Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-28@15:57:35 GMT

هدیه‌ای که داده ایم را پس نمی‌گیریم + عکس

تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۵۵۹۹۴

هدیه‌ای که داده ایم را پس نمی‌گیریم + عکس

گفته‌های نعمت‌الله 19ساله، آدم را یاد جوان‌ها و نوجوان‌هایی می‌اندازد که دوران دفاع مقدس برای حضور در جبهه‌ها سر از پا نمی‌شناختند و کم‌کاری مدعیان راحت‌طلب را جبران می‌کردند.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - شهید نعمت‌الله هاشمی در پاسخ به اصرارهای پدرش برای نرفتن به جبهه و ماندن گفته بود:«پدر جان اگر میلیاردها تومان هم به من بدهید دست از راه و مسیری که انتخاب کرده‌ام، برنمی‌دارم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هدف من دفاع از اسلام ناب و حریم آل‌الله است.» گفته‌های نعمت‌الله 19ساله، آدم را یاد جوان‌ها و نوجوان‌هایی می‌اندازد که دوران دفاع مقدس برای حضور در جبهه‌ها سر از پا نمی‌شناختند و کم‌کاری مدعیان راحت‌طلب را جبران می‌کردند. نعمت‌الله از شهدای افغانستانی لشکر فاطمیون است که در بین شهدای مظلوم مدافع حرم، از همه مظلومترند. شیعیان معتقدی که بی‌هیچ ادعایی قدم در راهی دشوار می‌گذارند و همه هستی‌شان را فدای حضرت دوست می‌کنند.گفت‌وگوی ما با محمد هاشمی پدر این شهید بزرگوار را پیش رو دارید؛ پدری که حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

