Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسکانیوز»
2024-04-29@08:20:16 GMT

تام هنکس: دوست دارم داستان زندگی ام را بنویسم

تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۰۵۰۵۱۷

تام هنکس: دوست دارم داستان زندگی ام را بنویسم

به گزارش ایسکانیوز از نیویورک‌تایمز، تام هنکس در فیلم‌های شناخته‌ شده‌ای چون «فارست گامپ»، «راه سبز»، «نجات سرباز رایان» و «فیلادلفیا» نقش‌آفرینی کرده و دو بار برنده جایزه اسکار شده، اما ایرانیان او را بیشتر با فیلم «ترمینال»، که در آن نقش مهاجری ایرانی را بازی می‌کند، به یاد دارند. او به زودی به گروه نویسندگان خواهد پیوست و مجموعه داستان کوتاه‌اش تحت عنوان «گونه نادر» وارد بازار کتاب خواهد شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مصاحبه وی در این مورد را با مجله نیویورک‌تایمز می‌خوانیم:

در حال حاضر چه کتاب‌هایی روی میز کنار تخت خود دارید؟
«مریخ آبی» و «مریخ سبز» نوشته کیم استانلی، «آوریل 1985» نوشته جی وینیک و «یادداشت‌های پسری بومی» نوشته جیمز بالدوین.

آخرین کتابِ خوبی که خواندید چه بود؟
«انسان» نوشته یووال هاراری. نویسنده موضوعات عجیبی را به هم متصل می‌کند. در آغاز فکر می‌کردم خواندن این کتاب سخت است. حتی ماژیکی در دست گرفتم تا زیر قسمت‌هایی که باید دوبار بخوانم خط بکشم، اما بسیار سریع کتاب را خواندم. انگار در حال خواندن کتاب «پرنده خارزار» هستم. شاید هم من باهوش‌تر شده‌ام!

چه چیز بر تصمیم شما در انتخاب یک کتاب تأثیرگذار است؟ تبلیغات دهان به دهان، نقدها، یا معرفی یک دوست؟ آیا دوستانی در هالیوود دارید که به شما خواندن کتابی را پیشنهاد کنند؟
برای من فقط موضوع اهمیت دارد. اینکه چقدر درباره آن موضوع خاص می‌دانم و آیا دلم می‌خواهد بیشتر بدانم. بعضی نویسنده‌ها را همیشه می‌خوانم؛ سارا وائل، بیل برایسون، ویلیام منچستر، دیو اِگرز و دیوید مک‌کولایِ بزرگ. همیشه شش تا هشت کتاب را برای خواندن انتخاب می‌کنم و وقتی کسی به من می‌گوید بالاخره کتابی را همیشه دلش می‌خواست خوانده است به سمت آن کتاب کشیده می‌شوم. به یاد دارم «موبی دیک» را با همین روش خواندم.

جالب‌ترین چیزی که اخیراً از یک کتاب یاد گرفتید چه بود؟
بودایی‌ها معتقدند: «آنکه هیچ چیز نخواهد، زجر نمی‌کشد.» و این جمله برای من بسیار جذاب بود.

اگر حق انتخاب داشتید که نقش یکی از شخصیت‌های داستانی را ایفا کنید چه کسی را انتخاب می‌کردید و چرا؟ درباره یکی از شخصیت‌های واقعی که در دنیای کتاب با آن آشنا شدید نیز صحبت کنید؟
در دنیای داستان دوست دارم نقش «لیولد هاپکینزِ» کتابِ جیمز اِل‌روی را بازی کنم. پلیسی نابغه که در نیروی پلیس می‌درخشد. فکر کنم هنوز آن قدر جوان هستم که بتوانم نقش «دین رید» بازی کنم که در دهه 1960 احساس می‌کرد خواننده‌ای بزرگ برای دنیای کمونیسم است. او بازیگر بود و فیلم‌های زیادی نیز ساخت. با او در دنیای کتاب آشنا شدم.

