بیبرنامگی آموزش و پرورش در مواجه با خون بازی
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۵۶۹۲۴
پدیده «خونبازی» بعد از گذشت چندسال از شناسایی آن در میان دانشآموزان، به فراموشی سپرده شده بود تا این که یک فعال اجتماعی بار دیگر از شیوع بسیار زیاد این پدیده خبر داد. به گزارش جهان نيوز به نقل از مهر، چند سال پیش، پدیده « خونبازی» به وسیله بعضی از کارشناسان آموزشی میان دانشآموزان شناسایی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چندسال گذشت و آموزش و پرورش آن را فراموش کرد، تا اینکه هفته گذشته، فاطمه دانشور، فعال اجتماعی، با انتشار عکس دستان دختری که به شدت بریده شده بود، در صفحه اینستاگرام خود از شیوع پدیده «خون بازی» خبر داد و گفت: « دانشآموزان به سرعت در این پدیده از هم الگوبرداری میکنند و آموزش و پرورش راهکاری برای مقابله با آن ندارد.» او از وزیر خواست که «تا دیر نشده راهکاری برای مواجهه با این پدیده بیابد.»
آستینهای خود را پایین بکشید که زخمهایتان معلوم نباشد!
فاطمه دانشور درباره پدیده «خون بازی» به خبرنگار میگوید: مدتی است گزارشاتی مبنی بر شیوع این پدیده در بین دانشآموزان به ما میرسد که طی آن بچهها برای لذت وخودنمایی، بدن خود و بهویژه دستهایشان را زخمی میکنند.
او ادامه میدهد: عکسی که در صفحه اینستاگرام من منتشر شد متعلق به دختری ۱۵ساله است که دستهای خود را به طرز وحشتناکی خراش میدهد و از این کار لذت میبرد.
به گفته این فعال اجتماعی دانشآموزان با الگوبرداری از هم این کار را انجام میدهند و به شدت هم بین آنها گسترش پیدا کرده است. این دختر ۱۵ساله با مشاوران زیادی صحبت کرده و هیچ تاثیری بر روی او نداشته است و این یعنی اینکه باید از این اتفاق پیشگیری میشد و حالا هم حل آن بسیار مشکل است.
دانشور به راهکار آموزش و پرورش برای جلوگیری از گسترش آن اشاره میکند و اضافه میکند: از آنجایی که کاری از دست مدیران مدارس ساخته نیست آنها به دانشآموزان میگویند؛ «آستینهای خود را پایین بکشید که زخمهایتان معلوم نباشد.»!
مدیرعامل موسسه نیکوکاری مهرآفرین در پاسخ به این سوال که تعداد پسران درگیر در این پدیده بیشتر است یا دختران، اضافه میکند: این پدیده در دختران بیشتر است و شاید به دلیل محدودیتهای فرهنگی که در کشور ما وجود دارد آنها برخلاف پسرها که میتوانند انرژی و غمشان در خیابان تخلیه کنند، آن در خود میریزند و از خودشان انتقام میگیرند.
لزوم حضور مددکار در مدارس کشور
او معتقد است: با توجه به حساسیت مقامات بالای کشور بر روی آسیبهای اجتماعی، آموزش و پرورش باید تمهیدات لازم را برای پیشگیری و مقابله با آن در نظر بگیرد و همزمان در راس وزارتخانه هم ستادی برای این اقدام ایجاد کند.
دانشور پیشنهاد داد: در این ستاد نیز از نمایندههای سازمانهای مردم نهاد به دلیل نزدیکی با این پدیدهها دعوت کنند تا بعد از تبیین آسیبها راهکار مناسبی برای آن در نظر گرفته شود.
او به شیوع خودکشی در میان دانشآموزان نیز اشاره کرده و میگوید: در خانوادههای آسیبدیده که خودزنی داشتهاند، خودکشیهای نافرجام زیادی هم اتفاق افتاده است.
این فعال اجتماعی معتقد است که باید در هر مدرسه یک مددکار اجتماعی وجود داشته باشد، حتی اگر در همه مدارس هم امکانش نیست، در مدارس حاشیه شهرها مستقر شوند تا نوع آسیب را شناسایی و برای مقابله یا پیشگیری از آن راهحلی بیاندیشند.
