Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-02@03:03:47 GMT

منطق آمریکایی برای برجام معلق/ هلوکاست روهینگیا

تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۹۳۵۹۸

منطق آمریکایی برای برجام معلق/ هلوکاست روهینگیا

این که کنگره آمریکا در قانون خود از رئیس جمهور این کشور بخواهد هر 90 روز یک بار تایید کند که ادامه تعلیق تحریم های ایران «امری حیاتی برای منافع امنیت ملی آمریکاست» موضوعی فراتر از برجام است.

سرویس سیاست مشرق - روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:‌

********

و اینک حماسه «مرتضی حسین‌پورشلمانی»

سعدالله زارعی در کیهان نوشت:
« در عملیات‌های مختلفی در سوریه و عراق شرکت داشت از جمله در عملیات آزادسازی حلب و عملیات‌های پی در پی در محور تدمر زبانزد شد. مسئول عملیات قرارگاه حیدریون بود و در حالی که در گرمای 50 درجه بیابان‌های تدمر روزه بود به شناسایی می‌رفت. با وجود آنکه به نسبت خیلی از مسئولان خطوط مقدم جوان بود در جلسات تخصصی بزرگان با شجاعت نظر می‌داد و آنقدر پخته بیان می‌کرد که بقیه با اطمینان به درستی، آن را می‌پذیرفتند. خیلی‌ها معتقد بودند او به زودی به موقعیت‌های بزرگی در سپاه و جمهوری اسلامی خواهد رسید. آنقدر حضورش موثر بود که سردار سلیمانی وقتی خبر شهادتش را شنید گفت خسارت بزرگی وارد شد کاش به جای او من شهید شده بودم».


درباره شهید «مرتضی حسین‌پورشلمانی» که در جبهه و در بین رزمندگان سوریه و عراق به «حاج‌حسین قمی» شهرت داشت، گفتنی‌های منحصر به فردی وجود دارد اما با این وجود و علیرغم آنکه حدود یک ماه از شهادت ایشان سپری شده مطلب کمی درباره او بیان گردیده و در واقع این شهید بزرگ تحت‌الشعاع واقعه شهادت یکی از نیروهایش «محسن حججی» قرار گرفته است. این قلم متاسفانه بهره‌ای از آشنایی قبلی با این شهید بزرگ ندارد اما آنچه در این یک ماهه از «آشنایان میدانی او» شنیده آنقدر بوده که از یک سو او «آشنای نادیده‌ ما» و از سویی ما را مدیون بی‌حساب او گرداند بر این اساس و با عذر تقصیر و با ابراز ناتوانی نکاتی را درباره شهید حسین‌پور و یا آنگونه که عراقیان و سوریان دردمندانه او را صدا می‌کنند؛ «حاج‌حسین قمی»، تقدیم می‌کنم:


1- شهید مرتضی حسین‌پور شلمانی لنگرودی یکی از سه رزمنده ایرانی است که در جریان عملیات شبانه 16مردادماه داعش در منطقه مرزی جمونه و به عبارتی شمال منطقه تنف سوریه به شهادت رسیده‌اند؛ «مرتضی»، «محسن»، «مهدی». این هر سه از عناصر هدایت‌کننده تعداد قابل توجهی از عملیات‌های پاکسازی سوریه و عراق از سیطره تروریست‌های تکفیری بوده‌اند و در این بین «مرتضی حسین‌پور» یا همان حسین قمی نقش فرماندهی آن دو را نیز برعهده داشته است. در این منطقه وقتی او و چند صد نفر از رزمندگان عمدتا عراقی تحت فرمانش مورد حمله قرار می‌گیرند، به سرعت نیروهایش را از خاکریز اول به خاکریز دوم می‌کشاند و به شدت با نزدیک به 200 نیروی داعشی که به ماشین‌های بمب‌گذاری شده نیز مجهز بوده‌اند درگیر می‌شود و آنگونه که مسئولان ارشد و نیز نیروهای تحت‌امر او می‌گویند اگر تدبیر و رشادت او نبود لااقل نیمی از نیروهای تحت امر او در این منطقه مرزی که کمترین عوارض طبیعی را دارد، به شهادت می‌رسیدند.

شهید با فراست به زودی نیروها را در مقابل داعش آرایش می‌دهد و این در حالی است که به طور بی‌سابقه‌ای داعش عملیات روزانه را به شبانه تبدیل کرده بود.


