Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - جورج سمعان جرداق George Jordac ، نويسنده و شاعر مسيحي لبناني و يکي از شيفتگان مکتب شيعه و عاشقان علي (ع) در روز چهارشنبه 14 آبان 1393 در سن 88 سالگي درگذشت.
او در «جديده مرجعيون» در جنوب لبنان به دنيا آمده بود؛ در منطقه اي از زيباترين مناطق زمين و پربارترين منطقه از نظر رويدادهاي تاريخي و خاطرات گذشتگان و در خانواده اي با ريشه هاي «غسّاني» از روستاي «شوير» در منطقه «متن» جبال لبنان و در محيطي شيفته علم و داراي گرايش شديد به طلب معرفت رشد کرد
پدر و مادر جرداق نيز به حضرت على (ع) بسيار ارادت داشتند و بر سردر خانه خود، سنگى را نصب کرده بودند که روى آن جمله «لا فتى الا على، لا سيف الا ذوالفقار» حک شده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


او پس از پايان تحصيل در کالج کليسايي بيروت، دو کار را با هم آغاز کرد: نوشتن مداوم براي نشريات لبناني و عربي و نيز تدريس ادبيات عرب و فلسفه در بعضي از مدارس بيروت و آثار ادبي و فکري امام علي (ع) يکي از موضوعات موجود در برنامه هاي آموزشي اين مدارس بود و ازآنجا که داشته ها و دانسته هاي کودکي و نوجواني فرد براي تدريس کافي نيست، جورج جرداق بايد براي آگاهي بيشتر سراغ مطالب و کتاب ها و آثار جديدي درباره شخصيت ادبي و فکري و اجتماعي اين شخصيت مي رفت.
بدين ترتيب، شروع به مطالعه آثاري کرد که درباره امام نوشته شده بود و پس از آن برايش آشکار شد که بيشتر آنچه مي خواند به مسائل ثانوي و محدودي بر مي گردد که به زمان و مکاني مشخص ربط دارد که شايد در مرحله اي تاريخي براي بيشتر از مردم اهميت دارد اما براي همه مردم در همه برهه هاي تاريخي مناسب نيست و بيشتر مطالب، به حق امام علي (ع) در خلافت بر مي گشت و اينکه از ديدگاه مؤلفان اين کتاب ها چه اندازه حق با امام علي (ع) بوده است و هر کدام هم براي ادعاي خود دلايلي مي آورند اما از ديدگاه امام علي (ع) نسبت به زندگي و انسان و ضرورت هاي جامعه بشري سخني در ميان نبود.

از اين رو، جورج جرداق تصميم گرفت به نهج البلاغه برگردد و دوباره آن را با توجه مطالعه کند و دريافت که امام علي (ع) عميق تر و بزرگ تر از تمام آن چيزهايي است که گذشتگان و معاصران درباره اش نوشته اند و به اين نتيجه رسيد که انسانيت امام (ع) با تمام عناصر و خصايصش از انديشه اي صاف و درکي عميق نسبت به حقيقت وجود ناشي مي شود و آنچه مردم را در زندگي خود بدان فرا خوانده فراتر از همه مرزهاي زمان و مکان است.

وي 30 جلد کتاب تاليف کرده‌است که مهمترين اثر وي که به فارسي هم ترجمه شده‌است «الامام علي صوت العداله الانسانيه » که در 5 جلد با عناوين ذيل منتشر گرديده ‌است: «علي و حقوق بشر»، «علي و انقلاب فرانسه»، «علي و سقراط»، »علي و دوران زندگاني‌اش» و «علي و قوميت عربي».
جورداق در زمان به پايان رساندن اين کتاب، نامه‌اي را به همراه يک نسخه از کتاب اش براي آيت الله العظمي بروجردي(قدس سره) مي فرستد و کتاب را به اين مرجع تقليد تقديم مي کند. آيت الله صافي گلپايگاني در کتاب «فخر دوران» که درباره سيره زندگاني، دوران زعامت و ابعاد شخصيتي آيت الله العظمي بروجردي (قدس سره) نوشته است به ماجراي نامه اين نويسنده مسيحي اشاره کرده است.

