نگاه دولت افغانستان به پارلمان بر اصل تفکیک قوا نیست/استراتژی خارجی منافع ملی ما را تامین نمیکند + ویدئو
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۳۹۱۱۷
«سید عبدالقیوم سجادی» استاد دانشگاه و نماینده پارلمان افغانستان در گفتوگو با خبرنگار دفتر منطقهای امتداد نیوز، چالشهای پارلمان و دولت این کشور همچنین فساد اداری و استراتژی جدید آمریکا را بررسی کرد.
وی درباره چالشهای پارلمان افغانستان اظهار داشت: متاسفانه جایگاه مجلس به دو دلیل عمده بسیار تضعیف شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرایی چالشهای دولت و پارلمان افغانستان
سجادی گفت: نگاه دولت و افکار عمومی به پارلمان افغانستان، نیازمند تفسیر جداگانه است. نوع دید دولتمردان ما نسبت به پارلمان و قوه مغننه هنوز هم مثبت و مبتنی بر اصل تفکیک قوا نیست. مداخلاتی صورت میگیرد و برخی جریانها نیز برای تضعیف پارلمان این کشور تلاش میکنند. از نظر افکار عمومی نیز یک دید روشن و دقیقی نسبت به اختیارات و وظایف پارلمان وجود ندارد که از دلایل چالشهای خارجی این مجلس محسوب میشوند.
استاد دانشگاه در کابل با اشاره به چالشهای داخلی پارلمان افغانستان نیز ادامه داد: در داخل این مجلس نیز تخصص حقوقی و قانونی در همکاران و از طرف دیگر تجربه کارآمد و موثر در امر قانونگذاری، نظارت و نمایندگی از مردم وجود ندارد همچنین سوء استفادهها و برخوردهای سطحی نیز در برخی موارد سبب میشود پارلمان جایگاه خودش را از دست بدهد.
متاسفانه برخی از نمایندگان درحالی که باید تامین کننده خواست مردم باشند و در راستای منافع ملی افغانستان برنامه ریزی و موضع گیری کنند، اما گاهی دیده میشود که بر اساس مسائل شخصی یا قومی کاری را به انجام میرسانند و حتی در برخی موارد دیدگاههای شخصی در سیاست افغانستان مشکل ساز شده است. البته این قضیه هم در دولت، پارلمان و احزاب و نهادهای سیاسی نیز وجود دارد که منافع ملی افغانستان را با خطر روبرو میکند.
وی ادامه داد: از مسائل دیگری که جایگاه پارلمان افغانستان را تضعیف میکند، انجام کارهایی توسط نمایندگان مردم است که دور از جایگاه یک نماینده محسوب میشود به طور نمونه درگیر شدن با عزل و نصب افراد در سطوح بسیار پایین وزارتخانهها یا اینکه گاهی انجام برخی امور فراتر از رویههای قانونی و حقوقی و گرفتن برخی امتیازات اقتصادی از افراد یا مقامات اداری نیز مشکل ساز شده است و یا دستکم پارلمان را در معرض اتهام قرار داده که باید پیگیری شوند.
سجادی با اشاره به چالشهای اخیر پارلمان و اتهام فساد اداری به تعدادی از نمایندگان اظهار داشت: اتهام به رئیس مجلس و رئیس دبیرخانه پارلمان افغانستان توسط نائب اول این مجلس از نظر افکارعمومی، این نهاد قانونگذاری را در معرض پرسشهای جدی قرار میدهد. اما نباید قضاوت کلی صورت گیرد زیرا در پارلمان این کشور مانند هر پارلمان دیگری در دنیا و هر نهاد دیگری داخل افغانستان، انسانهای بسیار پاک، متعهد و با احساسی حضور دارند که با انگیزه خدمت، فعالیت میکنند در عین حال افرادی هم وجود دارند که سیاست و مناصب را برای منافع و امیال شخصی و خویشاوندی و قومی خود ترجیح میدهند.
