Web Analytics Made Easy - Statcounter

تنبیه بدنی دانش‌آموز به وسیله کادر آموزشی مدارس، دیگر تنها نمود خشونت در ساختار آموزشی کشور ما نیست. این روزها به لطف گسترش رسانه‌های مجازی کافی‌ است در گوشه‌ای از کشور اتفاقی بیفتد تا به‌سرعت همه شهروندان از آن خبردار شوند و تبدیل به یک موج اجتماعی شود. فاطمه سعیدی نماینده تهران

ایران آنلاین /  آنچه در این ایام بیش از گذشته می‌بینم، شیوع انواع دیگری از خشونت در محیط‌های آموزشی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اگر پای صحبت معلمان بنشینیم، برایمان خاطراتی از ادبیات دانش‌آموزان در مواجهه با خود بازگو می‌کنند که حیرت‌زده می‌شویم. نه‌تنها خشونت کلامی که حتی خشونت فیزیکی دانش‌آموزان علیه کادر مدرسه نیز گه‌گاه در خبرها به چشم می‌خورد. موضوع البته به این هم محدود نمی‌شود. مواجهه والدین با کادر مدارس نیز نمونه‌هایی از خشونت کلامی و فیزیکی را به نمایش می‌گذارد که وقتی تمامی این موارد را کنار هم می‌گذاریم، یک پرسش پررنگ‌تر از همیشه در ذهن پدید می‌آید؛ چه اتفاقی افتاده که هر روز نمونه‌ای از این خشونت‌ها را شاهدیم. برخورد انضباطی با معلمان و مدیران حاضر در نظام آموزشی و توبیخ و تنبیه آنها که علیه دانش‌آموزان دست به خشونت می‌زنند، البته لازم و ضروری است؛ اما به ریشه‌یابی این موضوع هیچ کمکی نمی‌کند و تنها سرپوشی است بر عملکرد ما که معلوم نیست چه کرده‌ایم که امروز به این نقطه رسیده‌ایم؟

دانش‌آموزی که معلم خود را با الفاظ ناپسند خطاب قرار می‌دهد و والدینی که به بهانه دلسوزی برای فرزند خود کادر مدرسه را با ناسزاگویی آزرده می‌کنند، برآمده از کدام فرهنگ هستند؟بالیدن به فرهنگ و تمدن چند‌هزار‌ساله و افتخار به پیشینه فرهنگی ملت ایران البته درست است؛ اما این پیشینه چرا امروز به کمک ما نمی‌آید؟ صِرف اینکه گفته شود اینها استثنا هستند و نباید پررنگ شوند نیز چاره کار نیست. در هر ساختاری که منجر به تولید می‌شود، با سه عنصر اصلی روبه‌رو هستیم: مواد خام، دستگاه پردازشگر یا تولیدکننده و محصول نهایی.حال به نظام آموزشی خود برگردیم. دانش‌آموز همان ماده خامی است که وارد مدرسه می‌شود. مدرسه نیز به‌مثابه همان دستگاه تولیدکننده است و در نهایت خروجی مدرسه دانش‌آموز فارغ‌التحصیل است.کجای این چرخه معیوب است که شاهد بروز اختلال هستیم؟ ما به مدرسه چه ماده خامی تحویل می‌دهیم؟ آیا انتظارمان از آنچه در مدرسه می‌گذرد، مطابق با ظرفیت‌ها و واقعیات موجود است؟ آنچه دانش‌آموز در خانواده با آن رشد می‌کند، چقدر مطابق با همان پیشینه فرهنگی و مذهبی ماست؟ گذراندن ساعت‌ها وقت دانش‌آموزان پای تلویزیون، تلفن همراه و سایر ابزار ارتباطی از این نسل چه ساخته است؟ صداوسیمای ما به‌عنوان مهم‌ترین رسانه چقدر توانسته نقش خود را درست ایفا کند؟ خانواده‌ها درباره تربیت فرزندان خود در عصر کنونی چه آموزش‌هایی دیده‌اند؟  واقعیت این است که میان ما و نسل امروز تفاوت‌های شگرفی وجود دارد. آنچه ما در خانواده گذراندیم و شیوه‌هایی تربیتی که برای والدین دانش‌آموزان به کار بسته می‌شد، امروز دیگر کارایی ندارد. پدر و مادر متولی تربیت فرزند هستند...

