Web Analytics Made Easy - Statcounter

جامعه > خانواده - ایران نوشت:وقتی پرونده طلاق توافقی «فرشاد» و «اختر» روی میز قاضی شعبه 276 دادگاه خانواده قرار گرفت، هیچ کدام از آن دو در دادگاه حضور نداشتند، چرا که ترجیح داده بودند رو در روی هم قرار نگیرند و برای همین وکلایشان پیگیر دادخواست این زوج بودند.

آنها اوایل سال 92 بدون آشنایی قبلی و تنها به واسطه معرفی یک دوست خانوادگی با هم ازدواج کرده بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فرشاد پخش کننده مواد غذایی مشهوری در بازار تهران بود که بالاخره در مرز 40 سالگی به فکر تشکیل خانواده افتاده بود.

او دوست داشت همسرش زنی زیبا و اهل زندگی باشد که جز به خانه داری و رسیدگی به همسر و بچه‌هایش به موضوع دیگری فکر نکند. برای همین تمام دخترهای تحصیلکرده و شاغلی را که خانواده‌اش معرفی می‌کردند مناسب زندگی‌اش نمی‌دانست. تا اینکه مادرش در یک مراسم، عکس دختری را از واسطه‌ای گرفت تا به فرشاد نشان دهد که این بار مهر دختر به دل فرشاد افتاد.

بعد از دیدار مادر و خواهران فرشاد با خانواده دختر مورد نظر معلوم شد اختر همان کسی است که در جست‌و‌جویش بوده‌اند. اما دختر جوان فرشاد را نپسندید و بهانه آورد که به خاطر پرستاری از پدر و مادر پیرش قصد ازدواج ندارد.

با این حال فرشاد و خانواده‌اش آنقدر قول و وعده دادند که سرانجام اجازه پیدا کردند که به خواستگاری بروند.آن شب فرشاد با سبد گلی بزرگ، شیرینی تزئین شده با آب طلا و جواهرات گرانقیمت پیشکشی حاضر شده بود و دو خانواده پس ازحرفهای مقدماتی توافق کردند با مهریه 1000 سکه طلا این وصلت سر بگیرد ولی وقتی قرار شد عروس و داماد در خلوت با هم حرف بزنند، اختر از حال رفت و مراسم خواستگاری به شب دیگری موکول شد. در جلسه بعدی که یک هفته دیگر برگزار شد، حال اختر بهتر بود، اما زبانش بند آمده و اضطراب او را رها نمی‌کرد.


در جلسه سوم فرشاد به تنهایی حاضر شد تا بتواند چند کلمه با همسر آینده‌اش حرف بزند و شرایط و مسائل‌شان را با هم در میان بگذارند. در این دیدار بود که اختر اعتراف کرد از مردها می‌ترسد و با دیدن یک مرد غریبه در تنهایی دچار اضطراب می‌شود. فرشاد اجازه خواست تا این مشکل را با روانپزشکان در میان بگذارد.بالاخره در کلینیک بود که فهمید اختر در دوران کودکی به خاطر تک دختر و کوچکتر بودن از برادرانش همواره تحقیر شده و بارها از آنها کتک خورده است.با این حال فرشاد با محبت کردن به اختر و تلاش در درمان او بالاخره توانست «بله» را از عروس خانم بگیرد و چند ماه بعد جشن عروسی‌شان برگزار شد.


فرشاد در سال اول زندگی مشترک­شان سعی می‌کرد با مسافرت‌های داخلی و خارجی، رفتن به رستوران‌های مجلل و خریدن هدیه‌های گرانقیمت خلق و خوی همسرش را تغییر دهد. اما از سال دوم زندگی‌شان بار دیگرمشکل «ترس از جمع» به سراغ اختر آمد و او حاضر نبود در مراسم و دیدارهای خانوادگی و فامیلی یا سفرهای دسته جمعی فرشاد را همراهی کند. این موضوع باعث درگیری لفظی بین آنها می‌شد و اختر از روی لجبازی مراجعه به روان‌­درمانگر را هم کنار گذاشت. در سال سوم زندگی مشترک شان، سفرهای کاری فرشاد به شهرهای مختلف و خارج از کشور بیشتر شد و این مسائل فاصله میان زن و شوهر را بیشتر کرد. مشکلات میان آنها به قدری زیاد شد که اختر شوهرش را به خانه راه نمی‌داد و وقتی با اصرار فرشاد روبه‌رو می‌شد به سرعت به خانه پدرش بازمی گشت و درِ اتاق دوران مجردی‌اش را تا یک هفته به روی همه می‌بست.


