قصه یک جوان خریدار روغن سوخته
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۶۲۷۶۹
سی سالهای، نه پول داری، نه کار. در یکی از دورترین استانهای جنوبی کشور در زل گرما زندگی میکنی. معلق در میان زمین و هوایی و مغزت در ضربان چه کنم چه نکنم دائماً میتپد. به هر کاری که یک انسان ازش برمیآید اندیشیدی. حتی به سطل آشغالهای شهر. اما بازار زباله هم در آنجا کساد است که بخواهی سرت را در آن فرو کنی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایران آنلاین / چرا که با قد کشیدن درهم و مرض لاعلاج ریال اوضاع تغییر کرده. پا به خیابان میگذاری همکلاسی دبستانت در گوشهای از خیابان نشسته یا خوابیده نمیدانی. با دیدنش یاد بقیه میکنی که در زندان هستند. منصرف واردات میشوی و کنار حمید مینشینی. با حمید بزرگ شدهای. در دلت حیف شد میگویی چرا که حمید همیشه در کلاس شاگرد اول بود.
مغزت محکمتر میتپد چشمانت هم سیاهی میرود استرس بیپولی مثل سم در خونت میدود و با هر تپش مغزت آتشفشان اشک را در گوشه چشمانت تحریک میکند تا بترکد. تحمل میکنی. تلفن همراهت را از جیبت درمیآوری و با نا امیدی سرچی در نت میزنی به امید آنکه شاید کسی کاری، سازمانی، تسهیلاتی یا کسی به فکرت باشد. واژه کار را مینویسی و در انتظار معجزه میمانی. لابه لای صفحات دنبال کارآفرینی میروی چون هم جدید است هم به نظر کسب و کار پر پولی است. شروع به خواندن میکنی و به واژه «دانش بنیان» میرسی، چشمانت از حدقه بیرون میزند. تمرکز میکنی که بفهمی منظور چیست. دانشش تو را یاد درس و مدرسه و حمید میاندازد. نگاهی به چهره لاغر و سیاه حمید میاندازی. هیچ حرکتی ندارد. تکانش میدهی به هوای آنکه ببینی نفس میکشد یا نه. حمید آشکارا در فضاست با یک «نکن» دوباره برمی گردد جایی که بوده.
کم کم به فکر راضی کردن غرورت میافتی تا به سراغ جعفر آقا بروی و با یک غلط کردم که شما اینقدر بیانصافی به کار قبلیات برگردی تا از گشنگی نمیری. اما نمیتوانی خسته شدهای حاضری بمیری اما نشوی برده جعفر آقا که تمام زندگیاش تحقیر توست. گناهی ندارد خودش اینگونه جعفر آقا شده و میخواهد تو را با زجر دادن استاد کند. یاد هفت هشت سال پیش میافتی که جعفر آقا را ختم آدمهای بلد میدانستی. خندهات میگیرد که روی چه حسابی فکر میکردی کسی که مغازه تعویض روغنیاش زیر پونز نقشه است چیزی برای آموختن به تو دارد. تمام آنچه که باید یاد میگرفتی همان سه هفته اول فهمیدی و بقیه شش سال عمرت در آن مغازه 10 متری با بوی عرق کامیون دارها فقط درجا زدن بود و تمام این سالها با افتخار اسمش را تجربه میگذاری.
دوباره سری به نت میزنی کندی بارگذاری صفحات به روی غصه تلف شدن زندگیات تلنبار میشود. آهی میکشی و دلت میخواهد بزنی به سیم آخر. چه سیم آخری؟ سیم آخر هم خیلی وقت پیش بردهاند. ذهنت پرت چرایی زندگی میشود اما در شرایطی که داری دیگر برایت علت معنایی ندارد. در شرایطی که مجبور باشی تخم هم میگذاری، چه اهمیتی دارد مرغ اول بود یا تخم مرغ. صفحه جانش بالا میآید و چشمت به یک آگهی میافتد «خریدار روغن سوخته هستیم» مغزت از حرکت میایستد و از جایت بلند میشوی.