جرج جرداق در اين نامه نوشته است: «من در حالات و سيره و تاريخ زندگي امام علي مطالعه کرده‌ام و در آن، به اصول و مباني و معاني بزرگي که تازه بشريت امروز و مخصوصا دنياي غرب ادعاي رسيدن به آن معاني و پيشنهاد آن مباني را دارد رسيده‌ام؛ اصولي که اساسي و جهاني است و همه اگر چه به ظاهر باشد همگان را به آن مي خوانند. اين اصول، همه در سيره و گفتار و کردار امام در حد اکمل وجود دارد.
اسلام‌شناسان و خاورشناسان غربي اگر چه کم و بيش اين معاني را در زندگي آن امام عظيم درک کرده‌اند اما نخواسته‌اند قبول کنند که اين افتخار براي شرق است و پيش از غربي‌ها و قرن‌ها پيش در شرق، کساني بوده‌اند که همه اين اصول و حقايق را درک کرده و بيان کرده‌اند، و از اين جهت اين واقعيت را کتمان کرده‌اند.
در شرق هم دانشمندان و علما، چنان‌ که بايد، اين اصول را از سيره و حال و مقال آن حضرت استفاده نکرده‌اند، و من دريغ دانستم که چنين شخصيت بزرگي در شرق باشد و قدرش مخفي بماند، لذا اين کتاب را نوشتم و چون مسيحي هستم کسي نمي‌تواند مرا نسبت به بيان مراتب بلند امام به تعصب نسبت دهد، و چون زبانم عربي است و اهل مطالعه هستم هم کسي نمي‌تواند به عدم اطلاع و نا آگاهي متهم سازد.
اين کتاب را نوشتم و شما (حضرت آيت الله بروجردي) بعد از مطالعه تصديق مي‌نماييد که “إني أنصفت الإمام بعض الإنصاف”، من بعضي از حق را نسبت به اين مرد بزرگ توانسته‏ ام، ادا کنم. من شما را شايسته ترين و لايق ترين شخصيتي يافتم که اين کتاب را به او هديه نمايم، لذا آن را به شما اهدا مي کنم.»

