مستقیم به سوی مخمصه
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۲۳۸۹۴
اجتماع > اجتماعی - همشهری آنلاین:
بیشتر ما مهارتهایی را در زندگی یاد میگیریم؛ مانند توانایی برای شنا کردن. اما بسیاری هم از بچگی از آب میترسند در نتیجه هیچ وقت شنا یاد نمیگیرند
محمد از کودکی از شنا کردن میترسید. او میگوید: یک روز بچههایم را به استخر برده بودم،خودم لبه استخر نشسته بودم و به آنها و شادیشان نگاه میکردم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روی هم آب میپاشیدند و جیغ میزدند و من احساس ناامیدی و تلخی داشتم که تا سن 40 سالگی هیچ وقت شنا کردن را یاد نگرفته بودم.
شروعهای منفیپرسشي که محمد از خودش داشت این بود که چطور این همه سال این مهارتهای پایهای را یاد نگرفته است؟ این پرسشي او را به کودکیاش بر میگرداند.
والدین او هم شنا کردن بلد نبودند و با صدای بلند، تنفرشان را از شنا کردن اعلام میکردند. محمد اولین بار با مدرسه به اردویی رفت که کنار دریاچهای بود و بچهها در آن شنا میکردند، اما او عقاید منفی از پیش تعیین شدهای در این باره داشت.
همکلاسیهای او به راحتی با شرایط کنار آمده بودند و به آن عادت داشتند اما این موقعیت برای او ناآشنا بود. وقتی دوستانش داشتند شنا میکردند او ترجیح داد کنار دریاچه نشسته و ماست و چیپس بخورد و آنها را تماشا کند، چرا که می ترسید پایش به آب رسیده و غرق شود.
او به جای ریسک کردن و شکست خوردن؛ شروع كرد به وحشت کردن، برای همیشه شنا را کنار گذاشتن در ذهنش حک کرد و بهانههای استادانهای را برای دوری کردن از آن سرهم كرد.
او حالا که این همه سال گذشته از این که براي غلبه بر اين ترس قديمي از دیگران کمک بگیرد خجالت میکشد. از خودش میپرسد که چرا هیچ وقت بر این ترس پیروز نشد؟
میگوید همیشه وقتی دوستان یا خانوادهام برای شنا، کوهنوردي یا هر فعالیت دیگری که برایم به نوعی تداعی کننده خطر بود میرفتند خودم را کنار میکشیدم.
این موضوع یکی از مشکلات خیلی از بزرگسالان است و معمولا انجام ندادن این کارها به چیزی که در کودکیشان شنیدهاند بر میگردد.
چک کردن هویتمحمد میگوید که واضح است داستانهای پدر و مادرم از سرما، غرق شدن در آب و معلمان سختگیری که بچهها را به درون مخمصه هل میدادند به صورت محکمی در ناخودآگاه من جاسازی شده بود.
اگر کسی از آب میترسد، بعدها این موضوع میتواند بخشی از هویت او شود. این افراد ممکن است شنا کردن را هيچوقت یاد نگیرند یا کودکانشان را برای شنا نبرند.
آنها ممکن است تعطیلاتی که کنار ساحل است را رد کنند یا مثل محمد فقط کنار آب نشسته و به آن نگاه کنند. اما همه این چیزها قابل تغییر است. چند گام کوتاه بردارید. ابتدا یک لباس شنا بخرید و به خاطر آن به خودتان تبریک بگویید. بعد به گام بعدی بروید.
محمد هم با خریدن لباس شنا شروع کرد، و بدون توجه به سن و سالش در کلاسهای آموزش شنا ثبت نام کرد. او در همان جلسه اول توانست روی آب ماندن و همین طور به شكل استثنايي شنای پروانه را هم یاد گرفت.
توانست در آب پدال بزند. او بعد به جاهای عمیق و عمیقتر استخر رفت تا جايي كه آب به گردنش میرسید. فکر کرد آنقدر هم سخت نبوده است.
حالا احساس بهتری دارد و با انجام این کار فهمید که چه کارهای دیگری میتواند انجام دهد. بنابراین توانست سرش را هم زیر آب فرو کند و این آخرین درسی بود که یاد گرفت و توانست بدون کمک عرض استخر را شنا کند.
محمد میگوید: روی چیزهایی که به دست آورده بودم حساب کردم و فهمیدم که در یک ساعت و نیم از بسیاری ترسهایم عبور کردم: غرق شدن، امتحان چیزی تازه و دیده شدن در یک استخر با لباس شنا. این موضوع یک احساس آزادی به من میداد.
رویاهای ماجراجوییمحمد نه تنها به شنا کردن ادامه داد، بلکه تصمیم گرفت که چیز دیگری که برایش چالش بود را هم امتحان کند. او تصمیم گرفت که اسکی کردن را هم یاد بگیرد.
از ارتفاع و سقوط کردن میترسید. میبایست با ترسهای مرتبط با آن روبرو میشد و به آنها حمله میکرد، ترسهایی مثل ارتفاع و افتادن. لازم بود كه از نگاه کردن به مسایل به بدترین شکل پرهیز میکرد.