شما در اقتباس‌های سینمایی کتاب‌های مختلفی نقش‌آفرینی کرده‌اید. کدام یک را بیشتر دوست داشتید؟
«مسیر سبز» اقتباس زیبایی ازکتاب استفن کینگ و «فارست گامپ» هم تفسیری آزاد و زیبا از کتاب وینستون گروم است. اما «اطلس ابر» برای من بالاترین جایگاه را دارد. در فرم و ساختار واقعاً متفاوت است و حتی با دیگر کتاب‌های «دیوید میچل» نیز تفاوت دارد.

کدام رمان کلاسیک را اخیراَ برای اولین بار خوانده‌اید؟
سال 2011 بالاخره موفق شدم «موبی دیک» نوشته هرمان ملویل را خواندم.

- از خواندن آثار چه داستان‌نویسانی لذت می‌برید؟
آلن فرست، فیلیپ کِر، آمور تاولز و جان اسکالزی.

- هنگام خواندن داستان به دنبال چه چیزی هستید؟
اصالت. دوست دارم دنیا را دقیق ببینم و تاریخ برای رسیدن به حقیقت مورد بررسی قرار گیرد.

شما اخیراً مجموعه داستان کوتاهی نوشتید. داستان‌های کوتاه کدام نویسندگان را دوست دارید؟
داستان‌های جان چیور، کورت ونه گوت و سالینجر. بوکوفسکی نیز داستان کوتاه نوشته که بیشتر شبیه شعرهای منثور است، اما به نظر من داستان‌های کوتاه زیبایی هستند.

- آخرین کتابی که موجب خنده شما شد......
«سخنرانی‌های عروسی که هیچ‌وقت انجام نخواهم داد» نوشته آدا کالهوم. خیلی خندیدم.

- آخرین کتابی که اشک‌هایتان را سرازیر کرد؟
«هیو 1968» وحشتناک بود. یکی از خونین‌ترین جنگ‌های ویتنام. ترس عجیبی پس از خواندن این کتاب من را فراگرفت.

- آخرین کتابی که شما را عصبانی کرد؟
«آتش بعدی» نوشته جیمز بالدوین. انگار هیچ چیزی در این دنیا تغییر نکرده است. او قصه سفر پسرکی را به کتابخانه ملی نیویورک روایت می‌کند. پلیس به صورت بی‌رحمانه‌ای به پسر ده ساله‌ای می‌گوید؛ «تو به اینجا تعلق نداری و چرا از هارلم خارج می‌شوی.» آن هم در حالی که پلیس‌ها در کودکی قهرمان بزرگی برای پسربچه‌ها به حساب می‌آیند. با خواندن این داستان قلب من شکست.

- از خواندن چه ژانرهایی دوری می‌کنید؟
داستان کشت‌وکشتار و پر از توطئه!

- دوست دارید کتاب الکترونیکی بخوانید یا کتاب کاغذی؟ یک کتاب یا چند کتاب به صورت همزمان؟ صبح یا شب؟
کاغذی. یک کتاب. صبح یا شب فرقی نمی‌کند.

- در بچگی چه کتاب‌هایی را دوست داشتید؟
من تا دوره دبیرستان کتاب نمی‌خواندم. در دبیرستان کتاب «فرودگاه»، «چرخ‌ها» و «هتل» را از آرتور هایلی خواندم.

- اگر می‌توانستید به رئیس‌جمهور کتابی پیشنهاد کنید چه کتابی را انتخاب می‌کنید؟
«افتخار و رویا» نوشته ویلیام منچستر!

- قرار است به افتخار کتاب‌تان مهمانی برگزار کنید. اگر بخواهید سه نویسنده زنده یا مرده را انتخاب کنید، آنها چه کسانی خواهد بود؟
دیوید مک‌کولو، نورا اِفرون و بیل برایسون. این سه نویسنده بی‌نظیر هستند.

دوست دارید چه کسی داستان زندگی‌تان را بنویسد؟
هیچ‌کس. خودم باید این کار را انجام دهم.