رجعت دوباره
برای زیارت قبور شهدای لشکر فاطمیون راهی امامزاده عبدالله می‌شوم که در ولدآباد محمدشهر کرج قرار دارد. میان همه سنگ قبرهای شهدای فاطمیون، چشمم به سنگ مزار شهید سید نعمت‌الله هاشمی می‌خورد. سنگ قبری که بعد از تاریخ ولادت و شهادت، تاریخ رجعت پیکر شهید روی آن حکاکی شده و این بدان معناست که شهید مدتی مفقودالاثر بوده است. سید نعمت‌الله هاشمی متولد اول فروردین سال 1374 است که در تاریخ دوم مهرماه سال 1393 در سوریه جاویدالاثر می‌شود و بعد از سه سال چشم‌انتظاری خانواده در تاریخ 19 خرداد ماه سال 1396به آغوش خانواده‌اش بازمی‌گردد. شعر پایین سنگ مزار شهید سید نعمت‌الله هاشمی هم خواندنی بود:
فاطمیون همگی حامی مکتب هستند/ پاسبان حرم حضرت زینب هستند/ گرچه کشتید ولی فاتح دیگر داریم/ ما محال است که دست از شهدا برداریم
بعد از کمی هماهنگی و پیگیری موفق شدم با خانواده شهید ارتباط تلفنی برقرار کنم تا از شهیدشان بیشتر بدانم. سیدمحمد هاشمی پدر شهید در گفت‌وگو همراهی‌مان می‌کند و می‌گوید: من 45 سال دارم. من و مادر بچه‌ها سال 1367 در افغانستان زندگی‌مان را آغاز کردیم. پنج دختر و سه پسر داشتم که یک دخترم به رحمت خدا رفت و پسرم نعمت‌الله شهید شد. اما نعمت در ایران زندگی و از طریق کارگری امرارمعاش می‌کرد. کمی بعد از آغاز تجاوز تروریست‌ها به خاک سوریه و عراق و بحث تعدی به حریم عمه سادات، نعمت قرار از کف برید و عزمش را برای رفتن جزم کرد.
پدر شهید در ادامه می‌گوید:زمانی که نعمت می‌خواست مدافع حرم شود، 19سال داشت. من در افغانستان بودم که با من تماس گرفت و موضوع رفتنش را در میان گذاشت. برایم سخت بود. همان لحظه با تمام وجود از راه دور خاطرات پسرم را مرور می‌کردم. سیدنعمت بسیار غریب دوست بود. همیشه دست توانمندش را برای کمک به افراد نیازمند دراز می‌کرد و هر زمانی هم که نیازمندی به او مراجعه می‌کرد دست خالی برنمی‌گشت. هر چه داشت در طبق اخلاص می‌گذاشت.
ذریه اهل‌بیت
پدر شهید در خصوص نحوه اعزام فرزندش می‌گوید: وقتی نعمت‌الله از رفتنش گفت، گفتم: نه نرو تو جوانی بمان. ازدواج کن سر و سامان بگیر. برای خودت خانه و زندگی درست کن. اما نعمت حرف خودش را می‌زد و می‌گفت پدر جان اگر میلیاردها تومان هم به من بدهید دست از راه و مسیر که انتخاب کرده‌ام، برنمی‌دارم. هدف من دفاع از اسلام ناب محمدی و حریم آل‌الله است. من فقط رضایت شما و مادر را می‌خواهم. اگر می‌شود رضایت بدهید تا من راهی ‌شوم. دلم آرام و قرار ندارد. باید به سوریه بروم. شاید وقتی چشمم به حرم بی‌بی زینب(س) بیفتد دلم تسلی پیدا کند. می‌روم تا اگر بتوانم چند تکفیری را از روی زمین بردارم. بهتر خواهد شد ان‌شاءالله. من هم با شنیدن این حرف‌ها راضی شدم. سخت بود اما رضایت دادم الان هم اگر دو پسر دیگرم بخواهند بروند رضایت می‌دهم. خودم به خاطر مشکلی که در دید چشمم دارم که فاصله بیشتر از 50متر را نمی‌توانم ببینم نتوانستم حضور پیدا کنم اما هر چه در توان دارم برای تحقق آرمان جبهه مقاومت اسلامی انجام خواهم داد. ما از سادات و ذریه اهل‌بیت هستیم و نمی‌توانیم تعدی به حریم‌شان را تحمل کنیم.
پدر شهید ادامه می‌دهد: به نعمت گفتم من کاری به کارت ندارم هر طوری که صلاح می‌دانی رفتار کن. از من خواست به مادرش بگویم . گفتم خودت با مادرت صحبت کن. نعمت هم یکی دو باری به مادرش زنگ زد و مادرش هم راضی شد که برود. رفت حرم شاه عبدالعظیم‌حسنی زیارت کرد و بعد از ثبت نام و آموزش راهی شد. حسن در گلخانه‌ای کار می‌کرد که از صاحبکارش مرخصی گرفته بود اما نگفته بود به کجا می‌خواهد برود. روز اعزام و زمان پرواز از هواپیما با ایشان تماس می‌گیرد و خداحافظی می‌کند. نعمت گفته بود من دارم می‌روم سوریه برای دفاع. صاحبکارش هر چه اصرار می‌کند نمی‌تواند مانع رفتنش بشود.
بعد از اعزام به خاطر اینکه خدایی نکرده اتفاقی برای من و مادرش به لحاظ امنیتی پیش نیاید، تماسی با ما نگرفت. ما از نعمت بی‌خبر بودیم تا اینکه یک ماه‌ونیم بعد از اعزام خبر شهادت و مفقودالاثری‌اش را به ما دادند. سوم مهرماه سال 1393 که ما را در جریان شهادتش قرار دادند، گویی یک روز قبل به شهادت رسیده بود اما پیکرش مفقود مانده بود.
3 سال انتظار
