گفت و گو با «محمدحسين مهدويان» و حواشي فيلم جديدش
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۰۸۷۴۳۵
خبرگزاري آريا - روزنامه شرق: اينبار بهانه صحبت با محمدحسين مهدويان درباره حواشي متعددي است که درباره فيلم دومش، «ماجراي نيمروز»، هربار به دلايلي بيشتر ميشود و در صدر اخبار قرار ميگيرد. ماجراي نيمروز مدتي قبل در جشن منتقدان و نويسندگان سينمايي توانست جوايزي را به خود اختصاص دهد و البته حواشياي را ايجاد کند و اما با وجود کانديداشدنش در بخشهاي مختلف جشن خانه سينما، نتوانست موفقيتهاي پيشينش را تکرار کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شما ازجمله فيلمسازاني هستيد که از نخستين تجربه فيلمسازي، دست روي پروژههاي بزرگ و پرهزينه گذاشتيد و بهنوعي با دستگذاشتن روي تاريخ معاصر به سمت نوعي از فيلمسازي رفتيد که شايد براي هر فيلمساز تازهواردي اتفاق نيفتد. از مسيري که طي کردهايد تا چه حد راضي هستيد؟
بارها پيش آمده که اين سؤال را از من بپرسند. نکتهاي در مورد فيلم اولم (ايستاده در غبار) وجود دارد و آن اين است که بايد کمي به قبل از ساخت اين فيلم برگرديم. قبل از ساخت «ايستاده در غبار»، مجموعه «آخرين روزهاي زمستان» را ساخته بودم. درواقع «ايستاده در غبار» يکجور بازآفريني موفق «آخرين روزهاي زمستان» در تلويزيون بود.
بهنوعي من «ايستاده در غبار» را فيلم اولم نميدانم، هرچند بهلحاظ ساختار توليد، فيلم اول من در سينماست، اما عملا يک تجربه قبلي خيلي مؤثري وجود دارد که آن سريال کاملا شرايط توليد فيلم، هم بهلحاظ حجم و سنگيني کار و هم بودجه «ايستاده در غبار» را توجيه ميکند. درواقع فيلمي است که در ادامه موفقيت مجموعه «آخرين روزهاي زمستان» ساخته شده. از اين جهت فيلم اول من فيلم خاصي است. معمولا تجربه اول فيلمسازها بهواسطه اينکه يا از فيلم کوتاه ميآيند يا تجربه دستياري دارند و بعد از مراحلي تصميم به ساخت فيلم بلند ميگيرند، معمولا فيلمهاي ارزاني است.
من بهواسطه ١٠ سال کار در سينماي مستند و تلويزيون و در ادامه آنها ساخت مجموعه «آخرين روزهاي زمستان» فيلم اولم را ساختم و اساسا خيلي دنبال اينکه فيلم سينمايي بسازم نبودم. درواقع شرايط فيلم اول سينمايي من به طور اتوماتيک فراهم شد به اين دليل که يک تجربه ١٠، ١٥ سالهاي پشت آن بود که منجر به ساخت فيلم شد. در نتيجه خيلي طبيعي اتفاق افتاد. بعد از ساخت «ايستاده در غبار» هم قرار بود يک سريال کار کنم و دوباره به تلويزيون برگردم که پيشنهاد ساخت «ماجراي نيمروز» را آقاي رضوي با من در ميان گذاشتند که خب ماجراي نيمروز هم باعث شد کمي مصممتر و جديتر شوم براي اينکه فيلمهاي بيشتري براي سينما بسازم.
بنابراين دو فيلم بلند من بخشي از روند ١٠، ١٥ ساله از روزهاي ساخت مستند و فيلمهاي کوتاه و مجموعه تلويزيوني است. درکل از روندي که طي شده، راضيام. براي من اصولا فيلمسازي روند عزتمندانهاي بوده؛ يعني براي ساخت فيلم تقلا و تکاپوي بيهودهاي نکردهام، بلکه با توجه به موفقيتهاي قبلي، فيلمهاي جديد را ساختم.
بهتصويرکشيدن تاريخ معاصر طبعا اتفاق سختتري نسبت به روايت تاريخي اتفاقاتي است که سالهاي زيادي از آن ميگذرد و به دليل تازهبودن اتفاقات در «ايستاده در غبار» و «ماجراي نيمروز» واکنشها و بحثهاي زيادي وجود داشت. واقعيتنمايي از نگاه شما چگونه است؟
من هميشه، حتي زماني که فيلم مستند ميساختم، يکي از مهمترين چالشهايم واقعيت بود. در موردش فکر و مطالعه کردم. از نظر من واقعيت يک امر فرار و کاملا گريزنده و درواقع غيرمطلقي است؛ يعني واقعا نميشود بااطمينان درباره واقعيت حرف زد، حتي واقعيتي که نزديک است يا واقعيتي که مبتنيبر شواهد آدمهايي که آن دوره زماني را درک کردهاند. در نتيجه معتقدم که ما در حال بازتوليد و بازآفريني هستيم. خود واقعيت که حادث شده و تمام شده است.
