دام سعودیها برای ایران
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۶۲۲۹۴
تهران- ایرنا- بیش از یک سده است خاورمیانه در بیثباتی و تنشی بهسر میبرد که علاوه بر دخالت خارجی، عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، قومی و مذهبی نیز منشأ آن بودهاند.
روزنامه شرق در سرمقاله ای به قلم سیدعلی خرم استاد حقوق بینالملل، نوشت: هرگاه بحرانی فروکش کرده و مردم خاورمیانه خدا را بهخاطر بازگشت آرامش سپاس گفتهاند، دیری نپاییده که نابسامانی جدیدی در این منطقه سر برافراشته و دوباره خاورمیانه را در آتش و تشنج فرو برده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از سال گذشته، با شکست داعش در موصل، رقه و دیگر نقاط، مردم خاورمیانه کمکم نفس راحتی کشیدند و به خود نوید دادند که بهزودی شاهد صلح و آرامش خواهند بود اما در همین مدت با قدرتگرفتن محمد بنسلمان در عربستان، تنشهای جدیدی در خاورمیانه پایهگذاری شد. پادشاه جوان، جنگ را در یمن تشدید کرد، قطر را در محاصره سیاسی قرار داد، بنای ناسازگاری بیشتری با ایران گذاشت تا شاید انتقام شکست در سوریه را بگیرد. با اسرائیل روابط پنهانی برقرار کرد و با دونالد ترامپ کنار آمد تا دست او برای دستاندازی به خاورمیانه باز باشد. او به اینها بسنده نکرد، نخستوزیر لبنان را که خودش برای این سمت توصیه کرده بود، به استعفا رهنمون کرد و تلاش کرد اوضاع لبنان را بههم بریزد تا شاید حزبالله را بهعنوان یکی از عوامل شکست عربستان در سوریه نابود کند.
این شاه جوان دست به اقداماتی هم در داخل عربستان زد که بسیار خطرناک محسوب میشوند و عاقبت آنها نامشخص است. اگرچه فاصلهگرفتن از اسلام تندرو سلفی-وهابی، میتواند یک اقدام مثبت از سوی همه کشورها و مردم خاورمیانه محسوب شود و همه امیدوار خواهند بود که شاید عربستان از حمایت گروههای افراطی و تروریست مانند القاعده، داعش، جبهه النصره، احرار الشام، طالبان و امثالهم دست بردارد و اجازه دهد صلح و ثبات به خاورمیانه بازگردد اما غلبه بر فرهنگ سلفی- وهابی در داخل عربستان در کوتاهمدت بعید به نظر میرسد و نیاز به کار فرهنگی عظیمی دارد تا شاید نسلهای بعدی تغییر کنند.
از این جهت هیچ صاحبنظری گفتههای محمد بنسلمان برای فاصلهگرفتن از اسلام افراطی را جدی نمیگیرد و آن را نشانه ناپختگی او تلقی میکند. بخش دیگری از سیاست داخلی که به بهانه مبارزه با فساد، ولی در حقیقت برای ازمیانبرداشتن رقبای سلطنت، هدف و نشانه گرفته و تعداد زیادی از شاهزادگان سعودی را دستگیر کرده، به نظر نمیآید مشابه ادعای مبارزه با افراطگرایی، زمینهای برای بهنتیجهرسیدن در عربستان داشته باشد. دستگیری شاهزادگان چه از منظر مبارزه با فساد و چه از منظر از میدان بهدرکردن رقبای سلطنت باشد، در ساختار قبیلهای عربستان جایگاهی ندارد.
عربستان از زمان تأسیس تاکنون توانسته بهصورت اجماع و بیعت قبایل با یکدیگر حکومت را حفظ کند؛ روندی که محمدبن سلمان شروع کرده، یک ساختارشکنی است که میخواهد همه شاهزادگان را تحت نفوذ خود درآورد. این امر شاهزادگان سعودی را ناراضی میکند و بعید است آنان با این روند کنار بیایند که نتیجه آن تنش و تشنج خواهد بود. در صحنه خارجی هم همانطور که گفته شد، همه سیاستهای شاه جوان تاکنون باعث تنش و تشنج شده و پس از این هم میتواند به کلافی سردرگم تبدیل شود. تجاوز و بمباران دوونیمساله یمن، جز اندوختهای از کشتهها، زخمیها، آوارهها و مبتلایان به وبا هیچگونه بهرهای برای عربستان نداشته و اکنون نیز هفتمیلیون نفر در خطر قحطی قرار دارند.