بنابراین اینها را باید از یکدیگر تفکیک کرد البته متاثر میشویم از این که به دلیل وجود افرادی در داخل پارلمان افغانستان این قضاوت عمومی انجام میشود که نهادی که باید خود عامل مبارزه با فساد باشد، ناظر رفتار دولت باشد،خودش متهم به فساد میشود. با این حال پیشنهاد کردیم که این قضیه به صورت جدی پیگیری شود.
نماینده پارلمان افغانستان درباره شفاف سازی و ادعاهای معاون اول درباره فساد رئیس مجلس خاطر نشان کرد: چهارکمیسیون مامور بررسی شد و برای پیگیری جدی هستیم تا افراد پاک به اتهاماتی از این قبیل آلوده نشوند و آنهایی نیز که متهم هستند باید مورد پیگرد قانونی قرار گیرند.
استراتژی خارجی منافع ملی افغانستان را تامین نمیکند
نماینده پارلمان افغانستان در ادامه درباره استراتژی جدید واشنگتن در افغانستان گفت که هر دیدگاه بیرونی، با سیاست بیرونی همراه است، استراتژی هر کشور خارجی در محورش منافع ملی آن کشور قرار دارد بنابراین نمیتوانیم با استراتژی خارجی منافع ملی خود را تامین کنیم.
شاید استراتژیهای خارجی در شرایطی که در تلاقی و اشتراک با منافع افغانستان قرار بگیرند مفید واقع شوند و کمک کنند، اما تامین کننده منافع ملی ما نیستند. زیرا منافع ملی مردم افغانستان برای استراتژیهای خارجی اولویت ندارند.
استاد دانشگاه کابل افزود: از استراتژی ترامپ و سیاستهای خارجی میشود در راستای منافع ملی افغانستان استفاده کرد، اما اگر دست روی دست بگذاریم که همان استراتژیها منافع ملی ما را تامین کنند، این برداشتی سطحی و غیر واقعبینانه است. همه چیز به داخل افغانستان بر میگردد.
زمانی می توانیم بر مشکلات فائق آییم که با وفاق سیاسی و با ایجاد یک تفکر سیاسی مشترک در راستای منافع ملی افغانستان مردم و سیاستمداران این کشور را به توافق نظر برسانیم. اگر ما در داخل این کشور توافق نظر داشته باشیم، میتوانیم هم از استراتژی ترامپ و هم از فرصتهای منطقهای و جهانی استفاده کنیم.
وی همچنین درباره استراتژی ترامپ و نقش کشورهای همسایه افغانستان گفت: مسئله اساسی برای کشورهای منطقه باید استراتژی افغانستان باشد که البته باید به طور دقیق تعریف شود که چه مسیری را طی میکند. استراتژی ملی افغانستان برای رسیدن به صلح در این کشور و منطقه نیازمند تعامل و ایجاد ذهنیت مثبت در کشورهای منطقه است تا نگرانی همسایگان رفع شود.
از سوی دیگر، با توجه به نقش منفی دولت اسلامآباد در مسائل افغانستان و حمایت از گروههای مخالف کابل، پاکستان را به مرکز تامین، تجهیز و پناهگاه این گروهها تبدیل کرده است. بنابراین هر مقداری که استراتژیهای بینالمللی و خارجی وسیله و زمینه فشار بر پاکستان را فراهم کنند در نتیجه به نفع افغانستان است. در مجموع دولت کابل باید تلاش کند تا استراتژی ملی خود را به گونهای عیار سازد که هم نگرانی کشورهای منطقه را رفع کند و هم زمینه همکاریهای منطقهای را افزایش دهد.
همچنین از فشارهای بینالمللی برای برخی از مواردی که افغانستان تاکنون نتوانسته به آنان دست یابد، یعنی برچیدن پناهگاههای تروریستها در خاک همسایه، از آن استفاده کند.
سجادی افزود: همه اینها نیازمند تدوین یک استراتژی ملی منطقی و موثر و متناسب با شرایط کشور ماست. یقینا در نظام بینالملل کنونی این دولتها و ملتها هستند که میتوانند برای سرنوشت سیاسی خود تصمیم بگیرند.
منتظر نشستن برای اینکه دیگران برای ما کاری انجام دهند یا تهدیدات امنیتی را از بین ببرند، جامعه ما را بازسازی و توسعه ایجاد کنند، یک تصور سطحینگر است.
