معجون اکران؛ از خالتور تا خانه
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۵۰۲۳۶
از این رو، قرار گرفتن فیلمی کاملا تجاری و سرخوشانه چون خالتور در کنار اثری تجربی مثل خانه (ائو)، لطیفهای سینمایی است که البته باید اذعان کرد هر دوی این آثار برای حفظ و بقای سینما در کشور ضروری به نظر میرسد؛ اولی برای چرخش چرخهای گیشه سینما و رونق و روشنایی چراغ سالنهای نمایش و دومی برای ادامه حیات خلاقه و تجربهگرایی هنری و احترام به ساحت سینمای متفاوت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خالتورها در اندیشه تصاحب گیشه
پرکاری پویافیلم در سینمای بدنه و تجاری ادامه دارد و این موسسه فیلمسازی که تا همین چند وقت پیش فیلم کمدی پا تو کفش من نکن را به کارگردانی محمدحسین فرحبخش روی پرده سینما داشت، حالا با فیلم کمدی دیگری به نام خالتور به فعالیت مستمر خود در اکران ادامه میدهد. خالتور را آرش معیریان ساخته و مثل بیشتر فیلمهای این کارگردان فضای کمیک و سرخوشانه دارد. این فیلم که قطعات مفرح و موزیکالی هم دارد، قصه سه جوان موزیسین است که تلاش دارند اسیر موسیقی بازاری نشوند، اما قصد آنها با شکست مواجه میشود و مخاطبان از این تصمیمشان استقبال نمیکنند، بنابراین به سمت تولید کارهایی میروند که مخاطبان فراوانی دارد، هرچند کارشناسان و منتقدان روی خوشی به آنها نشان ندهند. به نظر میرسد روند قصه، بیشباهت به وضعیت خود فیلمهای پویافیلم نیست؛ آثاری که در مواجهه با مخاطب عام و در گیشه سینما موفقند، اما منتقدان و جریان هنری سینما وقعی به آنها نمینهند. خالتور فعلا روی همین موج اقبال عمومی سوار است و در همین روزهای اندک اکران و در پردیسهای مختلف به سئانسهای فوقالعاده رسیده است. البته یکی از دلایل این موضوع به اکرانهای مردمی این فیلم با حضور برخی چهرهها و بازیگرانش مربوط میشود.
پوریا پورسرخ، محمدرضا شریفینیا، مهران غفوریان، علی صادقی، سحر قریشی، مریم امیرجلالی، اصغر سمسارزاده و امیرحسین صدیق از بازیگران این فیلم هستند.
مخالفت چالشبرانگیز با یک وصیت
از خانه (ائو) به عنوان یکی از پدیدههای جشنواره سال گذشته فیلم فجر نام میبردند؛ فیلمی به معنای واقعی کلمه تجربی که به اعتقاد برخی منتقدان، از خوبهای چندسال اخیر سینمای ایران است. البته رویکرد تجربی این فیلم ممکن است خوشایند تماشاگر عام نباشد، از این رو اکران فیلم در گروه هنر و تجربه با حال و هوای اثر سازگاری دارد و میتواند گزینه خوبی برای تماشای تماشاگران نخبه و پیگیر سینمای ایران باشد.
فیلم قصه مردی است که از دنیا میرود و همه دور جسد او جمع میشوند. متوفی وصیت کرده بعد از مرگ، جسد او را در اختیار دانشکده پزشکی برای استفاده علمی قرار دهند، اما دخترش با این کار مخالفت میکند. یکی از نکاتی که وجه تجربی فیلم را پررنگتر میکند، دور نگاه داشتن جسد از چشم تماشاگر است درحالی که در سینمای تجاری و بدنه معمولا به ترفندهای عامهپسندتری در همین زمینه متوسل میشوند.
فیلم را اصغر یوسفینژاد ساخته که خوانندگان سینما او را بیشتر به عنوان نویسنده و منتقد میشناسند. رامین ریاضی، محدثه حیرت، غلامرضا باقری و صدیقه دریانی از بازیگران خانه (ائو) هستند. نکته قابل اشاره درباره این فیلم، زبان آذری آن است. خانه بتازگی موفق به حضور در بخش مسابقه جشنواره فیلم توکیو شده بود.
