آرمانشهر اصلاحات کجاست؟
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۹۸۴۱۵
تهران- ایرنا- روزنامه ابتکار در گفت وگو با کارشناسان سیاسی به بررسی اصلاح طلبان و بازتعریف آن پرداخت.
در ادامه این گفت وگو می خوانیم: جریانهای سیاسی در ایران هرکدام ماهیت خاص خود را دارند که شاید با گذشت زمان، ماهیت و اصول آنها ثابت بماند اما عملکرد و رویکردهای آنها با توجه به مرور زمان و نیازهای جامعه قابل تغییر هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جریان اصلاح طلبی که معتقد بر اصلاح وضع امور از بحرانی به مطلوب یا برطرف کردن کم و کاستیهای حکومت در مسائلی است که اصلاحطلبان به عنوان جریانی از دل مردم و به نمایندگی از مردم موظف هستند در جهت سهولت هرچه بهتر شرایط برای زندگی مردم تلاش کنند.
این مسئله ای است که صادق زیبا کلام استاد دانشگاه هم در گفت وگوی اخیر خود با «ابتکار» به آن اشاره کرد و گفت: «جریان اصلاح طلب پایگاه اجتماعی گسترده ای برخلاف اصولگرایان دارد و در میان توده های جوان و روشنفکر جامعه که شامل پزشکان، نویسندگان، دهه 60 ها دهه 70 ها، مطبوعات جایگاه خوبی دارد.اما جریان اصلاح طلب نیاز به باز تعریف اصلاح طلبی دارد. سوالی که فعلا به طور مداوم مطرح میشود این است که اصلا اصلاح طلبی یعنی چه؟ بیش از دو دهه است که نفس اصلاح طلبی مطرح شده، اما از زمانی که اصلاح طلبان شروع به همکاری با روحانی کردند این سوال به طور جدی تری مطرح شد که اصلاح طلبی به چه معناست؟ درواقع فکر می کنم نیاز به قرائت جدیدی از اصلاح طلبی است.»
اما نظر فعالان سیاسی و تحلیلگران سیاسی که در بطن جریان اصلاح طلبی هستند در خصوص قرائت جدید اصلاحات متفاوت است. جهانبخش خانجانی از اعضای حزب کارگزاران در خصوص نیاز اصلاحات به قرائت جدید به «ابتکار» گفت: «اگر بخواهیم اساس اصلاحات را در نظر بگیریم اصلاحات یعنی تبدیل بودن به شدن. «بودن» یعنی ظرفیتهایی که فعلا وجود دارد، «شدن» یعنی بتوانیم این ظرفیتها را در سطح متعالی ادامه دهیم. انقلابی که از مبدا خود فاصله بگیر نیازمند تغییراتی است که یا باید لاجرم آنها را در خود به وجود آورد یا این تغییرات در آن رخ میدهد. دلیل این تغییرات هم نیازها، شناخت مضاعف جامعه و روشهایی که برای حل مشکلات جدید پیش میآید، است. طبیعی است که هرچقدر هم از مبدا انقلاب به سمت امروز حرکت کنیم، متوجه میشویم که یک سری مولفهها نیازمند تغییرات اساسی است و نوع بینش، نگرش و اندیشههای ما در مواجه با مسائل داخلی و خارجی هستند که مرکز این تغییرات است.»
وی افزود: «حتی در آموزههای دینی ما نیز وجود دارد که امروز نباید با دیروزمان یکسان باشد. هرروزی که میگذرد ما باید تحول یافتهتر باشیم و به نوعی مصلحتر باشیم و مصلح بودن در مسائل سیاسی بدان معنا است که ما باید شرایطی را فراهم کنیم که مردم زندگی بهتر و آرام تری داشته باشند. طبیعی است که اصلاحات باید صورت بگیرد و حکومت به نوعی باشد که بهترین شرایط برای مردم ایجاد شود. طبیعی است که اگر بخواهیم در رویکرد اصلاحات تغییراتی را به وجود آوریم قطعا این تغییرات باعث میشود امروز این جریان با دیروز آن متفاوت باشد.»