ما با دنبال کردن مدارک و شواهدی که دلایلمان را برای اجتناب از یک فعالیت توجیه میکند ترسهایمان را تغذیه میکنیم.
اگر شما از ارتفاع میترسید میتوانید مطالبی درباره حوادث کوهنوردی بخوانید و به آنها مثل شواهدی نگاه کنید که باید از آنها به عنوان چیزهای آسیبزننده دوری کنید.
علاوه بر آن، میفهمید که حوادث بیشتر در خانه اتفاق میافتد. صدایی درون شما میگوید که این کار را نکنید و این صدا از ترس والدین و اطرافیان در کودکی برای امنیت شما آمده است.
محمد هم به این موضوع باور داشت و میدانست که قدری از این ترس هم به خاطر کمبود اعتماد به نفسش بود.
اما باید به خاطر داشت که با تلاش نکردن و امتحان نکردن چیزی، نمی توانید در آن شکست بخورید و اگر هم شکست خوردید دلیل بر بیکفایتی شما نیست.
زمان عملصداي درونیتان را خاموش کنید و سه چیز انجام دهید. اول باید واقع بین باشید که مسالهای نیست اگر خودم را مضحکه کنم؛ زیرا خوب بودن در هر چیزی به تمرین نیاز دارد.
دوم اینکه نیاز دارید لبخند بزنید زیرا فرآیند انجام دادن مثبت چیزی نیاز به اظهار کردن و گفتن به همه دارد. سوم اینکه باید صدای ناله و شکایت را به سادگی با گرفتن وظایف در دستتان و شیرجه زدن در آن خاموش کنید.
وقتی که شما آن صدا را خفه میکنید باید به خصوص درباره شروع دوباره کاری فکر کنید.
منبع:همشهري تندرستي
در همین زمینه: ترس؟ خوردنیه؟ کلاغی که از ارتفاع می ترسید! غلبه بر ترس از هواپیما آشنایی با اختلال ترس از دست دادن (FoMo) عجیبترین فوبیاهای جهان را بشناسید از صندلی ترس بیا پایین! انسان ترس را بو میکشد وقتی ترس فلنگ را میبندد چرا خطر پذیری؟منبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۲۳۸۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کاهش استرس با قلیان جنبه تلقینی دارد
یک رواشناس اجتماعی گفت: قلیان به صورت ذاتی و مستقیم هیچ تأثیری بر آرامش و کاهش اضطراب ندارد و جنبه تلقینی دارد.
به گزارش ایسنا، علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس و روانشناس اجتماعی در گفت و گو با خبرنگار برنا درباره تأثیر استعمال قلیان بر کاهش استرس اظهار داشت: قلیان به عنوان یکی از مواد دخانی از نظر علمی ثابت شده که به صورت ذاتی و مستقیم هیچ تأثیری بر آرامش و کاهش اضطراب ندارد و جنبه تلقینی دارد.
وی ادامه داد: تماس سنسورهای لب با دهانی قلیان باعث تحریک سیناپس های مغزی می شود که به صورت موقت و غیر مستقیم بر کاهش اضطراب تاثیر می گذارد، بنابراین اثر مستقیم، مستقل و شناخته شده بین مصرف قلیان و کاهش اضطراب وجود ندارد مگر اینکه به صورت عادت و اعتیاد برای کوتاه مدت مغز را از هجمه های ذهنی دور می کند و پس از مدتی بازمی گردد.
این روانشناس اجتماعی درباره دلیل رواج قلیان در ایران گفت: به نظر من به دلیل صنعت و کسب درآمد، قلیان در ایران رواج پیدا کرده است. قلیان حدود ۲۵ سال پیش در ایران به معنای مدرن کنونی وجود نداشته و نوعی ساز و کار بوده که بیشتر توسط افراد مسن مورد استفاده بوده است.
شریفی یزدی بیان کرد: متأسفانه کم کاری وزارت بهداشت در جلوگیری از رواج قلیان و تبلیغات غلطی که در بحث قلیان مطرح است، مثل اینکه دود قلیان از آب است و ضرری ندارد، صورت گرفته، منجر به ورود قلیان در رستوران ها، کافی شاپ ها، قهوه خانه ها و راه افتادن پیک موتوری قلیان شد و دلیل اصلی آن درآمدی است که اشخاصی که در این حوزه فعالیت می کنند.
این روانشناس اجتماعی اظهار کرد: هر قلیان به اندازه ۸۰ تا ۱۱۰ نخ سیگاربرای فرد ضرر دارد، هر نخ سیگار بین ۷ تا ۹ دقیقه عمر انسان را کم می کند، اگر یک فرد یک قلیان بکشد انگار ۵ پاکت سیگار کشیده و حدود ۷۰۰ دقیقه از عمرش کاهش پیدا کرده است.
وی افزود: یکی از سونامی ها در این حوزه سرطان های ریه، حنجره و دهان است که بخش عمده دلیل ابتلا به این بیماری ها قلیان است. امروز قلیان در بین جوانان به عنوان یک تفریح یاد می شود.
انتهای پیام