یک فیلم غیرمجاز
سینمای ایران در سالهای اخیر بیشتر از این که در پی تولید آثاری مبتنی بر ژانرهای مختلف باشد، بر ساخت آثاری با محوریت مسائل اجتماعی متمرکز شده است. غیرمجاز هم فیلمی با دغدغههای اجتماعی و بیشتر جوانپسندانه است. البته سازندگان فیلم نیم نگاهی هم به والدین و بزرگترها در این زمینه دارند. داستان فیلم درباره دختر جوانی است که برای پیداکردن نامزد خود به تهران میآید، اما در این راه با ناملایماتی روبهرو میشود که انتظار آن را ندارد. میلاد کیمرام، بازیگر جوان سینما که تا چندی پیش با نقش بدمن فیلم ملی و راههای نرفتهاش در سینماها حضور داشت، نقش اصلی مرد این فیلم را هم بازی میکند. لیلا زارع، لوون هفتوان، یاسمن معاوی، نگار جوکار و پریوش نظریه از دیگر بازیگرانی هستند که در غیرمجاز بازی میکنند. فیلم را حسن یکتاپناه ساخته که پیش از این فیلمهای تحسینشدهای چون جمعه و داستان ناتمام را با رویکرد تجربی کارگردانی کرده بود.
تاوان خشم و غیظ
اصغر عبداللهی ، نویسنده و فیلمنامهنویس فیلمهایی چون جهیزیهای برای رباب، خواهران غریب، مرسدس، غریبانه، عینک دودی و به خاطر هانیه، سال قبل تصمیم گرفت پس از سالها نگارش فیلمنامه و سپردن آن برای ساخت به کارگردانهای مختلف، خودش پشت دوربین قرار بگیرد و اولین فیلم سینمایی خود را بسازد؛ یک قناری، یک کلاغ که این روزها در گروه هنر و تجربه اکران میشود، حاصل این تصمیم است. فیلم فقط دو بازیگر دارد؛ هنگامه قاضیانی و حبیب رضایی. قصه درباره یک لحظه خشم و غیظ مرد است که کار دست این زوج و زندگی مشترک آنها میدهد. این فیلم از جمله آثاری است که فقط باید در گروه هنر و تجربه اکران میشد و در صورت اکران اصلی و در بدنه سینمای ایران، سخت میشد موفقیتی برای آن پیشبینی کرد.
بازگشت سعید پورصمیمی
مهمترین امتیاز برگ جان را که این روزها در گروه هنر و تجربه اکران است، باید بازی سعید پورصمیمی، بازیگر پیشکسوت سینمای ایران دانست؛ کسی که زمانی بعضی از بهترین نقشهای این سینما همچون ملول «ناخداخورشید» و جامی «پرده آخر»را به نام خود ثبت کرد. حالا این بازیگر کهنهکار با فیلم برگ جان بازگشته، بنابراین میتوان فارغ از کیفیت فیلم، برای تماشای بازی پورصمیمی شتاب کرد، ضمن این که برگ جان یک بازگشت دیگر هم دارد و آن کارگردانی ابراهیم مختاری، مستندساز است که سالها پیش در سینمای داستانی، فیلمی به نام زینت را ساخته بود. بجز پورصمیمی، بازیگران دیگری چون مهدی احمدی و مریم مقدم هم در فیلم بازی میکنند؛ بازیگرانی گزیده کار که اولی را با نقش استاد فیلم عاشقانه شبهای روشن به یاد داریم و دومی را با بازی در فیلمهایی چون سینما سینماست و این اواخر، احتمال بارش باران اسیدی در کنار شمس لنگرودی.
فیلم عارفانه برگ جان، حکایت آدمی در تقلای رسیدن به خواستهای است که چون به آن میرسد دیگر برایش ارزشی ندارد. پس مسیر زندگی را برای رسیدن به آرزویی تغییر میدهد که همواره در پی برآورده شدنش بود.