**مردم سالاری ستون حاکمیت
اما فقط جهانبخش خانجانی نیست که این تغییر را لازم میبیند بلکه دیگر فعالان سیاسی هم با توجه به تمرکز فعلی جامعه بر روی جریان اصلاحات به دلیل موفقیتهای اخیر این جریان، نیاز به تغییراتی اساسی در جریان اصلاحات را ضروری میدانند. علاوه بر این اصلاح طلبی در معنا نیز برای سیاسیون معنای متفاوتی دارد و لازم است نگاه افراد به اصلاحطلبی نیز مشخص شود.
غلامرضا ظریفیان فعال سیاسی اصلاحطلب دراین خصوص به «ابتکار» گفت:« اصلاحات یک تبار140-130ساله است که امروز اصلاحطلبان با اتکا به آن تبار فعالیت میکنند. اصلاح طلبی به دلیل مفهوم اصلی آن معتقد به اصلاح و رشد تدریجی جامعه است. اصلاحطلبی نگاههای رادیکال را در پیشرفت و رشد جامعه برنمیتابد و به چند شاخص هم تکیه دارد. یکی دینداری آگاهانه ، عقلانی و آزادانه است. تاکید خاص و جدی بر مردم سالاری دارد و اعتقاد دارد مردم خود باید سرنوشت خودشان را تععین کنند و اگر مردم سالاری را از حاکمیت بگیریم ، آن حاکمیت از مشروعیت خارج میشود.»
وی افزود: «جامعه مردم سالار باید به سمت شکل گیری واقعی احزاب، نهاد های مردم نهاد و صندوق های رای برود. اصلاحطلبی بر فرهنگ غنی جامعه ایرانی تاکید دارد و معتقد است باید با استفاده از این فرهنگ غنی همراه با نقد و پالایش مسیر رشد و ترقی کشور را ادامه دهیم. در آخر اصلاحات به شدت به زیست اجتماعی معتقد است که حاکمیت قانون بر آن است و البته در آن حق نقد و انتقاد داشته باشد. درواقع حکومتها با نقد به رشد میرسند و این حق طبیعی هر شخص است. اصلاح طلبی در چارچوب قوانین، مخالف را به رسمیت میشناسد و با جامعه تک صدایی مشخص است و در عین حال اصلاحطلبان معتقد هستند یکی از شاخصهای مهم رفتار اجتماعی قانون است که رفتار حکومت با مردم و مردم و حکومت را تعیین میکند.»
**آرمانهای اصلاحطلبی باید به واقعیت نزدیک شود
اما نقصان اصلی جریان اصلاحات را بیشتر از هرکس، افرادی میدانند که در بطن این جریان حضور داشتهاند و روند پیشرفت یا پسرفت جریان را از نزدیک مورد بررسی قرار دادهاند. جهانبخش خانجانی با اشاره به کم و کاستی های این جریان در بعضی برهههای زمانی به «ابتکار» گفت: «واقعیت این است که در بعضی مسائل دانش لازم برای حل مشکلات را نداشتیم و با بعضی مسائل احساسی برخورد کردیم. وقت آن است که عقلانی برخورد شود البته که عقلانی برخورد کردن به معنای فراموش شدن آرمانهای قبل نیست بلکه تبیین آرمانهایی منطبق بر واقعیت است. اگر یک جریانی نتواند آرمانی را در جامعه پیادهسازی کند طبیعی است که آن آرمان منطبق بر واقعیت نیست. باید به دنبال روشهایی برویم که امکان به حقیقت پیوستن آن وجود داشته باشد. باید برای مردم مجال زیستن ایجاد کنیم و این مجال زیستن نیازمند حکومتی مطلوب و در پی آن نیروهای اجتماعی مطلوب است.»
وی افزود: «مجال زیستن نیازمند به تغییر گفتمان و تغییر رویهها است. تغییر رویه و گفتمان را اصلاحطلبی میگویند. هرگفتمانی که تغییر کند باید به کارآمدی تبدیل شود. گفتمانی گفتمان موفق است که بتواند بیشترین همپوشانی بین گفتمان خود و خواسته های مردم ایجاد کنند.»