استاد دانشگاه در کابل ادامه داد: ما میتوانیم از همکاریهای دیگران استفاده کنیم، اما خودمان باید کارگزار تحول مثبت درون جامعه باشیم و این نیازمند وجود وفاق سیاسی در داخل دولت افغانستان است.
قوای سه گانه افغانستان برای منافع ملی این کشور اگر به توافق برسند، همکار باشند و سیاستها و برنامههای دولت نیز مورد حمایت و پشتیبانی نهادهای مدنی، سیاسی، افکار عمومی و مردم افغانستان قرار بگیرد همه چیز بخوبی پیش خواهد رفت.
انتهای پیام/.
true برچسب ها :این مطلب بدون برچسب می باشد.
trueمنبع: امتداد نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.emtedadnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «امتداد نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۳۹۱۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طالبان هیچگونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی ندارد
به گزارش «تابناک»، در همین زمینه، روزنامه «شرق» در گفتوگویی با عبدالمحمد طاهری سعی کرده است جنبههای این اقدام و در کل مناسبات مرزی ایران و افغانستان در دوره حکومت طالبان را به شکل دقیقتر کنکاش کند. آنچه در ادامه میخوانید، ماحصل گپوگفت با اولین مستشار و رایزن فرهنگی وزارت امور خارجه ایران در وزارت معارف افغانستان است که در کارنامه دیپلماتیک خود علاوه بر کارداری ایران، سابقه مشاور سیاسی برخی چهرههای افغانستان نظیر محمد حنیف اتمر، وزیر امور خارجه سابق افغانستان را هم دارد.
جناب طاهری پنجشنبه هفته گذشته شاهد دستگیری تعدادی از مرزبانان ایرانی بودیم که به نظر میرسد با ورود اشتباهی آنان به خاک افغانستان رخ داد و ساعاتی بعد هم آزاد شدند. جدای از این نکته، شما روند درگیری و دستگیری مرزی بین ایران و افغانستان از زمان روی کار آمدن حکومت دوم طالبان را چگونه میبینید؟
اتفاقا نکته همینجاست که اگر موضوع صرفا ورود اشتباهی و غیرعمدی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان بود، دستگیری آنها از طرف طالبان میتواند یک واکنش طبیعی جلوه کند؛ کمااینکه در دیگر نقاط مرزی امکان وقوع آن وجود دارد. اما مسئله اساسی اینجاست که در بازه زمانی سهسالهای که از روی کار آمدن حکومت دوم طالبان میگذرد، به نظر میرسد هم شدت درگیریها با مرزبانان ایرانی و هم تعداد دفعات دستگیری مرزبانان کشور رو به افزایش است؛ تا جایی که اکنون خبرهایی دال بر این وجود دارد که وزارت کشور و هنگ مرزبانی ایران موضوع ایجاد دیوار مرزی را به شکل جدیتر در دستور کار خود قرار دادهاند. هرچند به نظر میرسد در وهله اول این دیوار مرزی با هدف توقف در رفتوآمد مهاجران غیرقانونی به داخل خاک ایران، ترددنداشتن گروههای تروریستی و باندهای قاچاق مواد مخدر در مرز است، اما نمیتوان شدت و وسعت درگیری نیروهای طالبان با مرزبانان ایرانی را هم یکی از عوامل مهم در تغییر نگاه تهران به حوزه مرزداری با افغانستان ندانست.
دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا از این جنبه قابلیت ارزیابی دارد یا حضرتعالی ابعاد تحلیلی دیگری را متصور هستید؟
دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا یک جنبه ندارد. جنبه مهمتر دیگر این است که ثابت شد طالبان فارغ از قرائتهای ایدئولوژیک تندروانه خود که میتواند یک تهدید امنیتی باشد، مشخصا در موضوع سرزمینهای ایران پشت دیوار مرزی حاضر به همکاری با ایران نخواهد بود. به بیان دیگر ایندست رفتارها نشان از سختگیری طالبان دارد و همزمان با آن مؤیدی بر آن است که طالبان هیچگونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی و مرزداری را ملاک عمل و رفتار خود قرار نمیدهد و کوچکترین توجهی هم به قراردادهای فیمابین برای ترسیم مرز دو کشور ندارد.