کتاب بعدی که خواهید خواند چه نام دارد؟
«انسان برتر: تاریخچه کوتاه آینده» نوشته یووال هاراری

منبع: ایبنا


502

تام هنکس فارست گامپ کتاب انسان کتابِ جیمز اِل‌روی دنیای کمونیسم

منبع: ایسکانیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۵۰۵۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۸ انیمیشن کلاسیک که باید حتما ببینید | از والت دیزنی تا میازاکی

همشهری آنلاین: انیمیشن چنان حیطه گسترده و متنوعی شده که بعید است سازندگان، منتقدان و طرفدارانش سر تعریف یکسان و واحدی از اینکه انیمیشن چیست به توافق برسند. این عدم توافق، با توجه به پیشرفت‌های تکنولوژیک در فرآیند فیلمسازی طی دو دهه اخیر، خیلی هم تعجب‌برانگیز نیست. برای مثال، به سادگی نمی‌شود گفت «آواتار» جیمز کامرون انیمیشن است یا لایو اکشن. خود کامرون که معتقد است فیلمش انیمیشن نیست و همه جزئیات فیلم را بازیگران ساخته‌اند، ولی می‌شود با نظرش موافق نبود. بسته به اینکه در تحلیل و تفسیر سینمای دیجیتال به کدام فلسفه و رویکرد متوسل می‌شوید، تعیین انیمیشن بودن یا نبودن فیلم‌ها هم متفاوت خواهد شد. با این حال هنوز هم به سادگی می‌شود یک انیمیشن متعارف را از همان نخستین نماهایش شناخت و تصمیم گرفت که به تماشایش می‌ارزد یا نه. انیمیشن جذاب، مخصوصا در دو دهه اخیر، با داستانی گرم و گیرا و شخصیت‌هایی زنده روی نگاه ما به زندگی و آدم‌ها و رفتار خودمان اثر می‌گذارد. انگار رنگ‌ها و اشکال و حتی چهره‌های انسانی گرافیکی با معصومیت‌شان همدلی ما را راحت‌تر از فیلم‌های لایو اکشن تسهیل می‌کنند. چقدر طول کشید که از پیرمرد شجاع و وفادار و بامزه «آپ/ بالا» خوشتان بیاید و با او همدلی کنید؟ نوازنده شکست‌خورده انیمیشن «روح» که در زندگی نتوانسته دنبال رؤیای نوازندگی‌اش برود و تازه پس از مرگ در عالم ارواح شجاعت لازم را برای تغییر زندگی‌اش به دست می‌آورد، چقدر شما را به خطر کردن و پی رؤیاهای‌تان رفتن ترغیب کرده؟ همین اواخر، انیمیشن معمولی «لئو» چقدر دیده شد و پیام ساده و عملی‌اش که ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است، به دل‌ها نشست. ۸ انیمیشنی که در اینجا معرفی کرده‌ایم، همگی کلاسیک‌اند، بعضی تجاری و متعارف و بعضی غیرتجاری و نامتعارف که همه‌شان ارزش تماشا دارند.

بامبی (۱۹۴۵)

کارگردان: دیوید هَند

محصول: امریکا

بچه گوزنی که مادرش را از دست داده باید به تنهایی در جنگل زندگی کند. این داستان دقیقا مناسب سال ۱۹۴۵ بود که جنگ جهانی دوم تمام شد. میلیون‌ها کودک در سراسر قاره سبز و سایر نقاط دنیا باید راه و رسم زندگی را بدون اینکه راهنما و بزرگ‌تری داشته باشند می‌آموختند و می‌توانستند گلیم‌شان را از آب بیرون بکشند. جنگلی که بامبی در آن پا می‌گیرد و تجربه به دست می‌آورد، استعاره‌ای از جوامع جنگ‌زده است که خطر در هر گوشه و کنارش کمین کرده و بچه گوزن معصوم و زیبایی مثل بامبی برای آموختن راه و رسم زندگی در این محیط نیازمند دوستانی زرنگ مثل تامپر خرگوشه است.

