همه چیز را درباره سن ازدواج بدانیم
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۴۰۳۸۱
شاید ماه ها و یا حتی سال ها برای عروسی تان برنامه ریزی کرده باشید. بالاخره روز بزرگ از راه می رسد و بسیار فوق العاده هم برگزار می شود. اکنون همه چیز تمام شده و فکر می کنید به خاطر ازدواج تان باید شاد باشید اما به جای آن کمی احساس افسردگی می کنید. اگر اینگونه است باید گفت شما تنها نیستید. از هر 10 زن یک نفر پس از ازدواج دچار افسردگی می شود و البته درصدی از مردان هم چنین حسی را تجربه می کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
افسردگی پس از ازدواج ممکن است نوعی بیماری بالینی نباشد اما در این چند سال اخیر نوعروس و دامادهای بسیاری را به خود گرفتار کرده و تعداد زوج هایی که به مشاوره های پس از ازدواج مراجعه می کنند در حال افزایش است. در اینگونه موارد معمولا زن ها برخلاف مردها خجالت می کشند از افسردگی شان صحبت کنند و بیشتر مواقع آن را مخفی می نمایند و همین مساله روی ارتباط با همسرشان اثر منفی می گذارد. اما چه چیزی باعث می شود که این افراد پس از عروسی چنین احساسی داشته باشند؟
بنا به گفته محققان ممکن است زن و یا مرد پس از ازدواج، توقع شان از شریک زندگی یا ارتباط شان آنگونه که تصور می کرده اند برآورده نشده باشد و یا بدتر از همه روز بزرگ زندگی شان آمده و رفته است و اکنون باید با مسائل مختلف و حقایق زندگی رو به رو شوند.
شروع مسئولیت ها
تصور کنید، 12 ماه برنامه ریزی، تماس ها تلفنی، سفارش کیک، خرید، گرفتن عکس های نامزدی، سفارش گل و در نظر گرفتن تمام جزییات روز عروسی، مهمانی گرفتن با دوستان مج رد به عنوان آخرین روز مجرد بودن و سرانجام رسیدن روز عروسی. روزی که احساس می کنید میان دنیایی از زیبایی ها قرار گرفته اید. مدت ها منتظر چنین روزی بودید و آن را در رویاهای تان می دیدید، روزی که با محبوب تان در مقابل چشمان خانواده و دوستان تان ازدواج می کنید و جشن می گیرید. در آن روز شما در دل سعادت هستید و 12 ماه برنامه ریزی، شما را به زیباترین روز زندگی تان رسانده است.
صبح روز بعد از خواب بیدار می شوید و کلی ظرف در ظرفشویی می بینید، لباس های کثیف هم مانده اند. غذا باید درست کنید و تازه به این فکر می افتید که زندگی تان را با فردی دیگر تقسیم کرده اید. برای برخی از افراد این حقیقت بسیار ناگوار است. بیشتر افراد این احساس را اندکی تجربه می کنند اما حدود 5 تا 10 درصد از افراد تازه ازدواج کرده به شدت احساس غم و ناامیدی و یا پشیمانی می کنند تا آنجا که به سرعت به سراغ مشاور می روند.
این احساس زمانی شدت می گیرد که عروس یا داماد فکر می کند فردیت خود را از دست داده است و وقتی با احساس مسئولیت انجام دادن اشتراکی هر کاری پیوند می خورد، بیشتر دچار اندوه می شود.
از طرفی وقتی زن و مردی به یکدیگر علاقه مند می شوند میزان هورمون دوپامین و اکسی توسیتن بدن شان به شدت افزایش می یابد. این هورمون ها باعث می شود تا آنها به همدیگر احساس تعلق کنند اما همانطور که ارتباط شان ادامه می یابد از سطح ترشح این هورمون ها کاسته می شود و علاقه شان به شدت قبل نخواهدبود و وقتی بر سر مسائلی هر قدر ناچیز بحث می کنند- که البته در تمام افراد متاهل صدق می کند- آن را چون فاجعه ای می انگارند، در حالی که نمی دانند این گونه بحث ها کاملا طبیعی است.