پیکر شهید هاشمی بعد از شهادت سه سال مفقود می‌شود و طی این مدت خانواده چشم‌انتظار بازگشت عزیزشان می‌مانند. پدر ادامه می‌دهد: سه سال از فرزندمان بی‌خبر بودیم تا اینکه سپاه در سال 1394 از ما خواست به دلایل امنیتی از افغانستان به ایران بیاییم. ما هم همه دارایی و مال و منال دنیایی‌مان را رها کردیم و به ایران آمدیم. کمی بعد در خرداد ماه سال 1396 بود که به ما خبر دادند پیکر نعمت تفحص و از طریق آزمایش دی‌ان‌ای شناسایی شده است و به آغوش خانواده بازمی‌گردد. بعد از اینکه پیکرش را برایمان آوردند در امامزاده عبدالله ولدآباد محمدشهر دفن شد.
طعنه‌های تلخ
در افغانستان کسی نمی‌داند که فرزندم شهید مدافع حرم است که اگر بدانند برای خانواده من گران تمام می‌شود. حتی وقتی به خواست سپاه به ایران آمدیم همه دارایی و ملک و زمین‌های پدری‌ام را رها کردم و از همه آنها گذشتم. دیگر نمی‌توانیم برگردیم، اگر برگردیم زنده نخواهیم ماند. ما با توجه به همه این خطرات فرزندمان را راهی کردیم و این روزها حرف‌های تلخ و گزنده برخی که ما را به گرفتن پول و غیره محکوم می‌کنند، دلمان را می‌سوزاند.
پدرانه‌های شهید به لحظه شهادت فرزندش که می‌رسد تازه متوجه ارتباط شهیدشان با شهید نورالله امیری می‌شوم؛ شهیدی که چندی پیش گفت‌وگو با خانواده‌اش را در همین صفحات پایداری به چاپ رساندیم و همین بهانه آشنایی‌مان با شهدای دیگر آرمیده در امامزاده عبدالله ولدآباد شد. پدر ادامه می‌دهد: در لحظات سخت و نفسگیر عملیات زمانی که نورالله امیری به شدت مجروح می‌شود، پسرم نعمت بر سر بالینش حاضر می‌شود و سر نورالله را بر زانو می‌گیرد. دوستانش از نعمت می‌خواهند که او را رها کند و برگردد، اما دل پسرم تاب نمی‌آورد که هم‌محلی‌اش را که سال‌ها حق همسایگی و همجواری را بر گردنش دارد، تنها بگذارد و می‌گوید خون من که از خون نورالله پررنگ‌تر نیست. در همین اثنا نورالله شهید می‌شود. آن طرف میدان یکی دیگر از بچه‌های مجروح فاطمیون از نعمت تقاضای آب می‌کند. نعمت برای تهیه آب خودش را به این طرف و آن طرف می‌زند. همرزمی که از نعمت تقاضای آب کرده بود، گفت من تا اینجا به یاد دارم بعد که نعمت برای تهیه آب رفت بیهوش شدم و در بیمارستان تهران چشم باز کردم. نمی‌دانم چه اتفاقی برای نعمت افتاد. از این رو ما تا این بخش از حیات یا شهادت فرزندمان مطلع بودیم. بعد هم که خبر مفقودالاثری را به ما دادند.
قربانی حریم حرم
پدر شهید هاشمی از لحظات چشم‌انتظاری می‌گوید که آدم را یاد پدران و مادران چشم‌انتظار خودمان می‌اندازد. وی می‌گوید: انتظار واقعاً سخت است. ما خیلی منتظر بودیم که خبر خوبی از نعمت بشنویم. هر بار که شماره‌ای ناشناس با گوشی من تماس می‌گرفت سریع پاسخ را می‌دادم که شاید بخواهد خبری از پسرمان به ما بدهد. سه سال چشم‌انتظاری برای من و مادرش سخت گذشت. همیشه با خود زمزمه می‌کردم و می‌گفتم که یازینب کبری(س) من این پسرم را به تو دادم، این قربانی را از من قبول کن .
اما من به شهادت نعمت ایمان داشتم و می‌دانستم ایشان به شهادت رسیده است و زنده نیست. این را هم بر اساس خوابی که دیده بودم می‌گویم. یکبار در اتاق کارگری خواب دیدم یک فرد قدبلند سبزپوش عمامه‌داری آمد و دستش را سمت من باز کرد و گفت: آقا پسرت را در راه امام حسین(ع) داده‌ای و از خود ایشان بخواهیدش. من از خواب بیدار شدم . فهمیدم که نعمت شهید شده است. هر بار که از سپاه یا بنیاد شهید یا هر جای دیگر به منزلمان می‌آمدند و می‌خواستند دلداریمان بدهند که شهیدتان ان‌شاءالله زنده بازمی‌گردد، می‌گفتم نعمت من شهید شده است. امام حسین(ع) خودش می‌داند که در راه او داده‌ام و مطمئنم که شهید شده است. یک بار دیگر باز همین آقا را در خواب دیدم، گل لاله‌ای را که ساقه نداشت در دست گرفته بود. دستم را باز کردم که گل را بگیرم گفت مرد که یک بار چیزی را هدیه می‌دهد پس نمی‌گیرد و پشیمان نمی‌شود. من هم بعد از این خواب به هر کسی که طعنه می‌زند، می‌گویم: هدیه‌ای را که به اهل‌بیت داده‌ایم پس نمی‌گیریم.
بنیاد شهید یا سپاه
ما برای راهی که پسرمان رفته بود از همه دارایی دنیایی‌مان گذشتیم. فرزندم برای مال دنیا نرفت چراکه مال دنیا را داشت. خیلی هم زیاد. خیلی‌ها به ما می‌گویند سپاه یا بنیاد شهید به شما چه‌ می‌دهد؟ باید به آنها بگویم نعمت من به خاطر بنیاد شهید و سپاه نرفت، بلکه برای رضای خدا رفت و با خدا معامله کرد. تنها خواسته‌ام این است که خانم حضرت زینب(س) این قربانی را از من قبول کند.