رها شدن آموزش و پرورش در دوران انتخابات
دانشور در پاسخ به این سوال که آیا بهنظر شما آموزش و پرورش برای مقابله و یا پیشگیری آسیبهای اجتماعی اقدامی انجام داده است یا نه، میگوید: آموزش و پرورش دچار حاشیههای زیادی شد. آقای فانی چندماه مانده به پایان دول یازدهم برکنار شد و فضا به سمت انتخابات رفت.
وی ادامه میدهد: وقتی فضا به سمت انتخابات میرود تقریبا یکسال و نیم امور رها میشود تا افراد جدید بیایند. تغییر افراد هم خود باعث عقب افتادن رسیدگی به امور میشود.
این فعال اجتماعی با اشاره به روی کار آمدن بطحایی نیز، میگوید: وزیر جدید باید با پرهیز از انکار به این معضلها داشته باشد و در عین حال راه را برای حضور نمایندههای سازمانهای مردم نهاد نیز به فعالیتهای مربوط به آن بازکند.
حاشیههای سازمانهای مردم نهاد
دانشور با اشاره به اینکه تعداد سازمانهای مردم نهادی که با آسیبهای اجتماعی مقابله میکنند، بسیار کم است، اضافه میکند: در عین حال این سازمانها همیشه به دلیل طرح بعضی از مسائل با دستگاه قضا درگیر هستند.
او ادامه میدهد: مددکاران اجتماعی ما از نزدیک در جریان آسیبها قرار میگیرند و زمانی که زیاد میشود، ما هشدار میدهیم اما با ما برخورد میکنند چرا این مسائل را عنوان میکنید! چرا به ما نگفتید.
این فعال اجتماعی میگوید: در پاسخ آنها باید گفت زمانی که سازمانهای مردم نهاد هیچ جایگاهی در عرصه تصمیم گیری کشور ندارند و حتی یک صندلی در شورای عالی اجتماعی به آنها داده نمیشود ما از طریق رسانهها آن را به گوش مردم میرسانیم. شایسته نیست که بعد از هر هشداری ما را برای این اقدامات تهدید کنند یا در معرض فشار بگذارند.
دانشآموزانی که از « خون بازی» لذت میبرند!
یزدانپور، مددکار دختر ۱۵سالهای است که از آسیب زدن به بدن خود لذت میبرد. او بیشتر از هر مشاور مدرسهای در جریان اتفاقات زندگی این دخترک قرار گرفته است.
او در شرح وضعیت این دانشآموز به خبرنگار میگوید: «چند روزی است که با دختر ۱۵سالهای آشنا شدم که در خانوادهای معتاد زندگی میکند. پدر خانواده و سه تن از برادران او معتاد هستند، مادر و دختر هم تفننی مواد مخدر استفاده میکنند.»
این مددکار اجتماعی ادامه میدهد: «وقتی با آن دختر مواجه شدم دیدم تمام دستش را به طرز وحشتناکی خراشیده بود. سریعا به یک بیمارستان او را منتقل کردم تا جلوی خونریزی دستش گرفته شود. بعد از درمان متوجه شدم که تمام بدن او به همین صورت، زخمی شده است.»
یزدانپور اضافه میکند:« سعی کردم با ارتباط با او در جریان علت این اتفاق قرار بگیرد. به من گفت که سابقه خودکشی دارد بهطوری که مدتی هم در کما بوده است.زندگیاش را دوست ندارد. دو برادر معتاد با آنها زندگی میکنند، یک نفر بهخاطر حمل مواد مخدر در زندان است و مادر هم با کار خدماتی خرج خانه را میدهد.»
او در ادامه صحبتهایش ،میگوید:« او به من گفت مادرم تفننی مواد مصرف میکند و من هم به دلیل استفاده پدرم و اینکه میخواهم بدانم چه حالی دارد گاهگاهی مواد میکشم.»
به گفته یزدانپور، این دختر دانشآموز کلاس دهم است و میخواهد به دلیل نمرات پایین رشته فنی را برای خود انتخاب کند و علاقهای به رشتههای تجربی و انسانی ندارد.
او از دخترک سوال پرسیده که وقتی بدنت را میبری دردت نمیآید؟ دخترک گفته بود؛ نه! وقتی خون خارج میشود من لذت میبرم. من امیدی به زندگی ندارم و دوست دارم که بمیرم.»
یزدانپور در توضیح شیوع این آسیب در بین دانشآموزان نیز، میگوید:« از دخترک پرسیدم که آیا دوستان دیگر تو هم در مدرسه اینکار را انجام میدهند؟ تایید کرد و گفت چون لذت بخش است.»