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۵۰۲۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حضور مخرب هوش مصنوعی در سینما/ به جوانان اعتماد کنیم
خبرگزاری مهر -گروه هنر-فریبرز دارایی؛ سینما که به عنوان هنر هفتم شناخته میشود هر روز با ورود تکنولوژیهای پیشرفته اعجابانگیزتر از پیش میشود. دیگر در فیلمهای سینمایی نیازی به حضور بازیگران و عوامل در لوکیشنهای مختلف نیست، دیگر در فیلمهای سینمایی نیازی به استفاده از انفجارهای واقعی و تخریبهای واقعی نیست مگر کارگردان بخواهد که اینگونه اقدام شود، دیگر در فیلمهای سینمایی سفر به سیارات و جنگهای فضایی امری قابل دسترس شده و تخلیات و تصورات در قالب تصویر به نمایش درمیآیند. سینما با بهرهگیری از رایانه و نرمافزارهایی که مدام بهروز میشوند مرزهای تخیل را از میان برداشته و رؤیا را به واقعیت تبدیل کرده است.
جلوههای ویژه رایانهای در سینمای امروز جهان حرف اول را میزند. استفاده از این تکنیک روز به روز بیش از پیش میشود و این روزها به یکی از ارکان اصلی تولید فیلمهای سینمایی بهویژه فیلمهای جنگی، علمیتخیلی، ترسناک و تریلرهای جنایی و پلیسی تبدیل شده است.
سینمای ایران نیز طی ۲ دهه اخیر به سمت بهرهگیری از این تکنیک رفته و در این عرصه اتفاقاتی توسط تیمهایی که در زمینه جلوههای ویژه رایانهای فعالیت میکنند، رخ داده است.
اینکه چرا سینمای ایران هنوز به سطح کیفی بالا در عرصه جلوههای ویژه رایانهای نرسیده و اتفاقات قابل توجهی در این بخش رقم نخورده است، جای بحث و بررسی دارد اما در چند سال اخیر سطح کیفی جلوههای ویژه رایانهای سینمای ایران نسبت به گذشته خود ارتقا پیدا کرده است.
در این راستا در گروه هنر خبرگزاری مهر، گفتوگوهایی را برای بررسی وضعیت و جایگاه جلوههای ویژه رایانهای در سینمای ایران، روندی که تا کنون طی شده، فراز و فرودهایی که این بخش داشته و چشماندازی که میتوان برای آن متصور شد، تدارک دیدیم.
در اولین بخش از این مجموعه گفتوگوها، پای صحبتهای محمد برادران نشستیم؛ فردی که حدود ۲ دهه اخیر به صورت جدی در زمینه جلوههای ویژه رایانهای در سینما و تلویزیون ایران فعالیت میکند و توانسته سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه بصری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر را برای فیلم سینمایی «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا و سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه بصری چهل و دومین جشنواره فیلم فجر را برای فیلم سینمایی «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی دریافت کند.
وی که به همراه تیم خود در استودیویی در شهر قزوین مستقر است، تاکنون طراحی جلوههای بصری فیلمها و سریالهای مختلفی نظیر «تنگه ابوقریب» بهرام توکلی، «منصور» سیاوش سرمدی، «یدو» مهدی جعفری، «زالاوا» ارسلان امیری، «تفریق» مانی حقیقی، «بدون قرار قبلی» بهروز شعیبی، «نگهبان شب» رضا میرکریمی، «خائنکشی» مسعود کیمیایی، «شب داخلی دیوار» وحید جلیلوند، «مستوران» و «سوران» را بر عهده داشته است.
برادران در بخش اول گفتوگوی خود با خبرگزاری مهر به نکاتی همچون جذب مغزهای جلوههای ویژه بصری ایران به استودیوها و کمپانیهای خارجی به دلیل تفاوت زیاد بین دستمزدهای دریافتی به ریال و دلار، ساخت اسکنر سهبعدی برای فیلم «احمد» و وضعیت نامطلوب دفترهایی که به فعالیت در عرصه جلوههای ویژه بصری سینما میپردازند بهویژه در شهر تهران پرداخت.
