Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-05-02@03:00:49 GMT

کف زدن دغدغه کودکان نیست

تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۸۴۳۷۲

کف زدن دغدغه کودکان نیست

سینما و تلویزیون > سینمای‌ ایران - مسعود میر:
انتشار توییت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره یک فیلم کودک و البته فروش نسبتا قابل‌قبول فیلم حسین قناعت سبب شده تا دوباره نگاه‌ها به سینمای کودک معطوف شود.

سيدعباس صالحي در توييترش نوشت: «دخترم با مادرش به ديدن فيلم قهرمانان كوچك رفته بود، سينماي كودك موضوع نويي را تجربه مي‌‌كند: خريد كالاي ايراني.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فيلم را پسنديده بود» و حالا فيلم قهرمانان كوچك با اين اندوخته در آستانه ميلياردي شدن روزهاي خوبي را پشت سر مي‌گذارد. اين اتفاقات شايد بيش از هر چيز بهانه خوبي باشد براي مرور وضعيت اين سينما؛ سينمايي كه مي‌تواند بدون هيچ‌يك از ابزارهاي رقابتي ساير فيلم‌ها نظير سوپراستار و تبليغ و جنجال، در ماراتن رقابت‌هاي سينمايي حضور جدي داشته باشد.

سينماي كودك ناظم نمي‌خواهد

«تعاريف ما درباره سينماي كودك عقب‌افتاده است.در واقع ما در حال تحميل مفاهيم مطلوب خود به سينما هستيم وگرنه سينماي كودك به عقيده من اصلا معنا ندارد. عده‌اي مي‌گويند كودك بايد شاد باشد و دست بزند و بخندد؛ من هم مخالف نيستم، اما بپذيريم كه كودك اين اتفاقات را مي‌تواند در شوي تلويزيوني و تئاتر هم تجربه كند. در دنيا، سينماي كودك حتي در بخش انيميشن هم مخاطب خانوادگي دارد و ديگر دوره ساختن فيلم‌هايي سراسر سادگي فقط براي كودكان گذشته است.»

اين حرف‌هاي مسعود كرامتي است كه فيلم «پاتال و آرزوهاي كوچك» او در سال‌هاي دور را خيلي‌ها ديده‌اند.كرامتي معتقد است: «نبايد براي هر چيزي تعيين تكليف كنيم و مثلا بگوييم فلان فيلم براي كودك است و فلان فيلم درباره كودك و سياه‌نمايي. خدا را شكر كه يك پاي سينما در زمين صنعت است و پول موضوع تعيين‌كننده‌اي به‌حساب مي‌آيد، پس بگذاريد همه سلايق فيلم بسازند و محك بخورند. جالب‌تر اينكه بعضي‌‌ها هم مي‌گويند چون مردم استقبال مي‌كنند پس توليد فرهنگي‌مان خوب است اما كسي نمي‌گويد كه آيا مسئولان فرهنگي نيم نگاهي هم به ارتقاي سليقه و رشد استانداردهاي فرهنگي دارند يا خير؟»

كارگردان «روز كارنامه» همچنين با اشاره به نوع نگاه ناظم‌گونه در امور فرهنگي تأكيد دارد كه «بهتر است كمي درباره اين جمله هميشگي‌مان كه بچه‌هاي اين دوره زمانه بسيار باهوشند تامل كنيم و به‌جاي بساز و نسازهاي رايج در سينما متوجه باشيم كه بچه‌هاي اين دوره و زمانه بزرگ هستند و مثل آدم بزرگ‌ها حرف مي‌زنند و رفتار مي‌كنند، چون دنياي كودكي ندارند و اصلا با بچه‌‌ها زندگي نمي‌كنند.

پس اين كودكان دغدغه‌شان كف زدن در سالن و ذوق كردن از ديدن شيطنت‌هاي پيش‌پا افتاده قهرمان فيلم نيست و بايد سليقه‌شان جدي‌‌تر گرفته شود.» كرامتي با اشاره به انيميشن‌هايي كه مخاطب بزرگسال دارند، مي‌گويد: «به‌جاي اينكه چندين سال وقت بگذاريم تا جلوي ساخته‌شدن فيلم‌هاي كودك به بهانه دغدغه‌مند بودنشان را بگيريم، ياد بگيريم فيلمي بسازيم كه بچه‌ها ببينند و خانواده‌هايشان هم در اين لذت آنها را همراهي كنند.»

