دستور سیدحسن خمینی برای رفع مانع انتشار کتاب خاطرات ابراهیم یزدی /کدام خاطره محل مناقشه است
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۵۶۱۸۶
حجتالاسلام داستانی گفته: «خاطرات آقای یزدی مثل دهها مجموعه دیگری است که طبق قانون، وزارت ارشاد به مؤسسه فرستاد و این خاطرات هم کارشناسی شد. بعد از بررسی، نامهای به انتشارات نوشتیم و به موارد ١٥گانهای اشاره کردیم که خلافگویی است. به طور مثال، یکی از موارد، خلاف مکتوب امام در وصیتنامه امام است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدجواد مظفر، مدیر انتشارات کویر که ناشر خاطرات مرحوم یزدی است، به «شرق» گفته: «با دستور آقای سیدحسن خمینی، قرار است در هفته آینده با مسئولان مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام جلسهای برگزار کنیم تا مسئله را با مشارکت و همدلی و به طور دوستانه حل کنیم».
کدام خاطره محل مناقشه است
مهمترین موضوع مناقشهبرانگیز درباره جلد سوم کتاب خاطرات یزدی، فرد پیشنهاددهنده انتخاب فرانسه به عنوان مقصد امام بعد از نپذیرفتن از سوی کویت بوده است. دکتر یزدی خود را فردی معرفی کرده که پیشنهاد فرانسه را داده و این پیشنهاد با اقبال مواجه شده است؛ بااینحال ظاهرا مؤسسه به استناد سخنانی از امام در یکی از مجلدات صحیفه نور، گفته انتخاب مقصد فرانسه از سوی امام خمینی و مرحوم سیداحمد صورت گرفته است.
این مهمترین چالش یا مانع بر سر انتشار جلد سوم خاطرات دکتر یزدی با عنوان ١١٨ روز در نوفللوشاتو است که در ١٦ ماه گذشته به وزارت ارشاد ارسال شده است. به گفته مظفر «ارشاد با فحوای مطالب کتاب مشکلی نداشته؛ اما از آنجا که بخش عمده مطالب در رابطه با امام بوده است، گفتند باید مؤسسه تنظیم و نشر آثار نظر بدهد». مظفر میگوید کتاب خاطرات نزدیک یک سال است که در مؤسسه معطل مانده است.
او پیشتر به خبرگزاری ایلنا گفته بود: «به عنوان مثال، ایراد میگیرند که در کتاب، نقش آیتالله طالقانی زیادی دیده شده. اصلا گیرم که درست میگویید و نقش آیتالله طالقانی پررنگتر از چیزی که بوده، در کتاب آورده شده است، خب این نگاه و خاطرات دکتر یزدی است و او اینگونه به تاریخ انقلاب نگاه کرده است. یا درباره نقش روحانیون حاضر در پاریس، میگویند این نقش دقیقا توضیح داده نشده است. خب دکتر یزدی اینطور صلاح دانسته و خاطراتش را بهگونهای نوشته که نمود نظرات و دیدگاههای خودش باشد. شما کتابی بنویسید و نگاه خودتان را منتشر کنید که چاپ هم کردهاید». پیشتر از مجموعه «شصت سال صبوری و شکوری»، دو جلد منتشر شده که جلد اول شامل زندگی دکتر یزدی از تولد تا خروج از ایران است و جلد دوم هم مربوط به سالهای ١٣٣٩ تا ١٣٥٧ است به نام ١٨ سال در غربت که به سالهای حضور یزدی در خارج از کشور میپردازد. یزدی در این سالها فعالیتهای دانشجویی خود را در آمریکا و اروپا کلید میزند و البته به تبعیدگاه امام در نجف هم رفتوآمد داشته است. در این کتاب، به ماجرای مرگ دکتر شریعتی در سال ٥٦ و ارتباط بیشتر یزدی با امام خمینی هم پرداخته شده است؛ اما بخش اصلی و مهم وقایع انقلاب که به حضور امام در نوفللوشاتو میپردازد، در جلد سوم آمده که هنوز مجوز انتشار ندارد.