بخش دوم گفتوگو با محمد برادران در زیر آمده است:
* نگاه کارگردانها به جلوههای ویژه بصری چگونه است؟ آیا نگاهشان حرفهای است و موقعیت، کار و تأثیرگذاری کار شما را درک میکند؟ آیا شناخت لازم در این زمینه را دارند یا خواستههایی را مطرح میکنند که تخصصی نیست؟
تنوع کارگردانها و اینکه از نسلهای مختلف هستند، باعث شده تا نگاههای متفاوتی در زمینه جلوههای ویژه بصری داشته باشند. مسعود جعفریجوزانی در میان تمام کارگردانهایی که افتخار همکاری با آنها را داشتم، بیشترین اطلاعات و تسلط را بر جلوههای ویژه دارد. متأسفانه نتوانستم در فیلم «بهشت تبهکاران» با ایشان همکاری داشته باشم. وقتی با جوزانی صحبت میکردم آنقدر مسلط بود که تصور میشد سوپروایزر جلوههای ویژه بصری است. مجتبی فرآورده نیز بیشتر از من به جلوههای ویژه تسلط دارد. در واقع جلوههای ویژه بصری را فرآورده با فیلم «ملک سلیمان» به ایران وارد کرد.
به نوعی کار طراح جلوههای ویژه بصری طراحی تولید است. وقتی «سوران» را با مجتبی فرآورده کار کردم، متوجه شدم که در ایران مانند او مسلط بر جلوههای ویژه بصری نداریم. ولی خیلی از کارگردانها آشنایی نرمافزاری با جلوههای ویژه بصری ندارند. برخی کارگردانها به خاطر هوش بالایی که دارند به سرعت نکات جلوههای ویژه بصری را درک میکنند، این تجربه را با وحید جلیلوند داشتم.
برخی کارگردانها اصلاً با مقوله جلوههای ویژه بصری آشنایی ندارند و ما با توجه به نوع جلوههای ویژه بصری مورد نیاز فیلم با کارگردان ارتباط میگیریم برخی کارگردانها اصلاً با مقوله جلوههای ویژه بصری آشنایی ندارند و ما با توجه به نوع جلوههای ویژه بصری مورد نیاز فیلم با کارگردان ارتباط میگیریم. در فیلمی که فقط نیازمند دکور دیجیتال است معمولاً با کارگردان ارتباط زیادی نداریم و بیشتر با بچههای طراح صحنه در ارتباط هستیم. وقتی درگیر میزانسن میشوید با کارگردان ارتباط میگیرید، نظیر تجربهای که با ابراهیم حاتمیکیا داشتم. در فیلم «خروج» فهمیدم که حاتمیکیا استاد حرکت است و نمیتوان میزانسن را در کارهای او نادیده گرفت. اگر ذرهای میزانسن تغییر کند متوجه میشود. در فیلم «خروج» تمامی هلیکوپترها، قطارها و ماشینها جلوههای ویژه بودند.
من و امیرعباس ربیعی در فیلم «احمد» تنها ۵ روز برای مرحله پستپروداکشن فرصت داشتیم زیرا مدام سر صحنه بود. در فیلم «احمد» یک پلان اصلاحی هم نداشتیم. من از اول به امیرعباس قول دادم که به من اعتماد کن که یک پلان اصلاحی هم نخواهیم داشت. سعی کردم نگرانی او را برطرف کنم. خدا را شکر همه عوامل از جلوههای ویژه بصری «احمد» راضی بودند.
تجربهای طی سالها فعالیتم کسب کردم که وقتی پلانی را که از نظرم کامل نیست به کارگردان ارائه ندهم. وقتی کار نهایی را به کارگردان ارائه ندهید به کارتان بدبین میشود. من در فیلم «احمد» حتی یک فریم یا یک پلان هم به کارگردان و تهیهکننده نشان ندادم و فقط سکانس کامل را ارائه میدادم. به همین دلیل وقت میگرفتم که سکانس کامل را به گروه ارائه دهم تا حس کارگردان و صاحب اثر خراب نشود.