شهید در میان امواج پی در پی انفجارهای سنگین ناشی از خودروهای منفجره نیروهایش را مدیریت می‌کند تا با کمترین شهید، حمله شدید داعش را متوقف نماید و در این بین موفق می‌شود و نیروهای داعش مدتی پس از درگیری شدید و برجای گذاشتن حدود 30 کشته به عقب بازمی‌گردند. در حین این عملیات، شهید مرتضی حسین‌پور اگرچه بر اثر نارنجک داعش از ناحیه کتف زخمی می‌شود اما در همان حال از فرماندهی نیروهایش غافل نمی‌شود و تا پایان عملیات و دفع هجوم داعش در کنار نیروهایش می‌ماند و البته در حین انتقال به یک بیمارستان صحرایی به شهادت می‌رسد.


2- شهید مرتضی حسین‌پور 32 سال بیشتر نداشت، در دانشگاه و در رشته فنی قبول شده بود ولی او ترجیح داد به سپاه بیاید در این بین یکی از کسانی که سالیانی با او بوده می‌گوید «شخصیت جهادی او در «پایگاه امام علی(ع) نیروگاه قم» شکل گرفته بود و لذا فشارهایی که بعضی اطرافیان برای عدم ورود به سپاه به او وارد می‌کردند، موثر واقع نشد و او با عشقی عمیق به سپاه آمد و از همان اول سودای شهادت داشت». مرتضی در سال 83 وارد سپاه شده و سه سال پس از گذراندن دوره دانشکده افسری وارد ماموریت‌های سخت شد و طی این حدود 10 سالی که مشغول خدمت بود جز ایام معدودی که به قول یکی از دوستانش سر جمع به شش‌ماه نمی‌رسید به کارهای سخت مشغول بود و به سختی شناخته می‌شد.


شهید حسین‌پور در این مدت دست‌کم شش بار به شدت مجروح می‌شود و هر بار مدت‌ها درگیر مداوا بوده است. حدود چهار ماه پیش از شهادت و در جریان یک عملیات در سوریه بشدت مجروح می‌شود. به گفته خانمش پاهایش لت و پار و صورتش پر از ترکش می‌شود و او بی‌اعتنا به جراحت‌ها به کار خود در سوریه و در شرایط سخت ادامه می‌دهد. فاصله جراحتش در فروردین و ماه مبارک رمضان زیاد نیست او در این ماه در حرارت بیش از 50 درجه بیابانهای تدمر روزه می‌گیرد و در همان حال فرماندهی عملیات‌هایی را برعهده داشته است و دست آخر حدود چهل روز پس از پایان یک ماه روزه‌داری در شرایط سخت و با جراحت سنگینی که در کتفش ایجاد شد به شهادت می‌رسد.


3- شهید سن زیادی نداشت و فرصت آنچنانی نیز، ولی در همین دوره کوتاه آنچه از خود برجای گذاشته به اندازه‌ای هست که یک عمر موفق 70 ساله بتواند بار آن را بر دوش بکشد. آن طور که بعضی از نزدیک‌ترین‌هایش گفته‌اند شهید سرپرستی دو یتیم و یک «بدسرپرست» را برعهده داشته و از پول کمی که دریافت می‌کرده به آنان می‌داده است. او یک بار زندگی‌اش را در واقع حراج کرده تا بتواند شش خواهر دم‌بخت یک دوست را راهی خانه شوهر کند و دست آخر ماشین را می‌فروشد تا یک دوست نیازمندش را سرپناه بدهد و وقتی پدرش از او می‌پرسد خودت چی می‌گوید ماشین که کمبود نیست این همه ماشین عمومی مال ماست دیگر!


شهید در تحمل سختی زیاد زبانزد همقطاران خود بود، آنان می‌گویند تحمل سختی برای او دوره خودسازی بود وقتی به جمع در دوره‌ای فشار وارد می‌شد او از «مقاوم‌ترین» بود. نقل می‌کنند یک وقتی در عملیات آبی- خاکی در شمال کشور شرکت می‌کند و در هوای به شدت گرم ناگزیر می‌شود به همراه بقیه چند بار یک عملیات را تکرار کنند و این همه را بی‌رمق کرده بود وقتی این عملیات سخت تمام شده بود همه برای جرعه‌ای آب له‌له می‌زدند و او به همراه دوستش «اکبر شهریاری» که در اول بهمن 92 در حوالی حرم حضرت زینب سلام‌الله علیها به شهادت رسید- سقای بقیه شده، آب را قسمت می‌نمایند و خود بدون نوشیدن جرعه‌ای به پادگان بازمی‌گردند.