بی برنامه نباشید
محققان روی گروهی از نوعروسان تحقیق کردند و دریافتند که اکثر زن ها پس از عروسی احساس کسالت و افسردگی داشتند. آنها تمام وقت و انرژی شان را برای برنامه ریزی آن روز بزرگ به کار برده بودند و اکنون که همه چیز تمام شده است نمی دانند باید چه کار کنند. اما کسل شدن ضرورتا به مفهوم افسرده شدن نیست. برخی از زنان تایید کردند که کمی احساس بی حوصلگی می کردند اما افسرده نبودند. باقی زنان علاوه بر بی حوصلگی، افسرده هم شده بودند. بنابراین چگونه می توان این دو گروه را شناسایی کرد؟
عروس های افسرده، عروسی را انتهای هدف شان می بینند. در مقابل عروس های شاد، عروسی شان را شروع فصل جدیدی از زندگی شان می دانند. عروس های افسرده در هر حال نسبت به اهداف شان احساس شک و تردید دارند. اکنون که برنامه ریزی های مربوط به روز بزرگ زندگی شان به پایان رسیده است نمی دانند واقعا باید چه کار کنند.
این زنان گفتند که احساس عدم اطمینان نسبت به خود و حتی آینده شان داشتند. درواقع این احساس روی روابط با همسران شان تاثیر گذاشته و حتی هویت خودشان را هم تحت الشعاع قرار می دهد. با خود می گویند اکنون که روز عروسی شان گذشته است چه کسی هستند و چه کار باید انجام دهند؟ آنها آنقدر روی مسائل روز عروسی شان متمرکز شده بودند که هرگز برای روز بعد از آن فکری نکرده بودند. بنابراین کسانی که هنوز نامزد نشده اند یا در مراحل اولیه دوران نامزدی شان هستند یادشان باشد که عروسی صرفا آغاز فصل جدیدی از زندگی است نه هدف نهایی.
مراقب حفظ شادابی تان باشید
تجربه و احساسی که افراد پس از روز عروسی دارند، کاملا متفاوت است اما در این بخش چند راه حل کاربردی پیشنهاد شده است.
پیش از عروسی
در هفته روزی را به صحبت کردن درباره برنامه های بعد از عروسی اختصاص دهید. صحبت کردن در مورد برنامه های عروسی، جالب و هیجان انگیز است اما با محدود کردن صحبت در این زمینه و گذراندن اوقات بیشتر در خصوص برنامه های بعد از آن، مطمئن باشید کمک تان می کند روابط عادی بین خود را حفظ کنید و راحت تر به زندگی واقعی تان پس از ازدواج بازگردید.
برای بعد از عروسی تان برنامه ریزی کنید. در برابر هر برنامه ای که برای عروسی تان دارید، دو برنامه برای بعد از عروسی تان آماده کنید. بدین ترتیب کلی کار دارید که بعد از عروسی انجام دهید.
بعد از عروسی
شما تنها نیستید. بنا به گفته روانشناسان، افسردگی پس از ازدواج معمولی و رایج است بنابراین اگر دچار چنین احساسی شدید نگران نباشید، با برنامه ریزی دقیق این احساس گذرا خواهدشد.
زمانی که احساس افسردگی کردید در آن غوطه ور نشوید و سعی کنید دلیلش را بفهمید. انجام یک کار هیجان انگیز را برای خود ترتیب دهید. مثلا با دوستان تان ترتیب یک مهمانی را بدهید یا همراه همسرتان به یک برنامه تفریحی جذاب بروید.
اگر احساس افسردگی می کنید به همسرتان بگویید. این کار او را از احساس تان مطلع می سازد و در بهبود روحیه تان به شما کمک می نماید.
به ماه عسل بروید. چمدان تان را ببندید و دونفری به سفر و دیدن مکان های جدید بروید و در طول سفر برای آینده تان برنامه ریزی کنید. اگر هم برای رفتن به ماه عسل پول کافی ندارید، می توانید به پیک نیک یا به رستوران بروید و لحظات رومانتیکی را کنار یکدیگر بگذرانید و از بودن با هم لذت ببرید. به خودتان فرصت دهید. بلافاصله پس از جشن عروسی وارد حقایق زندگی عادی نشوید که چرا این کار، شما را بیشتر دچار افسردگی پس از ازدواج می کند.