 اما اگر در عصری زندگی کنیم که سرعت پیشرفت تکنولوژی و در‌اختیار‌گیری داده‌های متنوع و بعضا مخرب سرسام‌آور باشد، چه باید کرد؟ نمی‌توانیم تنها از خانواده‌ها انتظار داشته باشیم که همه چیز را کنترل کنند و فرزندان خود را در آنچه درست می‌پندارند، محصور کنند.ریشه‌های این نابسامانی جدی‌تر از تصور ماست. در کشور ما نهادهای فرهنگی و تربیتی متعددی وجود دارد که از قضا بخش عمده‌ای از آنها در سیطره اختیار و وظایف دولت نیستند. مدیریت یکپارچه فرهنگی و اجرای سیاست‌های مبتنی بر اسناد بالادستی می‌تواند کمک کند تا این سیل ویرانگر ما را با خود نبرد./ شرق

 

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۴۵۲۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نسخه‌پیچی و ممنوعیت‌های عجیب به سبک دهه ۶۰ در مدارس دخترانه | دانش‌آموزان را لجباز نکنید!

روزنامه هم میهن در گزارشی به قلم شادی مکی به سختگیری‌هایی که در برخی مدارس می‌شود پرداخت و همچنین رفتار مدیران و معاونان را در این مدارس مورد بررسی قرار داد: در مدارس چه می‌گذرد؟ مدیران، مشاوران و معاونان چگونه با دانش‌آموزان تعامل می‌کنند؟ اینها پرسش‌های مهمی است که دانش‌آموزان، مدیران و کارشناسان آموزشی به آن پاسخ می‌دهند. دانش‌آموزان می‌گویند که هنوز کیف‌هایشان را برای پیدا کردن سیگار، آینه، لوازم آرایش و گوشی‌های تلفن‌همراه می‌گردند و در این پروسه فشار زیادی به آنها وارد می‌شود. هنوز اندازه و رنگ موی دانش‌آموزان دختر در کانون توجه است. هنوز رفت‌وآمدها کنترل می‌شود. با پسران رفتارهای نادرست می‌شود، برایشان جلسه‌های توجیهی برگزار می‌کنند و در این وضعیت دانش‌آموزان متولد دهه‌های ۸۰ و ۹۰ که زیربار مدرسه‌داری با سختگیری‌های دهه ۶۰ نمی‌روند، لجبازتر شده‌اند.

کارشناسان آموزشی می‌گویند که با نسخه‌های قدیمی و تاریخ‌ انقضا‌ گذشته نمی‌شود با این دانش‌آموزان تعامل کرد. به گفته این کارشناسان، هنجارهای نوجوانان امروز به‌تبع تحولات رخ‌داده در جهان و در کشور تغییر کرده است. رفتارهایی مانند بازرسی کیف‌ها که نسل‌های دهه‌های ۵۰ و ۶۰ هم با آن سر ناسازگاری داشتند، امروز نمی‌تواند راهی برای تعامل با نوجوانان باشد. تنها نتیجه این رفتارها، احساس انزجار و تنفر نسبت به ارزش‌ها و قوانین است. کارشناسان می‌گویند که نسل جدید، زور و اجبار را نمی‌پذیرد و برای پذیرش یک مسئله ابتدا باید اقناع شود و بعد از آن حق انتخاب داشته باشد.  

هنوز «آینه» ممنوع است

دانش‌آموزان مقطع متوسطه گلایه فراوان دارند؛ گلایه آنها از برخوردهای سلیقه‌ای است. کیانا یکی از دانش‌آموزان کلاس نهم است که می‌گوید: «مسئولان مدرسه، اول سال تحصیلی برای بچه‌ها جلسه‌ای برگزار کردند و درباره همین مسائل با ما حرف زدند. آنها گفتند اگر بچه‌ها پیرسینگ یا هر وسیله دیگری که با استایل دانش‌آموزی تطابق ندارد، ‌همراه‌شان دارند محترمانه تحویل دهند. اما کسی این‌کار را نکرد.

 

درحال‌حاضر وقتی مسئولان مدرسه چنین وسائلی را دست بچه‌ها ببینند با بی‌احترامی، خشونت و استفاده از الفاظ رکیک می‌گیرند. گاهی هم خانواده‌ها را صدا می‌کنند. بچه‌ها هم وقتی این رفتارها را می‌بینند بیشتر لجبازی می‌کنند.»

کیانا می‌گوید که فضای مدرسه شاد نیست؛ هیچ اقدامی از سوی مسئولان مدرسه برای شاد کردن فضا صورت نمی‌گیرد و حتی گاهی به آنها فشار وارد می‌کنند: «مثلاً ما را مجبور می‌کنند در بعضی از جشنواره‌های مناسبتی شرکت کنیم که این موضوع ما را آزار می‌دهد. چرا باید برخلاف خواسته‌مان در جشنواره‌، جشن و مناسبتی مشارکت کنیم. درحالی‌که در مسائل مهم‌تر به خواسته‌های ما توجه نمی‌کنند.»