شهید مرتضی حسین‌پور چندین رجب و شعبان و رمضان پیاپی روزه بوده و در این آخرین رمضان در تدمر که شدت گرما در حدی بوده که بسیاری از رزمندگان عراقی و ... طاقت از کف می‌نهند و ناگزیر روزه‌شان را افطار می‌کنند او کم نمی‌آورد در حالی که همان‌ها می‌گویند وقتی به قیافه فرمانده‌مان- مرتضی- نگاه می‌کردیم می‌دیدیم لب‌های او از فرط تشنگی ترک برداشته است اما حاضر به افطار نیست و در پاسخ اصرار ما لبخندی می‌زند و می‌گوید اگر بمیرم شما که به جایم روزه نمی‌گیرید پس بگذارید خودم روزه‌ام را بگیرم.


وی در جریان عملیات حلب نیز روزه بوده و در همان حال مسئول اطلاعات و به‌تنهایی برای شناسایی موقعیت تروریست‌های تکفیری خطر می‌کرد و آخر شب باز می‌گشت. یکی از رزمندگان که مستقیما شاهد ماجراست می‌گوید یک شب زمستانی بود وقتی از عملیات شناسایی بازگشت به شدت گرسنه بود، گفت غذا چیزی داریم، گفتیم مقداری عدس داشته‌ایم که تمام شده و کمی نان مانده است او تکه کوچکی از نان را روی بخاری گذاشت پس از آنکه کمی گرم شد دو لقمه از آن را خورد و خدا را شکر کرد و خوابید.


یکی از دوستان نزدیکش می‌گوید دو عامل، مرتضی را «پدیده» کرد یکی تدین و دیگری جهاد و از این رو بود که وقتی در بین رزمندگان عراقی و افغانی نام او برده می‌شد همه دلگرم می‌شدند و به عنایت خدا و موفقیت در کار اطمینان می‌یافتند. او در دل فاطمیون، زینبیون و حیدریون به عنوان نیرویی مخلص، با اخلاق و شجاع شناخته می‌شد و به عبارتی ترکیب زیبای «دین» و «جهاد» او را حسین قمی کرده بود. یکی از دوستانش می‌گوید او در این عملیات آخر که به شهادتش منجر شد مسئول قرارگاه قاسم‌آباد در اطراف تدمر بود و حضورش در صحنه عملیات 16 مرداد برای آن بود که خاکریزهای دفاعی نیروهای رزمنده را در منطقه مرزی جمونه و شمال تنف تکمیل کند و از قضا موفقیت‌های دفاعی خوبی هم در منطقه‌ای فاقد عوارض طبیعی پدید آورد و این خود در کاهش تعداد شهدا خیلی موثر بود.


4- با وجود ناآشنایی این نویسنده، با اندک جست‌وجویی از رزمندگان نزدیک شهید، دریافتم سخن بسیار زیاد است. بیش از آنکه حتی در حوصله یک کتاب باشد و باید آنان‌که در خود می‌بینند، دست به کار شوند. اما جدای از آنچه گفته شد، شهید «حسین‌پور»‌ها و شهید «حججی»‌ها می‌دانند برای چه می‌روند هم قدر جان والای خویش را می‌دانند و هم معنای خوف و خطر و موشک و انفجار و خمپاره را. آنان بیش از ما با خطر آشنایند اما با خوف نه چون بالاتر از جان هم چیزی است که آن دین خدای متعال است و آنان نمی‌توانند ببینند که ملعبه دست آمریکا، رژیم صهیونیستی، وهابیت و تکفیری‌ها شود. در واقع این سیف که شهدا برکشیده‌اند برای استوار ماندن دینی است که اگر این سیوف نباشند، مأذنه‌ها و معابد فرو می‌ریزند و رسم بندگی خدای متعال برمی‌افتد.