*روزنامه جوان

ارسال به تلگرام

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۵۵۹۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیام های تسلیت در پی درگذشت همسر شهید آیت الله سید مصطفی خمینی

به گزارش جماران؛ پیام های تسلیت در پی درگذشت همسر شهید آیت الله سید مصطفی خمینی، عروس امام راحل مرحومه معصومه حائری یزدی در پی می آید:

 

تسلیت سید محمد خاتمی به سید حسین خمینی در پی درگذشت همسر شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی

 به گزارش جماران؛ حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی در پیامی درگذشت همسر مکرّمه آیت الله شهید حاج سید مصطفی خمینی، سرکار حاجیه خانم معصومه حائری یزدی را به فرزند ایشان آیت الله سید حسین خمینی تسلیت گفت.

 متن پیام سید محمد خاتمی بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آیت الله حاج سید حسین خمینی

با درود به روان تابناک دو آیت حق حضرت شیخ مرتضی حائری و حضرت سید مصطفی خمینی، درگذشت بانوی با فضلیت سرکار معصومه خانم حائری مادر گرانقدرتان را که واسطه العقد مبارک میان دو بیت شریف حائری و خمینی بود صمیمانه به جنابعالی، سرکار خواهر بزرگوارتان و همه بستگان داغدار تسلیت می گویم و از پیشگاه حضرت حق جل و علا برای این فقیده سعیده آمرزش و رحمت الهی و برای بازماندگان معزز صبر و اجر و سلامتی مسالت می کنم.

با احترام

سید محمد خاتمی

۱۴۰۳/۲/۶

***

تسلیت اخوان انصاری در پی درگذشت همسر شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی

 به گزارش جماران؛ متن پیام محمد علی انصاری، مجید انصاری و حمید انصاری در پی درگذشت همسر مکرّمه آیت الله شهید حاج سید مصطفی خمینی، سرکار حاجیه خانم معصومه حائری یزدی بدین شرح است:

انّا لله و انّا الیه راجعون

بیت شریف و مکرّم حضرت امام خمینی  (رضوان الله علیه)

و بیت معزز و محترم آیت الله شهید حاج آقا مصطفی خمینی  (اعلی الله مقامه)

ضایعه رحلت همسر مکرّمه آیت الله شهید حاج سید مصطفی خمینی، سرکار حاجیه خانم معصومه حائری یزدی موجب نهایت تأثر و اندوه عموم علاقمندان این خاندان شریف و پیروان حضرت امام خمینی (س) گردید.