آيت الله بروجردي کتاب رسيده را مطالعه کرده و از آن استقبال مي کند. بعد از آيت الله صافي که از شاگردان برجسته ايشان بودند مي خواهد که کتاب را دقيق مطالعه کند تا اگر اشتباهات و اظهارنظرهايي در آن بود که به نقد و تذکر نياز داشته باشد، مشخص شود تا همراه با پاسخ نامه براي نويسنده مسيحي بفرستند.
سپس در جلسه اي توصيه به ترجمه اين کتاب به زبان فارسي مي کند که آقاي بلاغي واعظ اين کار را انجام داده و ترجمه کتاب را براي چاپ آماده مي کند اما در نهايت اين کتاب اولين بار توسط سيد هادي خسروشاهي در سال 1342 به فارسي ترجمه و منتشر گرديد. همچنين وي کتاب «روائع نهج البلاغه» را نيز پيرامون امام اول شيعيان منتشر ساخت.
جرج جرداق درباره راز عدم نوشتن در باره شخصيت ديگري غير از علي عليه السلام سخن مي گويد و بيان مي کند: عده اي از مردم کشورهاي حوزه خليج فارس و مصر به من پيشنهاد مي کردند که مثلا در مورد عمر و يا ديگران بنويسم… اما من نپذيرفتم نه به اين خاطر که بخواهم بگويم عمر و يا کس ديگري بد است نه اصلا اينطور نبود بلکه من پس از علي عليه اسلام کسي را شايسته نوشتن نديدم و تصميم گرفتم که جز در مورد علي (ع) ننويسم
شفقنا با جرج جرداق در منزل شخصي اش در منطقه الاشرفيه بيروت به گفت وگو نشسته است؛ گفتگويي که در طول دوران زندگي وي در نوع خود بي سابقه محسوب مي شود.
وي در ابتداي اين گفت وگو و پس از خوشآمد گويي به خبرنگار شفقنا مي گويد: سلام بر همه کساني که خورشيد حسين و بادهاي کربلا چهره او را سوزانده است، سلام بر کساني که زمين طف لمسش کرده و از فرات آب نوشيده است، سلامي با بوي انقلاب و بهشت پيروزي، سلام بر تمامي حسينيان و زائراني که طريق عاشورا در پيش گرفتند.
وي پس از خوشآمدگويي که از ضمير و روي گشاده وي پرده برمي دارد، ادامه مي دهد: حسين بن علي (ع) امام عادل بود و در جنگ با يزيد فاسق دستور شرعي داشت.
جرداق در پاسخ به اينکه چه شباهت هايي بين علي (ع) و حسين (ع) وجود دارد و اينکه چرا علي(ع) را براي نوشتن انتخاب کرده و امام حسين(ع) را انتخاب نکرده است، مي گويد: پي بردم که حسين(ع) خط طبيعي پدرش علي(ع) است و به اين موضوع نيز در نوشته هايم اشاره کرده ام. از فسق معاويه و جنايت وي و همچنين ظلم يزيد و زورگويي هاي وي نيز نوشتم. هنگامي که از تمدن علي(ع) براي تاريخ انسانيت نوشتم، پي بردم که در ايشان وجوه مشترکي با اديان کيهاني و رباني وجود دارد بنابراين ايشان را به عنوان نمونه اي براي موفقيت انقلاب فرانسه و عدالت و حقوق بشر انتخاب کردم و همچنين در اثر«علي و سقراط» ايشان را چراغي براي فلسفه و حکمت و اخلاق برگزيدم.
اين انديشمند مسيحي لبنان مي افزايد: نوشتن کتاب علي عليه السلام و ناسيوناليسم عربي پاسخي بود به کساني که ايشان و مرا به شعوبيه متهم مي کردند. مثال هاي زيادي با اين مفاد ذکر کردم که نبايد آنچه که بين من و علي عليه السلام و يا بين علي (ع) و فرد ديگري رخ مي دهد مبتني بر نژاد، گروه، حزب و يا طرز تفکري تنگ نظرانه تلقي شود.
جرج جرداق ادامه مي دهد: عدالت موجود در علي عليه السلام و عادات عربي اصيلي چون دوست داشتن خير، کمک، اخوت، شهامت، کرم، مردانگي، قهرماني، سوارکاري، شجاعت، عدل، انصاف، فرهنگ، ادب، فکر، علم، دين و زهد و ترس از خداوند و امور ديگري از اين دست که از عادات اصيل يک فرد عربي محسوب مي شود، مرا واداشت تا از امام علي(ع) نمادي ملي و عربي اتخاذ کنم و به ايشان افتخار کنم.
جرداق معتقد است که شخصيتي نزديک به علي عليه السلام و روش تفکر وي وجود ندارد. او علي عليه اسلام را انساني ناب برمي شمارد و معتقد است که لازم نيست صفت ربوبيت به ايشان بدهيم؛ علي يک انسان است اما قدرت ايشان در ايجاد نوعي بيداري و نوعي آگاهي جهاني در زمينه حقوق و برابراي و عدل و عفو و تسامح باعث شده است تا وي در نظر برخي افراد فرا بشري باشد.
جرداق آنگاه مي گويد: علي عليه السلام يک انسان نمونه بودند. ايشان در دولتش عدالت محمدي (ص) را بنيان نهادند. مگر ايشان نيست که مي گويد فقر در وطن، غربت است. مال در غربت، وطن است و اينکه مردم دو گروه هستند: يا برادر تو در دين هستند و يا همنوع تو در آفرينش هستند. اين همان چيزي است که جبران خليل جبران نيز به آن اشاره کرده است جبران از امام علي(ع) تاثير پذيرفت و در مورد ايشان مي گويد پيامبر(ص) امام علي (ع) را به عيسي بن مريم تشبيه مي کرد اين تشبيهي تنها جسماني نيست چون من يقين دارم که نور علي از نور پيامبران و فرستادگان خداوند متفاوت نيست.
اين نهج البلاغه پژوه خاطرنشان مي کند: به نظر من سخن يسوع و طلب غفران و رحمت براي کساني که صليب را براي وي مهيا مي کردند، با سخن امام علي (ع) هنگامي که از سوي ابن ملجم ضربت خورد شباهت دارد آنجا که فرمود: اگر زنده ماندم خودم به کارش رسيدگي مي کنم اگر مردم، او را يک ضربت بزنيد.
وي در پاسخ به اينکه دليل انتخاب علي (ع) و انقلاب فرانسه چه بوده است، تاکيد مي کند: پس از انقلاب فرانسه که غرب به قاتلاني بربري تبديل شد و مردم در بين آنها بيشتر به گله هاي گوسفندي در خدمت امراي خود تبديل شده بودند و کشت و کشتار به راه انداخته بودند، صلاح ديدم که چيزي در اين زمينه بنويسم و طبيعتا در مورد امام علي (ع) مطالعه داشته و از ايشان تاثير پذيرفته بودم، به اين موضوع پي بردم که ايشان انقلاب هاي پي در پي انجام داده است در حالي که انقلاب هاي ايشان و رويداد هاي آن از کشت و کشتار خالي بوده است. بنابراين تصميم گرفتم که اين موضوع را انتخاب کنم.
پژوهشگر و محقق مسيحي لبنان مي افزايد: انقلاب علي عليه السلام انقلاب انساني، اجتماعي، فکري و فرهنگي بود و در آن بين دو جبهه فسق و قتل و قاچاق انسان و برده و مرگ از يک طرف و جبهه دين و رحمت و عدالت و انسانيت و آزادي و حيات فاصله هاي زيادي بود. موظف شدم که جبهه علي را که خالص ترين جبهه ها است، مورد بررسي و تحليل قرار دهم. اين جبهه راه را براي من روشن کرد و چراغ راهم شد.
اين انديشمند لبناني درباره دليل انتخاب سقراط به عنوان نمونه اي براي مقايسه با علي عليه السلام و اينکه چرا افلاطون، ارسطو طاليس، آديوجين و فرد ديگري را انتخاب نکرده است، مي گويد: سقراط استاد همه ي اين افراد بود و علي در حکمت و فلسفه استاد عصر و نسل خود بلکه استاد نسل هاي بعد از خود است به همين دليل در مورد علي (ع) و نهج البلاغه نوشتم.
وي در ادامه درباره راز عدم نوشتن در باره شخصيت ديگري غير از علي عليه السلام سخن مي گويد و بيان مي کند: عده اي از مردم کشورهاي حوزه خليج فارس و مصر به من پيشنهاد مي کردند که مثلا در مورد عمر و يا ديگران بنويسم… اما من نپذيرفتم نه به اين خاطر که بخواهم بگويم عمر و يا کس ديگري بد است نه اصلا اينطور نبود بلکه من پس از علي عليه اسلام کسي را شايسته نوشتن نديدم و تصميم گرفتم که جز در مورد علي (ع) ننويسم.
جرداق در پاسخ به سوالات خبرنگار شفقنا در مورد منهج علي (ع) و شخصيت تربيتي، اجتماعي و انقلابي ايشان، از تاثير زماني و مکاني خود از نهج البلاغه سخن مي گويد و معتقد است که نهج البلاغه در بعد انساني و تشريعي جزو قوانيني است که همانند آن اندک است.
وي با اشاره به اينکه سخنان بسياري از امام علي در نهج البلاغه را به خاطر سپرده است، از شيوه نگارش امام در نهج البلاغه، شيوايي کلام و استحکام عبارت هاي آن سخن مي گويد.