«خون بازی»؛ راهکاری برای جلب توجه
این مددکار اجتماعی به فقر، مشکلات خانوادگی و عاطفی دانشآموزانی که اینکار را انجام میدهند، اشاره میکند و اضافه میکند: بیشتر این دانشآموزان در حاشیه شهر زندگی میکنند و در حاشیه شهر هم به مدرسه میروند. کمبود عاطفی، فقر و مشکلات خانوادگی به شیوع این پدیده دامن میزند.
به گفته او دانشآموزان به دلیل کمبود عاطفی میخواهند با این کار جلب توجه کنند و به اطرافیانشان بفهمانند که« هستند». اکثرا آنها در خانوادههایی هستند که به نحوی یک آسیب اجتماعی در میان آنها وجود دارد. میتواند یکی از این آسیبها طلاق هم باشد.
وی میگوید: بسیاری از این کودکان آسیبدیده بعد از مدتی بهخاطر تقلید از دوستانشان این کار را انجام میدهند و بعد دیگر هیج احساسی به درد ندارند و برای آنها لذتبخش است.
مشاورانی برای حقوق، مددکارانی برای دانشآموز
یزدانپور با اشاره به اینکه آموزش و پرورش مشاوران تخصصی ندارد، اضافه میکند: این اتفاق به سرعت در مدارس ما شیوع پیدا کرده است و آموزش و پرورش به دلیل فضای بستهای که دارد از سایر مشاوران و مددکاران کمک نمیکند.
این دانشجوی دکتری مددکاری با بیان اینکه باید بررسی دقیقی بر روی آسیبها انجام شود، بیان میکند: هر آسیب اجتماعی که بهوجود میآید باید مورد مطالعه قرار بگیرد و برای آن راهکارهایی جمعآوری شود اما این کار در مدارس ما اتفاق نمیافتاد. مشاوران مدارس فقط یک عنوان اداری و یا پست سازمانی هستند.
او ادامه میدهد: آنها ارتباطی با خانوادهها نمیگیرند و فقط به یک دفعه صحبت با دانشآموزان اکتفا میکنند. مشاوران مدرسه مشاوره فردی میدهند اما مددکاران بهصورت سیستمی با آسیب برخورد میکنند در عین حال مدیران مدارس هم علاقهای ندارند که مدرسه خود را بدنام کنند که مثلا فلان دانشآموز از مدرسه آنها است.
۲تا ۷درصد دانشآموزان قلیان و سیگار مصرف میکنند
این مددکار اجتماعی با بیان اینکه ۲تا ۷درصد کودکان قلیان و سیگار استفاده میکنند، ادامه میدهد: با توجه به پایین آمدن سن اعتیاد قابل پیشبینی بود که اعتیاد به مدارس و دانشآموزان هم میرسد اما هیچ اقدامی برای مقابله با آن انجام نشد و برنامهریزی نکردند.
وی با اشاره به اینکه قطعا این آمار افرایش پیدا میکند، اضافه میکند: آموزش و پرورش مبرا از آسیب نیست. وقتی دانشآموزی در خانوادهای معتاد بزرگ میشود و به مدرسه میآید این آسیب به مدرسه هم منتقل میشود.
او هم پیشنهاد میدهد که در مدارس باید مددکار وجود داشته باشد.
وزارتخانهای که زیر بار کمکاریهایش نمیرود
اگر بخواهید عملکرد آموزش و پرورش را در رابطه با آسیبهای اجتماعی بررسی کنید، بهترین گزینه مددکارانی هستند که بهطور مستقیم با دانشآموزان در ارتباطاند. آنها فارغ از پست سازمانی و با هدف کمک به دانشآموزان، در گسترهای فراتر از نیازهای فردی به بررسی منشا آسیب میپردازند و بهطور ریشهای و با گذشتن مدت زمان زیادی برای دانشآموزان، با آنها مقابله میکنند.
قطعا خوانندگان این گزارش به نوع فعالیت مددکاران اجتماعی آشنا هستند اما قصد ما از معرفی مجدد، مقایسه آنها با مشاوران مدارسی است که در این زمینه فعالیت تقریبا مفیدی ندارند و صرفا حقوقبگیران یک وزارتخانه و مشاوران اسمی آن هستند.