رضا بیمکی جوان بوشهری که با فروش روغن سوخته کسب و کاری برای خودش راه انداخته و موفق شده است. او درباره شروع این کسب و کار میگوید: پس از دیدن آگاهی به فکر جمعآوری روغنهای دور ریختنی در تعویض روغنیهای شهرمان افتادم. البته قبلش در مورد اینکه روغن سوخته به چه کار میآید تحقیق کردم تا خدای نکرده ناخواسته ضرری به سلامتی یا مال دیگران نزده باشم. با آگهی دهنده تماس گرفتم و ایشان توضیح دادند روغن سوخته برای بازیافت جمعآوری میشود. برای آنکه مطمئن شوم خریدار راست میگوید در اینترنت سرچ کردم و به یک شرکت دانش بنیان برخوردم که روغنهای سوخته را با تکنولوژی جدید به روغن پایه که مصرف صنعتی دارد تبدیل میکرد. پس شروع کردم و یکی یکی به تعویض روغنیها سر زدم به آنهایی که آشنا بودند سپردم که روغن را دور نریزند. از بقیه هم روغن را به قیمت ناچیزی میخریدم. اول با دبه و گالن روغنها را جمع میکردم و وقتی حجم روغنها زیاد شد بشکه خریداری کردم. برای نگهداری از آنها هم گوشه حیاط خانه را انبار کردم. خدا را شکر از کسب و کارم راضی هستم. در حال حاضر دو نفر از دوستانم را هم پیش خودم آوردهام و با هم کار میکنیم. چیزی که در آینده امیدوارم بتوانم انجام دهم این است که خودم روغن را بازیافت کنم./ ایران
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۶۲۷۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آبشرب شهرک سوخته امامزاده ابراهیم شفت پایدار شد
مدیرعامل آبفای گیلان از پایداری شبکه آب شرب سالم در روستای نیمه سوخته امامزاده ابراهیم شفت خبر داد و گفت: در اثر آتش سوزی مهیب در روستای امامزاده ابراهیم شفت به جهت پایداری خدمات در ساعات اولیه بعد از حادثه با استقرار اکیپ عملیاتی با لولهگذاری موقت و تغییر مسیر آبرسانی، آب سایر نقاط روستا برقرار شد
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب گیلان از پایداری شبکه آب شرب سالم در روستای نیمه سوخته امامزاده ابراهیم شفت خبر داد و اظهار کرد: در اثر آتش سوزی مهیب در روستای گردشگرپذیر امامزاده ابراهیم شفت بخشی از تاسیسات شبکه آبرسانی و انشعابات دچار آسیب شد که به جهت پایداری خدمات در ساعات اولیه بعد از حادثه با استقرار اکیپ عملیاتی با لولهگذاری موقت و تغییر مسیر آبرسانی، آب سایر نقاط روستا برقرار و برای استفاده در منطقه وقوع حادثه نیز چها عدد شیر برداشت عمومی نصب شد. به گفته، در زمان وقوع حادثه آب با فشار کافی در شبکه برقرار و امکان استفاده از شیرهای ثابت آتش نشانی وجود داشت اما به علت شدت و سرعت گسترش حریق امکان استفاده از تعدادی از شیرهای ثابت آتش نشانی محدود شد. مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب گیلان با بیان اینکه در راستای اطمینان از سلامت تامین آب شرب روستا پایش مستمر کمی و کیفی آب توسط اکیپهای کارشناسی در حال انجام است، گفت: در پی خسارت وارده، جهت افزایش پایداری تامین آب شرب روستا و بهره مندی مشترکین از آب سالم و بهداشتی نیاز به اصلاح و بازسازی شبکه توزیع و خطوط انتقال به طول ۳ کیلومتر است. به گفته غیاثی، نصب انشعاب آب به تعداد ۱۳۵ فقره و ۱۵ دستگاه شیر آتش نشانی در معابر روستای امامزاده ابراهیم شفت نیز ضرورت دارد.