ماجرای سفر به فرانسه
بعد از آنکه دولت کویت از پذیرش امام سر بازمیزند، جستوجو برای انتخاب مقصد بعدی امام آغاز میشود که فرانسه نقطه بعدی حرکت انتخاب میشود. حضور در فرانسه، امکان ارتباط امام با اروپا و رسانههای خارجی را بیش از پیش فراهم کرده و باعث میشود تحولات انقلاب ایران بیشتر در مرکز توجه قرار بگیرد.
یزدی در نوفللوشاتو علاوه بر آنکه در قامت مترجم ظاهر میشود، فردی بوده که امام خمینی وثوق کامل را به او برای ارتباط با آمریکا و ردوبدلکردن پیغامهای بین کارتر و امام خمینی در بحبوحه روزهایی که ایران به پیروزی انقلاب نزدیک میشود، داشته است. در نوفللوشاتو است که مقدمات تشکیل شورای انقلاب و تهیه پیشنویس قانون اساسی جدید صورت میگیرد. یزدی ایده دولت موقت و شورای انقلاب را طرح میکند.
یزدی همچنین به همراه مرحوم حسن حبیبی و آیتالله موسویخوئینیها از طرف امام خمینی به سؤالات خبرنگاران در چارچوب مواضع کلی رهبری انقلاب پاسخ میدهند. زمان حضور در نوفللوشاتو است که ماجرای گوآدلوپ هم رخ میدهد که یکی از نقاط تأثیرگذار بر روند پیروزی انقلاب است. نیمه دی ۵۷ است؛ شاه هنوز ایران را ترک نکرده که کارتر، رئیسجمهور آمریکا، کالاهان، نخستوزیر انگلیس، ژیسکاردستن، رئیسجمهوری فرانسه و اشمیت، صدر اعظم آلمان، در جزیره گوآدلوپ در دریای کارائیب، درباره مهمترین موضوعات روز جهان ازجمله تحولات ایران به مذاکره میپردازند و درباره یک تصمیم به اتفاق نظر میرسند و آن هم ترک کشور از سوی شاه است.
ابراهیم یزدی زمان حیات خود دراینباره گفته است: «از اواخر دسامبر ١٩٧٨ آمریکاییها آرامآرام به این نقطه رسیدند که پافشاری بر ابقای شاه فایدهای ندارد و تغییر مسیر دادند. از طرف دیگر، جنگ سرد در اوج خود و افغانستان در اشغال ارتش روسیه بود، آمریکاییها نگران بودند که اگر شاه برود، خلأیی که در ایران ایجاد میشود، چگونه خواهد شد. بنابراین موافقت کردند که شاه برود، بختیار بیاید و ارتش با انقلاب همکاری کند تا ارتش احتمالا بتواند در انقلاب جایگاهی پیدا کند. از جانب دیگر، نظریه برژینسکی این بود که در غیاب شاه، تنها نیرویی که میتواند جلوی خطر کمونیسم را در ایران بگیرد، هماهنگی و ائتلاف میان نظامیان و روحانیون است. استدلال او این بود که روحانیون علیالاصول ضدکمونیسم هستند و قدرت بسیج تودههای مردم را هم دارند. نظامیان هم منسجماند؛ ارتش ٤٠٠هزارنفری شاه آموزشهای ضدکمونیستی و ضدشورش دیده بود؛ ائتلاف میان نظامیان و روحانیون میتواند خطر کمونیسم را بعد از شاه از بین ببرد. سفر هایزر به ایران برای این نبود که ارتش کودتا کنند، بلکه او آمد که مبادا نظامیان بعد از رفتن شاه دست به کارهایی بزنند که موقعیت ارتش را نزد مردم از بین ببرد. آمریکاییها معتقد بودند اگر ارتش در دوران انقلاب انسجام خودش را حفظ و با انقلاب همراهی کند پس از پیروزی انقلاب و بعد از آنکه احساسات عمومی فروکش کرد، آنوقت ارتش میتواند بهراحتی و بهعنوان بخشی از انقلاب، ادعای سهم داشته باشد».