سیندرلا (۱۹۵۰)

کارگردان: کلاید جرونیمی، همیلتون لاسک و ویلفرد جکسون

محصول: امریکا

این داستان اسطوره‌ای همان‌قدر که به دختران جوان می‌قبولاند فقط کافی است صبور و خوش‌قلب باشند تا بخت در خانه‌شان را بزند و به خوشبختی برسند، به زعم فمینیست‌ها، مروج اعتقادات ناروایی است که باور دختران جوان را به توانایی‌های خودشان تضعیف می‌کند. با این همه، در این انیمیشن والت دیزنی، سیندرلا مظهر همه خوبی‌هایی است که یک دختر جوان آرزوی‌شان را در سر می‌پروراند. نامادری بدجنس سیندرلا هم تجسمی از همه نیروهایی شر و شومی است که نمی‌خواهد زیبایی و دانایی و کاردانی سیندرلا را باور کند و فقط به حمایت از دختران نالایق خودش می‌اندیشد که استعدادشان در کرنش کردن است.

سیاره شگفت‌انگیز (۱۹۷۳)

کارگردان: رنه لالوکس

محصول: فرانسه

انیمیشنی سوررئال که دیدنش تجربه‌ای منحصربه‌فرد است و البته اگر اهل تجربه چیزهای نامتعارف نباشید، شاید چندان به مذاق‌تان خوش نیاید. جز رنه لالوکس، دیگر آدم مهم و موثر «سیاره شگفت‌انگیز» هنرمند کارتونیست رولان توپور بود که در نوشتن فیلمنامه و طراحی تولید این انیمیشن هم نقش داشت. «سیاره شگفت‌انگیز» داستان دو نژاد Oms و Draags است که در سیاره Ygam زندگی می‌کنند. Oms ها از نظر جثه اندازه انسان و تحت ظلم و ستم Draags های غول‌پیکر و آبی‌رنگ هستند که با مداخله یک دختر Draags تغییری در این وضع رخ می‌دهد. تصاویر این انیمیشن جادویی به نقاشی‌های سورئالیستی شباهت دارد.

آکیرا (۱۹۸۸)

کارگردان: کاتسوهیرو اوتومو

محصول: ژاپن

سی سال پس از جنگ جهانی سوم، توکیو به شهری بسیار بزرگ و صنعتی تبدیل شده که گروه‌های خلافکار شب و روز در آن با هم می‌جنگند. علت وقوع جنگ جهانی سوم کودکی به نام آکیرا بوده که توانایی‌های خاصی داشته. یکی از اعضای ضعیف گروه‌های خلافکار که صاحب قدرتی عجیب شده، آکیرا را پیدا می‌کند، ولی آکیرا چیزی نیست که او فکرش را می‌کرده. اتوموتو گفته منبع الهامش دهه ۱۹۷۰ توکیو بوده که تظاهرات دانشجویی، موتورسواران، جنبش‌های سیاسی، گنگستران و جوانان بی‌خانمان در آن وجود داشتند. کیفیت بالای گرافیکی این انیمیشن یکی از دلایل موفقیت آن بود.

شیرشاه (۱۹۹۴)

کارگردان: راجر آلرس و راب مینکاف

محصول: امریکا

شیرشاه مرده؛ زنده‌باد شیرشاه. تقریبا می‌توان «شیرشاه» را خلاصه کرد به مرگ شیر پدر و بر جای نشستن شیر پسر. ولی همه‌چیز به همین سادگی هم نیست. شیر پسر تا به شیرشاه بدل شود باید سفر دورودرازی را از سر بگذراند. این انیمیشن که چه‌بسا ادای دین کمپانی دیزنی به دیوید لین حماسه‌ساز بزرگ سینما باشد، چشم‌اندازهایی باشکوه و حیواناتی با جاه‌طلبی ریاست بر سایرین را در داستانی درگیرکننده به تصویر می‌کشد. این داستانِ گذر از کودکی به بزرگسالی شیربچه‌ای است که می‌خواهد پنجه جای پنجه پدرش بگذارد.