بانوی فاضله و پرهیزکار و فرزند آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری و نوه حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، موسس حوزه علمیه قم، علاوه بر مراتب فضل و کمالات مکتسبه شخصیه و افزون بر شرافت نسبی و سببی وابستگی به بیوت شریف آیات عظام: حائری یزدی، حجت کوه کمره ای و خمینی، شخصا نیز در مسیر مبارزات آزادیبخش ملت ایران و نهضت امام خمینی بهره مند از فیوضات معنوی فراوانی در همراهی با کاروانسالاران انقلاب اسلامی بوده است.

تحمل رنجهای دوران مبارزه در خاندان امام خمینی و تحمل توأم با نهایت شکیبائی در دشواریهای فراوان زندگی در غربت و هجرتهای مکرر؛ گذر صبورانه از دوران همراهی در تبعید 14 ساله همسر و فرزندان؛ تحمل داغ التیام ناپذیر شهادت همسر در عنفوان جوانی؛ آنهم عزیزی چونان آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی که حقیقتا امید آینده امام و انقلاب و حوزه های علمیه بود ؛ و پس از آن نیز، تحمل قریب پنجاه سال رنج تنهایی و صبوری  بی آنکه حتی یک بار در تمام این دوران لب به شکوه گشوده باشد و یا آنکه به واسطه جایگاه ممتازی که در مسیر افتخار آمیز زندگی دشوار خویش داشته است اندک امتیازی از نام و نشان طلب کرده باشد، اینها و روشن بینی در مسائل اجتماعی و بزرگ منشی و مناعت طبع از  دیگر خصلتهای ارزنده اخلاقی حیات طیبه این بانوی فداکار است.

به سهم خویش، فقدان این بانوی محنت کشیده انقلاب از خاندان حائری بزرگ و خمینی کبیر را به عموم بستگان محترم آن مرحومه، به ویژه به اعضای بیت شریف ایشان و بیوت وابسته به حضرت امام خمینی و خاصتا به فرزندان داغدیده ایشان جناب حجت الاسلام و المسلمین سید حسین خمینی دامت افاضاته و دختر گرامیشان تسلیت می گوئیم.

محمد علی انصاری؛ مجید انصاری؛ حمید انصاری

***

تسلیت رئیسی در پی درگذشت همسر شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی

متن پیام رئیس جمهور به شرح زیر است؛

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

درگذشت مرحومه حاجیه خانم معصومه حائری، فرزند گرامی آیت‌الله شیخ مرتضی حائری و همسر بزرگوار شهید گرانقدر آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، موجب تاثر و اندوه خاطر شد.

اینجانب با ابراز همدردی، این ضایعه را به بیت محترم امام (ره) و خاندان معزز این بانوی مومنه تسلیت می‌گویم و از درگاه خداوند متعال برای ایشان که تا آخر عمر با صبوری و اخلاص آرمان‌های والای همسر شهیدش را پاس داشت، علو درجات و همجواری با اولیای الهی و برای عموم بازماندگان صبر و سلامتی مسئلت دارم.

سید ابراهیم رئیسی

رئیس جمهوری اسلامی ایران

***

پیام تسلیت هادی سروش

بسمه تعالی 

جناب آیت الله آقای حاج سید حسن خمینی (دام بقائه)

در گذشت مخدره مومنه حاجیه خانم معصومه حائری یزدی، عروس بزرگ حضرت امام راحل عظیم الشان و همسر عموی گرامی تان مرحوم آیت الله حاج سیدمصطفی خمینی را تسلیت عرض میکنم.

