افول قدرت آمريکا با حذف دلار از مبادلات نزديکتر شد/انجام مبادلات نفت با يوان توسط چين
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۴۹۳۴۷
خبرگزاري آريا - چين در تلاش است طي سالهاي آينده با ايجاد يک شاخص نفتي به يوآن، تسلط دلار در مبادلات نفتي را کاهش دهد، تسلطي که به آمريکا قدرت اقتصادي و استراتژيکي داده و به نظر ميرسد در آينده کمتر و کمتر شود.
به گزارش گروه اقتصاد بينالملل فارس به نقل از ديجيتال ژورنال، چين استفاده از دلار امريکا براي مبادلات نفت را مورد انتقاد قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در نتيجه، دلار آمريکا براي قيمتگذاري و مبادلات نفت مورد استفاده قرار گرفت و تقاضاي زيادي براي اين ارز وجود داشت که به آمريکا قدرت اقتصادي و استراتژيکي زيادي داد.
بر اساس گزارشها، چين در حال ايجاد يک بازار فروش آتي با ارز خود يعني يوآن است و همچنين در ماههاي آتي يک شاخص نفتي با يوآن معرفي خواهد کرد؛ اقدامي که به کاهش تسلط دلار آمريکا در مبادلات نفتي کمک خواهد کرد.
«رنمينبي» پول رايج در چين و يوآن، واحد پولي اين کشور است اما برخي اوقات به جاي يکديگر استفاده ميشوند. رابطه اين دو همانند استرلينگ و پوند در انگليس است.
با ايجاد يک بازار فروش آتي به يوآن، تقاضا براي ارز چيني افزايش مييابد و اين پول احتمالا بسيار خوب در اقتصاد اين کشور به چرخش درمي آيد. به علت تسلط دلار، آمريکا مي تواند پول را با نرخ پايين استقراض کند زيرا تقاضاي زيادي براي اين ارز وجود دارد.
اغلب دلارهاي نفتي که به اقتصاد آمريکا بازميگردد، رشد اقتصادي ايجاد ميکند. دلار آمريکا همچنين براي بسياري از سرمايهگذاران در جهان به منبع امن سرمايهگذاري تبديل شده است.
در ماه مارس سال جاري، چين روزانه 9.17 ميليون بشکه نفت وارد کرده و رکود پيشين خود برابر با 8.57 ميليون بشکه در روز را شکسته است. اين رقم از ميزان واردات آمريکا براي ماه مارس و همچنين در سال بيشتر است و چين را به نخستين واردکننده نفت در جهان تبديل کرده است. با توجه به اين رکورد، تعيين قيمت نفت با يوآن معناي بيشتري پيدا ميکند.
چين در نظر دارد تا قرارداهاي فروش آتي نفت را در بورس بينالمللي انرژي شانگهاي منعقد کند. هرچند پکن بايد کشورهاي مهمي نظير عربستان و روسيه را متقاعد کند تا در اين تبادل شرکت کنند در غير اينصورت بازار به اندازه کافي بزرگ نخواهد شد و نقدينگي نخواهد داشت که تفاوتي ايجاد و سرمايهگذاران را جذب کند.
پيش از اين هم مبادلاتي به يوآن وجود داشته به ويژه با ايران که فروش نفت به يوآن را براي پيشگيري از تحريم وزارت خزانهداري آمريکا قبول کرده بود. روسيه نيز به علت تحريم هاي آمريکا، با برخي از مبادلات به يوآن موافقت کرده بود. ونزوئلا نيز قيمتگذاري نفت را با يوآن آغاز کرده است.
برخي معتقدند که موفقيت پروژه شاخص نفتي چين به متقاعد کردن کشوري نظير عربستان براي انجام مبادلات به يوآن بستگي دارد.
کارل وينبرگ، اقتصاددان گفت: «من معتقد هستم که قيمتگذاري نفت به يوآن نزديک است و به محض اينکه عربستان بپذيرد، بقيه بازار نفت با آنها همراه ميشود... درصورتي که عربستان اين کار را انجام دهد، ممکن است با خشم امريکا مواجه شود، اما اگر اين کار را انجام ندهد، بازار چين را از دست ميدهد.»
ازطرفي نقش «ارز رمزپايه» در کاهش دلار ممکن است چشمگير شود. کرملين اعلام کرده است که يک روبل رمزپايه دولتي ايجاد خواهد کرد.
پايگاه اويل پرايس نوشته است: «کرملين اعلام کرد يک روبل رمزپايه دولتي با پشتوانه طلا ايجاد خواهد کرد. هدف از ايجاد اين سکه تبادل آزاد ميان روبل رمز پايه و روبل و کاهش وابستگي به ارز خارجي است.»
در عين حال، شرکت مالي کويت به شوراي همکاري خليج فارس پيشنهاد داد که مبادلات نفتي با بيتکوين انجام شود.
همچنين تنش ميان قطر و عربستان ممکن است تجارت با يوان را شامل شود. در دو سال گذشته، قطر بيش از 86 ميليارد دلار مبادلات به يوآن با چين انجام داده است. همچنين قطر با ايران در يک ميدان گازي بزرگ شريک است که ميتواند به توسعه قراردادهاي تجاري دو کشور منجر شود.
جيمز ريچاردز، اقتصاددان توضيح ميدهد که چين و روسيه به ذخيره کردن فلزهاي گران بها تمايل دارند: «چين براي مقابله با تسلط دلاري امريکا طلا ميخرد. اگر تورم دلاري ايجاد شود، ذخاير دلاري چين ارزش خود را از دست ميدهد اما قيمت دلاري طلاهايش افزايش مييابد. انگيزه روسيه ژئوپلتيکي است. طلا اسلحه قرن 21 براي جنگ مالي است. آمريکا سيستم پرداخت دلاري را کنترل ميکند و با کمک همپيمانان اروپايي ميتواند دشمنان را از سوئيفت بيرون کند. طلا در برابر چنين حملهاي، نوعي مصونيت است. طلاي فيزيکي نميتواند هک ، پاک يا مسدود شود. انتقال طلا راه ساده اي براي روسيه در تسويه حساب بدون دخالت امريکاست. »
در حال حاضر، کنار گذاشتن دلار به تدريج در حال انجام است اما به نظر ميرسد که در آينده دلار کمتر و کمتر در مرکز توجه باشد و اين امر قدرت آمريکا را در مبادلات جهاني تضعيف خواهد کرد.
انتهاي پيام/
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۴۹۳۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۰ پیام یک خیزش
گسترش دامنه و وسعت تظاهرات غیرتمندانه دانشجویان آمریکایی و اروپایی علیه موجودیت رژیم اشغالگر صهیونیستی و جنایات بیحد و حصر این رژیم نامشروع در نوار غزه، نقش بسزایی در خلق و استمرار موازنهای جدید براساس قدرت آگاهسازی جهانی ایفا کرده است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، محمد مهدی ایمانیپور در یادداشتی نوشت: این جنبش بهلحاظ ماهوی و عملیاتی دارای 10 پیام آشکار برای افکار عمومی دنیاست:
1- نسل جدید و دانشجویان آمریکایی ـــ اروپایی، روایتسازی غرب و رژیم صهیونیستی در قبال جنگ غزه را صراحتا پس زده و بهجای القائات دروغین، روی واقعیات متمرکز شدهاند.
2- وسعت خیزش دانشجویی کنونی در غرب حتی نسبت به زمان جنگ ویتنام بیشتر و متعاقبا، قدرت تأثیرگذاری جهانی آن نیز گستردهتر است.
3- کلیت تن دادن مقامات دانشگاه کلمبیا به رایزنی با دانشجویان معترض، آن هم پس از تهدید و قرار دادن ضربالاجل برای پایان اعتراضات ضد صهیونیستی، بیانگر قدرت جدیدی است که جنبشهای دانشجویی ضد سلطه و ظلم در آمریکا پیدا کردهاند.
4- حمایت دو حزبی دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا و حتی احزاب پرادعای اروپایی از سرکوب اعتراضات دانشجویی، بیانگر تشدید شکاف دولتها و ملتهای غربی در جریان جنگ غزه و ترمیم ناپذیر بودن این فاصله است.
5- قبلا کنترل فضاهای ضد صهیونیستی در دانشگاههای غربی از طریق شاخههای جوانان و دانشجویی احزاب سنتی و جدید در آمریکا و اروپا صورت میگرفت. وقایع اخیر نشان میدهد این احزاب و لابیهای صهیونیستی مسلط بر آنها، قدرت قبلی خود را از دست دادهاند.
6- اکثر رسانههای آمریکایی واروپایی روایتگری واحدی ازاعتراضهای ضدصهیونیستی دردانشگاهها داشته و در صدد سادهسازی و طبیعی جلوه دادن برخورد وحشیانه پلیس با دانشجویان برآمدهاند. شیوه انعکاس رسانهای اعتراضات ضد صهیونیستی در غرب، عدم استقلال حرفهای و اخلاقی آنها را به اثبات میرساند.
7- اعتراضات ضدصهیونیستی اخیر رانمیتوان به مثابه پدیدهای دربطن یک بسترزمانی خاص موردتفسیر قرارداد. این اعتراضها خود در زمان حال و آینده، بسترسازخواهد بود.
8- امتناع آشکار مقامات غربی از اقناع دانشجویان و معترضان جنگ غزه طی ماههای اخیر و نوع مواجهه آنها با دانشجویان غیرتمند دربرهه کنونی، بیانگر آن است که قدرت اقناعی برخلاف قدرت تنبیهی،اساسا موضوعیتی درساختارحکمرانیغرب ندارد.
9- آمریکا و اتحادیه اروپا طی سالهای اخیر سرمایهگذاری بسیار کلانی در حوزه دیپلماسی عمومی کرده و سعی در دستکاری افکار عمومی دنیا براساس الگووارههای تصنعی و مذموم داشتهاند. شکلگیری اعتراضهای داخلی آگاهانه و گسترده دانشجویی در غرب(آن هم با چاشنی محکومیت صهیونیستها) بسیاری از سرمایهگذاریهای غرب در حوزه دیپلماسی عمومی را نیز در دیگر کشورهای دنیا بر باد خواهد داد.
10- آگاهی دانشجویان آمریکایی ـــ اروپایی نسبت به ظلم مستمری که به فلسطینیان درطول تاریخ رفتهاست، باردیگراهمیت فزاینده مقوله جهاد تبیین را در قبال وقایع گذشته، حال و آینده در جهان مشخص میسازد. پدیده کنونی نشان میدهد آگاهی ملتها و جوانان در سراسر دنیا، حتی نسبت به وقایعی که فرسنگها دورتر از کشورشان رخ میدهد، چه نقش عظیمی در خیزش آنها علیه ظلم و ستم حکمرانانشان خواهد داشت.
منبع: جام جم
انتهای پیام/