داستان اسباب‌بازی (۱۹۹۵)

کارگردان: جان لستر

محصول: امریکا

وقتی نخستین قسمت «داستان اسباب‌بازی» در سال ۱۹۹۵ اکران شد، رسانه‌ها آن را به‌عنوان نخستین انیمیشن تمام‌کامپیوتری تاریخ معرفی می‌کردند که بدون دخالت دستان پرمهارت استادان انیماتور قدیمی تولید شده است. در آن دوران هنوز خبری از فناوری‌های پیشرفته امروزی نبود و انیمیشن‌های دوبُعدی، مثل «دیو و دلبر» (۱۹۹۱)، «علاءالدین» (۱۹۹۲) و «شیرشاه» (۱۹۹۴) با داستان‌های جذاب و شخصیت‌های دوست‌داشتنی‌شان، به فانتزی‌هایی جان می‌دادند که هم هوش از سر کودکان می‌برد و هم بزرگ‌سالان را به تحسین وامی‌داشت. اما داستان اسباب‌بازی انقلابی در صنعت انیمیشن به‌وجود آورد که یکی از مهم‌ترین دستاوردهایش گسترش مرزهای خیال‌پردازی بود.

آبی تمام‌عیار (۱۹۹۷)

کارگردان: ساتوشی کن

محصول: ژاپن

بگذارید اهمیت این انیمه جذاب را با این ماجرا شرح دهیم: دارن آرونوفسکی، کارگردان مشهور امریکایی، بابت بازسازی نعل به نعل صحنه وان حمام این انیمیشن در فیلم «مرثیه‌ای بر یک رؤیا» ۵۹ هزار دلار به ساتوشی کن پرداخت کرد. بعدها دوباره آرونوفسکی در فیلم «قوی سیاه» تکه‌هایی از این انیمیشن را بازآفرینی کرد. همین که کارگردانی خلاق مثل آرونوفسکی این چنین تحت تاثیر این انیمیشن است، نشان می‌دهد با چه اثری مواجه‌ایم. رازآمیز، مهیج، پرتعلیق و در مرز خیال و واقعیت؛ دختر جوانی از دنیای خوانندگی وارد دنیای بازیگری می‌شود، اما یکی از هوادارانش از این تصمیم او راضی نیست.

شهر اشباح (۲۰۰۱)

کارگردان: هایائو میازاکی

محصول: ژاپن

بی‌شک هایائو میازاکی بزرگ‌ترین کارگردان انیمیشن ژاپن در تاریخ سینماست و نامش هم‌ردیف کسانی چون والت دیزنی و جان لَسِتر قرار دارد. روی هر کدام از انیمه‌های میازاکی که دست بگذارید جایی در فهرست بهترین انیمیشن‌های تاریخ سینما دارد. از کیفیت بصری غنی و خیال‌انگیز آثارش بگیرید تا سبک روایی و موسیقی و هر عاملی که می‌تواند به جذابیت یک انیمیشن کمک کند، در کارهای او به حد اعلا رسیده است. «شهر اشباح» مشهورترین اثر میازاکی درباره دختری ۱۰ ساله است که تلاش دارد پدر و مادرش را که به خوک تبدیل شده‌اند نجات دهد. اگر این قصه یک‌خطی برای‌تان عجیب است، خود انیمیشن هوش از سرتان می‌برد.

کد خبر 847477 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها کارتون مجله انیمیشن پویا نمایی - انیمیشن

دیگر خبرها

  • داستان فلسطین آنقدر جذاب است که نیازی به تخیل ندارد
  • «مصلای تهران» یا «شهرآفتاب» داستان یک تلخی بی‌پایان
  • مزیت خرید کتاب الکترونیک چیست؟
  • «مگره و مردان محترم» در کتابفروشی‌ها دیده شدند
  • «فلسطین و توطئه صهیونیستی انگلیسی» به کتابفروشی‌ها آمد
  • شمه‌ای از بی‌کفایتی پهلوی
  • داستان جذاب زندگی یک نوجوان در «جرئت و حقیقت»
  • ۸ انیمیشن کلاسیک که باید حتما ببینید | از والت دیزنی تا میازاکی
  • انتشارات شهید کاظمی با ۶۰ عنوان جدید به نمایشگاه کتاب می‌آید
  • کدام کتاب «سروش صحت» باعث صف طولانی در اصفهان شد؟