حالا چرا گفتیم مددکاران و نه معلمان؟ مگر معلم بیشتر از هر فرد خارجی دیگری با دانشآموز در ارتباط نیست؟ چرا معلمان از اقرار به وجود مشکل پرهیز میکنند؟ جواب این سوال را باید در رفتار قهری آموزش و پرورش با منتقدانش جستجو کرد. در صورتی که انتقادی از سوی رسانه یا معلمی شود این وزارتخانه به جای قبول کاستیها و تلاش برای رفع آن، صورت مسئله را پاک و با رسانه و معلم رفتار قهری میکند. نمونه آن گزارشی است که چهارشنبه بعد از ظهر در انتقاد به وضعیت بد یک مدرسه در پایتخت در خروجی حبرگزاری مهر گذاشته شد و به سرعت معلم راوی و خبرنگار روایتگر تهدید به شکایت شدهاند. آیا آموزش و پرورش میتواند با انکار حقیقت مشکلات را حل کند؟ بهتر نیست کاستیها را بپذیرد و در جهت حل آنها با رسانه و معلمان همسوییداشته باشد؟
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۵۶۹۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جای خالی معلمان ماهر مجازی
نه تنها لازم است معلمان با آخرین فناوری همراه باشند، بلکه باید آگاهی کافی نسبت به نحوه استفاده از ابزار دیجیتال برای کلاس را داشته باشند. معلمان مدرن باید خود را با فناوری های جدید وفق دهند تا با سبکهای جدید یادگیری همگام شوند.
به گزارش ایسنا، به نقل از نورنیوز: فناوریهای جدید در عرصه ارتباطات زمینه ساز تحولات سریع و غیر قابل بازگشتی در جهان شدهاند. این تحولات بخشهای مهمی از زندگی فردی و اجتماعی جوامع را تحتتأثیر قرار دادهاند. نظام آموزشی نیز از جمله ساختارهایی است که تحت تأثیر این فناوریها قرار گرفته و به نظر میرسد این کنشپذیری همچنان ادامه داشته باشد. رشد و فراگیر شدن استفاده از فناوری دیجیتال و شبکههای اجتماعی در این میان شاید از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر امر آموزش باشد. فضای وب و شبکههای اجتماعی از یک سو به عنوان منبعی برای دریافت اطلاعات بی شمار برای دانشآموزان به شمار میروند و از سوی دیگر ارتباط آنها را با گروههای همسان برقرار میسازند. بعد از همه گیری کرونا نیز نقش دیگری برای شبکههای اجتماعی در امر آموزش فراهم آمد. در این دوران شبکههای اجتماعی به بستری برای ارتباط معلمان و دانشآموزان تبدیل شدند و در واقع نقش کلاسهای درس را پیدا کردند.
فارغ از این که کدام شبکه برای تدریس به کار گرفته شد، چالشی که پیش آمد این بود که برخی از معلمان با فناوری دیجیتال و فضای جدید آشنایی چندانی نداشتند و حتی در این زمینه از دانشآموزان خود چندین پله عقبتر بودند. این مسأله سبب بروز مشکلات فراوانی در امر تدریس مجازی شد و حتی در برخی موارد اسباب شوخی و خنده دانشآموزان را نیز فراهم آورد که خلاف جایگاه والای معلم است. تمام اینها سبب میشود تا آشنایی معلمان با فضای شبکههای اجتماعی و نحوه کار با آن به عنوان نیازی اساسی در امر تدریس در دوره حاضر تلقی شود. این امر از سویی به جهت نزدیکی با دانشآموزانی که عمدتا (حتی به غلط) کاربران این شبکهها هستند، مهم است و از سوی دیگر بروز دوباره شرایطی مشابه پاندمی ایجاب می کند تا معلمان مهارتهای استفاده از شبکههای اجتماعی و مناسبات آن را فرا گیرند.
ما در چند سال اخیر شاهد پیشرفتهای زیادی در فناوری آموزشی بودهایم و از آنجا که همچنان شاهد این رشد سریع خواهیم بود، نه تنها لازم است معلمان با آخرین فناوری همراه باشند، بلکه باید آگاهی کافی نسبت به نحوه استفاده از ابزار دیجیتال برای کلاس را داشته باشند. در واقع معلمان مدرن باید خود را با محیط آموزشی در حال تغییر و فناوری های جدید وفق دهند تا با سبکهای جدید یادگیری همگام شوند.