حالا اين بازآفريني تاريخ است و هرچقدر تماشاگر آن را باور کند ميشود يک فيلم مؤثرتر و واقعيتر پنداشته شود و اگر باورش نکنند قلابي به نظر ميرسد. درواقع به نظر من واقعي فرضشدن خيلي بهتر از واقعيبودن است.
فکر ميکنيد تا چه حد روايت تاريخ در سينماي ايران ميتواند دچار چالشهاي عجيبوغريب شود و مسير فيلمساز را با مشکل مواجه کند؟
درواقع به هر نحوي به تاريخ نزديک ميشويد يک جنبه سياسي پيدا ميکند، تاريخ بدون سياست خيلي معنا ندارد و در نتيجه چيزي که جنبه سياسي پيدا کند ممکن است موانع سر راهش باشد و دردسرهايي درست شود به اين دليل که تلقيهاي سياسي از تاريخ هميشه چالشبرانگيز است، به اين دليل روايتهاي تاريخي در سينما بهدليل وجه نظر سياسياي که پيدا ميکند ميتواند محل چالش باشد و خب هر چيزي که چالشي ميشود و حرف درباره آن ميشود دردسرهايي دارد.
بعد از ساخت اين دو فيلم، بسياري درباره مسير فيلمسازي شما صحبت کردند که قصد داريد در ادامه با نگاه مستند به روايتهاي تاريخي، کارتان را ادامه دهيد يا اين مسير شکل متفاوتتري خواهد گرفت؟ و اصلا ممکن است در آينده از شما فيلمهايي در گونههاي ديگر؛ مثلا گونه کمدي ببينيم؟
بههرحال ايدههاي متفاوتي براي ساخت فيلم دارم. داستانهاي متعددي گاهي به ذهنم ميرسد که هرکدام را به دليلي دوست دارم. گاهي به ساخت فيلم کمدي هم فکر ميکنم حتي سناريوها و طرحهايي آماده کردهام که به وقتش شايد بسازم، ولي واقعا هر فيلمي را ممکن است در طول مسير فيلمسازي بسازم، هيچ قيدي براي خودم نگذاشتهام و هر داستاني که فکر کنم ارزش گفتن دارد و شرايط ساختش فراهم است و دنيايش را خوب درک ميکنم، تلاش ميکنم بسازم.
فکر ميکنيد چه فيلمسازاني در سينماي ايران نگاه هنرمندانهاي به تاريخ کشور داشتهاند و آيا تأثيري از آنها گرفتهايد؟
دراينباره قطعا از فيلمسازاني در سينماي ايران و دنيا تأثير گرفتهام. ممکن است تأثيرات آن خيلي عيني و مشخص در فيلمهايم نباشد؛ اما طبعا هر فيلمساز و سينماگري که دوست دارم و درک و تصوري از سينما براي من ايجاد کرده است، تأثيرش را ناخودآگاه در جايي از فيلم من گذاشته است. براي همين ترجيح ميدهم از فيلمسازي اسم نبرم.
شايد براي عدهاي جالب باشد بدانند فيلمسازي که به آن علاقه داريد، کيست. در سينماي ايران فيلمساز خاصي هست که پيگير آثارش باشيد؟
من سبک فيلمسازي آقاي عياري را خيلي دوست دارم. هر زمان ميشنوم آقاي عياري فيلم يا سريالي ساخته است، سعي ميکنم بنشينم و نگاه کنم؛ براي اينکه ببينم به دنياي فيلمش به چه نحو شکل داده است و سينماي ايشان را دنبال ميکنم.
«ايستاده در غبار» فيلمي بود که تحسينهاي بسياري به همراه داشت و طبعا به نسبت «ماجراي نيمروز»، حواشي به همراه نداشت. فکر ميکنيد دليل حواشي متعدد ساخت فيلم دوم شما چه بود؟
به نظرم «ماجراي نيمروز» فيلم مؤثرتري بود. معمولا براي خودم معيار و قاعدهاي دارم. ميگويم فيلمي که بحث بيشتري راه بندازد و چالشهاي بيشتر و گفتوگوي بيشتري ايجاد کند، فيلم مؤثرتري است. نميگويم لزوما فيلم بهتري است؛ ولي تأثيرش در زمان خودش بيشتر از فيلم ديگري است که کمتر چالش ايجاد ميکند. بههرحال، به خاطر جنبه تاريخي- سياسياي که فيلم داشت، اين خاصيت بحثبرانگيزبودن را داشت و موضوع زندهاي بود و به همان نسبت، تأثير بيشتري گذاشت.