جرج جرداق نويسنده لبناني در ادامه گفتگوي خود با پايگاه بين المللي همکاري هاي خبري شيعه (شفقنا)، از امام حسين(ع) و ايده مقاومت در نزد – به تعبير وي- اين مرد شجاع سخن مي گويد و تصريح مي کند: يزيد – لعنت الله عليه- حيواني انسان نما بود و تا مدت ها آرزو مي کردم که کاش قبل از آن اقدام شرم آور خودکشي کرده بود و يقين دارم که با آن اقدام در واقع خودکشي کرد. برگزاري مراسم سالگرد انقلاب حسيني و راهپيمايي کربلا و عاشورا دليل عقلي و واقعي بر پيروزي خون بر شمشير است. حسين عليه اسلام آزادي را به مردم و زائرانش آموخت و به آنها آموخت تا راه عدالت و شهادت را در پيش بگيرند.
انديشمند بزرگ لبناني سخن خود را با ذکر اين نکته که زندگي خود را در راه تحقيق در مورد امام علي صرف کرده است، به پايان برده، مي گويد: از علي نوشتم و چه بسيار زيارت ايشان و پيوستن به رکاب وي را آرزو کردم. ايشان منهج من، و مرد آزادي و عدالت و صلح است.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۳۷۹۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب «رازهای زیارت اربعین» روانه بازار نشر شد

