Web Analytics Made Easy - Statcounter

سیاست > احزاب و شخصیت‌ها - ایسنا نوشت: مولوی عبدالحمید گفت: از آقای رئیسی شناخت دیرینه داریم. سلام‌علیک داریم. در انتخاباتی که ایشان برای مجلس خبرگان از بیرجند شرکت کردند، من هم به مردمم توصیه کردم به ایشان رای دهند؛ چرا که انسان موجهی است.

"به حمدالله آزادی موجود است" این را مولوی عبدالحمید می گوید پیشوای مذهبی اهل تسنن که سعی داشته و دارد با گفت‌وگو و تکیه بر مشترکات ملی و مذهبی مشکلات سنی مذهبان ساکن ایران را حل کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اهم اظهارات مولوی عبدالحمید به شرح زیر است:

*{درباره نامه به رهبری}: موضوع آن نامه در رابطه با مشکلاتی بود که جامعه اهل سنت داشتند، مهم ترین مشکلاتشان تبعیض و نابرابری است، هم در استخدام نهادها، ارگان ها و ادارات مشکل دارند و هم در واگذاری مسئولیت و مناسب مشکل دارند. درخواست کردیم که ایشان فرمان تاریخی صادر کنند تا فرمان ایشان فصل الخطاب شود. اینکه در آینده چه اتفاقی می افتد را باید به خود آینده واگذار کنیم، اما در کل به آینده امیدواریم .

* من همیشه منافع ملی را اول در نظر می گیرم و بعد منافع جامعه اهل سنت که در مشکل هستند را در نظر می گیریم . در انتخابات ریاست جمهوری گذشته احساس کردم تحقق خواسته مردم و منافع مناطق و اقوام و مذاهب مختلف با جناب آقای روحانی و دولت ایشان بیش‌تر امکان پذیر است. من پیش از انتخابات سال 92 هم به آقای روحانی نزدیک بودم.

* اعتقاد من بر آن است که هر دو جناح پر قدرت اصولگرا و اصلاح طلب باید در خودشان تغییر ایجاد کنند. ما معتقد هستیم اصلاح طلبان هم باید در خود تغییر ایجاد کنند، اگر نه خود جناح اصلاح‌طلبی ضربه می خورد.

*اصولگرایان هم باید تغییراتی در خود ایجاد کنند، اینکه در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای شهر و شوراها رای نیاوردند نشان داد که ملت خواهان تغییر هستند و آن ها باید بر اساس شرایط تغییر کنند.

*{درباره ریشه کن شدن داعش}:من از اول گفتم که ما تند رفتار نمی‌کنیم. بعضی ها انتظار داشتند که ما هم تند رفتار کنیم. اما الان الحمدالله ثابت شده که درست بوده که همیشه ما اطرافیان را از تند روی و خشنوت برهیز می‌دادیم و بر گفت‌وگو و مذاکره تاکید می کردیم . ما همیشه تاکید می کردیم مطالبات باید از راه صحیح و درستش پیش رود. الان داعش نتوانست در مناطق بلوچستان ایران نفوذ کند و این موضوع به خاطر بیداری اهل سنت بوده است.چند وقتی است که آنها مرا تهدید می‌کنند، با این تهدیدشان احساس می کنند من مانع نفوذ آن‌ها هستم. من هم وظیفه دینی و شرعی خودم می‌دانم که از افراط گرایی تا جایی که دست‌مان می‌رسد جلوگیری کنم. جهان اسلام از افراط گرایی متضرر شده است.

*{درباره حمایت از اقلیم کردستان}:صدام به کردهای عراق خیلی ظلم کرد. از حق و حقوقشان کم کرد، کشته دادند، بمباران شیمییایی شدند. معروف بود صدام 200 هزار نفر از کردها را کشته‌است. این مردم خیلی رنج دیده‌هستند. من معتقدم که باید به این افراد بیش‌تر رسیدگی شود. دولت به آن ها بیش‌تر توجه کرده و مشکلاتان را با مذاکره حل کنند. به جنگ اعتقادی ندارم. کردستان رنج زیاد تحمل کرده و جای رنج دیگری ندارد. من به مسئولان اقلیم کردستان و هم دولت مرکزی عراق توصیه می کنم که با هم بنشینند و مسائل‌شان را با مذاکره حل کنند که این کار بهترین راه است. اگر به حق و حقوق آن ها توجه شود، انگیزه جدایی پیدا نمی شود.من در مساله افلیم کردستان از گفتمان و مذاکره حمایت می‌کنم. حمایت می‌کنم که مسائلشان را با رضایت طرفین و گفتمان حل کنند .