در بستر آموزش آنلاین، کل فرآیند آموزش و یادگیری از طریق اینترنت و با استفاده از ابزارهای تکنولوژی و نیز شبکههای اجتماعی انجام میشود، از این رو دانش کافی معلمان در زمینه فناوری ضروری به نظر میرسد.
در حال حاضر برخی مدارس در طول سال تحصیلی از ابزارها و بسترهای آموزشی آنلاین مختلف برای ارائه درس و ارتباط با خانواده استفاده میکنند. این شیوه بویژه پس از دوران همه گیری کرونا مرسوم شد چرا که از یک سو در زمان و انرژی کادر آموزشی و خانواده دانشآموزان صرفه جویی میکند و از سوی دیگر در مقاطع زمانی دیگری همچون آلودگی هوا مدارس را به کل به تعطیلی نمیکشاند و کلاسها را در بستر آنلاین برقرار می کند.
مهارتی که ذهن معلم را به دانشآموزان نزدیک میکند
در دورهای که کودکان از سنین پایین با فناوری دیجیتال آشنا میشوند، اگر معلم تنها به تسلط به کتب درسی اکتفا کند ممکن است از قافله تغییر مناسبات ارتباطات مجازی عقب بماند.
اکرم جعفری، معلم شاغل در آموزش و پرورش در این باره به نورنیوز میگوید:«وقتی دانشآموزان تسلط کافی به استفاده از ابزار دیجیتال را دارند و همچنین از تمام وقایعی که در شبکههای اجتماعی روی می دهد خبر دارند، معلم هم باید بتواند خودش را متناسب با این شرایط به روز کند. برخی معلمان ممکن است بگویند از این شبکه ها خوششان نمیآید یا وقت و حوصله آن را ندارند اما آگاهی نسبت به این فضا برای آنها لازم است چرا که در این صورت میتوانند بهتر متوجه آن چه در ذهن دانشآموزان میگذرد باشند. از طرف دیگر در دوره کرونا که معلمان مجبور شدند کلاس ها را به صورت آنلاین برگزار کنند مشاهده کردیم که برخی معلمان هیچ آشنایی با این فضا نداشتند و به سختی با آن ارتباط برقرار میکردند و حتی فرستادن فایل از طریق شبکه های اجتماعی برای آنها دشوار بود. این تجربه نشان داد که اگر معلمان این مهارتها را پیدا کنند میتوانند ارتباط بهتر و موثرتری با دانشآموزان داشته باشند و ما هم مشاهده میکردیم که دانشآموزان با معلمانی که به این فضا واردتر هستند بیشتر ارتباط میگیرند و او را به خود و در واقع به نسل خود نزدیکتر میدانند.»
فارغ از تسلط معلمان به فناوری دیجیتال و شبکههای اجتماعی، معلمان آنلاین باید دارای خصوصیاتی باشند که کار در این فضا را برای آنها سادهتر کند.
احمد مولایی، معلم یکی از مدارس تهران هم درباره ویژگیهای معلم آنلاین به نورنیوز میگوید:«در محیط آموزش دیجیتال آن گروه از معلمانی که تفکر خلاقانه دارند کمک بیشتری به دانشآموزان می کنند چرا که فضای آموزش آنلاین به طور کلی ممکن است بعد از مدتی خسته کننده شود. به صورت کلی مدرسه آنلاین دانشآموز را وارد فضای جدیدی میکند و به او فرصت تجربههای جدید را میدهد که معلم در این تجربهها باید کنار دانشآموز باشد. ویژگی مهم معلمان در آموزش آنلاین در دسترس بودن آنهاست که البته این مسأله ممکن است مشکلاتی را برای معلم ایجاد کند اما از طرفی هم اطمینان خاطری برای دانشآموز ایجاد میکند و او را به آموزش آنلاین علاقه مندتر میسازد. در بستری که انعطافپذیری آن نسبت به آموزش حضوری به مراتب بیشتر است، ممکن است شیوههای سنجش دانشآموزان از طریق امتحان کمی تغییر کند. در این زمینه یک معلم ماهر میتواند بدون برگزاری امتحان، به روشهای متعدد عملکرد دانشآموزان را ارزیابی کرده و میزان پیشرفت آنها را دریابد و بر اساس آن آموزش را ادامه دهد.»
هزینهای برای تقویت مهارت آنلاین
درست است که بالا بردن مهارت معلمان در فضای دیجیتال دارای اهمیت است اما این ارتقا نیازمند صرف وقت و هزینه شرکت در دورههایی است که به این منظور برگزار می شود.
