چطور ميتوانيم شادتر زندگي کنيم؟
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۹۲۷۰۱
خبرگزاري آريا -
باور کنيد کمي خوشبيني و اميدواري به هيچکس آسيب نميزند
قبل از هر چيز، بايد يادمان باشد که سلامت روان، فقط "فقدان بيماري رواني" نيست. روانشناسان، متخصصين مغز و اعصاب و فلاسفه همواره در مورد موضوع سلامت روان مفاهيم متعددي را بيان کردهاند اما همگي آنها در مورد يک موضوع اتفاقنظر دارند و آن زندگي رضايتمندانه و شادمانه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
1. خودتان را بپذيريد
بسياري از مفاهيم روانشناسي دائماً به مخاطبين خود ميگويند که خود را دوست داشته باشيد، شايد راهکار آنچناني به نظر نرسد اما باور کنيد اين ايده بدي نيست. همهچيز از ارتباط با خود شروع ميشود و فردي که خود را دوست ندارد معمولاً هيجاناتي نظير شرم، احساس گناه و اختلال افسردگي را تجربه ميکند. نه اين که بديها و مشکلات را فراموش کنيد، نکته در نوع رابطهاي که شما با خودتان داريد نهفته است. بايد تمام آن چيزي که متعلق به شما است را بپذيريد.
2. در جستجوي خودمختاري باشيد
داشتن اين احساس که شما ميتوانيد در لحظات مهم براي خودتان تصميم بگيريد، اهميت زيادي بر روي سلامت روان دارد. زماني که در محيطهاي پرفشار، تنبيهکننده و کنترلگر هستيد، حس مهم بودن و آزادي شما آسيب ميبيند. اما فردي که خود را يک انسان خودمختار ميشناسد، به اين راحتيها تسليم فشار نميشود و اجازه نميدهد که کنترل زندگي از دست او خارج شود. يادمان باشد که منظور از تصميمگيري و انتخاب، بياحترامي به نظر و پيشنهاد ديگران نيست بلکه يک موضوع شخصي و نياز انساني است.
3. از روابطتان مراقبت کنيد
زندگي مدرن گاهي تنهايي را به همراه ميآورد. در دنيايي که ما در آن زندگي ميکنيم، گذراندن زماني زيادي در ترافيک يا چرخ زدن در فضاي مجازي تبديل به يک عادت شده است. مسائل اين چنين سبب ميشود که انسان بيشتر در انزواي خود فرو برود. بنابراين ايجاد روابط قوي با ديگران سبب ميشود که شما در غار تاريکي خود باقي نمانيد و بتوانيد از زندگي لذت ببريد. البته فراموش نکنيد که داشتن دوستان و آشنايان در کنار خود لذتبخش است اما اين الزاماً بدين معنا نيست که شما با اين افراد روابط خوبي هم داريد. تلاش کنيد که با ايجاد يک رابطه خوب، سلامت روان خود را تضمين کنيد.
4. به ديگران کمک کنيد
زماني که در هنگام نياز در کنار ديگران حضور داريد، چيزي را تجربه ميکنيد که روانشناسان به آن همدلي ميگويند. همدلي سبب ميشود که ارتباط عميقي بين انسانها شکل بگيرد و احساس خوبي را از بودن با هم تجربه کنند. نکته مهم ديگر اين است که افرادي که به آنها کمک ميکنيد، در هنگام نياز در کنار شما خواهند ايستاد.
5. اميد داشته باشيد
تحقيقات نشان داده که داشتن يک ايمان قوي و دروني در مواجهه با چالشهايي نظير شکست، بيماري، از دست دادن و اختلالات رواني، ميتواند نقش مهمي ايفا کند. زماني که شرايط تيرهوتار به نظر ميرسد، اميد و خوشبيني مانند باريکه نوري ميتواند شما را هدايت کند. استدلال افراد بدبين اين است که آنها واقعبينانه با زندگي مواجه ميشوند اما باور کنيد کمي خوشبيني و اميدواري به هيچکس آسيب نميزند.