و چه می‌دانند آنان‌که این روزها شهدا را به تیر طعنه می‌رانند و آنان را قربانیان ناآگاه به آنچه در اطرافشان است می‌خوانند و دست به توجیهات عجیبی می‌زنند؟ از نظر آنان اساسا شهادت شیرمردانی مثل مرتضی و محسن و مهدی افسانه‌بافی تاجرپیشگانی است که برای رونق بازار خود می‌سرایند و آنچه از قساوت و سنگدلی تکفیری‌ها گفته می‌شود شور کردن آشی است که قرار است کام دنیاداران را شیرین کند! در این روزها به دفعات شاهد تکرار ادبیات ابن‌سعد بعد از به شهادت رساندن 72 تن از بهترین بندگان خدا بودیم. بله ابن‌سعدها می‌گویند اینان دنبال وهمیاتی رفتند و ندانستند که انتهای این ماجرا چیست؟


چنین دهان‌هایی را چه رسد که درباره آنچه لحظه‌ای در «سودا» با شهیدان همراه نبوده‌اند، سخن بگویند. شهیدی جوان که با لب ‌تشنه و در چکاچک بمب و خمپاره به هر چه بوی دنیا دهد اخم می‌کند را چه با کسانی که از هستی، همین دنیا و از دنیا همین کبر و نخوت و غرور بی‌مایگی را میراث دارند؟

آقایان بانک مرکزی! آیا می‌دانید؟

محمدعلی مسعودی در وطن امروز نوشت:

در گزارش خدمت 5، بانک مرکزی که ۷ شهریور 96 در وب‌سایت رسمی این بانک منتشر شده، آمده است: «برقراری ارتباط تمام بانک‌های رفع تحریم شده کشور به شبکه سوئیفت و توسعه فعالیت ‌در این زمینه از طریق مکاتبه و برگزاری جلسات با مدیران سوئیفت به منظور درخواست الحاق به سرویس‌های سرند تحریم‌ها (Sanction Screening) و شناخت مشتریان (KYC)، برگزاری جلسات با مدیر منطقه‌ای سوئیفت و بانک‌های داخلی».(1)


سرند تحریم‌ها (Sanction Screening) سرویس جدیدی است که شرکت سوئیفت از سال ۲۰۱۲ شروع به ارائه این خدمت کرده است.

اگر به سایت سوئیفت مراجعه کنید و توضیحات مربوط به این خدمت را مطالعه کنید متوجه خواهید شد هدف از این خدمت ارائه راهکار به بانک‌ها برای دور شدن از خطر تحریم‌هاست. به این صورت که این ماژول با بررسی پیام‌های وارده و صادره از بانک در فرمت‌های مختلف، بر اساس لیست‌های مختلف تحریمی (۳۰ لیست تحریم) هشدارهای لازم را به بانکداران می‌دهد.(2)


وقتی توضیحات بیشتر این خدمت جدید را مطالعه کنید خواهید دید اساس کار این سامانه منطق فازی است و لیست‌های پایه اصلی آن لیست تحریمی آمریکا (SDN List)، لیست تحریمی سازمان ملل و لیست تحریمی اتحادیه اروپایی است. این سامانه حتی می‌تواند الزامات قانون ۵۰ درصد اوفک را رعایت کند.(3)


مشکل بانک‌ها در مواجهه با تحریم‌ها چیست؟ بخش مهمی از مشکل بانک‌ها مواجهه با تحریم‌های ثانویه بانکی ایالات متحده آمریکاست.

تفاوت این تحریم‌ها با تحریم‌های دیگر این است که دولت آمریکا شبکه بانکی جهانی (غیرآمریکایی) را مسؤول اعمال تحریم‌ها می‌داند و در صورت تخلف بانک‌ها از قوانین با شدت عمل بالا با آنها برخورد می‌کند. بانک‌ها نباید آگاهانه به افراد مشخص شده در لیست تحریمی‌ آمریکا (SDN List) به صورت مستقیم یا غیرمستقیم خدمت ارائه بدهند. منظور از آگاهانه هم ارائه خدمت به صورت عامدانه و هم ارائه خدمت به صورت غیرعامدانه است. یعنی بانک موظف است آگاهی لازم را پیدا کند و چه مقصر باشد یا صرفا قصور کرده باشد از نظر آمریکا مسؤول است و باید پاسخگو باشد.