یزدی اضافه کرده: «... ما در وضعیتی نبودیم که بتوانیم در تصمیمات گوآدلوپ مؤثر واقع شویم، بنابراین هنگامیکه رئیسجمهور فرانسه از طریق وزارت امور خارجه، پیغام داد شما یک گزارشی، که نقطهنظرات این طرف را به ما بدهد، تهیه کنید، آقای خمینی ضرورت آن را تأیید کردند و صادق قطبزاده هم آن گزارش را نوشت و به نماینده وزارت امورخارجه تحویل داد. متأسفانه ما هیچ کپیای از آن گزارش نداریم. علتش هم این است که وقتی قطبزاده پس از پیروزی انقلاب به ایران آمد، لوازم و کتابها و اسناد موجود در منزل خودش را در پاریس- که مرکز فعالیتهایش بود- جمع نکرد و به ایران نیاورد. بعد هم او را گرفتند و اعدامش کردند! آپارتمانش در اختیار وکیلی بود که در فرانسه با او کار میکرد و ما نتوانستیم به آن مدارک دست پیدا کنیم و از سرنوشت آنها بیاطلاعم...».
این بخشی از ١١٨روزی است که یزدی آن را در جلد سوم منتشر کرده و تکلیف انتشار آن احتمالا هفته آینده در جلسه با مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام روشن خواهد شد. جلسهای که با دستور سیدحسن خمینی برگزار خواهد شد.
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۵۶۱۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
در هاوانا صدام به من گفت فرصت تاریخی است که تمامی حقوقمان را از ایران پس بگیریم/ ضربتی به ایران بزنیم که تمام کرهی زمین صدایش را بشنود
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، چند روز قبل کانال تلگرامی اینستای انقلابی ویدیویی از صادق زیباکلام منتشر کرد که در آن تحریکات ایران را موجب حملهی عراق به ایران دانسته بود. بر خلاف گفتههای او اما صلاح عمر العلی نمایندهی وقت عراق در سازمان ملل در مصاحبهای با شبکهی الجزیره گفته است که صدام پس از نشست با ابراهیم یزدی در هاوانا، در حاشیهی اجلاس غیرمتعهدها، به او گفته است که فرصت تاریخی برای ضربه زدن به ایران است. بخشهایی از گفتههای صلاح عمر العلی در آن مصاحبه که ویدیویی آن در روزهای اخیر و در پی اظهار نظر زیباکلام دربارهی مسبب آغاز جنگ در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود در پی میخوانید:
صلاح عمر العلی (نمایندهی وقت عراق در سازمان ملل): ... رفتم پیش صدام حسین و موضوع را به او گفتم... گفت فردا بعد از اجلاس عدم تعهد در خانهای که سکونت دارم بگو که با وزیر خارجهی ایران دیدار خواهم کرد... ما سه نفر: صدام حسین، ابراهیم یزدی و من در یک جلسهی سهنفره نشستیم. گفتوگو در مورد مشکلات دو کشور شروع شد. گفتوگو در فضایی کاملا مثبت بین دو طرف انجام شد. برای او بسیار اهمیت داشت که مشکل دو کشور را بتواند حل کند... صدام هم بسیار مثبت در این گفتوگو شرکت میکرد. من ابراهیم یزدی را تا در بدرقه کردم. او خیلی از من ممنون شده بود. مرا بوسید و با من به گرمی خداحافظی کرد و رفت.
برگشتم به سمت صدام و او منتظر من بود... هر دو ساکت بودیم و من داشتم به آبی که کنار ما بود نگاه میکردم. او هم فکر میکرد. به من نگاه کرد و گفت: به چی فکر میکنی صلاح؟ گفتم: والله من در حقیقت در حس آن دیدار هستم و خیلی خوشحالم و خوشبین شدم... بعد از چند ثانیه به من نگاه کرد... و گفت میدانی این دیپلماسی چقدر تو را خراب کرده؟!... چه حل مشکلی بین ما و ایران صلاح؟ این فرصتی است که شاید در طول هر قرن بیشتر از یک بار اتفاق نیفتد. اینها اهواز را از ما گرفتند. شطالعرب را از ما گرفتند، ما را تهدید کردند. میخواهند انقلابشان را برای ما صادر کنند و فرصت ما الان که دچار از هم گسیختگی هستند، دچار تفرقه هستند و بینشان درگیری است، این یک فرصت تاریخی است که تمامی حقوقمان را از آنها پس بگیریم و این امر را به تو میگویم و خودت را آماده کن به عنوان نمایندهی عراق در سازمان ملل که یک ضربتی به آنها بزنیم که تمام کرهی زمین صدایش را بشنود و تمای حقوق را از آنها باز پس بگیریم.
۲۵۹۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901772