میخواستم شاعر شوم، داستاننویس شدم/ همه باید نگران جهان باشیم
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۹۱۳۲۶
به گزارش امتداد نیوز، محمدرضا بایرامی که به مناسبت انتشار ترجمه صربی از کتاب «قصههای سبلان» در هفته گذشته به نمایشگاه بینالمللی کتاب بلگراد دعوت شده بود در گفتگو با جمعی از رسانههای صربستان درباره این کتاب و ایدههایش درباره نوشتن پاسخ گفت.
وی در این گفتگوی مطبوعاتی در پاسخ به این سوال که چطور تصمیم گرفته که نویسنده شود، عنوان کرد: من اول میخواستم شاعر شوم اما از مدتی فقط به کار داستان نویسی پرداختم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا او روستای خود و رویدادهای آن را بر مبنای زندگی و تجربههای خود توصیف کرده است یا خیر نیز گفت: بله من از تجربیات مستقیم و غیرمستقیم خودم در نوشتن قصههای سبلان استفاده کردهام به عنوان مثل صحنه پایانی بخش اول یعنی شکار کبک در کوهستان و سقوط بهمن، خاطره خانوادگی ماست و برای برادرم اتفاق افتاده است. امروزه البته زندگی در آن روستای داستان عوض شده است امروزه در آن روستا نوع خانهها دوباره به سبک امروزی ساخته شده است و مردم در آنجا وای فای هم دارند.
خبرنگار روزنامه داناس نیز در مصاحبه خود از بایرامی پرسید حس شاعری که در کتاب قصههای سبلان موج میزند چگونه به وجود آمده است؟ و بایرامی در پاسخ به این سوال گفت: من از سرزمین حافظ و سعدی و مولانا میآیم، از سرزمین فردوسی، داستان گوی بزرگی که داستانهای حماسیاش را به شعر گفته است. طبیعی است که تحت تاثیر شعر سرزمینم باشم کما اینکه جهان هم به تاثیر شعر روی ایرانیان اذعان دارد.
در این نشست یکی دیگر از خبرنگاران از بایرامی پرسید: امروزه همه ما هر روز در معرض حوادث وحشتناک و رویدادهای بد و منفی در جهان هستیم؛ شما چگونه به وضعیت امروز جهان نگاه میکنید؟
وی در پاسخ به این سوال عنوان کرد: در جهان پیرامون ما به اندازهای حوادث نابهنجار رخ میدهد که گاهی به نظرم میآید مدیریت جهان از هم پاشیده است. همه ما در یک کشتی نشستهایم برای همین هر کدام از این حوادث بد میتواند تعادل کشتی را به هم بزند. مهم نیست ما کجای این جهان یا کشتی هستیم همه باید نگران همه حوادث این دنیا باشیم.
true برچسب ها : ادبیات صربستان محمدرضا بایرامی trueمنبع: امتداد نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.emtedadnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «امتداد نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۹۱۳۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۳ رمان نوجوان تألیفی پیشنهاد خرید هادی خورشاهیان از نمایشگاه
هادی خورشاهیان، نویسنده و شاعر کودک و نوجوان به بهانه برگزاری رویداد بزرگ نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۳ که بار دیگر علاقهمندان به کتاب را راهیِ مصلای امام خمینی (ره) میکند، سه رمان نوجوان «مأموریت فلامینگوها»، «همه سیبها زمین را دوست دارند» و «چشمهای فسفری» را برای خرید از نمایشگاه به نوجوانان پیشنهاد کرد.
«مأموریت فلامینگوها»
این کتاب به قلم طاهره مشایخ از سوی انتشارات چاپ و نشر بینالملل منتشر شده است. داستان این رمان نوجوان در زیستبوم شمالی کشور رقم میخورد و با محوریت چند نوجوان است که قرار است یک کار بزرگ بکنند. داستان دستهای از فلامینگوها را روایت میکند که میخواهند به خاطر یونس، خودشان را به رشت برسانند؛ آن هم درست زمانی که ویروس کرونا تازه وارد ایران شده و همهجا قرنطینه اعلام شده است. فلامینگوها کنار دریا جلسه میگذارند و یونس و امیر برای این مأموریت انتخاب میشوند. ضمنِ حوادث و ماجراهای داستان در دنیای پر از هیجان نوجوانی، نویسنده به معرفی و بیان قهرمانیهای میرزا کوچکخان، بزرگترین شخصیت مبارز گیلانی نیز میپردازد.
«همه سیبها زمین را دوست دارند»
این کتاب، رمان نوجوانی به قلم آویسا شرفی است که زیر نظر شورای طنز انتشارات مهتاب (واحد کودک و نوجوان انتشارات محراب قلم) تهیه و تولید شده است. داستان این اثر با این خبر شروع میشود که چند معلم غیبت داشته و به مدرسه نیامدهاند و کسی نمیداند چه اتفاقی برای آنها افتاده است.
«چشمهای فسفری»
این اثر را مهیندخت حسنیزاده نوشته و انتشارات قدیانی منتشر کرده است. در معرفی این اثر آمده است: خانهخرابه سالهاست جزء اصلی محله است. موقع آدرسدادن میگویند، «همان کوچهای که آخرش میرسد به خانهخرابه» ولی هیچکس نمیداند این خانه کی ساخته شده و صاحب اصلیاش کیست…. نادر بعد از اینکه پدرش را در درگیری با پلیس از دست میدهد همراه مادر و خواهر کوچکش به محلهای جدید نقل مکان میکنند؛ جایی که به قول مادر نادر به حد کافی از محله قبلی فاصله دارد و بچههایش میتوانند به دور از بدنامی پدر زندگی کنند.
به گزارش ایبنا: نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۳ با شعار «بخوانیم و بسازیم» ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشتماه در مصلای امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.
منبع: خبرگزاری کتاب ایران