طبق قوانین تحریمی جریمه تخلف بانک‌ها از اعمال تحریم، قطع شدن دسترسی به نظام مالی آمریکاست که از طریق بسته شدن حساب‌های کارگزاری آنها در شبکه بانکی آمریکا انجام می‌شود. این جریمه آنقدر پرهزینه است که در میدان عمل وزارت خزانه‌داری آمریکا تنها به اعمال جریمه نقدی بانک‌های متخلف بسنده کرده و بانک‌های متخلف نیز با روی باز پرداخت جریمه‌های چندمیلیاردی را پذیرفته‌اند. برای نمونه یک بانک فرانسوی ۹ میلیارد دلار توسط آمریکا جریمه شد. تنها کشوری که تحت تحریم‌های ثانویه بانکی آمریکا قرار گرفته، ایران است.
پس این خدمت جدید سوئیفت برای در امان ماندن بانک‌های خارجی از نقض قوانین تحریمی و به طور خاص تحریم‌های ثانویه بانکی آمریکاست.


در حال حاضر حدود ۲۰۰ فرد و نهاد ایرانی در لیست تحریمی آمریکا(SDN List) قرار دارند که مشمول اعمال تحریم‌های ثانویه بانکی می‌شوند. ساختار تحریم‌های ثانویه بانکی در برجام تغییری نکرد و اعمال این تحریم‌ها با همان کیفیت قبل از برجام دنبال می‌شود. تنها مصادیق اعمال این تحریم‌ از حدود ۶۰۰ فرد و نهاد به ۲۰۰ عدد رسید.
در نتیجه یکی از کارکردهای مهم خدمت جدید سوئیفت (سرند تحریم‌ها) هشدار دادن به بانک‌ها درباره ارائه خدمت به ایرانی‌های قرارگرفته در لیست تحریم‌های آمریکاست که مشمول تحریم‌های ثانویه بانکی نیز می‌شود.


بانک‌ها اعم از بانک‌های خارجی و بانک‌های ایرانی است. یعنی بانک‌های ایرانی غیرتحریمی که از خدمات سوئیفت استفاده می‌کنند و بخواهند از خدمات جدید نیز بهره ‌ببرند مشمول این قضیه شده و به طور طبیعی در ارائه خدمت به هموطنان‌شان که در لیست تحریم آمریکا قرار داشته باشند، دچار مشکل می‌شوند. مشکلی که مستقیما ناشی از اراده انسانی نیست و دیگر به صورت سیستمی و فراگیر عمل می‌کند.


قانون جدید آمریکا (سیدا ۲۰۱۷) ۱۱ مرداد 96 توسط ترامپ امضا شد و طبق قانون از ۹۰ روز بعد از امضا یعنی اوایل آبان ماه قابلیت اجرایی پیدا می‌کند. ابتدایی‌ترین اثر اجرای این قانون افزایش شدید افراد و نهادهای ایرانی لیست تحریم (SDN List) است. این قانون اختیارات وسیعی به رئیس‌جمهور آمریکا می‌دهد تا ایرانی‌های زیادی را به بهانه‌های مختلف در لیست تحریم قرار دهد. هر ایرانی که در لیست تحریم آمریکا قرار گیرد به صورت خودکار مشمول تحریم‌های ثانویه بانکی آمریکا نیز می‌شود (به واسطه باقی ماندن ساختار تحریم‌های ثانویه بانکی آمریکا بعد از برجام).


از روند تحولات پیش‌بینی می‌شود ترامپ در ابتدای اجرای قانون شدت عمل زیادی به خرج دهد تا بتواند پرستیژ خود را در جامعه آمریکا بازسازی کند و ایران را نیز به سمت مذاکره درباره موضوعات باقیمانده سوق دهد. لذا آبان ماه می‌توان انتظار افزایش چشمگیر افراد و نهادهای ایرانی در لیست تحریم آمریکا را داشت.


استفاده از خدمت جدید شرکت سوئیفت (سرند تحریم‌ها) در حال حاضر و نیز با اجرایی شدن قانون جدید تحریمی (سیدا ۲۰۱۷) وضعیت را برای بازیگران اقتصادی ایرانی پیچیده‌تر می‌کند. همکاری میان افراد و نهادهای ایرانی غیرتحریمی و افراد و نهادهای باقیمانده در تحریم بسیار دشوار شده و به طور خاص بانک‌های ایرانی غیرتحریمی تحت فشار بیشتری برای عدم ارائه خدمت به تحریمی‌ها قرار می‌گیرند.
آیا آقایان بانک مرکزی از این مسائل آگاه هستند؟ آیا تدبیری برای برطرف کردن مشکلات افراد و نهادهای ایرانی تحریمی و آنهایی که آبان‌ماه به این جمع اضافه می‌شوند، دارند؟
.......................................................................................
پی‌نوشت
1-http://www.cbi.ir/showitem/16784.aspx
2-https://www.swift.com/our-solutions/compliance-and-shared-services/financial-crime-compliance/sanctions-screening
3- فکت شیت سوئیفت درباره خدمت سرند تحریم‌ها

