بی تفاوتی برادر شهیدم نسبت به امور مادی/ کبوتری که مایه تسکین پدرم شد
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۴۰۳۱۷
پدرم بعد از شهادت برادرم، بی قراری می کرد؛ تا اینکه در عالم رؤیا می بیند که کبوتری از پنجره به داخل اتاق پر می کشد و کنار عکس محمدتقی می نشیند. در همین لحظه محمدتقی با صندوقچه ای وارد اتاق می شود و تحفه ای به پدرم می دهد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سکینه کاوه خواهر شهید محمدتقی کاوه از شهدای شهر سریش آباد از توابع شهرستان قروه در گفت و گو با خبرنگار پیشمرگ روح الله گفت: روز ولادت محمد تقی به دلیل نبود امکانات بهداشتی و درمانی، دست برادرم حین زایمان معیوب می شود و همین مشکل باعث ناراحتی مادرم می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مادرم بعدها تعریف می کرد: «آن روزها به دلیل کمبودها و کاستی هایی که باعث و بانی اش رژیم پهلوی بود، بسیاری از کودکان هنگام تولد و یا چند روز بعد از تولد از دنیا می رفتند. من هم زمانی که متوجه عیبی که در دست محمد تقی وجود داشت شدم، قلبم شکست و پیش خودم فکر کردم که این فرزند من هم از دنیا خواهد رفت. محمد تقی اصلاً نمی توانست دستش را تکان دهد، من هم که نا امید شده بودم، ملحفه ای روی بچه کشیدم و خودم هم شروع کردم به گریه کردن. هنگام غروب آفتاب بود که متوجه شدم محمد تقی دستش را در دهانش فرو کرده و انگشتان دستش را می مکد. محمد تقی را در آغوش گرفتم و از ناامیدی که بر من غالب شده بود توبه کردم».
من بعد از محمد تقی به دنیا آمده بودم و به همین خاطر ارتباط خوبی با هم داشتیم. محمد تقی تازه در مدرسه روستا ثبت نام کرده بود و هر وقت که به خانه می آمد از اتفاقات مدرسه برایم تعریف می کرد. محمد تقی می گفت: یک روز دستت را می گیرم و تو را با خودم به مدرسه می برم.
روز 23 بهمن ماه سال 1357 بود که مردم انقلابی سریش آباد برای اعلام بیعت با انقلاب اسلامی به شهرستان قروه رفتند تا در تجمع مردم انقلابی شهرستان قروه شرکت کنند. همان روز مردم انقلابی شهرستان قروه توسط مزدوران رژیم پهلوی به گلوله بسته می شوند و تعدادی هم به شهادت می رسند. محمدتقی هم در این راهپیمایی حضور داشت. علی رغم اینکه چند ساعتی از بازگشت مردم سریش آباد به خانه هایشان سپری می شد، اما خبری از محمد تقی نبود. پدرم برای به دست آوردن خبری از محمدتقی روانه قروه شد و بعد از چند ساعت همراه محمد تقی به خانه بازگشت. محمد تقی به اتفاق جوانان و نوجوانان زیادی در گوشه ای کمین کرده بودند که اجازه ندهند مزدوران رژیم پهلوی که مردم بی گناه را به رگبار گلوله بسته بودند از محل متواری شوند. این اولین مرحله ورود محمد تقی به کارزار انقلاب اسلامی بود.
بعد از آغاز جنگ تحمیلی و اعزام رزمندگان سپاه اسلام به جبهه های حق علیه باطل، محمد تقی هم داوطلب اعزام به جبهه می شود. اما به خاطر سن و سال کم از رفتن به جبهه باز می ماند و به همین خاطر شروع می کند به گریه و زاری. اما مسئولین اجازه نمی دهند که محمد تقی به جبهه اعزام شود.
ما در خانه نشسته بودیم که محمد تقی به خانه آمد و شروع کرد به گریه کردن. مادرم که می دانست جریان از چه قرار است، شروع کرد به حرف زدن با محمد تقی. اما حرف محمدتقی یکی بود و آن هم اینکه باید حتماً به جبهه اعزام شود. اما پدرم که خودش در جبهه حضور داشت به مادرم گفته بود، به هیچ وجه رضایت ندهد که محمدتقی به جبهه اعزام شود.
محمد تقی بعد از اینکه از اعلام رضایت مادرم جهت اعزام به جبهه ناامید می شود، نزد پسر خاله امان می رود و از ایشان می خواهد تا رضایت نامه اعزام به جبهه اش را امضا کند. در نهایت محمد تقی بعد از سختی های فراوان عازم جبهه می شود.
محمدتقی در مجموع 18 بار به جبهه اعزام شد و هر بار که به جبهه می رفت نزدیک به دو و یا سه ماه در منطقه می ماند. آن روزها من تازه به خانه بخت رفته بودم و هر بار که محمد تقی از جبهه باز می گشت حتماً به دیدار من و خواهر بزرگترم می آمد و می گفت که دیدار با خواهر، پیروی از سیره امام حسین (ع) است که نسبت به خواهرش حضرت زینب (س) انجام می داد.
برادرم نسبت به امور مادی بسیار بی تفاوت بود و گاهی وقت چند ماهی حقوقش را دریافت نمی کرد؛ یک بار که پدرم برای دریافت حقوق برادرم به بانک مراجعه کرده بود، متوجه شده بود محمدتقی شش ماه تمام یک ریال هم از حقوق واریزی اش برداشت نکرده است.
زمستان سال 1365 بود که محمدتقی برای خداحافظی به خانه ما آمد. چهره اش نورانی شده بود و من یقین داشتم که این بار آخری است که برادرم را می بینم. هرچه التماسش کردم که به جبهه نرود، قبول نکرد و گفت: عملیات بزرگی در پیش داریم و باید سریع خودش را به جبهه جنوب برساند.
برادرم در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه به شدت مجروح می شود و به همین خاطر به بیمارستان شیراز منتقل می شود و بعد از 15 روز ( روز ششم بهمن ماه سال 1365) نیز به شهادت می رسد. در طول مدتی که محمد تقی در بیمارستان حضور داشت، ما از ایشان هیچ اطلاعی نداشتیم و بعد از شهادت برادرم به ما خبر دادند که ایشان به شهادت رسیده است.
روز تشییع جنازه مردم زیادی به استقبال براردم آمده بودند. برادرم را به طرف گلزار شهدای شهر سریش آباد منتقل کردیم و پیکر پاک و مطهرش را در کنار همرزمان شهیدش به خاک سپردیم. زمان خاک سپاری هر کاری کردم نتوانستم نزدیک شوم و چهره برادر شهیدم را ببینم.
پدرم بعد از شهادت برادرم، به دلیل محبت بیش از حد پدر ـ فرزندی دچار ناراحتی شد و بعضاً مادرم را به جهت دادن رضایت نامه سرزنش می کرد؛ تا اینکه در یکی از لیالی ماه مبارک رمضان، در عالم رؤیا خواب می بیند که کبوتری از پنجره به داخل اتاق پر می کشد و کنار عکس محمدتقی می نشیند. در همین لحظه محمدتقی با صندوقچه ای وارد اتاق می شود و تحفه ای به پدرم می دهد و می گوید: «این هدایا را برای شما آورده ام، شما هم کمتر مادرم را سرزنش کنید؛ چرا که من به میل و اصرار خودم به رفتم و هدفم شهادت بود و امیدوارم همانگونه که خداوند شهادت را نصیب من کرد، به شما نیز صبر عنایت فرماید».
شهید محمدتقی کاوه
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۴۰۳۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این سبزی ضد سرطانی متخصص تسکین عفونت های تنفسی
مینا کاویانی، با اشاره به مواد مغذی موجود در شلغم، گفت: شلغم در دسته سبزیهای بسیار کمکالری قرار دارد و هر ۱۰۰ گرم آن حدود ۲۸ کیلوکالری انرژی دارد. همچنین منبع خوبی از فیبر غذایی است (حدود ۸/۱ گرم در هر ۱۰۰ گرم) و در بهبود عملکرد دستگاه گوارش مؤثر است.
به گزارش سرگرمی روز، مسئول آموزش همگانی انستیتو تغذیه، ویتامین C را از دیگر مواد مغذی موجود در شلغم نام برد که جزو ویتامینهای محلول در آب است و با خاصیت آنتیاکسیدانی نقش مهمی در از بین بردن عوامل زمینهساز بیماریهایی مانند سرطان دارد. این ویتامین ضمن کاهش التهاب، باعث تقویت ایمنی بدن نیز میشود.
به گفته کاویانی، هر ۱۰۰ گرم شلغم حدود ۲۱ میلیگرم ویتامین C دارد که میتواند تقریباً یک سوم نیاز روزانه بدن فرد را تأمین کند.
وی خاطرنشان کرد: شلغم فاقد هرگونه چربی مضر مانند کلسترول و اسیدهای چرب ترانس است و همچنین مقداری ویتامینهای گروه B مانند اسید فولیک را دارا است.
کاویانی با اشاره به مواد معدنی موجود در این سبزی گفت: شلغم حاوی مواد معدنی مانند کلسیم، پتاسیم و سدیم و منیزیوم است. در هر ۱۰۰ گرم از این سبزی ریشهای ۳۰ میلیگرم کلسیم و ۱۹۱ میلیگرم پتاسیم وجود دارد که میتواند بخشی از نیازهای روزانه افراد را تأمین کند.
مسئول آموزش همگانی انستیتو تغذیه همچنین شلغم را دارای ترکیبات شیمیایی عنوان کرد که دارای خاصیت ضدالتهابی و ضد میکروبی است و رشد باکتریها را مهار میکند و به همین دلیل است که از دیرباز در فصل زمستان و ماههای سرد سال از شلغم پخته به منظور تسکین علائم عفونتهای تنفسی، سرماخوردگی، سینوزیت (التهاب در حفرههای سینوسی اطراف بینی)، بهبود سرفه و گرفتگی صدا استفاده میشده است.
کاویانی خاطرنشان کرد: برگهای سبز شلغم نیز از ارزش غذایی زیادی برخوردار هستند. به این معنی که برگهای سبز شلغم سرشار از ویتامینهای K،C، اسید فولیک و بتاکاروتن (پیش ساز ویتامین A) هستند.
به گفته وی، ریشه و برگهای سبز شلغم حاوی مقدار کمی اسید اگزالیک هستند (۲۱/۰ گرم در هر ۱۰۰ گرم) که این ماده طبیعی در بعضی سبزیهای متعلق به خانواده براسیکا (کلمیان) یافت میشود.
کاویانی با اشاره به اینکه اسیداگزالیک قابلیت تبدیلشدن به بلور و ایجاد سنگهای کلیه و مجاری ادراری را دارد، تاکید کرد: افراد دارای کلیه سنگساز باید با احتیاط بیشتری شلغم را مصرف کنند. به این افراد توصیه میشود همراه با مصرف این سبزیها مقدار کافی آب سالم بنوشند تا با افزایش حجم طبیعی ادرار سبب کاهش خطر ابتلاء به سنگ کلیه شود.
کانال عصر ایران در تلگرام