قناعت به فيلم كودك براي كودك

«سينماي كودك حامي ندارد وگرنه مي‌تواند در چرخه فروش براي خودش سهم قابل اعتنايي به‌دست بياورد. متأسفانه در ايران فقط بنياد سينمايي فارابي از سينماي كودك حمايت مي‌كند آن هم فقط در بخش توليد. ما هيچ برنامه‌اي براي اكران فيلم كودك نداريم و حتي قرارداد همكاري با آموزش و پرورش هم تنها در حد يك ابلاغيه باقي مانده است.» اينها حرف‌هاي حسين قناعت است كه حال و روز فيلمش در اكران بد نيست و البته از حمايت توييتري وزير از فيلمش بسيار خرسند.

كارگردان قهرمانان كوچك اما درباره اين موضوع كه آيا قامت سينماي كودك همين فيلم‌هاي سرخوشانه است يا نه؟ مي‌گويد: «من فيلم ملي ساخته‌ام و با زبان سينما به كودكان مي‌گويم محصول وطني بخرند. صدالبته كه من معتقدم فيلم كودك بايد براي كودك باشد. فيلم را بايد بچه‌ها ببينند و سرگرم شوند و باقي مسائل حواشي است.». قناعت البته با يادآوري حمايت وزير از فيلم مي‌گويد اي‌كاش شهرداري و آموزش و پرورش هم پاي كار بيايند و از سينماي كودك حمايت كنند. او تأكيد مي‌كند كه هنوز سازندگان فيلم‌‌هاي كودك بايد با همان بخشنامه همكاري آموزش‌و‌پرورش با سازندگان اين فيلم‌ها با مدارس هماهنگي كنند و دانش‌آموزان را به سينماها بكشانند.

در همین زمینه: برای من طراحی با دست مؤثرتر است یک فیلم کوتاه ایرانی نامزد جایزه‌ بخش نوجوان جشنواره آبورن است پرواز پروانه‌ها در تابستان

منبع: همشهری آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۸۴۳۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

(ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟

فریدون جیرانی در آخرین گفت‌وگوی ویدئویی خود در «اعتمادآنلاین» روبروی ابوالحسن داوودی، کارگردان و تهیه‌کننده و فرهاد توحیدی، فیلمنامه‌نویس نشست و درباره شرایط روز سینمای ایران سخن گفتند.

در بخشی از این گفتگو فریدون جیرانی به سینمای عباس کیارستمی و تاثیر آن در دهه ۷۰ شمسی پرداخته است و با مهمانان به بررسی آن شرایط و دوره‌های پس از آن پرداخته‌اند.

به گزارش اعتمادآنلاین، در ادامه این بخش صحبت‌های جیرانی و ابوالحسن داوودی را می‌خوانید و می‌بینید:

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

در تحلیل دولتمردان فرهنگی دهه ۷۰ خیلی از عناصر که ممکن است به تعبیر الان مزاحم به نظر بیایند، کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود

*تفکر عباس کیارستمی با خانه دوست کجاست و کلوزآپ باعث شد روشنفکری تمام دنیا متوجه این‌جور سینما شوند و تاثیر جهانی گذاشت.

داوودی: و امر مهمی که داشت اینکه در تحلیل خیلی از دولتمردان فرهنگی آن زمان خیلی از این عناصر که ممکن است به تعبیر الان عناصر مزاحم به نظر بیایند، آن زمان کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود. یعنی یک جوری چهره جمهوری اسلامی را در دنیا یک چهره جذاب‌تر و قابل قبول‌تری نشان می‌داد.

در عرصه فرهنگ معمولاً سیاست‌هایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه می‌شود

*چهره را خیلی عوض کرد.