منطق آمریکایی برای برجام معلق

امیرحسین یزدان پناه در خراسان نوشت:

همزمان با شفاف تر شدن سناریوهای آمریکا در قبال توافق هسته ای، منطق این کشور در مذاکره با کشورهای دیگر نیز بیش از گذشته هویدا می شود. «Iran Nuclear Agreement Review Act of 2015» عنوان قانونی است که کنگره آمریکا در سال 2015 برای اجرای برجام تدوین کرد و حاوی دستورالعمل هایی برای چگونگی اجرای این توافق توسط کاخ سفید است. بخشی از این قانون «بازبینی توافق هسته ای ایران» رئیس جمهور آمریکا را موظف می کند که هر 90 روز یک گزارش درباره این توافق به کنگره ارائه کند.

رئیس دولت آمریکا در این گزارش باید 4 موضوع را تایید کند: «1- ایران به طور کامل توافق هسته ای را اجرا می کند. 2- ایران هیچ کدام از مفاد این توافق نامه را نقض نکرده است. 3- ایران هیچ اقدامی انجام نداده است که بتواند برنامه تسلیحات هسته ای خود را گسترش دهد. 4- تعلیق تحریم ها علیه ایران مناسب و متناسب با اقدامات هسته ای ایران است و این امری حیاتی برای منافع امنیت ملی آمریکاست».

تقریبا همه محافل غربی، حتی منتقدان برجام، اتفاق نظر دارند که ایران به تمام مفاد توافق هسته ای پای بند بوده است. این موضوع را آژانس بین المللی انرژی اتمی دست کم در 7 گزارش فصلی خود تایید و تاکید کرده است. این یعنی 3 بند از آن چه کنگره خواسته همین الان تایید شده است. اما بند چهارم که کنگره در سال 2015 تصویب کرد و باراک اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا با امضای خود آن را به قانون تبدیل کرد، موضوعی فراتر از توافق هسته ای است. بندی که دستاویز دولت ترامپ برای «مانور بازبینی برجام» و «معلق کردن» آن شده است.

این بند در حقیقت نوعی مین گذاری برسر راه برجام است که از دولت گذشته آمریکا آغاز شده و اکنون دولت ترامپ درحال استفاده از آن است. تمام منطق دولت ترامپ و مخالفان توافق هسته ای در آمریکا برای مقابله با برجام این است که ایران به توسعه برنامه موشکی خود ادامه داده، قدرت خود را در منطقه گسترش داده، به کمک کشورهای آسیب دیده از تروریسم داعش رفته و مقابل طراحی های غرب علیه غرب آسیا ایستاده است. موضوع هایی که کوچکترین ارتباطی به برجام ندارد.

توافق هسته ای همان طور که از نام آن پیداست، توافقی حول موضوع برنامه هسته ای ایران و لغو تحریم های مرتبط با هسته ای است و نه هیچ موضوع دیگری. لذا این که کنگره آمریکا در قانون خود از رئیس جمهور این کشور بخواهد هر 90 روز یک بار تایید کند که ادامه تعلیق تحریم های ایران «امری حیاتی برای منافع امنیت ملی آمریکاست» موضوعی فراتر از برجام و کاملا تفسیر پذیر برای به محاق بردن توافق هسته ای است.


این مفهوم، یعنی آن چیزی که هیئت حاکمه آمریکا آن را«منافع ملی حیاتی آمریکا» توصیف می کند همان عنصر اصلی است که در روابط بین آمریکا و ایران طی 38 سال اخیر بازیگردان اصلی بوده و هست. نه فقط ایران بلکه رویکرد آمریکا درباره تمام کشورها براساس همین مفهوم است. تاکید و پیگیری این مفهوم شاید درمرزهای داخلی یک کشور و سرزمین های مجاور مورد پذیرش باشد اما 15 هزار مایل آن طرف تر و در خلیج فارس چه «منافع ملی حیاتی» برای آمریکا می توان متصور بود؟