6. براي خود معنا سازي کنيد و براي رسيدن به اهدافتان تلاش کنيد
احساس پوچي و نااميدي که از بيهدفي و بيمعنايي در زندگي سرچشمه ميگيرد، اصليترين دليل افسردگي بهحساب ميآيد. بنابراين داشتن اهداف شخصي در زندگي اهميت حياتي پيدا ميکند. متأسفانه بعضياوقات فراموش ميکنيم که بايد از زندگي خود لذت ببريم نه اينکه برده آن باشيم.
فراموش نکنيم که هدفمند بودن با کمالگرايي متفاوت است. افراد کمالگرا بسيار در معرض آسيب و شکست هستند زيرا هيچکس کامل نيست و هر انساني نقاط ضعفي دارد. با خودتان مهرباني کنيد و اجازه ندهيد که اهداف شما تبديل به بار اضافه شوند.
7. فعال باشيد و تجربه کنيد
اگر ميخواهيد که زندگي شادمانهاي داشته باشيد بايد ياد بگيريد تا از تجربيات زندگي لذت ببريد و از آنها درس بگيريد. ميدانم اين جملات بهشدت کليشهاي است اما باور کنيد که حکمتي در تکرار آنها نهفته است .
8. از چيزهاي زيبا در زندگي لذت ببريد
توانايي تحسين زيبايي در زندگي، يک هنر است. تجربه کردن زيباييهاي زندگي، يک رويداد منحصربهفرد است که هيچکس حتي نميتواند آن را براي ديگري توضيح دهد. شايد ازنظر شما زيبايي تماشاي يک تابلوي هنري يا ديدن غروب آفتاب باشد، هر چه که هست آن را از خود دريغ نکنيد.
9. اتفاقات بد گذشته را رها کنيد
چالش و سختي بخش جداييناپذيري از زندگي انسان است. فراموش نکنيد که هرکدام از ما تواناييهاي منحصربهفرد خودمان را داريم، بنابراين کاملاً طبيعي خواهد بود که نتوانيم از پس برخي از مشکلات زندگي بربياييم. نحوه مواجهه با شکست اهميتي زيادي دارد، نبايد اجازه دهيد تا شکست يا ناکامي در يک مورد، تمام جنبههاي زندگي شما را تحت تأثير قرار دهد.
10. از تغيير نترسيد
افرادي که انعطافپذيري کمي دارند، نسبت به تغيير مقاومت زياد دارند و ترجيح ميدهند که در فضاي امن خود باقي بمانند. فارغ از اينکه اين سبک زندگي خوب است يا بد، سبب ميشود که فرد نتواند از تجربيات جديد زندگي بهره ببرد. بايد تغيير را در آغوش بکشيد و سعي کنيد انعطافپذيري خود را افزايش دهيد
منبع: سلامت نيوز
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۹۲۷۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلامت از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی/ خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد
معاون فرهنگی و اجتماعی پلیس در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت، وجوه مهم سلامت را برشمرد و بر نقش خانواده در سلامت افراد تاکید کرد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، سردار دکتر سعید منتظرالمهدی در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت آورده است:
یکی از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی، «سلامت» است. چه، با برخورداری از تراز بالای صحت و سلامت است که میتوان برای تحقق اهداف ریز و درشت زندگی و بیشینه سازی شادابی و موفقیت، گام فراسو نهاد و جهد و جد روزافزون نمود. لیکن، نباید از یاد برد که قلمرو و حیطه سلامت هرگز در سطح «سلامت جسم» محدود نمیماند بلکه حیطههای پر اهمیت دیگری را نیز در بر میگیرد که از آن میان سه حیطه دیگر سلامت، یعنی «سلامت روان»، «سلامت اخلاق» و «سلامت اجتماعی» در خور توجه فزون تری هستند (نیازی به یادآوری نیست که این چهار حیطه سلامت پیوند وثیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و لاجرم زوال یا نقصان هریک قادر است آن سه دیگر را دستخوش کژکارکردی نماید).