از مشاور کمک بگیرید. اگر با وجود تمام ترفندهای فوق، باز هم افسردگی رهایتان نکرد، پس به یک مشاوره روانشناسی نیاز دارید. نسبت به افسردگی تان بی توجه نباشید و خیلی زود آن را درمان کنید تا آرامش زندگی تان به هم نریزد.
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۴۰۳۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خوردنی هایی که افسردگی میآورند
به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ مرکز سمنان،️ افسردگی شدید میتواند ریشه در شرایط فردی و اجتماعی داشته باشد، اما تغذیه هم بی تاثیر نیست. در بین خوراکیها غذاهای افسرده کنندهی بسیاری وجود دارد که برخی موجب بروز افسردگی شدید میشوند.
در جهانی زندگی میکنیم که بیشتر مواد به روش شیمیایی پرورش داده میشوند به همین خاطر برای کاهش نگرانی و اضطراب باید بیشتر به تغذیه توجه کنیم، زیرا تغذیه نقش بسزایی در حالات روحی افراد دارد
مطالعات نشان میدهند مصرف مواد غذایی فاقد ارزش تغذیه ای، مصرف زیاد گوشت قرمز شیرینی و شکلات و عدم مصرف فیبر و انواع میوه و سبزیجات تازه میتواند بشدت باعث افزایش ریسک ابتلاء به افسردگی حاد شود؛ علاوه بر این موارد یک سری مواد خوراکی اثرات منفی روی سلامت روان و افزایش خطر ابتلا به افسردگی در فرد میشوند.
۱. شکر
محققان دریافتند هنگامی که سطح گلوکز خون افزایش یابد، سطوح پروتیینی بالا میرود که رشد نورونها و سیناپسها را مورد تشویق قرار میدهد. بارها در بخش سلامت نمناک عنوان شده است که خوردن شکر باعث میشود که مغز شما در یک سطح بهینه کار کند و هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، ریسک افسردگی و خطر ابتلا به دیابت و جنون نیز بیشتر میشود.
۲. شیرین کنندههای مصنوعی
فکر نکنید که تنها به این خاطر که شیرین کننده مصنوعی است خطری شما را تهدید نمیکند اسپارتام جز تشکیل دهنده (و خطرناک) که در محصولاتی مثل نوشابه یافت میشود، تولید انتقال دهنده عصبی سروتونین را مسدود میسازد.
این میتواند باعث انواع بیماریهای عصبی از جمله سردرد، بی خوابی، تغییرات در حالت روحی و افسردگی شود. اما ممکن است برای سلامت ذهنی نیز بد باشد.
۳. الکل
سیستم عصبی مرکزی مهم است. مسئول گرفتن اطلاعات از طریق پنج حس، تفکر، درک، استدلال، و کنترل عملکرد حرکت است. اما با مصرف الکل این موارد کاهش پیدا میکنند و باعث تشدید علایم افسردگی میشود.
۴. روغن هیدروژنه
مرغ سرخ شده، پنیر سرخ شده، سیب زمینی سرخ کرده، به دلایل مختلفی برای بدن مشکل ایجاد میکنند و میتوانند باعث افزایش وزن شوند. اما چیزهای بیشتری وجود دارد:آنها هم به افسردگی مرتبط هستند.
هر چیزی که با روغنهای هیدروژنه درست شده و حاوی چربیهای ترانس است میتواند به طور بالقوه به افسردگی کمک کند. چربیهای اشباع شده، مثل آنهایی که در گوشت گوساله، لبنیات بالا، و کره پیدا شده اند میتوانند شریانها را مسدود کنند و از جریان خون به مغز جلوگیری کنند.
۵. فست فود
افرادی که فست فود میخورند، ۵۱ درصد بیشتر دچار افسردگی میشوند؛ بنابراین از خوردن آنها بپرهیزید.