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «رازهای زیارت اربعین» اثر محمد سند با تحقیق ابراهیم حسین بغدادی و ترجمه محمد خنیفرزاده در ۱۷۶ صفحه در مجتمع فرهنگی فاطمیه اصفهان تهیه و به همت مؤسسه بوستان کتاب به چاپ رسید.

نویسنده اثر حاضر مطالب ارزنده‌ای درباره فلسفه زیارت اربعین و وسعت انعکاس آن بر روح و روانِ بشر بیان کرده است. کشش و شیفتگی شدیدی که این شعیره مقدس به حضرت اباعبدالله الحسین (ع) به طور ویژه و به دیگر شهدای کربلا به طور عام در وجود ما می‌دواند، کانون توجه ما در این کتاب است؛ چیزی که موجب می‌شود روحیه باصفای انسان با ایمان در جامعه‌ای که در آن به سر می‌برد، ممتاز و برجسته کند و نمونه فاخری از همزیستی بر پایه عشق و محبت الهی را در میان همنوعان خود رقم زند.

ساختار اثر

این کتاب در سه فصل تألیف شده است؛ فصل اول با عنوان «زیارت اربعین، تعالی‌بخش فطرت انسانی» نیروی محرک در زیارت اربعین، مهدویت در امتداد عاشورا و شعائر حسینی و نظارت مداوم کشورها بر زیارت اربعین را بررسی کرده و حرمت مناسبت و موسم اربعین، سکولاریسم نوین و زیارت امام حسین (ع) و دلیل تمرکز بر زیارت امام حسین (ع) را شرح داده و گنبد حسینیِ آسمان و تربت روحانی آن، حورالعین، پرتوی از نور حسین (ع) و دیدار امام حسین (ع) و فراموشی حوریان را به نگارش درآورده است.

نویسنده در فصل دوم با عنوان «زیارت اربعین، تمدن یا حکومت» ابعاد زیارت اربعین امام حسین (ع)، قرآن کریم و فرهنگ و تمدن و قواعد جهانی نظام اهل بیت (ع) را بیان کرده و جایگاه علمی نظام حوزه در پژوهش‌های غربیان، راز موفقیت نظام تشیع و رازهای قواعد حاکم بر نظام اهل بیت (ع) را مورد تأکید قرار داده است.

«فلسفه شعائر حسینی» عنوان سومین و آخرین فصل از کتاب حاضر است که در آن یعقوب و گریه او بر یوسف (ع)، شعار حضرت مهدی (عج) و اهل بیت (ع) قطب و محور مودت تبیین شده و تفاوت‌های اسلام عمومی با اسلام ایمانی، فلسفه ولایت و رجعت سران عدالت الهی به رشته تحریر درآمده است.

کد خبر 6089496 فاطمه علی آبادی

دیگر خبرها

  • بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود
  • لزوم بازشناسی بقیع به جهان اسلام
  • حمایت دانشجویان مسیحی دانشگاه اوهایو از دانشجویان مسلمان
  • فقط نیمی از پسماند پزشکی هرمزگان اصولی دفع می‌شود
  • کتاب «رازهای زیارت اربعین» روانه بازار نشر شد
  • انتشار کتاب یوسف گم گشته باز آید در ماهشهر
  • گزیده از سخنان ائمه جمعه شهرهای استان قم
  • ماموستا ملااحمد فخری منشأ خدمات بسیاری برای دین بود
  • گلایه امام جمعه یاسوج از فرسودگی ناوگان حمل و نقل شهری
  • گلایه امام جمعه یاسوج از فرسودگی ناوگان حمل و نقل شهری یاسوج