به بیان دیگر وقتی حتی یک نهاد فنی و علمی مانند آژانس تایید می کند که ایران به تعهدات فنی خود در توافق هسته ای عمل کرده است، علی القاعده این گزارش صریح، باید فصل الخطاب هر موضعی درباره اجرای تعهدات ایران باشد؛ اما آمریکایی ها از یک پنجره دیگر به ماجرا نگاه می کنند و آن چیزی است که آن را «منافع ملی حیاتی» کشورشان نامیده اند ؛ حتی اگر ایران بند بند تعهداتش را در برجام اجرا کرده باشد. این یعنی برای آمریکا مهم نیست تعهدات فنی برجام اجرا شده یا نه، بلکه مهم آن است که تکلیف این به اصطلاح «منافع ملی حیاتی» آمریکا چه می شود؟ اگر از پنجره این منافع به هر موضوعی نگاه کنیم، می شود به یک کشور مستقل مانند ایران اتهامات زیادی وارد کرد. اتهاماتی از قبیل توسعه برنامه موشکی، بهانه های واهی حقوق بشری و ... که هیچ ارتباطی به توافق هسته ای ندارند.

چه این که توافق هسته ای با وجود نقاط ضعف و قوتی که دارد، اگر هیچ دستاوردی نداشته باشد، لااقل برای کشورهایی که دغدغه شان نگرانی از ساخت سلاح هسته ای توسط ایران بود که توسط آمریکا و اسرائیل به افکار عمومی دنیا پمپاژ می شد، این اطمینان را ایجاد کرد که این اتهام واهی به ایران نمی چسبد. موضوعی که آژانس در چندین گزارش پی در پی خود تایید کرده است. این موضوع منطق اصلی آمریکا در قبال ایران است.

جایی که ثابت می کند حتی اگر یک کشور با آمریکا یک توافق فنی و مشخص داشته باشد و به همه تعهدات خود عمل کند،برای آمریکایی ها اجرای بندها و مفاد توافق مهم نیست بلکه به دنبال آن هستند که ببینند تکلیف منافع ملی حیاتی آمریکا چه می شود. دریچه ای که به وضوح در 13 سال فشار سیاسی و اقتصادی به ایران با ادعای واهی ساخت سلاح هسته ای هویدا بود اما اکنون و در اجرای این قانون کنگره آمریکا، روی کاغذ نیز در حال اثبات است.

اثبات این که آمریکا در هیچ مذاکره ای قابل اعتماد نیست. باید دید آیا این منطق آمریکایی در برهم زدن توافق هسته ای که به شدت از سوی ترامپ و تیمش دنبال می شود، می تواند به شکافی که به نظر می رسد میان واشنگتن و متحدانش در نقاط مختلف جهان به خصوص در اروپا ایجاد شده دامن بزند و آن گونه که اندیشکده شورای روابط خارجی اروپا (ECFR) پیش بینی کرده «فرسایش برجام» به یکی از نبردها در سطح جهان با آمریکا تبدیل می شود؟


و این که آیا این فرسایش می تواند با برهم زدن نرم های حاکم بر نظم فعلی بین المللی آمریکا را به گوشه رینگ برده و منزوی کند. هرچند شاید اکنون برای پیش بینی زود باشد اما اماره هایی که از سوی برخی کشورها دیده می شود نشان دهنده حرکت در همین مسیر است. مسیری که «منطق آمریکایی» آن را نمایان کرده و به آن دامن می زند.

آیا حقوق نجومی جرم نیست؟!

محمدکاظم انبارلویی در رسالت نوشت:

الف- یک سال و نیم پیش بود که از فیش حقوق‌های نجومی در فضای مجازی و صفحات اول روزنامه‌ها رونمایی شد و خشم و نفرت مردم از دست‌اندازی به بیت‌المال مسلمین را برانگیخت . صدها مقاله و گزارش مستند در این باره تهیه شد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه‌های نماز عید فطر سال 95 نسبت به این پدیده زشت موضع گرفتند و فرمودند: «پدیده زشت دریافت‌های نامشروع ، نتیجه ترویج تجمل و اشرافی‌گری است.» و نیز فرمودند: «این جور نباشد ما سروصدا کنیم و بعد قضایا را تمام کنیم و به کلی به دست فراموشی بسپاریم.»