او ادامه می‌دهد: «مثلاً ما به‌عنوان دانش‌آموزان پایه نهم که در مقطع حساسی هستیم و امتحان نهایی داریم، نیمی از سال به‌دلیل بارداری یا حوادثی که برای معلمان‌مان رخ داد، کلاس نداشتیم و وقتی به این موضوع اعتراض کردیم و درخواست دادیم تا معلم جایگزین برایمان بگذارند، اصلاً به خواسته‌مان توجه نکردند. همه اینها درحالی‌است که توجه به مدل موی دانش‌آموزان یا همراه داشتن انگشتر و گردنبند و آینه، برای آنها مهم‌تر از تشکیل کلاس و داشتن معلم است.»

محمد، دانش‌آموز کلاس دهم است و می‌‌گوید که رفتار مسئولان مدرسه با آنها خوب نیست. گاهی کیف بچه‌ها را می‌گردند تا شاید گوشی پیدا کنند، اما این کارها نتیجه معکوس دارد. کیف دانش‌آموزان حریم شخصی آنهاست. او درباره علت لجبازی بچه‌ها با مدیر و مسئولان مدرسه می‌گوید: «گاهی برای ساده‌ترین مسائل به آنها ناسزا می‌گویند و توهین می‌کنند. این کارها باعث لجبازی دانش‌آموزان می‌شود.»

تکرار سختگیری‌ دهه‌های قبل

حالا در کنار ماجرای کشیدن سیگارهای الکترونیک و برخورد مسئولان مدرسه، گشتن و بازرسی کیف دانش‌آموز در مدرسه که در دهه‌های گذشته هم رایج بود، آیا می‌تواند راهکاری مناسب برای برخورد با دانش‌آموزان و حفاظت از آنها باشد؟ سوالی که تیموریان به آن پاسخ می‌دهد: «این رفتارها جز ایجاد تنفر و انزجار، نتیجه‌ی دیگری ندارد. کیف دانش‌آموز حریم شخصی اوست؛ اتفاقی که برای نسل‌های دهه ۵۰ و ۶۰ افتاد و آن‌زمان هم مورد اعتراض بچه‌ها بود، چرا باید تکرار شود. به نظر می‌رسد نیاز به یک آموزش همگانی برای تعامل با نسل نوجوان داریم. به‌جای بازرسی بچه‌ها و ایجاد اضطراب و خشم در آنها باید فرهنگ‌سازی کرد، باید زیربنای تربیتی جامعه و بعد مدارس را درست کرد‌، سپس سراغ دانش‌آموز رفت.»

این جامعه‌شناس معتقد است که امروز هزاران مسئله مهم‌تر از موضوع حجاب در جامعه وجود دارد: «فرهنگ‌سازی با زور و خشونت انجام نمی‌شود. این نسل متفاوت از نسل‌های گذشته فکر می‌کند و هنجارهایش در بسیاری از موارد تغییر کرده است. با زور و فشار نمی‌توان مسئله‌ای را به او تفهیم کرد.»

این کارشناس آموزشی تاکید می‌کند که ساختار اجتماعی و سیاسی روی جامعه تاثیرگذار است و بخشی از والدین هنوز از ساختار سیاسی و اجتماعی تاثیر می‌پذیرند به‌همین‌دلیل نسل جوان نه والدین خود را قبول دارد و نه ساختار سیاسی،‌ مذهبی و اعتقادی را: «وقتی دانش‌آموزان نمی‌توانند توسط والدین‌، ساختار خانواده‌ و مدرسه ارضای روحی و روانی شوند، به فضاهایی مراجعه می‌کند که ساختارهای اشتباه و ناامنی برایشان دارد.»

دیگر خبرها

  • ممنوعیت‌های تازه به سبک دهه ۶۰ در مدارس
  • نسخه‌پیچی و ممنوعیت‌های عجیب به سبک دهه ۶۰ در مدارس دخترانه | دانش‌آموزان را لجباز نکنید!
  • تکرار سختگیری دهه ۶۰ در مدارس
  • اهدای ۱۴۶ بسته معیشتی به مدرسه استثنایی پارسا در سنندج
  • بازگشت ۲۸۲ دانش آموز ترک تحصیل کرده به مدارس گیلان
  • ۸۰ درصد مدارس استثنایی خراسان رضوی خیرساز هستند
  • ۸۰ درصد مدارس استثنایی استان خیرساز هستند
  • خطر فرونشست در کمین ۱۵۰ مدرسه اصفهان
  • خطر فرونشست در ۱۵۰ مدرسه اصفهان/ ۴۲ مدرسه تعطیل شد
  • ۳۶۰۰ معلم در اصفهان استخدام می‌شود/تخلیه ۴۲ مدرسه به دلیل فرونشست