پس به باور شما امکان تداوم و تشدید درگیریهای مرزی و همچنین احتمال درگیری مرزبانان وجود دارد؟
بدون شک چنین است. این یک چیز طبیعی است و در همه مرزها روی میدهد؛ اما موضوع مرز ایران و افغانستان از زمان طالبان فرق دارد.
چه فرقی؟
فرق اصلی به سایه سنگین نگاههای رادیکال ایدئولوژیک طالبان و خوانشهای تند ناسیونالیستی آنان بازمیگردد؛ بنابراین اساسا نیروهای مرزبانی افغانستان که همان نیروهای طالبان هستند، نیروهای آموزشدیدهای نیستند که بخواهند حرفهای رفتار کنند، بلکه بر مبنای خوانشهای ایدئولوژیک و قرائتهای ناسیونالیستی پشتونی خود به مسائل مرزی و سرزمینی نگاه میکنند. درحالیکه با توجه به حساسیت موضوع مرزبانی و مرزداری و همچنین حوزه امنیتی مربوط به حوزه هنگ مرزی باید مرزبانان افغانستان یا مشخصا نیروهای طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری تجربیات لازم را ببینند که خدای ناکرده از تکرار این اتفاقات جلوگیری شود یا از وقوع حوادث تلختر پیشگیری کرد. کسی نمیتواند تضمین بدهد که در درگیریهای پیشروی احتمالی یا بروز خطای سهوی مرزبانان ما که کاملا طبیعی است، شدت تنش تا چه حد بالا خواهد رفت و آیا خدای ناکرده این تنشها کشته یا زخمی به دنبال خواهد داشت یا نه؟ اینجاست که وزارت امور خارجه، وزارت کشور و همچنین هنگ مرزی جمهوری اسلامی ایران باید به شکل جدی، صریح و بدون پرده، طالبان را وادار کند در موضوع مشخص مرزبانی و مرزداری یا به قوانین و مقررات پایبند باشد یا آموزشهای لازم را دراینباره ببیند که بداند اختلافات مرزی باید چگونه اداره شود. نمیتوان با نگاههای شعاری، احساسی و ایدئولوژیک پشتونی به مرزداری پرداخت؛ چون این نوع نگاههای تندروانه که متأسفانه با نگاههای ایدئولوژیک هم درآمیخته است، خودبهخود زمینهای برای هرگونه درگیری و تنش ناخواسته خواهد بود.
مسئله خطرناکتر اینجاست که چون نیروهای طالبان با همان نگاه ایدئولوژیک تندروانه و قرائتهای ناسیونالیستی پشتونی به مرزبانی و مرزداری نگاه میکنند، هرگونه تردد یا ورود سهوی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان را با نگاه امنیتی و تلاش برای برهمزدن حاکمیت طالبان تحلیل میکنند که میتواند به یک واکنش و برخورد سخت طالبها منجر شود. شاید در اتفاق پنجشنبه گذشته با یک مذاکره، شش مرزبان در کمال صحت و سلامت به کشور بازگشتند، اما نمیتوان این یقین را حاصل کرد که در صورت بروز اتفاقات مشابه، درگیریها بیشتر نشود. ما تجربه تلخ درگیریهای مرزی طالبان افغانستان با نیروهای مرزی پاکستان در همین سه سال اخیر را فراموش نکردهایم که کماکان ادامه دارد و حتی تشدید هم پیدا کرده است. پس این موضوع اصلا چیزی ساده و طبیعی نیست که بخواهیم از کنار آن و بدون حساسیت رد شویم. من معتقدم طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری با سوءنیت رفتار و برخورد میکند و باید هرچه زودتر جلوی آن گرفته شود تا این رویه به عادت طالبان تبدیل نشود که هر زمان و هر جا که دلش خواست، با سلیقه خود عمل کند. مرزبانی و مرزداری قاعده و قانون دارد و طالبان هم باید به آن تمکین کند؛ در غیر این صورت سنگ روی سنگ بند نمیشود.