سپس فرامینی صادر فرمودند که به نوعی به مثابه حکم حکومتی است؛

1- اگر کسانی بی قانونی کردند مجازات شوند.

2- اگر سوء استفاده از قانون شده است بایستی اینها را از این کارها برکنار کنند.

3- اینها کسانی نیستند که لیاقت این را داشته باشند که در این مراکز قرار گیرند.

دو ماه بعد رهبر معظم انقلاب در دیدار با هیئت دولت با توجه به موضوع مهم برخورد با حقوق‌های نجومی فرمودند:

1- از مسئله حقوق‌ های نجومی آسان عبور نکنید.

2- به مردم بگویید چه کار کردید.

3- برای متخلف اصلاً نباید عذر تراشید، برخورد باید قاطع باشد.

ب- جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در تاریخ 25/3/95 در نامه‌ای به رهبر انقلاب اعتراف می‌کند از اواسط سال گذشته - سال 94 - دریافت‌های غیرمتعارف، غیرمعقولانه همراه با تبعیض مستند به تصمیمات مراجع قانونی صورت گرفته است.

رئیس جمهور هم در 14 تیر 95 با صدور بیانیه‌ای 9 ماده‌ای تصریح کردند: «من در این راه با هیچ کس عقد اخوت نبسته‌ام ، مبارزه با فساد و رانت در

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۹۳۵۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۱۰۸ شعبه یک رستوران آمریکایی در مالزی تعطیل شدند

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از دیلی صباح، رستوران‌های زنجیره ای فست فود آمریکایی «کِی اِف سی» (KFC) بیش از ۱۰۰ رستوران را در مالزی تعطیل کرده است، زیرا مشاغل مرتبط با آمریکا در سراسر جهان در بحبوحه اعمال تحریم های گسترده به نفع فلسطینیان و ناشی از جنگ جاری در غزه، هدف تحریم مشتریان قرار گرفته اند.

به گزارش این رسانه ترکیه ای، در بحبوحه اعتراضات به حمایت آمریکا از تل آویو پس از تهاجم این رژیم به مردم مظلوم در نوار غزه، فروشگاه زنجیره ای فست فود آمریکایی «کِی اِف سی» مجبور شد فعالیت های خود را در سراسر مالزی- عمدتا در شمال شرقی ایالت کلانتان- کاهش دهد.

بر این اساس، «کیو اس آر برندز» (QSR Brands) که مالک و اداره کننده امتیازات فست فود «کِی اِف سی» در مالزی است، اعلام کرد که فعالیت ۱۰۸ فروشگاه در سراسر این کشور را به حالت تعلیق در می آورد.

لذا شرکت غذایی آمریکایی مذکور مجبور شده است فعالیت‌ های خود با اکثریت مسلمان در جنوب شرقی آسیا را با بیش از ۶۰۰ واحد، محدود و یا تعطیل کند.

پروفسور محد نظری اسماعیل، رئیس گروه حامی فلسطین و بایکوت، واگذاری و تحریم برندهای متعلق به اشغالگران قدس در مالزی، گفت: «کِی اِف سی» در لیست بایکوت قرار ندارد؛ اما بسیاری از مالزیایی ها هر اپراتور فست فود آمریکایی را مرتبط با اسرائیل می دانند.

کد خبر 6092484

دیگر خبرها

  • رهبر معظم انقلاب: جوانان باید منطق شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر رژیم صهیونیستی» را بدانند
  • روایت ظریف از دلایل موافقت آمریکا و مخالفت اعراب و اسرائیل با برجام
  • ویدیو/ جوانان باید منطق شعار مرگ بر آمریکا و رژیم صهیونیستی را بدانند
  • انتقاد کره شمالی از تحریم‌های اخیر آمریکا علیه ایران
  • رهبر انقلاب: جوانان باید منطق شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر رژیم صهیونیستی را بدانند | ویدئو
  • جوانان باید منطق شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر رژیم صهیونیستی را بدانند
  • آمریکا تحریم‌ها علیه ۱۰ بانک بزرگ روسیه را کاهش داد
  • خشونت بی‌منطق علیه حق‌طلبی دانشجویان آمریکا دردی از ظالمان دوا نمی‌کند
  • ۱۰۸ شعبه یک رستوران آمریکایی در مالزی تعطیل شدند
  • چین معافیت تعرفه‌ای واردات محصولات آمریکایی را تمدید می‌کند