سعی کردم تمام تجربههای قبلی خود را در پروژه «احمد» به کار بگیرم. بچههای گروه خودم را هم از نظر مالی، کاری و روانی مدیریت کردم. همچنین کارگردان و تهیهکننده فیلم را هم به لحاظ روانی مدیریت کردم تا از فشار استرس زمان کم برای تولید کار، بکاهم. امیرعباس ربیعی این استرس را داشت که جلوههای ویژه بصری فیلم «احمد» به موقع آماده نشود که با روندی که پیش گرفتم این استرس برطرف شد.
* سینمای ایران در حوزه جلوههای ویژه بصری در نقطه درستی قرار گرفته است؟
نه اصلاً. ما مشکل صنفی شدید داریم. خیلی از مشکلات توسط صنف قابل حل است اما نمیدانم چرا چنین اتفاقی نمیافتد.
* یعنی صنف به درستی شکل نگرفته است؟
من در صنف تهران چندسالی است که عضو هستم و بیشتر میخواستم ببینم که چه کارهایی انجام میدهند و متوجه شدم که این صنف از مشکلات بچههای جلوههای ویژه بصری اطلاعی ندارند اصلاً نمیدانم چه اتفاقی رخ میدهد. مشکلات زیادی داریم. برخی از بیمه هنرمندان برخوردار نیستند. ما چون در قزوین مستقر هستیم و نظام مالی و اداری مشخص و شفافی داریم، برای بچههای دفتر ما مساله بیمه حل شده است و همه از سمت دفتر ما مشمول بیمه هنرمندان شدهاند زیرا دفتر ما ۴۰ نفر نیرو دارد و به جایگاهی رسیده که مهر دفتر به اندازه تأیید صنف اهمیت پیدا کرده است. اگر تعداد نیروهایمان افزایش پیدا کند تبدیل به صنف جلوههای ویژه بصری استان قزوین میشویم. هنوز صنفی به عنوان صنف جلوههای ویژه بصری ایران نداریم و صنفی که وجود دارد فقط متعلق به تهران است.
من در صنف تهران چندسالی است که عضو هستم و بیشتر میخواستم ببینم که چه کارهایی انجام میدهند و متوجه شدم که این صنف از مشکلات بچههای جلوههای ویژه بصری اطلاعی ندارند، شاید به این دلیل که هیچوقت تیمداری نکردهاند.
* شاید چون نگاه تخصصی به تیمداری جلوههای ویژه بصری و همچنین بخش نرمافزاری ندارند این روند شکل گرفته است.
اکثر بچههای فعال تهران در عرصه جلوههای ویژه بصری فقط تخصص نرمافزاری دارند و مدعیاند که اولین نفر هستند کاراکتر ۳D را وارد فیلم سینمایی کردهاند یا اولین نفر هستند که از موشن کپچر استفاده کردهاند. این اتفاقات به تنهایی کافی نیست و در تیمداری تجربهای ندارند. تمام استودیوهای بزرگ دنیا به سوپروایزرها خدمات میدهند و ما در ایران مشکل کمبود سوپروایزر داریم؛ سوپروایزر به معنای واقعی کلمه و تخصص. ما در ایران پرودیوسر جلوههای ویژه بصری نداریم در حالی که در دنیا چنین عنوانی وجود دارد. ما در ایران سوپروایزر و پرودیوسر جلوههای ویژه بصری تربیت نکردهایم.
بچهها راه را کلاً به اشتباه طی کردهاند. به همین دلیل من سعی کردم طی سالهای فعالیت خود پرودیوسر تربیت کنم تا به چند سوپروایزر خدمات ارائه دهد. هدایت نیروهای انسانی در جلوههای ویژه بر عهده پرودیوسر است. وضعیت سوپروایزر و پرودیوسر در جلوههای ویژه نظیر وضعیت کارگردان و تهیهکننده فیلم است. در واقع جلوههای ویژه یک فیلمسازی کوچکتر است. جلوههای ویژه نیز نیازمند مدیرتولید، مدیر تدارکات، حمل و نقل و مدیریت تیم است که همه این کارها را پرودیوسر انجام میدهد. همه استودیوهای بزرگ جلوههای ویژه بصری در دنیا پرودیوسر دارند. سوپروایزرها کارهای خود را با استودیوهای مختلف انجام میدهند و لزوماً متعلق و عضو یک استودیو نیستند.
