مطبوعات؛ روزگارِ نامطبوع!
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۹۷۵۸۹
خبرگزاري آريا - احمد ابوالفتحي
حالا گذشته آن زمان که نشريات مستقل تيراژ هفتصد هزار نسخهاي را هم تجربه ميکردند. حالا زمانهاي است که صاحبنظران رسانه، ناقوس مرگ رسانههاي کاغذي را به صدا درآوردهاند و چه صداي نامطبوعي دارد اين ناقوس. مطبوعات کاغذي مستقل از بدو تولد بازوي جامعه مدني بودهاند و همين حالا هم، با وجود کمتوجهي قابلتوجه مخاطبان بالقوهاي کهترجيح ميدهند سرهاشان را در گوشيهاي تلفن همراه و مانيتورهاي لپتاپ و کامپيوتر فرو ببرند و خبر را از جهان مجازي پيگيري کنند، هنوز بخش عمدهاي از بار جامعه مدني را همين مطبوعات به دوش ميکشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهمترين کنش رسانهاي سال نودوپنج چه بود؟ به گمان من ماجراي«گورخوابها». ماجرايي که اگر چه همچون بسياري ديگر از خبرهايي که به وجدان جامعه ايراني هجوم ميآورند، تبي بود که به سرعت برق و باد به عرق نشست، اما در همان زمان محدود، وجدان ايرانيان را با زلزله مواجه کرد. تبوتابي در جامعه افکند و تا آن حد موثر واقع شد که رئيسجمهور را هم به واکنش وا داشت. وظيفه اين اطلاعرساني را چه کساني برعهده داشتند؟ اين خبر را چه کسي کشف کرد؟ کدام ساختار رسانهاي آن را منتشر کرد و کدام رسانهها دست در دست هم دادند و پيگير آن شدند؟ مطبوعات کاغذي؛ روزنامهها. همان رسانههايي که کارشناسان ناقوس مرگشان را به صدا درآوردهاند.
هنوز هم بخش عمدهاي از وظيفه اطلاعرساني حتي در فضاي مجازي، برعهده روزنامههاي کاغذي است. بسياري از شهروندان هر صبح صفحات اول مطبوعات را در نرمافزارها و شبکههاي اجتماعي بالا و پائين ميکنند تا از نحوه چينش اين صفحات، پيغامهاي رسانهاي را دريافت کنند. اگر خبر «گورخوابها» در روزنامهها با تيترهاي خلاقانه و عکسهاي تاثيرگذار همراه نشده بود، آيا اثرگذاري آن خبر در حد بسياري از خبرهايي که شايد بالقوه اثرگذارتر هم هستند، اما خلاقانه و در ظرف رسانهاي درست، منعکس نميشوند نميماند؟ مطبوعات کاغذي مستقل، ظرف رسانهاي درستي براي اطلاعرساني هستند. ظرفي که اگر بشکند معلوم نيست چه چيزي جاي آن را خواهد گرفت.
رنگيننامههاي وابسته به نهادهاي قدرت و سرمايه که شايد با بهرهگيري از رانت قدرت يا رانت وابستگي بتوانند به حيات کاغذيشان ادامه دهند، کارکردي براي جامعه مدني نخواهند داشت. جامعه مدني نيازمند مطبوعات کاغذي مستقل است، تا در يک ظرف رسانهاي، شامل گزارش و خبر و عکس و يادداشت و تحليل، که خلاقانه در کنار يکديگر قرار گرفتهاند، اطلاعرسانياي درست و اثرگذار دريافت کند. مطالب و اخبار منفردي که سردبيري مشخصي ندارند و نحوه چينش آنها کنار يکديگر بر مبناي بخت و اقبال است، ظرف چندان مناسبي براي اثرگذاري عميق نيستند. بر اين مبنا، ناقوسِ مرگِ مطبوعات کاغذي به نوعي ميتواند ناقوس مرگ اثرگذاري عميق رسانهاي هم باشد و اين به هيچ وجه به سود جامعه مدني نيست. اگر مطبوعات يکي از ارکان دموکراسي محسوب ميشوند، صرف اطلاعرسانيشان نيست که آنها را به چنين رکني تبديل کرده است. نحوه اطلاعرسانيشان هم هست. ظرف مطبوعات را به دست خودمان نشکانيم که شکستن اين ظرف، شايد به بريدن سرانگشتان منجر شود.
نمايشگاه مطبوعات، ميتواند جايي باشد براي بازانديشي در مسئله مطبوعات کاغذي. فعالان مدني، مردم و رسانهها در چنين فضايي ميتوانند رودررو با يکديگر سخن بگويند. از کم و کيف خواستههاي هم مطلع شوند و به يک عزم مشترک براي پيشبردن جامعه مدني دست بيابند. اگر اينگونه به نمايشگاه مطبوعات نگاه کنيم، تحريم نمايشگاه از سوي چند روزنامه بخش خصوصي که داعيه اصلاحطلبي هم دارند، بيتدبيري محض است. اين رسانهها با عدم حضور در نمايشگاه، مديريت دولتي را تحريم نکردهاند، خود را از همانديشي با مخاطبانشان محروم کردهاند و اين خود نمودي از اوضاع نامطبوع مطبوعات است. مطبوعاتي که تشنه مواجهه رودررو با مخاطبانشان نيستند. روزگار غريبي است! روزگارِ نامطبوع.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۹۷۵۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وجدان بیدار در جامعه بیمار
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه هم میهن، لذا دانشجویان به علل گوناگون وارد عرصه میشوند تا وضعیت را اصلاح کنند، چون آنان خارج از ساخت رسمی و نهادهای مستقر هستند و منافع خاص هم ندارند و تعلق خاطر آنان به حقیقت بیش از دیگران است.