چنانچه از حیث یادآوری و بیش و کم از منظر امروزین بخواهیم تعریفی بس مختصر از این چهار حیطه سلامت به دست دهیم چنین میتوان گفت که جسم آنگاه سالم است که بتوان بی هیچ محدودیتی از همه ظرفیت و توان آن برای «نیکو زیستن» بهره جست، روان نیز زمانی در سلامت است که نه تنها در دام هیچ «تعارض» آشفته ساز و نشانگان ملال انگیز و تنیدگی آشوبناکی گرفتار نشده باشد بلکه لبریز سُرور و وجد و خرسندی و پیوسته در تعالی و پویایی باشد. به همین قیاس سلامت اخلاقی نیز به حالتی اطلاق میشود که ذهن و ضمیر فرد عاری از «احساس گناه» باشد؛ آشکار است که لازمه فراچنگ زدن چنین خلق و حالتی آن است که فرد در کنش و منش و بینش خود، «فضایل اخلاقی» (نظیر صداقت، عدالت، اصالت، امانت و جز آن) را فرو نگذارد و برای بیشینه سازی آنها پیوسته بکوشد. سر انجام، مراد از «سلامت اجتماعی» آلوده نشدن به آسیبهای مختلف از یک سو و داشتن ارتباط و تعامل «شفابخش» با جمع و جامعه از دیگر سو است.
ناگفته پیداست که یک دوجین عامل را میتوان نشان کرد و نشان داد که بر هر یک از این چهار حیطه سترگ سلامت تاثیر میگذارند. اما، تردیدی نمیتوان کرد که در این میان سهم و نقش خانواده برجستهتر است. چون همانگونه که میدانیم در خانواده است که «اندیشه» شکل میگیرد، «شخصیت» فرا میبالد، «منش» نضج مییابد، «نگرش به خویشتن» پایه ریزی میشود و «نحوه رفتار» در برابر پدیدهها و در شرایط مختلف، سمت و سو داده میشود.
حال این پرسش در برابر ما عرض اندام میکند که کدام خانواده قادر است تراز و میزان هر یک از چهار نوع سلامت را ارتقا دهد و مانع از فرو شدن در «بیماری» و نقصان سلامت شود؟ در پاسخ به این پرسش میتوان انبوهی شاخص و ملاک را برای «خانواده سلامت محور» و «سالم پرور» فهرست کرد. لیکن به باور من از آن میان شاخصهای زیر اهمیت بیشتری دارند:
۱. سبک زندگی برخوردار از تحرک بهینه (۶۰ دقیقه در روز)، بهداشت مطلوب، چک آپ دوره ای، تفریح به موقع و تغذیه مناسب. چنین سبکی نه تنها به سلامت جسم یاری میرساند بلکه سلامت ذهن و روان را نیز مضاعف مینماید.
۲. پیروی از الگوی گفت و گوی سازنده برای از میان راندن تعارضات ناگزیر زندگی. در چنین خانوادهای کمتر مشاجره و منازعه و مجادله دیده میشود. چه، اینگونه خانوادهها زبان و کلام را در جهت «مفاهمه» و مصالحه بکار میگیرند و با گفت و شنود به موقع مانع از سایه انداختن تعارضات و مسائل حل نشده بر ساحت جان و روان میشوند.
۳. افزایش مستمر ذخیره شناختی. در خانواده سلامت محور، مطالعه و یادگیری رفتاری رایج و مستمر است و لاجرم اعضای اینگونه خانوادهها پیوسته دانایی خود را افزایش میدهند و اندیشه خود را زیبا و غنی میسازند. آنان همچنین میکوشند تا «دانش» خود را به «خِرد» تبدیل سازند و آن را در کنش و عمل خود بکار بندند. ناگفته پیداست که پیامد دانایی، خردمندی و «اندیشه زیبا» خوشامدگویی مستمر به زیباییهای بیکران زندگی و شادابی و شورمندی جسم و روان است.
۴. فضیلتمند زیستن. در خانواده سالم پرور و سلامت محور به فضائل اخلاقی نه تنها در «گفتار» بلکه در «کردار» ارج نهاده میشود. به همین سبب اینگونه خانوادهها اغلب با خود و دیگران «در صلح» و آرامش هستند.
۴. برخورداری از روابط و پیوندهای اجتماعی خرسند ساز. چنین پیوندی نوعی «حمایت اجتماعی» است که همچون «سپری نیرومند» از اعضای خانواده در برابر سختیها و رنجهای ناگزیر زندگی حفاظت میکند (یادمان باشد که در جهان بودن یعنی با دیگران بودن).
خلاصه آنکه، خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد و لاجرم احساس خوشبختی و بهروزی و شادابی آن پیوسته در حال افزایش است.