داوودی: اشکال بزرگی که در روش و سیستمی که به نظر می‌آید حاکمیت بعد از این جریان در پیش گرفت، [این است که]به نظرم حاکمیت را بیشتر تبدیل کرد به یک حاکمیت ترسیده که برای اینکه از شرایط پیشگیری کند درخت را از بن برید. یعنی سعی کرد درخت را به‌نوعی از ریشه دربیاورد یا خشک کند، نفت بریزد که ریشه‌اش هم خشک شود؛ و این توجه را نداشت که همه این عناصر حتی منتقدترین‌شان، حتی کسانی که به نظر اوج اپوزیسیون جریان حاکمیت می‌آیند، نهایتاً در این سیستم پیچیده فرهنگی و ارتباطی که در دنیا هست می‌توانند منافعی را هم برای دولت بیاورند. به‌خصوص در حوزه فرهنگ. در حوزه سیاست اگر این را ببینید سیاست برخورد‌های خیلی سلبی و تند و تیز را ممکن است جواب بدهد، اما در عرصه فرهنگ معمولاً سیاست‌هایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه می‌شود. شمشیر دولبه‌ای که بعد از یک مدتی بیشترین خسارت را برای خود آن شمشیرزن به وجود می‌آورد. این چیزی بود که دوستان تحلیل نکرده بودند.

جشنواره فجر به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد/ قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، می‌گوییم جیرانی چرا بسازد؟

در واقع شاید مهم‌ترین مساله‌ای که وجود داشت این بود که در این دوره دوستان کاملاً بدون هرگونه تحلیلی بر اساس شرایط مدرن امروز سینما و جامعه رفتاری را پیشه کردند که از همین الان می‌بینیم خسارت‌هایش چگونه اتفاق افتاد. مثلاً جشنواره فجر تقریباً جزو دولتی‌ترین جشنواره‌های دنیا محسوب می‌شود. به خاطر مناسبتش، ویترینش، به خاطر اینکه سال‌های سال همه درگیرش بوده‌ایم. اینکه جشنواره فجر همواره زیر سایه سالگرد انقلاب حرکت کرده و تبدیل به ویترینش شده، با همه لطمه‌هایی که زده، اما باعث شده خود این جامعه در دورانی تبدیل به یک چهره ملی و سبب ارتباط بین این دو هم بشود؛

یعنی بین حاکمیت و مردم و به‌خصوص بخش فرهنگی و سینمایی. الان تصویر جشنواره فجر را نگاه کنید. جشنواره فجر واقعاً به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد که یک نهاد و جریان حکومتی برگزار می‌کند تا چهره‌ای که هم اهالی سینما و هم مردم آن را پذیرفته بودند که این شرایط به دلیل وضعیتی که داریم بهترین شکلی است که می‌تواند الان برگزار شود. اشکالاتش را هم پذیرفته بودند، اما الان اتفاقی که از سال گذشته به شکل عمده و آشکار شروع شد، تاثیرش را همین امسال چقدر در سطحی شدن و از دست دادن کیفیت گذاشته است. از دست دادن هویت به‌خصوص حتی بخشی که مربوط به حاکمیت بود.

یعنی این به نظرم خسارتش بسیار عمده‌تر از چیزی است که جشنواره فجر برای مردم داشت و دوستان این را در تحلیل خودشان متوجه نشدند که هر کدام از این اتفاقات، از این شمشیر از رو بستن‌هایی که در واقع نفی کردن یک طیفی که فکر کنند چرا برویم دنبال اینکه آقای جیرانی چه چیزی می‌خواهد بسازد. اصلاً آقای جیرانی چرا باید فیلم بسازد. وقتی این تفکر غالب می‌شود و این می‌شود که قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، می‌گوییم جیرانی چرا بسازد؟

سینمای ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره می‌خورد به این دلیل که نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند

این تفکر خسارتش قبل از هر چیز به خودشان برمی‌گردد. به این دلیل که سیستمی که در تحلیل شما و فرهاد هم بود، رشد کردن سینمایی ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره می‌خورد. چون سینمای پروپاگاندا به دلیل اینکه نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و پل‌هایی را که مخاطب خودش نیاز دارد با درک و سلیقه خودش کشف کند و واردش شود، نمی‌تواند آن‌ها را بسازد؛ بنابراین روزبه‌روز چه دولت بخواهد چه نخواهد، گران‌تر و غیرقابل ساخت‌تر می‌شود و به جایی می‌رسد که دیگر سینما، حتی سینمای پروپاگاندا، امکانش از دست دولت و نهاد‌های سازنده هم خارج می‌شود. چون این‌ها مخاطب ندارند.