بر این اساس، جنبشهای دانشجویی در یک کلام وجدان بیدار جامعهای هستند که وجدان نهادهای رسمی آن به خواب رفته است. به همین علت است که پس از جوشوخروش کافی و هنگامی که دیگران را هم بیدار، و دستاورد ملموسی برای جامعه کسب کردند؛ به انجام وظیفه اصلی خود که تحصیل و پژوهش است، میپردازند.
این مهمترین کارویژه جنبش دانشجویی است که جامعه را با تحولات ضروری آن همسو کنند. چنین وضعیتی در جهان مسبوق به سابقه است. پیشتر در جریان جنبش دانشجویی ۱۹۶۸ فرانسه و نیز اعتراضات در آمریکا علیه جنگ ویتنام در همان سال که آن نبرد فرسایشی را در مسیر حل قرار داد، نمونههای برجسته این پدیده هستند.
امروز نیز جامعه آمریکا از حیث سیاسی دچار رخوت و جمود غیرقابلباوری شده است. اینکه سرنوشت سیاسی چنین جامعهای متأثر از نتیجه رقابت میان دو پیرمردی باشد که یکی از حیث مشاعر و قدرت دماغی دچار اختلال است و دیگری نیز از حیث دروغگویی و فریبکاری بیرقیب باشد و از سوی دیگر، تابویی جهنمی چون اسرائیل را در سیاست ساخته و پرداخته و پرستش کنند؛ موارد بارزی است که از بیماری سیاسی این جامعه خبر میدهد.
بهعلاوه، رسانههای سنتی این جامعه شامل رادیو و تلویزیون و نیز مطبوعات دچار چنان تصلبی در موضوع اسرائیل شدهاند که راه را بر تحولات مفید بستهاند. خوشبختانه برخلاف گذشته، شبکههای اجتماعی و اینترنت امکان محدودسازی رسانهای را بسیار کم کردهاند و به همین دلایل است که دانشجویان آمریکایی و غیرآمریکایی در مهمترین دانشگاههای آنجا اعتراضات گستردهای را آغاز کردهاند که با همراهی نسبی استادان و دیگر نخبگان جامعه نیز مواجه شدهاند.
البته، اهداف اعتراضات نیروهای فعال در جنبش اخیر، لزوماً در جزئیات با یکدیگر مشابه نیست؛ زیرا چندین هدف گوناگون آنان را در کنار یکدیگر متحد کرده است. اعتراض به پرداخت کمک به رژیم اسرائیل که وجاهت حقوق بشری هم ندارد، اعتراض به حمایت از جنایت علیه بشریت و نسلکشی، اعتراض به جنگ، اعتراض به الیگارشی حاکم دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، اعتراض به رسانههایی که نسبت به موضوع اسرائیل سوگیری شدیدی دارند و... از جمله مطالبات و موضوعاتی است که میتوان در میان طیفهای متنوع و متکثر حاضر در این اعتراضات دانشجویی، آنها را مشاهده کرد.
اما فراتر از این تمایزات و دستهبندیهای درونی، نتیجه اعتراضات در کلیت خود، معطوف به بیدار کردن وجدانهای بهخوابرفته بهویژه در ساختار حکومت است. هر حکومتی به میزانی که به این خواسته تغییرات پاسخ دهد، بهطور نسبی در مسیر درست قرار خواهد گرفت و به میزانی که خود را از تغییر محروم کند، دچار پسرفت و تصلب خواهد شد. .
متاسفانه این روزها محافل اقتدارگرای داخل کشور بهجای آنکه از این موارد درس بگیرند و اجازه ندهند که اعتراضات جامعه و دانشجویان عمیقتر شود، به شکل غلطی نتیجه میگیرند که: «پس ما خوبیم!».
مواجهه نادرست غربیها با دانشجویان و استادان و هنرمندان و نویسندگان خود واجد سویههای درسآموزی هم هست. آنان در پی پنهانکاری نیستند، گزارشها و تصاویر آن اعتراضات و اقدامات پلیس مستقیم مخابره و منتشر میشود و طبعاً اگر دادگاهی هم باشد، علنی و با مقررات کامل دادرسی است.
اگر اعتراضات دانشجویی موجود در ایالات متحده ادامه یابد، بهطور طبیعی بیش از آنکه با سرکوب نهایی و کامل روبهرو شود، با درسآموزی و موفقیت نسبی مواجه خواهد شد. جامعه سالم و متعارف جامعهای نیست که هیچ اعتراض و یا خشونتی در آن نباشد. جامعه سالم راههایی برای رسیدن به تفاهم و عبور مسالمتآمیز از اختلافات را دارد. این کار با ارجاع داوری نهایی به مردم و نیز وجود نهادهای مستقل چون نیروی مسلح و دستگاه قضایی مستقل شدنی خواهد بود و پس از هر اعتراض و حتی درگیری و بازداشتهایی، جامعه به وضعیت تعادلی و البته در یک پله بالاتر از گذشته قرار خواهد گرفت.