بچههای جلوههای ویژه بصری در ایران به لحاظ فنی خیلی قوی شدهاند زیرا شاهد حضور نسلهای جوان در این عرصه هستیم، سختافزارهای بسیار پیشرفتهای در اختیار نسلهای جوان قرار گرفتهاند و روز به روز هم نرمافزارها پیشرفتهتر و باهوشتر میشوند بچههای جلوههای ویژه بصری در ایران به لحاظ فنی خیلی قوی شدهاند زیرا شاهد حضور نسلهای جوان در این عرصه هستیم، سختافزارهای بسیار پیشرفتهای در اختیار نسلهای جوان قرار گرفتهاند و روز به روز هم نرمافزارها پیشرفتهتر و باهوشتر میشوند. یک جوان علاقهمند به جلوههای ویژه بصری میتواند از طریق فیلمهای آموزشی بارگذاری شده در فضاهای مختلف مجازی با نرمافزارهای مختلف و به روز آشنا شود. در حال حاضر بحث یادگیری کار با نرمافزارهای مختلف جلوههای ویژه بصری به دلیل وجود اینترنت آسان شده است. یک نفر میتواند به راحتی جلوههای ویژه بصری یک پلان را انجام دهد اما آیا یک نفر میتواند کار جلوههای ویژه بصری ۶۰۰ پلان را انجام دهد؟ اگر بتواند چند سال زمان میبرد.
کار جلوههای ویژه بصری پلانهای یک فیلمی هالیوودی در کشورهای مختلف انجام میشود چون شغلی است که باید بین آدمها پخش شود تا به صورت موازی کار کنند. به همین دلیل جلوههای ویژه بصری سنگین یک فیلم هالیوودی در حدود ۳ ماه انجام میشود.
معضلی در سینمای جهان و ایران وجود دارد که دستاندرکاران جلوههای ویژه بصری را آزرده کرده است. در اکثر پروژههای سینمایی جهان باید سوپروایزر جلوههای ویژه بصری یک فیلم به اندازه سوپراستار آن فیلم دستمزد داشته باشد اما صاحبان سرمایه در سینمای جهان این کار را نمیکنند. سرمایهگذاران سینمای جهان به بازیگران دستمزدهای میلیون دلاری میدهند زیرا میتوانند از آنها برای مقاصد سیاسی خود نیز استفاده کنند.
این موضوع را چند سال پیش متوجه شدم که سرمایهگذاران سینما به دنبال هوش مصنوعی هستند تا جلوههای ویژه بصری در حد کار تدوین انجام شود. در سال گذشته که بحث هوش مصنوعی در سینمای جهان مطرح و باعث اعتراض نویسندگان و بازیگران شد، بسیاری از استودیوهای جلوههای ویژه بصری تعطیل شد. ماجرای سیاسی عجیبی پشت حمایت از هوش مصنوعی وجود دارد. روزی کل سینما اعم از بازیگر، جلوههای ویژه، نویسنده و سایر عوامل کنار گذاشته میشوند و هوش مصنوعی همه حرفها را میزند. این روند ترسناک است.
* چشمانداز شما از این حرفه به عنوان فردی که به صورت حرفهای در عرصه جلوههای ویژه بصری فعالیت میکند، چیست؟ آیا شاهد اتفاقات رو به رشد در این عرصه خواهیم بود؟
فیلمسازهای ما خیلی به استفاده از جلوههای ویژه بصری تمایل دارند ولی باید مدیریت در دنیای جلوههای ویژه ایران به درستی اتفاق بیافتد. اگر تکنولوژی در جلوههای ویژه به درستی استفاده شود باعث رخدادن اتفاقات خوبی در بخش جلوههای ویژه سینمای ایران میشود. باید هر کاری را انجام ندهیم و اگر کاری را انجام میدهیم دستاوردی جدید برای سینمای ایران به همراه داشته باشد.