مطالعه بهترین روشهای تدریس دیگر مربیان در دنیا، شرکت در کنفرانسها، کارگاهها، سمینارها، فرصتهای توسعه شغلی و مطالعه کتابهای مربوط به شیوههای آموزشی از جمله کارهایی است که میتواند در این امر کمک کننده باشد اما با توجه به شرایط اقتصادی شاید برای همه معلمان مقدور نباشد از چنین امکاناتی استفاده کنند بنابراین لازم است مسئولان آموزش و پرورش به برگزاری دورههای مفید در این زمینه و نیز پرداخت کمک هزینه به معلمان برای شرکت در کلاسهای آموزشی و سمینارهای جهانی اقدام کنند.
اهمیت فراگیری مهارتهای آنلاین برای معلمان سبب شده در این رابطه پژوهشهایی در سراسر دنیا انجام شود.
در مقاله ای که با عنوان «تجربیات معلمان از تدریس آنلاین در طول کووید ۱۹» در سال ۲۰۲۴ در سایت کتابخانه ملی پزشکی NIH منتشر شده، بر اهمیت فراگیری مهارتهای دیجیتال برای معلمان تأکید شده است. نتایج این پژوهش بر مصاحبه با گروهی از معلمان و بیان تجربیات آنها از تدریس در دور دو ساله آنلاین در طول همهگیری کرونا به دست آمده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که با وجود مشکلاتی که سیستم آموزش به دلیل اختلال ناشی از همهگیری با آن مواجه شد، معلمان از مجموعهای از ابزارهای دیجیتالی برای ارائه محتوا و ارتقای تعامل استفاده کردند و درک آنها از این فضا عمیقتر شد و به سمت توسعه مهارتهای دیجیتال پیش رفت.
بر اساس این پژوهش اگرچه مهارتهای دیجیتالی معلمان قبل از همه گیری کرونا به دلیل دیجیتالی شدن مداوم جامعه معاصر مورد توجه زیادی قرار گرفته بود، اما این نیاز به طور قابل توجهی در طول دوره همه گیری افزایش یافت. البته اخیرا این نگرانی وجود دارد که در دوران پس از قرنطینه نیاز به افزایش مهارت های دیجیتالی معلمان کمتر حس شود و ضرورت تقویت آن کمرنگ شود. از سوی دیگر چون این موضوع جدید است چندان مشخص نیست که معلمان دقیقا به چه مهارتهای دیجیتالی نیاز دارند و در نتیجه تحقیقات بیشتر در این زمینه باید انجام شود.
ارتقای مهارتهای دیجیتال معلمان در دوره کرونا البته مورد توجه تمام سیستم های آموزشی و مسئولان این امر در سراسر جهان قرار گرفت. محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزش و پرورش وقت در شبکه جامجم عنوان کرد که کرونا با وجود اتفاقات تلخی که رقم زد، ما را با ظرفیتهای جدیدی آشنا کرد و به یک زیست بوم جدیدی وارد شدیم. دنیا سالها بود که در حال کوچ کردن به این زیستبوم بود اما حرکت خیلی کندی داشت و کرونا به یکباره همه جوامع را به یک زیستبوم جدید پرت کرد و در حال حاضر آماری که در دنیا هست حدود ۶۷ درصد معلمان جهان برای اولین بار آموزش مجازی را تجربه میکنند یعنی این ظرفیت مهم به صورت یکسری کارهای مکمل در برخی کشورها مورد استفاده قرار میگرفت اما اینکه جایگزین آموزش رسمی شود، برای اولین بار بود. (فارس، ۹ مهر ۱۳۹۹)
گرچه دوران پاندمی سپری شده اما تجربه گذشته به ما میآموزد که ممکن است دوباره در چنین شرایطی قرار گیریم و نیاز پیدا کنیم که باز در فضای دیجیتال کلاسهای درس را تشکیل دهیم. از آن گذشته در مسیر توسعه، بازگشت به عقب ممکن نیست پس حالا که معلمان در مسیر ارتقای مهارتهای دیجیتال قرار گرفتهاند، دیگر نه تنها نباید به عقب برگشت بلکه پیشرفت در این حوزه میتواند ما در زمره کشورهای پیشرو در زمینه آموزش آنلاین قرار دهد.
انتهای پیام