**اصلاحات نیاز به شفافیت بیشتری دارد
اما داریوش قنبری نماینده سابق مجلس نیز همچون جهانبخش خانجانی معتقد بود باید آرمان های اصلی اصلاحات حفظ شوند شوند او در این خصوص به «ابتکار» گفت:« هرجریان سیاسی به نوعی نیازمند به روز شدن است و اصلاحات هم از این قاعده مستثنی نیست. درکل فکر میکنم به روزرسانی و قرائت جدید برای جریانها دغدغهای جدی است که هردو جریان در حال حاضر به آن دچار هستند. ضمن اینکه قالیباف هم اخیرا اشاره کرده است که اصولگرایی هم نیاز به قرائتی جدید دارد و جریان نواصولگرایی را مطرح کرد. قرائت جدید اصلاحات به معنای فراموشی آرمانهای گذشته نیست. اصلاحات باید متناسب با شرایط روز و پاسخ گویی به نیازهای امروز بازسازی شود.»
وی افزود: «جریان اصلاحات بر اساس یک تفکر شکل گرفته است و این تفکر باید شفافیت لازم را داشته باشد. نیاز است بحث شفافیت به طور جدی پیگیری شود. ضمن اینکه همه جریانها نیاز به منشوری مشخص که با اصولی واضح تبیین شده باشند دارد. باید رویکردهای آنان در منشوری که مشخص میکنند در خصوص حقوق شهروندی، آزادیهای شهروندان و قوانین مربوط به آن کاملا شفاف باشد. اصلاحات جریانی خارج از انقلاب نیست. در واقع جریان اصلاحطلبی کم و کاستیهای قانونی حکومت را برطرف میکند و باید در نظر بگیریم که ماهیت جریان اصلاحات رسیدگی به کم و کاستی های حکومت است.»
*منبع: روزنامه ابتکار، 1396.7.19
**گروه اطلاع رسانی**9370**2002** انتشار دهنده: فاطمه قنادقرصی
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۹۸۴۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خرمشاد: مقاومت مردم غزه نخبگان آمریکا و غرب را بیدار کرد
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: مقاومت تحسین برانگیز مردم غزه زیر همه تهاجماتی که از زمین و اسمان و دریا به آنها میشود، در جهان مثال زدنی شده و همین، نخبگان آمریکا و غرب را بیدار کرده است. - اخبار سیاسی -
محمدباقر خرمشاد استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری تسنیم، بروز و ظهور حق طلبی دانشجویان آمریکا و اروپا پس از سالها جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین را متاثر از سه اتفاق دانست و گفت: اتفاق اول به نوع جنایتی که صهیونیستها این بار پس از گذشت بیش از 75 سال مرتکب شدند بازمیگردد. این بار در منظر افکار عمومی جهان و در یک فاصله زمانی کوتاه، در یک قلمرو جغرافیایی کوچک بیش از 35 هزار نفر که اگر با مفقودین حساب کنیم چیزی حدود 50 هزار انسان می شود را قتل و عام شده اند.
نگرانی آمریکا از توسعه تفکر ضد استکباری در جوانانش استبپاخواستن جهان از ترس تکرار جنایات صهیونیستها در جاهای دیگر
وی با تاکید بر اینکه دو سوم کشته شدگان اخیر در فلسطین زنان و کودکان هستند، افزود: مثل همیشه سازمانهای بین المللی با تاخیر واکنش نشان دادند، اما همین را هم رژیم صهیونیستی هیچ حساب میکند. این اتفاق آشکار که نشان داد رژیم صهیونیستی به هیچکدام از هنجارهای بین المللی پایبند نیست، موجب شد جهان از ترس اتفاقات بعدی و تکرار جنایات صهیونیستها در جاهای دیگر، نه فقط به خاطر فلسطینیان که به خاطر خودشان نیز خواستار جلوگیری اقدامات این رژیم شوند.
مقاومت فلسطینیان موجب بیداری نخبگان آمریکایی شد
این استاد دانشگاه دومین اتفاق موثر را نوع مقاومت فلسطینیان عنوان کرد و گفت: مقاومت این مردم مثال زدنی شده است، چرا که از آسمان و زمین و دریا مورد تهاجم قرار میگیرند و تودههای مردم گروه گروه در گورهای دسته جمعی دفن میشوند؛ اما همچنان مقاوم میمانند. این نوع مقاومت برای جهان تحسین برانگیز شده و فضایی را ایجاد کرده که عامل سوم سر باز کند و آن بیداری نخبگان آمریکایی است.