از وقتی ما برای فیلم «احمد» اسکنر سهبعدی ساختیم و دوستان و همکاران مطلع شدند، تقاضاهای زیادی برای استفاده از این اسکنر به ما ارائه شده است. باید اتفاقهایی نظیر ساخت اسکنر سهبعدی خیلی زودتر در سینمای ایران رخ میداد ولی نمیدانم چرا کسی به سراغ این موضوعات نمیرود. همین الان موشن کپچر ما ایراد دارد ولی آیا کسی راهکاری برای حل این مشکل دارد؟ کمرا موشن کنترل را چه کسی باید به ایران وارد کند؟ سیستم روباتیک را چه کسی برای سینمای ایران راهاندازی خواهد کرد و با چه پروژهای باید استارت این کار زده شود؟ آیا بهترین پروژه برای راهاندازی سیستم روباتیک در سینمای ایران پروژه «موسی» نبود؟
بسیاری از تکنولوژیهای جدید در شرایط تحریم به ایران فروخته نمیشوند، ما بچههای نخبهای داریم که اگر به آنها اعتماد شود میتوانند این تجهیزات به روز را بسازند. چرا این اعتماد وجود ندارد؟ اگر نمیتوانیم وارد کنیم باید اعتماد شود تا تکنولوژیهای جدید را در ایران تولید کنیم. در پروژه «احمد» به ما اعتماد شد، البته نه چشمبسته، ما هم توانستیم اسکنر سهبعدی را بسازیم. بسیاری از تکنولوژیهای جدید در شرایط تحریم به ایران فروخته نمیشوند، ما بچههای نخبهای داریم که اگر به آنها اعتماد شود، میتوانند این تجهیزات به روز را بسازند. چرا این اعتماد وجود ندارد؟
در سیستم موشکی سرمایهگذاری کردیم و پیشرفتهای بسیاری داشته و داریم. اگر در هر حوزهای سرمایهگذاری کنیم پیشرفت خواهیم داشت.
من آینده سینمای مبتنی بر جلوههای ویژه بصری در ایران را روشن میبینم. الان فیلمهایی که خیلی فروش دارند فیلمهای کمدی است. آیا سازمانهای دولتی برای فیلمهای کمدی ریالی هزینه میکنند؟ پس چرا فخرِ فروش این فیلمها را میدهند؟ فیلمهای «احمد»، «مجنون» و «آسمان غرب» باید تحت فشار و در مدتزمان کم ساخته شوند و در نهایت با شرایطی به اکران برسند که مخاطبان کمی به تماشای آنها بنشینند.
ژانر علمی-تخیلی و اکشن ما کجا است؟ این بخشهای سینما نیازمند زیرساخت است. همتی جمعی میخواهد که ژانر به سینمای ایران معرفی کنیم. جلوههای ویژه میتواند به ژانرهای مختلف کمک کند و مردم برای تماشای فیلمهای علمی-تخیلی و اکشن صف بکشند.
اگر پارک فناوری در قزوین نبود و مکانمان و هزینههای جاری نظیر برق تأمین نمیشد دفتر ما هم نمیتوانست شکل بگیرد و رو به جلو حرکت کند. به همین دلیل است که میگویم جلوههای ویژه بصری نیازمند زیرساخت است. توانایی در این زمینه وجود دارد و اگر مدیریت درست هم شکل بگیرد، آینده روشنی در این باره قابل رؤیت است.
مسؤولان باید حمایت کنند. برخی زیرساختها به شکل حکومتی باید ایجاد شود. ما در جلوههای ویژه بصری باید سولههای بزرگی داشته باشیم که نه در مدیریت دولت، بلکه در اختیار متخصصان و فعالان جلوههای ویژه قرار گیرند. در آن شرایط ما میتوانیم نخبههای جلوههای ویژه بصری را به سینمای ایران معرفی کنیم.
کد خبر 6092885 فریبرز دارایی