فرشاد در این چند سال بیشتر از 15 کیلو وزن کم کرده و موهایش سفیدتر شده بود. بی‌حوصله و افسرده بود، نه تنها در این سه سال کمتر دل به کار می‌داد، بلکه کورسویی روشن در گذشته‌اش نمی‌دید و از همه مهمتر اختر با بچه دارشدنشان مخالفت کرده بود. از آخرین باری که فرشاد همسرش را در خانه دیده بود بیشتر از دو ماه می‌گذشت تا اینکه به پیشنهاد مادرش تصمیم گرفت به این زندگی تلخ پایان دهد.
فرشاد وقتی با وکیل خانوادگی‌شان ملاقات کرد، به او گفت که همسرش را همچنان دوست دارد، اما تحمل رنج او و سرکوفت‌های خانواده خودش را ندارد. سپس برگه‌ای را پیش روی وکیل خود گذاشت که نشان می‌داد قبل از آن 40 میلیون تومان برای کمک به پدرزن و مادرزنش پرداخته است. بعد هم یک چک 60 میلیون تومانی نوشت تا وکیل خانوادگی به همراه نامه‌ای به دست همسرش برساند.
در روز رسیدگی به پرونده دادخواست طلاق، فرشاد در ویلای خانوادگی‌شان به کنج تنهایی پناه برده بود و اختر هم از هراس قرار گرفتن در یک جمع غریبه در اتاق مجردی خانه پدری‌اش مانده بود. با پیشنهاد وکیل فرشاد قرار شده بود 1000 سکه طلا بابت مهریه به یک میلیارد تومان تبدیل شود که با توجه به پرداخت قبلی 100 میلیون تومانی به اختر در گذشته، مبلغ 900 میلیون تومان باقی مانده بود که قرار شد در طول پنج سال به طور سالانه 180 میلیون تومان به اختر پرداخت شود.
قاضی «غلامرضا احمدی» همه شرایط را بررسی کرد و به وکلای طرفین گفت: «ظاهراً برای مهریه توافق شده و در مورد نفقه و اجرت‌المثل زمان زندگی مشترک ادعایی وجود ندارد. کارشناسان بخش مشاوره هم که رأی به عدم امکان سازش داده‌اند...»
با تأیید هر دو وکیل قاضی برگه‌ای را روی پرونده دید که مربوط به کپی آخرین نامه فرشاد به همسرش بود. روی آن نامه نوشته شده بود: «اختر عزیزم. متأسفم که زندگی ما به اینجا رسید. می‌دانم که از آن اتاق مجردی و زندگی در خانه پدرت خاطرات خوبی نداری. بنابراین مهریه ات را تمام و کمال می‌پردازم تا بتوانی بعد از جدایی یک خانه مستقل برای خودت تهیه کنی و...» سرانجام قاضی پرونده را بست و از هر دو وکیل خواست اوراق مربوطه را امضا کنند.

23302

کلید واژه‌ها : طلاق -

منبع: خبرآنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۲۲۶۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت زندگی قهرمانان در دستان دانش آموزان

سرهنگ فلاحی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس گفت: از سال گذشته حوزه هنری و دفاتر حفظ آثار در شهرستان‌ها فعال شده و قرار است زندگینامه شهدای هر شهرستان توسط جوانان داوطلب در همان شهرستان به تحریر درآید.

وی افزود: سال گذشته ۲۰ عنوان کتابچه چاپ شد که هر کدام اختصاص به یک شهید دارد و به صورت جیبی قابل حمل است.

سرهنگ فلاحی بیان کرد: این کتابچه‌ها شامل زندگینامه، خاطرات و با وصیت نامه شهدا به همراه تعدادی عکس است تا دانش آموز با فضای دفاع مقدس آشنا شود.

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس گفت: در مدارس هر شهرستان، کتابچه‌ها توزیع می‌شود تا دانش آموز قهرمانان خود را بشناسند.

سرهنگ فلاحی با بیان اینکه در حوزه تولید کتاب قلم و تجربه نویسندگان مهم اند، افزود: در خراسان جنوبی از نظر نویسنده توانمند مشکل داریم، به همین منظور با کمک دستگاه‌های هنری و برگزاری کارگاه در تقویت قلم نویسندگان تلاش خواهیم کرد.

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس تصریح کرد: در حال حاضر ۱۵۶ نویسنده در حوزه دفاع مقدس داریم که ۲۳ نفرشان فعال اند و کتاب‌ها در حوزه‌های کودک، نوجوان، موسیقی، تئاتر، رمان، کتاب شعر، تاریخ شفاهی، خاطره، داستان و کتاب‌های اسنادی تالیف می‌شوند.

سرهنگ فلاحی گفت: در نمایشگاه کتاب که قرار است از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت در تهران برگزار شود به صورت حضوری و میدانی شرکت خواهیم کرد.

باشگاه خبرنگاران جوان خراسان جنوبی بیرجند

دیگر خبرها

  • همسر ابراهیم رئیسی و انسیه خرعلی از یکجا پُست جدید گرفتند
  • همسر رئیسی پُست جدید گرفت
  • حکم رئیس دانشگاه تهران برای جمیله علم‌الهدی، همسر ابراهیم رئیسی
  • همسر ابراهیم رئیسی پُست جدید گرفت+جزئیات
  • روایت «ایران» از زندگی در باغچه‌بان
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • روایت زندگی قهرمانان در دستان دانش آموزان
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم