Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران اکونومیست»
2024-04-28@20:03:32 GMT

«مسترغذا» کیست

تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۸۱۱۴۰

«مسترغذا» کیست

ایران اکونومیست - به کاری فکر کنید که در آن موظف باشید صرفا غذا بخورید. غذا بخورید و به دانه دانه موادغذایی که توی دهانتان می چرخانید و مزه هایشان فکرکنید. چون باید آن را برای مخاطبانتان شرح دهید تا آن را به رستوران موردنظر دعوت یا از آمدن به آن جا منصرف کنید. «علی اشجع» از حدود ۱۰ سال پیش که عکس غذاها و رستوران هایش را می گذاشت تصمیم گرفت یک تستر حرفه ای شود و طعم دقیق و درست غذاهایی که می خورد را با مخاطبانش در شبکه های اجتماعی شریک شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای همین تبدیل به «مستر غذا» شد. آقای مسترغذا کارش این است که وعده های غذاییش را توی رستوران ها بگذارند و ببیند آیا چیز درخوری ارائه می دهند که به مخاطبانش معرفی کند یا نه؟! به خصوص برای زوج های جوانی که از دغدغه هایشان پیدا کردن یک کافه و رستوران جذاب برای سپری کردن دوران نامزدی هستند. سراغ آقای اشجع رفتیم تا سر از کارش در بیاوریم. مستر غذایی که فوق لیسانس معماری دارد و به گفته خودش در تلاش است که از رستوران های خوب حمایت کند.

چی شد سر از این کار درآوردید و تصمیم گرفتید تستر غذا و رستوران شوید؟

در سال ۸۷ به خاطر مسافرتهایی که داشتم فهمیدم بسیاری از دانشجویان و حتی خود مردم با غذاهای شهرشان آشنایی ندارند. من عکس می انداختم و در شبکه های اجتماعی می‌گذاشتم و دیدم خیلی بازدید کننده دارد و حتی عده زیادی کامنت‌های مثبت می‌گذارند. این کار را هم خیلی دوست داشتم. خیلی‌ها فکر می‌کنند اینکه هر روز یک رستوران می‌رویم خیلی جذاب است اما به مرور این کار خسته کننده می‌شود و فقط به خاطر علاقه‌ای که به این کار داریم انجامش می‌دهیم.

کار به کجا رسید که مسترغذا شدید؟

این کار انقدر گرفت که هرکدوم از دوستانم هرجا که می‌رفتند از من مشاوره می‌خواستند که کجا غذا بخورند و من راهنمایی‌شان می‌کردم. از بچگی هم به من می‌گفتند «علی آدرس» چون همه جاها را پیاده می‌رفتم. بعد از آن هرکس آدرس غذا و رستوران می‌خواست و به این کار علاقه‌مند شدم و به خاطر شغل پدرم همه شهرها را می‌رفتم این اسم به «مسترغذا»‌تبدیل شد. از آن به بعد هرجا که غذا می‌خوردیم و خوشمان می‌آمد معرفی می‌کردیم.

بازخوردهای مردم نسبت به این کار شما چه بود؟

بازخوردها خیلی مثبت بود. البته عده‌ای هم می‌آمدند و مسخره می‌کردند.

کار شما تبلیغات است؟

ما تبلیغ نمی‌کنیم ما معرفی می‌کنیم.

پس هدف از کار شما چیست؟

هدف ما این بود که مردم را تشویق به خوردن غذای خوب بیرون کنیم. چون نیاز است و اگر یک رستوران تعطیل شود خیلی از آدم‌ها بیکار می‌شوند. ما فقط صندوقدار را می‌بینیم. اما کلی آدم دارند از یک رستوران نان می‌خورند. اما می‌خواستیم غذاهای خوب را بشناسند و بخورند.

شما چند نفر هستید؟

یکی از دوستانمان کار عکاسی را انجام می‌دهد. یکی دیگر از دوستان کار ارتباط و هماهنگی با شهرستان‌ها را انجام می‌دهد. البته خیلی از رستوران‌ها ما را قبول نمی‌کنند چون فکر می‌کردند ممکن است می‌خواهیم بدشان را بگوییم.

رستوران‌های مطرح شما را می‌شناسند؟

بله تقریبا سرآشپزهای مطرح و رستوران‌های خوب ما را می‌شناسند. بعد سعی می کنند غذاهای بهتری برایمان بیاورند به اصطلاح VIP برایمان غذا بکشند.

بیشتر چه نوع رستوران‌ها و غذاهایی را معرفی می‌کنید؟

تلاشمان این است که بیشتر غذاهای محلی که مردم کمتر می‌شناسند را معرفی کنیم. همچنین رستوران‌های خوبی که تازه کار هستند و نیاز دارند که کارشان بگیرد یا اینکه محل رستوران جوری ست که پاخورش خوب نیست اما غذای بسیار خوبی ارائه می‌دهد. رستوران‌هایی که معماری و دکور خوبی داشته باشند و سعی می‌کنیم خودمان را جای مردم بگذاریم.

درآمدشما از این کار چگونه است؟

ما تازه داریم به درآمد می‌رسیم. پیش از این اینطور نبود. یکسری به ما می‌گفتند چقدر کارتان مزخرف است. روزی ۴۰۰تا ۵۰۰ هزارتومان فقط می‌خورید. چون ما خودمان پول غذاهایمان را پرداخت می‌کنیم.

پس تا الان چطور درآمد داشتید؟

درآمد من کار معماری ست و از درآمد کاری معماری این کار را انجام می‌دهم و همانطور که عرض کردم تازه به درآمد رسیدیم؟ یعنی کار به جایی رسیده‌است که خود رستوران‌ها درشهرهای مختلف ما را دعوت می‌کنند. به خصوص رستوران‌های شهرهای مختلف خیلی دوست دارند ما برویم و غذایشان را بخوریم و نظرمان را بگوییم و برخی هم به ما لطف داشتند و هدیه‌هایی داده‌اند.

از رستوران‌ها بد هم گفته‌اید؟

بله برخی مخاطب‌ها گفتند غذای فلان رستوران بعد است. ما هم سرزده رفتیم آنجا و درباره‌اش نوشتیم که در برخی موارد حتی خواسته‌اند از ما شکایت کنند.

ابلهانه‌ترین قیمت غذایی که دیده‌اید چه و کجا بوده؟

جوجه سیخی ۶۰هزارتومان در جاده چالوس. وقتی پرسیدم گفت خب بالاخره اینجا به خاطره مسافرهایی که می‌آید این قیمت را گذاشتیم. تا خرده می‌گیری هم سریع می‌گوید اجاره‌هایمان بالاست اما چون کسی به آنها نظارت نمی‌کند قیمت‌ها را همینطور الکی می‌زنند.

گران‌ترین غذایی که خوردید چه بود؟ ارزش داشت؟

استیک در یک رستوران حوالی خیابان جردن که ۸۰هزارتومان بود و داشت پول مکان و جایش را می‌گرفت. چون موسیقی زنده داشت و دکوراسیون طوری بود که ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون برایش هزینه شده بود.

تا به حال جایی را معرفی کرده اید که حسابی کارش بگیرد و شلوغ شود؟

بله جایی در شاهرود رفتیم که هنگام عکس گرفتن طرف خیلی راغب نبود. اما بعد از آنکه گرفتیم و معرفی کردیم. زنگ زد و گفت چند رستوران دیگر هم از شما تقاضا دارند که بیایید و غذایشان بخورید. آنقدر سرشان شلوغ شد که گفتند بردارید چون از عهده این همه مشتری بر نمی آییم و حتی نان فانتزی بیشتر از این به ما نان نمی دهد.

چطور جاهایی بیشتر به دلتان می نشیند؟ و بیشتر دوست دارید که معرفی کنید؟

چون اصالت جنوبی دارم به مردم جنوب را خیلی دوست دارم. شمال بودیم که جایی را دیدیم که نوشته بود فلافل آبادان. همه طرح هایش برزیل بود. پیراهن برزیل پوشیده بودند و لهجه زیبای آبادانی داشتند. آنقدر خوب بود که زیاد خریدیم و با خودمان هم بردیم. ما هم معرفی کردیم و بعد از این معرفی سه تا شعبه زده است و طوری شده که فست فودهای فلافلی همه تحویل دادند و برند این آبادانی را گرفتند.

مثل خودتان چند نفر وجود دارد که تستر غذا باشند؟

مثل خودم که غذا را تست و آنالیز کند ندیده ام. اما چندنفری از دوستان هستند که این کار را انجام می دهند و همدیگر را در افتتاحیه رستوران های مختلف دیده ام.

باتوجه به اینکه معمار هستید.چرا هیچ وقت رستوران خودتان را نساختید؟

با اینکه به آشپزی خیلی علاقمندم اینطور نبوده که دلم بخواهد رستوران داشته باشم و به این کار علاقه داشته باشم.

دلچسب ترین غذای دنیا برای شما کدام است؟

دست پخت مادر که جای خودش را دارد و قابل معرفی نیست. اما شاید برایتان جالب باشد هربار که مشهد می روم آنقدر توی صف می ایستم تا غذای حضرتی حرم امام رضا به دستم برسد.

منبع: ایران اکونومیست

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۸۱۱۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مردِ شماره «۴۴» گرافیکِ ایران کیست؟

روز گذشته، انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران، از مردی با شماره عضویت «۴۴» در این انجمن تجلیل و به مناسبت هفته گرافیک ایران، نمایشگاهی از آثار او برپا کرد. کامرانِ کاتوزیان، هنرمند پیشکسوت، عضو شماره «۴۴» این انجمن است که به عقیده بسیاری تحول قابل توجهی را در صنعت تبلیغات به وجود آورده است.

به گزارش ایسنا، کامران کاتوزیان حالا ۸۳ ساله است؛ با احتساب ارقام و اعداد و به حساب ما البته. این هنرمندِ طراحِ گرافیک، پیش‌تر در بخشی از مستندی کوتاه که سال ۱۳۹۰ در مراسم تولد ۷۰ سالگی‌اش در خانه هنرمندان ایران پخش شد، گفته بود: «احساس می‌کنم هنوز ۲۵ ساله‌ام ...»  

با محاسبه ارقام و اعداد که از نگاهِ دل، معیار صحیحی برای محاسبه سال‌های عمرِ آدمی نیست، کامرانِ کاتوزیان، که یکی از نمایندگان اصلی جریان هنر انتزاعی در ایران به‌شمار می‌رود، بدونِ در نظر گرفتنِ علاقه‌ کودکی‌اش به نقاشی، دست‌ِکم ۷۰ سالی را صرفِ طراحی گرافیک کرده است؛ به طوری که وقتی بزرگانِ هنر درباره او صحبت می‌کنند، گفته‌هایشان مملو از اشاره به افتخاراتِ کسب کرده و تحولات ایجاد شده از سوی اوست.

کسب جایزه مشترک چهارمین بینال تهران در سال ۱۳۴۳ به همراه ژازه طباطبایی ـ نقاش و مجسمه‌سازِ نوگرا ـ، شرکت در بینال پاریس در سال ۱۳۴۴، شرکت در بینال ونیز ۱۳۴۵، شرکت در جشنواره بین المللی هنر-واشنگتن در سال ۱۳۵۶، تاسیس گالری صبا ۱۳۴۳، فعالیت در شرکت تبلیغاتی آوانگارد در سال ۱۳۵۰، فعالیت در شرکت تبلیغاتی کارپی در سال ۱۳۶۵ و... از جمله سوابقی است که میانِ فعالیت‌های این هنرمند به آن اشاره می‌شود. 

حال روز گذشته، انجمنِ صنفیِ طراحانِ گرافیک در مراسم هفته گرافیک سال ١۴٠٣، از کامران کاتوزیان ـ پیشگام و پیشکسوت این عرصه ـ تقدیر و به صورت همزمان نمایشگاهی از آثار او در خانه هنرمندانِ ایران، برپا کرد؛ گرامیداشتِ فعالیتِ مردی با شماره عضویت «۴۴» در انجمنِ صنفیِ طراحانِ گرافیک.

بیشتر بخوانید 

بزرگداشت کامران کاتوزیان در هفته گرافیک ایران

« احساس می‌کنم هنوز ۲۵ ساله‌ام ...»

در نشست اخیرِ این انجمن نیز که هر هفته گذشته برگزار شد، ضمن اشاره به تاثیرِ کاتوزیان بر عرصه تبلیغات، به خصوص در بازه فعالیتش در آژانس تبلیغاتی آوانگارد،‌ تاکید شد که درخشان‌ترین دوره کاری این هنرمند مربوط به فعالیت آژانس آوانگارد است که به نوعی موجب احیای صنعت تبلیغات نیز شد. 

آثاری که قرار است به مناسبت هفته گرافیکِ ایران برگزار شود نیز، اغلب مرتبط با فعالیتِ این هنرمند در حوزه تبلیغات است.

از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است.

کامرانِ کاتوزیان پس از پایان دوره اول متوسطه برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد؛ در آنجا به توصیه یکی از اساتید خود، به دانشگاه‌ ویندهام در ایالت ورمونت رفت و در سال ۱۳۴۰ در رشته هنرهای زیبا ـ نقاشی و مجسمه‌سازی ـ فارغ التحصیل شد.

او گفته است: «چرخش دیدگاه من به طرف نقاشی [مدرن] در سال ۱۹۶۲ اتفاق افتاد؛ یعنی زمانی که من ویلیام ‌هانت را- که فکر می‌کنم یکی از بهترین نقاشان معاصر امریکا است- ملاقات کردم.»

کاتوزیان همچنین گفته بود: «از نقاشان مورد علاقه‌ام در زمان تحصیل، بیش از همه کلاین (نقاش امریکایی/ ۱۹۱۰- ۱۹۶۲)، که هنوز هم با من است، بود. او که عمری چندان طولانی نداشت، دوره کوتاهی درخشید. نقاشی‌هایش به قدری قرص و مسلط بود که آدم مقابل کار له می‌شد. در دوره‌ای ماجراجویی جکسن پالک (نقاش امریکایی/ ۱۹۱۲- ۱۹۵۶) من را مسحور خودش کرد. همچنین نقاشان دیگری مثل مارک روتکو (نقاش ۱۹۰۳- ۱۹۷۰) و مارک توبی (نقاش امریکایی/ ۱۸۹۰- ۱۹۷۶) که کارهای خیلی درخشانی داشتند. در نیویورک آن سال‌ها، وقتی به گالری‌ها سر می‌زدی، آثاری را می‌دیدی، بسیار قرص و بی‌نظیر، و از نقاشانی که اصلاً معروف نبودند. بعد از آن دیگر کارهایی به آن محکمی‌ و درخشندگی ندیدم. بدی نقاشی آبستره این است که خیلی سریع، اول صدها، و بعد هزاران نفر به آن پیوستند و چون چشم مخاطب به این نوع کارها عادت نداشت، بنابراین، در تشخیص هم دچار اشکال می‌شدند. شارلاتانیسم خیلی سریع در این سبک رخنه کرد، در حالی‌که کمتر آدم خُبره‌ای قادر به تشخیص درستی و نادرستی و اصالت آن بود.»

همانطور که کاتوزیان گفته بود، به عقیده بسیاری از پژوهشگران هنری، تأثیر آثار کلاین در آثار دوره‌های مختلف کار این هنرمند قابل ردگیری است.

اثر فرانتز کلاین اثر کامران کاتوزیان

انرژی ضربه قلم‌ فرانتز کلاین، حرکت هیجانی او هنگان خلق اثر را نمایان می‌کنند؛ به طوری که گویی حرکت قلم بر بوم، قرص و محکم و مطمئن بوده است، همانطور که کامران کاتوزیان اظهار کرده بود «نقاشی‌هایش (کلاین) به قدری قرص و مسلط بود که آدم مقابل کار له می‌شد.»

و گویی کاتوزیان، این شکلِ شدت حرکت قلم مو و رنگ گذاری جسورانه را در آثار خود حفظ کرده است. 

آنطور که گفته شده، آیدین آغداشلو دربارهٔ آخرین نمایشگاه کامران کاتوزیان این‌طور اظهار نظر کرده بود. «وقتی قرار شد آثار تازه کامران کاتوزیان را تماشا کنم، نمی‌دانستم انتظار دیدن چه نوع مجموعه‌ای را باید داشته باشم و پس از انزوای چندساله او و دوری سالیان اخیر من از نمایشگاه‌های نقاشی، ارتباط میان هنرمند و مخاطب چه صورتی خواهد یافت؟ اما وقتی دیدم، آسوده شدم که نقاشی‌ها، در وجهی بسیار جدی و حرفه‌ای، تداوم معنا و دستاورد گذشته او را دنبال کرده بودند و آن شدت حرکت قلم مو و رنگ‌گذاری جسورانه، گیرم کمی ملایم‌تر، همچنان جاری و باقی و مداوم بود. تعلق و وابستگی قدیمی و همیشگی کامران کاتوزیان به مکتب اکسپرسیونیزم انتزاعی سال‌های ۵۰ میلادی نیویورک، که هیچ کاستی نگرفته‌است، و با گوشه چشمی به کارهای پرتلاطم کلاین یک سره جهان شخصی و خاص خود را دنبال و بنا می‌کند.»

روز گذشته نیز هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳، در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران، هفته گرافیک ایران با افتتاح نمایشگاه آثار کامران کاتوزیان در گالری استاد ممیز و نمایشگاه پوستر در جستجوی نسل نو در گالری تابستان خانه هنرمندان ایران همراه شده بود. 

در این مراسم بهرام کلهرنیا ـ رییس هیات مدیره انجمن گرافیک ایران ـ ضمن اشاره به دشواری‌های این انجمن، ایستادن تا لبه سقوط و نابودی و سپس نگه داشتنش با چنگ و دندان، بر ایستادن زیر سایه کامران کاتوزیان تاکید کرد. او ضمن توصیف کاتوزیان با عنوان «سرو عتیق» گفت: «نخستین شماره ویژه‌نامه‌ای دوره جدید انجمن آماده شده و با اسم استاد کاتوزیان بیرون آمده است. امیدوارم انتشار این ویژه‌نامه ادامه دار باشد.»

بخشی از مراسم روز گذشته، به نکوداشت کامران کاتوزیان اختصاص پیدا کرد و ویدیویی که به گفته امراله فرهادی ۱۲ سال قبل از کامران کاتوزیان تهیه شده بود، پخش شد.

امرالله فرهادی گفت: «واقعیت اینکه امکان فیلمبرداری جدید از آقای کاتوزیان وجود نداشت. امیدوارم آقای کاتوزیان‌ ده‌ها سال عمر کنند اما نباید فراموش کنیم که ایشان در این سال‌ها خیلی اذیت شده‌اند. از سال ۸۳ امکان همکاری و دوستی با ایشان را داشتم و به آن افتخار می‌کنم. کاری که در این رویداد انجام دادیم، این بود که خواستیم ویژه نامه‌ای را برای آقای کاتوزیان در بیاوریم. از روزی که با افراد تماس گرفتیم تا یادداشت‌های خود درباره ایشان را برایمان ارسال کنند، تنها یک روز گذشت و تقریبا تمام مطالب جمع شد. این ویژه نامه مطالب خوبی درباره آقای کاتوزیان دارد. بنابراین اگر کسی بخواهد ایشان را بشناسد، به خواندن مطالب این ویژه‌نامه را توصیه می‌کنم.»

او ادامه داد: «کاتوزیان در این سال‌ها سختی‌های خیلی زیادی را از سر گذراند. او در هر جایی کار می‌کرد، برای ما مانند الگویی بود که دنبالش می‌کردیم. او در کار خود ساختارشکن و شجاع بود. همین موضوع سبب شد تا به او اتهام‌های واهی بزنند و حتی تا دادگاه ببرند. او را ممنوع الکار کردند اما او رفت و کار خودش را انجام داد. او هیچوقت معلم رسمی نبود، اما تاثیرش در کارهای امروز دیده می‌شود. برای ایشان آرزوی سلامتی می‌کنم.»

در بخش بعدی این مراسم نیز با حضور بهرام کلهرنیا، مجید بلوچ، علی خسروی، رضا خاکساری، علیرضا مصطفی زاده، لوح یادبودی از طرف انجمن گرافیک ایران به امراله فرهادی اهدا شد تا آن را به دست استاد کاتوزیان برساند.

انتهای پیام 

دیگر خبرها

  • کشف روش‌های درمانی بالقوه بیماری کلیه پلی‌کیستیک
  • موعود شمخانی کیست؟
  • پارکینگ طبقاتی توفیق زنجان افتتاح شد
  • پیامبر منطقه محروم بشاگرد کیست؟! + فیلم
  • بهترین پنالتی زن تاریخ فوتبال کیست؟
  • دیدار مخفیانه دبیرکل ناتو و وزیر خارجه آلمان در رستوران تا پاسی از شب لو رفت+ تصاویر
  • مردِ شماره «۴۴» گرافیکِ ایران کیست؟
  • شهید آمریکایی راه مشروطه کیست؟! + فیلم
  • رزرو هتل در آمستردام
  • پنج چیزی که به دست آوردنشان برای ثروتمندان هم سخت است!