خرمشاد خاطرنشان کرد: نخبگان آمریکایی در دهههای گذشته از شدت غرور و تکبر صهیونیستهایی که در هیئت حاکمه آمریکا و در لایههای مختلف قدرت آمریکا حضور داشتند و اعمال نفوذ میکردند، توان و جربزه مقابله نداشتند و انباشت این حس نارضایتی و شدت جنایات صهیونیستها آخر سر موجب جرات پیدا کردن این نخبگان برای مقابله و اظهار نظر شد.
وی یادآور شد: در تاریخ آمریکا و در جریان جنگ ویتنام نیز دانشجویان، دانشگاهیان و نخبگان پیشگام بودند. در جریان جنبش دانشجویی اواخر دهه 60 و خشم عمومی جهانی علیه رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی نیز همینگونه بود؛ اما امروز وجود فضا و شبکههای مجازی موجب پوشش و گسترش بیشتر این جریان شده است.
صهیونیستها پلیس را وادار به برخوردهای خارج از عرف با دانشجویان میکنند
این استاد علوم سیاسی در پاسخ به سوالی در خصوص چرایی علت برخورد خارج از عرف پلیس آمریکا با اساتید و دانشجویان گفت: برای فهم این علت باید به جایگاه خارج از عرف صهیونیستها در هیئت حاکمه آمریکا بازگردیم. نوع قدرت و میزان نفوذ صهیونیستها موجب شده حتی در برخورد با تجمعات آرام و مخالفتهای اینچنینی، پلیس را وادار به برخوردهای خارج از عرف کند.
چرا آمریکا حاضر است به خاطر اسرائیل سرمایههای اجتماعی خود را آتش بزند؟
خرمشاد در ادامه افزود: چیزی که برای منِ دانشجوی علم سیاست تعجب آور بوده این است که چرا آمریکاییها و هیئت حاکمه آن حاضر هستند سرمایههای اجتماعی خود که دهها سال برای آنها وقت و هزینه صرف کردهاند را به پای صهیونیستها آتش بزند؟ و حاضر هستند همه اندوختههای خود را فنا کنند تا رژیم صهیونیستی حفظ شود.
وی همچنین در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر اینکه چرا خیزش دانشجویان آمریکایی و اروپایی بیشتر از دانشجویان در ایران نمود پیدا کرده است، گفت: در دو محور میتوان به این سوال پاسخ داد. محور اول اینکه برخلاف غرب که فضا در طول دهها سال با رژیم صهیونیستی همسو بود، حالا غزه شرایطی را فراهم آورده تا کسانی که طی این سالها امکان بروز و ظهور آزادانه نظراتشان را نداشتند، امروز این کار را بکنند و به صورت انفجاری هم این اتفاق رخ داد.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: اما در جمهوری اسلامی ایران فضای رسمی و غیر رسمی همیشه در حمایت از فلسطین بوده و الان نیز به صورت متداول ادامه دارد و طبیعتا آن حالت انفجاری غرب را ندارد. اما محور دیگری که وجود دارد فضای دانشجویی ایران است. این فضا تابع یک فضای روشنفکری و نخبگانی است، اما بیش از دو دهه است که در آن یک جریان لیبرالیستی قوت پیدا کرده است.
لیبرالها در ایران تکلیفشان با مساله فلسطین روشن نیست
خرمشاد تصریح کرد: لیبرالها در ایران تا امروز نتوانستند تکلیفشان را با مساله فلسطین روشن کنند. همه جای دنیا روشنفکران از فلسطین حمایت میکنند و نه از طرف مقابل، منتهی در ایران جناح لیبرالِ روشنفکری این نگاه را ندارد. نظام جمهوری اسلامی نیز مخالفت صریح خود را با رژیم صهیونیستی همیشه داشته و فضای روشنفکری ایران در این قضیه با نظام زاویه دارد.
سایه جناح لیبرالِ روشنفکر در مساله فلسطین بر جریان دانشجویی کشور
وی در پایان گفت: این زاویه داشتن جناح لیبرال روشن فکر با نظام موجب شده تا آنها یا با مساله فلسطین همراهی نکنند یا سکوت اختیار کنند. در چنین شرایطی باید گفت در موضوع فلسطین، موضع جمهوری اسلامی ایران روشنفکرانهتر از این طیف از روشنفکران شده است. این تضاد در جریان دانشجویی ما نیز سایه افکنده و آن را در ماجرای غزه منفعل کرده است.
انتهای پیام/