*اعتقاد ما این است که به حق و حقوق بانوان بیش‌تر توجه شود. اینجا در شوراهایی شهر و روستا که ما برایشان دعای خیر کردیم خانوم هایی فعال هستند. در سطح استان حتی شوراهایی وجود دارد که کلا بانوان برنده انتخاباتش شده‌اند. در مشاغل مختلف خانوم‌ها فعالیت می کنند. ما اینجا(در مسجد مکی) دو خوابگاه رایگان دایر کردیم برای دخترانی که از مناطق دور و روستایی به شهر می آیند تا تحصیل کنند. برایشان سرویس رفت و برگشت گذاشته‌ایم.

*مخالفان موضوعات کوچک را بزرگ می کنند و در این حالت انصاف از بین می رود. همان قدر که کم است را بگویند، اضافه نگویند. به حمدالله آزادی موجود است و اهل تسنن نمازشان را می خوانند. نسبت به گذشته مشکلات کاسته شده است، اما بعضی از این افراد تنگ نظر و بی سواد و کوتاه بین در برخی نهادها و ارگان ها هستند و هنوز اعمال سلیقه می کنند.

*{چرا مولوی عبدالحمید تنها به تهران سفر می‌کند؟}: منع و نوشته ای نیست و کسی به من نگفته که شما سفر نکنید، اما یک بار من به مشهد سفر کردم و خیلی بر عده ای سخت شد من را به تهران فرستادند و دوباره با اصرار مسئولین بازگشتم به مشهد و از آن به بعد در این مورد احتیاط می کنم. احساس من این است که با سفرم هم من به زحمت می افتم و هم میزبانم.

*{چرا مولوی عبدالحمید با همه تاکیدش بر ایرانی بودن و فرهنگ غنی ایران از معماری عثمانی در ساخت بزرگترین مسجد اهل تسنن ایران در زاهدان استفاده می‌کند؟}: مسجد مکی مقداری بزرگ ساخته شده است، به این خاطر که جا برای نماز در فصل های گرم و سرد نداشتیم. مجبور شدیم مسجد را گسترش دهیم. فرهنگ اسلامی هم منحصر به ایران نیست، بنابر این از ترکیب‌ سبک ای ایرانی و اسلامی استفاده کردیم که هم فرهنگ وطنمان را رعایت کنیم و هم خوبی جاهای دیگر را استفاده کنیم. این کار ملت های با فرهنگ است که خوبی های خود را می فرستند و خوبی های دیگر را هم می گیرند.
27214

 

کلید واژه‌ها : استان سیستان و بلوچستان - اهل تسنن -

منبع: خبرآنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۴۵۰۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

با ۲۱ میلیون نفر بی سواد دمکراسی حاکم می شود؟

سواد دموکراسی می آورد. باورتان می شود؟ این گزاره ساده و عجیب حاصل ده سال پژوهش ژوزف هنریچ انسان شناس بلندآوازه دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور است. قصه روشن است. بی سوادی سیستمی ناکارآمدی و نادانی سیستمی می‌زاید و این سیستم ها هم برای حفظ قدرت چاره ای جز خودکامگی و استبداد و زورگویی ندارند. همچنین این سیستم ها به دلیل ناکارِآمدی و نادانی، نظام آموزشی را هم ناکارآمد می کنند و موجب گسترش بی سوادی همگانی می شوند. برآیند این وضعیت تقویت و بازتولید خودکامگی و استبداد است.

مشکل اصلی کجاست؟ این هم روشن است. ساختار شناختی و مغزی انسان بی سواد فاقد ذهن تحلیلی و انتقادی است و نمی تواند پیچیدگی ها را تجزیه و تحلیل نماید. اجازه دهید به نتایج پژوهش هنریچ نگاهی کنیم.

-هنریچ و همکارش ابتدا در ۲۰۱۰ نتایج تحقیق شان درباره راز توسعه دموکراسی در جوامع غربی را در مجله نیچر منتشر کردند. آنها گفتند مردمان غربی با دیگران تفاوت دارند و گونه ای انسان متمایز از دیگر مردمان خردمند هستند که توانسته اند سامان دموکراتیک در کشورهای شان تاسیس کنند. نام این گونه را انسان کژدیس نهادند. انتشار این مقاله سر و صدا کرد و هنریچ پژوهش هایش را ادامه داد و در ۲۰۲۰ کتاب" انسان کژگونه؛ دمکراسی، برآیند پانزده قرن کژدیسی جوامع غربی" (۱۴۰۱) را منتشر کرد.

-پرسش هنریچ معمای جهان امروز است: جوامع غربی دموکراتیک چگونه از دولت های پیشامدرن به دولت های مدرن دموکراتیک رسیدند اما سایر کشورها نرسیدند؟ این معمای بزرگ را بسیاری از محققان و متفکران بزرگ کاویده اند، اما پاسخ هنریچ کاملا متفاوت از بقیه است.