در تولیدات سال قبل، تعداد محدود محصولاتی که بنیاد فارابی به عنوان مهم‌ترین بنیاد تقویت‌کننده سینما که به این دلیل شکل گرفته بود... به این دلیل که حمایت کند یکسری محصولات ساخته شود تا رابط بین فرهنگ ایدئولوژیک و حاکمیتی و مردم باشد...، اما عملاً به چه سرنوشتی دچار شده؟

محصولات امسال هیچ شانسی در ارتباط با مخاطب ندارند/ کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون می‌آید جواب نمی‌دهد

سال گذشته و امسال تقریباً ۲۰ محصول داشتیم که از این تعداد تماماً در اختیار نهاد‌های مختلف بوده و سرمایه‌هایی که بیشتر سرمایه‌های دولتی بوده‌اند و شاید به جز یکی دوتا- که احتمال دارد بر اساس آن چیزی که دیده‌اند باشد، من هیچ کدام از محصولات امسال را ندیده‌ام-، اما کسانی که دیده‌اند به جز یکی دو مورد بقیه‌شان هیچ‌گونه شانسی برای اینکه کمترین اقبالی را بتوانند در ارتباط با مخاطب و مخاطب عام به وجود بیاورند [نداشتند]نه یک گروه خاص، گروه انتخاب‌شده که پول بدهند.

کسانی که تصمیمات فرهنگی می‌گیرند با شرایط و کسانی روبه‌رو می‌شویم که همان مثال معروف را به یادمان می‌آورند که بر سر شاخ نشسته‌اند و بن می‌برند و متوجه نیستند که این رفتار خشن، سلبی و تحریک‌کننده که پیش گرفته‌اند، فرار به جلویی که می‌بینیم که روزبه‌روز بیشتر می‌شود، این لجبازی از طرف تمام تصمیم‌گیران نسبت به اینکه همین است که هست، این سیاست حتی وقتی به جایی می‌رسد که دیدیم بعد از جشنواره فجر وقتی این میزان مهجوریت را مشاهده کردند، به جای اینکه این را تحلیل کنند، روزنامه معروفی که بیشتر از همه نسبت به این داستان واکنش دارد، عنوان می‌کند چه خوب شد که پای همه این عناصر را از سینما قطع کردید و ما همین را می‌خواستیم.

این کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون می‌آید، به نظر می‌آید اولین چیزی است که ممکن است به ذهن هر آدم عامی بیاید که برای اینکه با یک مساله و بحران حاد روبه‌رو شود، چیزی که فکر می‌کند می‌تواند عامل بحران باشد از اول سرش را قطع کند. این فرهنگ جواب نمی‌دهد. این در سینما جواب نمی‌دهد. اتفاقی که شاید افتاده و دوستان کاملاً ندیده گرفته‌اند تغییر ماهیت جریانات و نوع ارتباطات فرهنگی است که سینما جزو عمده‌ترین‌شان است.

در بین محصولاتی که تولید می‌شود که حتی مربوط به سینمای زیرزمینی هم نیست؛ همین فیلم آقای صناعی‌ها فیلمی است که خیلی مشخص و قانونی پروانه ساخت گرفته و با همه اصول و نظارت‌های دوستان ساخته شده، اما چرا تبدیل می‌شود به یک جریانی که مثل لیف خرما نمی‌دانند چه‌کارش کنند. فیلمی که همه مراحل قانونی را طی کرده و بر آن اساس ساخته شده.

اگر بخواهیم به تعبیر همان اواسط دهه‌های ۶۰ و ۷۰ نگاه کنیم، این فیلم باید از جانب مردم و حاکمیت افتخار سینمای ایران باشد. ممکن است حاکمیت نسبت به آن نقد هم داشته باشد هیچ ایرادی ندارد می‌تواند نقدش را داشته باشد، اما از یک طرف به عنوان یک تصویری [که جامعه آزاد را نشان می‌دهد]، جامعه‌ای که در آن امکان حرف زدن و ابراز سلیقه‌های مختلف وجود دارد، بیش از هر چیزی آن فیلم می‌تواند به حاکمیت و جریان بین‌المللی کمک کند. ۴۰ سال است که با پوست و گوشت و استخوان و تورم این را تجربه می‌کنیم که هیچ جور از این شرایط جهانی جدا نیست.

دیگر خبرها

  • کدام فیلم‌های سینما به جامعه کارگری ادای دین کردند؟
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • کانون «نگاره و سینمای» دانشگاه آزاد بروجرد گشایش یافت
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟
  • حسین قناعت:«والدین امانتی» به کودکان حفاظت از محیط زیست را آموزش می‌دهد/ فیلم کودک با اکران آنلاین بهتر دیده می‌شود