حتي از مقايسه تعداد تماشاگران اين دو فيلم هم ميشود اين موضوع را فهميد. نقدهايي که درباره فيلم نوشته شد و بحثهايي که داخل و خارج از کشور به راه انداخت، همه نشان ميدهد فيلم مؤثرتري بوده است. طبعا هر فيلم مؤثري، نظراتي مثبت و منفي دارد و بحث درباره اين نيست که لزوما همه موافق آن باشند. همين که ميتواند موضوع بحث باشد، از دلايل تأثيرگذاري فيلم است.
شما دغدغه بهتصويرکشيدن اتفاقهاي تاريخي و سياسي تاريخ معاصر ايران را داريد و اين قصهها را به گونهاي به تصوير ميکشيد که براي مخاطب هم جذاب است. آيا قصد داريد بار ديگر به روايت بخش ديگري از تاريخ ايران بپردازيد؟
بله؛ من اصلا علاقهمند به تاريخ هستم؛ بهويژه تاريخ معاصر و فيلمساختن درباره تاريخ معاصر را خيلي دوست دارم؛ ولي فيلمساختن درباره تاريخ، چالشها و دردسرهاي خودش را دارد. متقاعدکردن آدمها براي همراهشدن و تأمين سرمايه فيلم، سختتر از يک فيلم بهروز است؛ ولي هروقت شرايطش فراهم شود، داستانهاي ديگري دارم از تاريخ معاصر يا حتي تاريخ دورتر که دوست دارم تعريف کنم و اميدوارم روزگاري بتوانم اين فيلمها را بسازم.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۸۷۴۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حواشی جدید و پرحاشیه سریال پایتخت
دو خبر بار دیگر «پایتخت» را به صدرِ اخبار آورد. ابتدا خبری بود که مثلِ همیشه از درونِ گمانهزنیها بیرون آمد؛ «پایتخت۷» وارد مرحله پیشتولید شده و بازیگران از مردادماه مقابل دوربین خواهند رفت. اول آنکه سارا و نیکا به عنوان دختران نقی معمولی در این سریال حضور نخواهند داشت و ثانیاً سریال برای نوروز ۱۴۰۴ آماده خواهد شد. این نکات هم در رایزنیهای رسانهای آمده است.
به گزارش تسنیم، اگرچه پیشتر گروه عوامل پایتخت برای پیدا کردن دو دختر دوقلو برای بازی در این سریال، فراخوان اعلام کرده بودند. شاید گمانه حضور نداشتن دختران نقی معمولی (سارا و نیکا) با این فراخوان جدّیتر شده باشد. البته خبر شروعِ پیشتولید سریال و تولید در مردادماه را نه مدیران تلویزیون و نه عوامل «پایتخت» تأیید نکردهاند. اما در عین حال پیگیری، مذاکره و رسیدن به یک طرح و فیلمنامه درست نکتهای بوده که مدیران سیما و سیمافیلم به آن اشاره داشتهاند.
خبر دیگری که برای «پایتخت» در شبکههای اجتماعی، حواشیای ایجاد کرد؛ حذف این سریال از کنداکتور شبکه آیفیلم است. خبری مبنی بر شروع پخش «پژمان» رسانهای شد که بعد از «پایتخت۵» این سریال روی آنتن خواهد رفت. پیگیریها نشان میدهد تلویزیون به دنبال پخش فصل ششم «پایتخت» نیست؛ همان فصلی که آغازِ حواشیِ گروه پایتخت با تلویزیون بود و چند قسمت پایانی هم به سختی و با پیگیریهای مداوم ساخته و روی آنتن رفت. اما به هر ترتیب تلویزیون تصمیمی برای پخش این فصل ندارد و بعد از پایان فصل پنجم، سریال «پژمان» را از شبکه آیفیلم پخش خواهد کرد.
فصل ششم سریال پایتخت به جز پخش اولیه خود در نوروز ۱۳۹۹ هیچگاه به شکل کامل بازپخش نداشت و تنها تکرار آن همان خلاصه شش قسمتی بود که شبکه یک در شب نوروز سال ۱۴۰۰ روانه آنتن کرد. باید دید سرانجام ساخت فصل جدید «پایتخت» به دور از این گمانهزنیهای گهگاه به کجا خواهد رسید؟ آیا بنابر پیگیریهای متعدد اهالی رسانه و پاسخ همیشگی مدیران تلویزیون به پیگیری برای ساخت سریال در ۱۴۰۳، این سریال امسال به تولید خواهد رسید؟ به نوروز ۱۴۰۴ میرسد و یا در زمانی دیگر تولید و پخش خواهد شد؟