-هنریچ نشان می دهد جوامع دموکراتیک از سال ۵۰۰ میلادی تحولات شان را آغاز کردند و نه از رنسانس در پانصد سال پیش. همچنین هنریچ نشان می دهد دولت ها و سامان سیاسی دموکراتیک حاصل دو تحول ساختاری است: ۱) ظهور سواد همگانی؛ ۲) تحول نهاد خویشاوندی. بحث تحول نهاد خویشاوندی را که از هزار و پانصد سال پیش آغاز شد فعلا کنار می گذارم و جدا بیان می کنم. اما بحث سواد و دموکراسی مختصر می گویم. البته کتاب او ۸۷۸ صفحه است و فقط نتیجه اش را می گویم.

- اروپا از قرن شانزدهم سوادآموزی همگانی را آغاز کرد و تا ۱۹۵۰ تمام جمعیت باسواد شدند. به قول هنریچ "در قرن شانزدهم مهارت خواندن و نوشتن همچون آتش به پنبه زار اروپا افتاد" . هنریچ در دیباچه اش می نویسد سوادآموزی همگانی مغز انسان کژگون را تغییر داد و باعث شد " مداربندی های عصبی آن از نو سیم پیچی شد" و " لب پیشانی به ویژه در ناحیه بروکا که نقش مهمی در تکلم دارد تغییر کرد" و در نتیجه این تغییر " پردازش گفتار و تفکر درباره اذهان دیگران" هم متحول شد.

”خواندن" حتی بیش از نوشتن نقش مهمی در این تحول داشت. خوانایی و نویسایی قلمرو واژگانی ما را گسترش می دهد، تفکر مفهومی و انتزاعی را ایجاد می کند، باعث ذخیره و انباشت تجربه ها و دانش ها می شود، شیوه تفکر تحلیلی و انتقادی را جایگزین شیوه تفکر کلی می سازد، درک همدلانه را تقویت می کند، موجب تقویت تفکر مستقل می گردد، و شکل تازه ای از تعاملات اجتماعی را می آفریند.

هنریچ اینها را نشان می دهد و بیان می کند که اینها لازمه دموکراسی اند. میزان پیشرفت دموکراسی تابعی از میزان خوانایی و نویسایی مردم هر جامعه است. در کتابم "الفبای زندگی"(۱۴۰۳) همین قصه را درباره بحران دموکراسی در ایران شرح داده ام. می دانم باسواد کردن ۲۱ میلیون نفر جمعیت بی سواد کنونی کار ساده ای نیست. سخت تر از آن میلیون ها نفری هستند که دیپلم و حتی مدرک دانشگاهی دارند اما خوانا و نویسا نیستند.

در "الفبای زندگی" نشان داده ام محتاج مدرسه ایم اما مدرسه ای با کیفیت که بتواند انسان توانمند خوانا و نویسا تربیت کند. این راه تحقق دموکراسی در ایران است. اگرچه این راهی نیست و نباشد که یک شبه طی شود.
بیشتر بخوانید:
چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری ایران فردا / قواعد بازی حکومت و جامعه پیچیده‌تر شده
حال خراب سیاست های فرهنگی / قانون چیست، صدا و سیما و دولت چه می گویند، مردم چه می کنند؟/ بدون تفکیک نهادی سیاست فرهنگی نخواهیم داشت
زوال نگرانی مشترک متفکران امروز از فوکویاما و پیکتی تا عجم‌اغلو/ فناوری الزاما موجودی معصوم نیست
انقلاب علمی خاموش و انفعال ما / پیشگامی تولید فکر نیازمند آزاداندیشی از قیدهای تحمیلی است

۲۱۶۲۱۶

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903405

دیگر خبرها

  • بارزانی به دیدار رئیسی رفت + تصاویر
  • با ۲۱ میلیون نفر بی سواد دمکراسی حاکم می شود؟
  • نخستین یادواره شهدای روحانی شهرستان مُهر برگزار شد
  • ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند
  • پیام رهبری به خانواده سردار ترور شده در سوریه
  • انسان چقدر زمین نیاز دارد ؟ از زبان الهی قمشه ای بشنوید (فیلم)
  • کنایه روزنامه جمهوری اسلامی به مولوی عبدالحمید
  • عصبانیت کیهان از ارسال کمک‌های مردمی به حساب عبدالحمید
  • کنایه جمهوری اسلامی به مولوی عبدالحمید: ادعایتان درباره مدارس دینی اهل سنت تکذیب شد /تروریست ها در انوارالحرمین پنهان شده بودند
  • کیهان باز هم از دست مولانا عبدالحمید شاکی شد