صحیفه عمر آن بانوی جلیله که مفتخر به فرزندی مرحوم آیت‌الله شیخ مرتضی حائری بود نگارش از خطوطی دارد که نشان از تحمل سختی هایی است که در دوران نهضت و رنج و تبعید طولانی همسرش به جان خرید.

برای روح ایشان رحمت خاصه الهیه را خواستاریم .

هادی سروش

***

پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم

بسمه تعالی

انّا لله وانّا الیه راجعون

محضر بیت شریف امام خمینی(ره) و حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید حسین خمینی(زیدعزه)

ضایعه درگذشت بانوی با فضیلت و پرهیزکار، سرکار حاجیه خانم معصومه حائری، فرزند بزرگوار مرحوم آیت‌الله شیخ مرتضی حائری یزدی(ره) و همسر گرانقدر شهید آیت سید مصطفی خمینی(ره) را که سال‌ها در مسیر مبارزات ملت ایران رنج‌ها و مصائب زیادی تحمل کرد، به بیت شریف مرحوم امام خمینی(ره) و بیوت معظم آیت الله حائری یزدی و محقق داماد تسلیت می‌گوئیم.

از خداوند متعال برای آن مرحومه مغفوره حشر با حضرت زهرا سلام الله علیها و برای همه بازماندگان صبر و اجر مسالت داریم.

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم

۱۴۰۳/۲/۶

***

پیام تسلیت سید احمد حسینی

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت مرحومه سرکار خانم حائری یزدی  همسر مکرمه فرزند عالیقدر حضرت امام شهید آیت الله آقا سید مصطفی خمینی مایه تاثر فراوان گردید.

این مصیبت مولمه را به بیت مکرم حضرت امام ویاد گارگرامی آن حضرت  آیت الله سید حسن خمینی،حجت الاسلام والمسلمین حاج سید حسین خمینی فرزند بزرگوار آن بانوی مومنه وهمچنین بیت شریف مرحوم آیت الله آقای شیخ مرتضی حائری یزدی وسایر بستگان تسلیت عرض نموده،برای آن فقیده سعیده رحمت واسعه وبرای بازماندگان محترم صبری جمیل از خداوند سبحان مسالت میکنم.

سید احمد حسینی

***

پیام تسلیت دبیرکل حزب مردم سالاری

 کل نفس ذائقة الموت

ضایعه درگذشت بانوی با فضیلت و مومنه،حاجیه خانم معصومه حائری، فرزند بزرگوار مرحوم آیت‌الله شیخ مرتضی حائری یزدی(ره) و همسر گرانقدر شهید آیت الله سید مصطفی خمینی(ره) را که در مسیر مبارزه و انقلاب رنج‌ها و مصائب زیادی تحمل کرد، به بیت شریف مرحوم امام خمینی(ره) و جناب حجت الاسلام والمسلمین  سید حسین خمینی  و بیت معظم آیت الله حائری یزدی  تسلیت گفته و از خداوند  سبحان برای آن مرحومه مغفوره علو درجات و برای همه بازماندگان صبر و اجر مسالت دارم.

مصطفی کواکبیان   ١٤٠٢/٢/٧

 

تکمیل می شود...

دیگر خبرها

  • ماجرای حضور آیت‌الله خامنه‌ای در خانه شهید شیرودی
  • همسر آیت‌الله «سید مصطفی خمینی» در قم تشییع شد
  • ‌همسر شهید ‌مصطفی خمینی در قم تشییع شد
  • آسمانی شدن پدر شهید در تالش
  • تسلیت حسین علایی در پی درگذشت همسر شهید آیت الله مصطفی خمینی
  • فرزندان با استعداد خود را به حوزه های علمیه بفرستید
  • کارگران تقویت کننده پایه‌های اقتصادی کشور محسوب می‌شوند
  • مسئولان از فساد دوری کنند تا بتوانند با آن مقابله کنند
  • پیام های تسلیت در پی درگذشت همسر شهید آیت الله سید مصطفی خمینی
  • تسلیت رئیسی در پی درگذشت همسر شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی