم اشتیاق به کمک و مشارکت پیدا می کنند. همچنین کار را تا جایی که امکان داشته باشند، در اختیار مردم قرار می دهم و سعی می کردم در واگذاری ها کسانی که در قدرت هستند دستشان کوتاه باشد و بخش خصوصی واقعی را تقویت می کردم. - آقای دکتر در سال های اخیر تابوی اختلاس و فساد شکسته شد، کجا بد عمل کردیم که این اتفاق افتاد؟ آنجا که مسئولان به دنبال اشرافی گری رفتند اشتباه رفتیم. وقتی این مسیر طی می شود افراد نسبت به مسائل بی تفاوت می شوند و همه چیز را حق خود می دانند و فکر می کنند حقشان است که بیشتر داشته باشند و زندگی شان بهتر باشد و تمایل به فساد در این افراد بیشتر می شود. همچنین وقتی مسئولی وقتی در جایی قرار گرفت افراد فامیل خود را مسئول کند و فرزندان خود را وارد کار کند، فساد شکل می گیرد و افراد به دنبال این خواهند بود که از فرصت پیش آمده بهره ببرند. - از هدف تشکیل جمنا برایمان بگویید. تعدادی از دوستان دلسوزی بودند که به این نتیجه رسیدند باید حرکتی شکل گیرد و فکر می کردند وضعیت کشور از نظر مسائل اقتصادی و بعضی امور مثل اختلاس و اشرافی گری مناسب نیست، لذا باید حرکتی در کشور شکل گیرد که با این امور مبارزه شود. - ارزیابی شما از آغاز و پایان جمنا چیست؟ آنچه فکر می کردیم با آنچه اتفاق افتاد متفاوت بود. فکر می کردیم بهتر عمل بشود. - ماجرای ثبت نام شما در انتخابات چه بود؟ حس می کردم این ظرفیت در جامعه وجود دارد و می شود فعالیت کرد و به این ظرفیت نگاه کردم و به عرصه انتخابات ورود کردم. - در زمان ثبت نام گفتید من کاندیدای جمنا هستم. آیا دوستان روی شما به جمع بندی رسیدند یا این موضوع نظر شخصی شما بود؟ این جمع بندی دوستان بود که ۴ نفر در نهایت معرفی شوند و یک نفر از این ۴ نفر بنده بودم. - علت رد صلاحیت شما چه بود؟ بحث احراز صلاحیت بود و تعدادی از دوستان گفتند که به این جمع بندی رسیدیم. ۸۰ میلیون جمعیت همه چیز را می دانند و نیازی به توضیح در این باره نیست و علاقه مند نیستم چون موضوع مربوط به شخص بنده است به آن ورود کنم، اما اعتقاد داشتم می توانم از عهده این کار بربیایم و ورود کردم، اما قانون را نیز در ادامه پذیرفتم. - گفته بودید صلاحیت شما از بعضی از افراد تایید شده بیشتر است. من چنین چیزی هرگز نگفتم. - در لیست کابینه آقای رئیسی یکی از وزارتخانه ها به شما سپرده شده بود، نظر شما در این باره چیست؟ از اول هم گفتم چه آقای رئیسی رأی بیاورد چه آقای روحانی، به وزارتخانه نمی روم. - جایی گفتید نامزد نهایی جمنا ایده آل شما نیست، پس نامزد ایده آل شما چه کسی بود؟ خودم که کاندیدا شدم. - شما موافق دیدار یکی از خواننده های زیرزمینی با نامزد مورد حمایت جمنا بودید؟ من هرگز علاقه مند نیستم در موضوعی که من در آن دخالتی ندارم، ورود کنم، اما اتفاقی است که افتاد و اگر کسی خطایی کرد باید جوابگو باشد. در جامعه ما هنرمندان در اقشار مختلف هستند و یک هنرمند با یک طرف است و هنرمند دیگری با طرف دیگر. ما نباید با حیثیت آدم ها بازی کنیم. همینطور باید توجه کرد اگر کسی می خواهد رأی بیاورد باید نقد شود و باید اشکالاتش مطرح شود، اما کسی که می خواهد رأی بدهد، لزومی ندارد در مورد آن بحث و صحبت شود. از نظر من این حاشیه ها بلاوجه است، البته در عالم سیاست و درگیری های سیاسی بد نیست، اما به حال جامعه نیز مفید نمی باشد. - در انتخابات اخیر اغلب وزرای دولت نهم و دهم به آقای رئیسی کمک می کردند، به نظر شما اهداف و برنامه های آقای رئیسی چقدر به احمدی نژاد ۸۴ نزدیک بود؟ وزرای دوره هشتم و نهم، وزرایی ارزشی بودند و در کار هم موفق عمل کردند و ظرفیت بزرگی هستند و توان حرکت در کشور را دارند، اگر آنها هم مسئولیت می گرفتند باز روند قبلی اجرایی را دنبال می کردند، با همان ظرفیت ها و توان. - اعلام نامزدی احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری اخیر و رد صلاحیت او را چگونه تحلیل می کنید؟ تحلیل خاصی ندارم، همین قدر می دانم که ای کاش کاندیدا نمی شد. بنابه دلایلی که رهبر معظم انقلاب فرمودند و از این قبیل مسائل اگر کاندیدا نمی شد، بهتر بود. - شما معتقد به تغییر رفتارهای ایشان هستید؟ علاقه مند نیستم به این بحث ورود کنم. - قائل به انحراف برخی از نزدیکان ایشان هستید؟ سوال بعدی - پس یعنی از آقای احمدی‌نژاد چیزی نپرسیم؟ علاقه‌مند نیستم در مورد چیزی که موضوع جامعه نیست و نیاز جامعه را تامین نمی کند، صحبت کنم. - برخی تغییر رفتارهایی که اخیراً از ایشان دیده می شود، جای سوال دارد که چطور این تغییرات انجام شد و آیا از اطرافیانشان تاثیرپذیری داشتند؟ ایشان نباید کاندیدا می شد. - از نظر شما گزینه ای که از جمنا بهتر می توانست رأی بیاورد، چه کسی بود؟ در جمنا افرادی بودند که اگر ورود پیدا می کردند، قطعاً پیروز بودند. - به نظر شما اگر آقای قالیباف می ماندند، بهتر رأی می آوردند. نه، چنین اعتقادی ندارم. - آقای حاجی بابایی اصولگرا و اصلاح طلب تندرو یعنی چه؟ من معتقدم باید مراقب حرف زدن بود و انصاف را رعایت کرد و برای همه سلایق سیاسی احترام قائل شد. اعتدال مربوط به یک حزب و گروه نیست، اعتدال یک روش است. اصولگرای معتدل و اصلاح طلب معتدل داریم. اینکه گفته می شود اصلاح طلبی و اصولگرایی تندرو، ممکن است به فردی اطلاق شود که حساسیت های خاصی داشته باشد و از گفتمان تندی استفاده کند. برخی هم صبحانه را با اصلاح طلبان می خورند و ناهار را با اصولگرایان، نام این اعتدال نیست، این هفت رنگ بودن است. معتدل کسی است که در عین اصولگرایی یا اصلاح طلبی، انصاف به خرج دهد و رعایت حال دیگران را بکند و در نوع بیان و گفتمانش جوانب عقلانیت را رعایت و عقلانی فکر کرده و صحبت کند. - اینکه گفته شد در انتخابات هیات رئیسه مجلس جریانی در دولت علاقه مند به حضور شما در جایگاه نواب رئیسی بود را تایید می کنید؟ من اطلاعی ندارم. - شما و برخی از اعضای فراکسیون ولایی مجلس مخالف حضور یکی از نواب فعلی مجلس در این جایگاه بودید و تحرکاتی هم در این زمینه داشتید، چرا؟ ما می خواستیم هر دو نایب رئیس فعلی نباشند و این هم طبیعی است، اما به اندازه کافی نیرو نداشتیم. این طبیعی است که اصولگراها به دنبال دو نایب رئیس اصولگرا بودند. - فراکسیون ولایی در حال حاضر چند کرسی در هیات رییسه مجلس دارد؟ ۱۲۱ نفر ثبت نام کردند که ۶ نفر در حال حاضر در هیات رئیسه حاضرند. - جایگاه و میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری امید، مستقلین و ولایی ها هم اکنون در مجلس چگونه است. هر کدام یک ظرفیت مشخص ندارند اما حس ما این است که فراکسیون مان حداکثر عدد را دارد. - آقای حاجی بابایی اثرات مثبت برجام چیست؟ مدتی فشارها کم می شود، وحدت اروپا و آمریکا از بین می رود و روی کاغذها تحریم ها لغو می شود، ارزی نیز آزاد می شود و موارد فراوان دیگر نیز وجود دارد. بالاخره برجام نکات مثبت و منفی زیادی داشت، اما گذشت زمان و مصوبات اخیر آمریکا نشان می دهد که نکات منفی آن بیشتر می شود. - هدف تشکیل کمیته تعامل با دولت در مجلس چه بود؟ هدف این بود که به دولت کمک کرده و مشورت دهیم و اگر نیاز است دیدگاهی را به دولت گوشزد کنیم. اصلاح طلبان خیلی برای دولت فعلی زحمت کشیدند و حق دارند اما ما گفتیم که هیچ سهمی نمی خواهیم و سهم ما از وزرا تنها کارآمدی دولت و چیزی که مردم می خواهند باشد. - شما هم وزیر بودید و هم نماینده؛ اینکه گفته می شود علت تذکرات نمایندگان به وزرا تحت فشار قرار دادن وزرا برای اجابت مطالبات استانی شان است، چقدر صحت دارد؟ به مرور مسئولیت ها در شهرستان ها به دوش نماینده افتاده و نماینده به جای استاندارباید پاسخگو باشد و این باعث می شود نماینده وقتی از روال معمول نمی تواند مشکلات را حل کند، از ابزارهای اینچنینی استفاده کند. - آینده سیاسی حمیدرضا حاجی بابایی چیست و برای انتخابات ریاست جمهوری آینده آیا برنامه ای دارید؟ فعلا که تا پایان دوره نماینده خواهم بود، در ایران هم ۶ ماه مانده به انتخایات مشخص می شود چه کسی قصد حضور در انتخابات را دارد. هنوز ما آنقدر رشد نکرده ایم که از ۴ سال قبل بگوییم چه کسی قصد کاندیداتوری در انتخابات را دارد.

منبع: جماران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۲۶۸۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند. 

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌و‌چل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

منبع: جوان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • مهدی نصیری; زیر تیغ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان/ توهم یا شوخی یا پروژه هدفمند؟! +جدول
  • توهین جنجالی مجری تندرو صداوسیما به اصلاح طلبان و اصولگرایان /حسام الدین آشنا: بی ادب نباشید؛ چه برای سیدخندان و چه برای پاورقی
  • ۹۵ درصد بودجه پیشنهادی دولت تایید شد
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد؛ او فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد
  • حاجی‌بابایی: امسال دیگر کسی نمی‌تواند بودجه «حوزه فرهنگ» را پرداخت نکند
  • تصویب جدول مربوط به مصارف استانی در مجلس
  • تصویب جدول مربوط در مورد مصارف استانی در مجلس
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!