حال و هوای زیارت نرفتهها در اربعین سالار شهیدان + فیلم
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۲۶۸۳۸
حال و هوای زیارت نرفتههای اربعین سالار شهیدان در گیلان با اشک و باران به هم آمیخت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، عزاداران حسینی در اربعین حضرت سیدالشهدا و 72 تن از یاران صدیقاش بر سر و سینه زدند و فریاد لبیک یا حسین سر دادند.
اشک و نگاه و حسرت و تصویر کربلا، این است روزگار زیارت نرفتههای اربعین حسینی که امروز آمدند و با چشمان اشکبار خود به عزاداری پرداختند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با دوربین خبرگزاری تسنیم به میان جاماندهها از پیاده روی پرشکوه اربعین در شهر رشت رفتیم و از حال و هوای آنها پرسیدیم.
کودک گیلانی با بغضی در گلو فشرده با زبانی کودکانه به دوربین تسنیم گفت: خیلی دوست داشتم اربعین پیاده به زیارت حضرت امام حسین (ع) بروم زیرا خیلی امام حسین (ع) را دوست دارم.
کودک خردسال دیگری که با مادرش به عزاداری اربعین آمده بود گفت: از حضرت امام حسین (ع) میخواهم که ظهور امام زمان (عج) را زودتر برساند.
مادری با چشمانی بارانی گفت: خیلی دوست دارم به زیارت امام حسین (ع) بروم اما بهعلت مشکلات هنوز برایم میسر نشده و این آرزوی من است و دلم حال و هوای کربلا دارد.
نوجوان گیلانی دیگری به دوربین تسنیم گفت: درست است که ما نتوانستیم پیاده به زیارت کربلا برویم اما با تجمعمان به تمام جهان ثابت میکنیم که عاشورایی هستیم و عاشورایی میمانیم.
قرار گرفتن در مغناطیس عشق ثارالله، پیر و جوان و کودک نمیشناسد؛ این عشق با جان و دل شیعیان و آزادگان جهان آمیخته شده و تبلور آن در جای جای جهان دیده میشود و این یعنی کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا.
بغض و اشک، تصویر یکسانی است که در صورت تک تک زیارت نرفتهها میتوان دید.
گزارش از سارا ناصری
انتهای پیام/
زیارت نرفته های گیلانیزیارت نرفته های گیلانی زیارت نرفته های گیلانیزیارت نرفته های گیلانیزیارت نرفته های گیلانیزیارت نرفته های گیلانیزیارت نرفته های گیلانیزیارت نرفته های گیلانیزیارت نرفته های گیلانیحال و هوای زیارت نرفتهها در اربعین سالار شهیدان + فیلم R7877/P1377/S6,71/CT7منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۲۶۸۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
به گزارش اعتماد، همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود.
کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست.
حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»