۶. چربی ترانس
چربی ترانس به چربیهای اشباع نشده گفته میشود که معمولا در کل غذاها دیده نمیشوند. تنها در دهه ۱۹۵۰ چربیهای ترانس به طور معمول در چیزهایی مثل مارگارین، اسنک، محصولات پخته شده بسته بندی و روغنهای مورد استفاده برای سرخ کردن مواد غذایی، مورد استفاده قرار گرفتند. مصرف چربیهای ترانس کنترل نشده میتواند ریسک افسردگی را تا ۴۸ درصد افزایش دهد.
۷. غذاهای با سدیم بالا
دهه هاست، غذاهای بدون چربی به عنوان یک راه حل کاهش وزن اعلام میشوند -، اما بسیاری از این محصولات حاوی کمی سدیم هستند. متخصصان میگویند که همه این نمک اضافی میتواند کاملا با احساسات شما ناسازگاری داشته باشد، زیرا سدیم اضافی در این محصولات میتواند جنبههای سیستم عصبی را مختل کند.
نه تنها این میتواند باعث افسردگی شود، بلکه میتواند به واکنش سیستم ایمنی نیز کمک و باعث خستگی شود؛ و البته نمک هم چنین منجر به نگهداری مایع و باد کردگی میشود.
۸. کافئین
متخصصان بسیاری وجود دارند که میگویند حتی مقدار کمی کافئین نیز میتواند منجر به افسردگی شود. دلیل بیشتر کارشناسان، اثر مخرب کافئین روی خواب است. خواب آشفته میتواند به طور جدی به وضعیت ذهنی آسیب برساند.
۹. سبوس گندم
این نام را همیشه در میان خوردنیهای مفید مشاهده میکردید، اما اینجا باید بگوییم که در مورد افسردگی این مسئله کمی متفاوت است چراکه سبوس گندم به دلیل وجود فیتیک اسید و فیبر جذب روی را محدود میسازد و همین کاهش روی اثر سو در افرادی که در معرض استرس و افسردگی هستند میگذارد.
مقدارکافی روی به خصوص برای افراد مضطرب اهمیت ویژهای دارد، زیرا نشان داده اند کمبود آن رفتار عصبی و افسردگی را موجب میشود.
۱۰. پنیر سویا
با این که سویا مملو از پروتیین کم چرب است، همچنین با آنزیمهای گوارشی و پروتئاز میتواند بسته بندی شود که هضم پروتئین را به طور باور نکردنی دشوار میکند. سویا مس، بالایی دارد یک ماده معدنی مرتبط با رفتار مضطرب، و نفخ شکم است.
۱۱. قهوه
قهوه مانند سوخت جت برای یک مغز نگران است؛ و یکی از بالاترین منابع حاوی کافئین است. کافئین نیز میتواند جذب مواد مغذی کلیدی را مانند ویتامین د و ویتامینهای ب کند کند. تحقیقات نشان میدهند که استفاده از مواد گیاهی، به طور طبیعی، به خصوص بابونه، میتواند جایگزین خوبی برای قهوه باشد.
۱۲. نان سبوس دار
گلوتن برای بسیاری از افراد مضطرب، به خصوص بیمارانی با بیماری سلیاک - که در میان آنها اضطراب رایج است خوب نیست و زمانی که گلوتن حذف میشود، این رفتار هم ناپدید میشوند. اما حتی افراد با آلرژیهای خفیف نیز به آن حساسیت دارند.
۱۳. سوپ و غذاهای کنسرو شده
غذاهای فرآوری شده حاوی بیسفنول است که در اکثر غذاهای کنسروی و پلاستیکی وجود دارد میتواند باعث کاهش قابل توجهی ژنها در بخش استرس مداری مغز میشود.
۱۴. آب میوه
آب میوهها فیبرندارند و حاوی فروکتوز هستند در نتیجه قند خون و هورمون استرس آدرنالین را بالا میبرند. به عنوان یک قاعده کلی از نوشیدنیهای شیرین اجتناب کنید.