جهان بهخوبی متوجه است که عربستان در یمن چه میکند و چون هیچ امیدی به بازگشت صلح و امنیت در این کشور فلکزده وجود ندارد، اروپاییها در نهان، این سیاستها را محکوم میکنند. شاه جوان نهتنها مردم نگونبخت یمن را تنبیه کرده بلکه از همکار سابق خود یعنی قطر هم نگذشت و لبه تیز تیغ خود را بر گردن این کشور نهاد تا شاید تسلیم خواستههای او شود ولی حمایتهای ایران و ترکیه به قطر کمک کرد تا سرپای خود بایستد و تسلیم زورگوییهای عربستان نشود.
سناریوی درگیری با ایران در جبهه سیاسی و شاید در جبهه نظامی، آرزوی شاه جوان و اطرافیان ناپخته او بوده و هست. محمدبنسلمان اکنون موقعیت را بهتر از هر زمان دیگری تشخیص داده که با حمایت چهره زورگو و کمخردی مانند دونالد ترامپ و تندرویی نظیر بنیامین نتانیاهو، مثلا تکلیف ایران را روشن کند. از دید محمدبن سلمان کاری که پیشینیان او مانند ملک فهد، ملک عبدالله و پدرش ملک سلمان نتوانستند انجام دهند، اکنون او میخواهد به نتیجه برساند. استعفای اجباری سعد حریری بهمنظور تضعیف لبنان و حزبالله، مقدمه این امر است تا شاید با زدن بازوهای ایران در لبنان، سوریه، عراق، یمن و دیگر نقاط بتواند به حساب ایران برسد.
پیرو دیدار پنهانی محمد بنسلمان از اسرائیل که برای هماهنگی بین عربستان و اسرائیل در سوریه و لبنان صورت گرفته، اخبار حاکی از این است که پس از حمله سیاسی عربستان به لبنان، اکنون اسرائیل قصد دارد با حمله نظامی لبنان را به زانو درآورد تا حزبالله تضعیف یا نابود شود. ایران باید پختگی، سنجیدگی و تلاش دیپلماتیک را وجهه همت خود قرار دهد و از اینکه ناخودآگاه در دام سعودیها بیفتد، پرهیز کند. به نظر میرسد سازوکار جهانی و منطقهای اینبار به شکل جدیتری، در آرزوی تعرض به ایران و کاهش نقش و نفوذ آن در خاورمیانه است.
*منبع:روزنامه شرق،1396،8،21
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131**انتشاردهنده: شهربانو جمعه
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۶۲۲۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گاردین: سعودیها «پلن ب» را برای معامله کلیدی با آمریکا روی میز دارند
به گزارش خبرآنلاین، بر اساس این گزینه، آمریکا و عربستان توافقنامههایی را در مورد یک پیمان دفاعی دوجانبه، کمک واشنگتن در ایجاد صنعت انرژی هستهای غیرنظامی عربستان و اشتراک گذاری سطح بالا در زمینه هوش مصنوعی و سایر فناوریهای نوظهور امضا خواهند کرد.
به نوشته گاردین، به تلآویو پیشنهاد عادی سازی روابط دیپلماتیک با ریاض در ازای پذیرش راهحل دو دولتی برای خاتمه مناقشه ۷۶ ساله اسرائیل و اعراب توسط اسرائیل داده شده بود، اما بر اساس طرح B ریاض، تکمیل قراردادهای آمریکا و عربستان به توافق دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی وابسته نخواهد بود.
به گزارش ایسنا، به نظر میرسد دولت بایدن حل و فصل این مساله تاریخی را که سالهاست به دنبال آن بوده ، دستکم در گرو خرابههای غزه قرار نمیدهد. آمریکاییها میخواهند شراکت راهبردی با عربستان سعودی را تقویت کنند تا نفوذ چین و روسیه را از بین ببرند.
روشن نیست که آیا دولت - چه رسد به کنگره - چنین نتیجه حداقلی را بپذیرد یا خیر. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در اظهارات روز دوشنبه در ریاض، به پیوند دادن توافق آمریکا و عربستان به عادی سازی ریاض-تلآویو و پیشرفت به سوی تشکیل کشور فلسطین ادامه داد. بلینکن در مجمع جهانی اقتصاد در پایتخت عربستان گفت: «به نظر من، کاری که عربستان سعودی و ایالات متحده با یکدیگر در زمینه توافقات خود انجام می دهند، به طور بالقوه به تکمیل نزدیک است. اما پس از آن برای پیشبرد عادی سازی، دو چیز لازم است: آرامش در غزه و مسیری معتبر به سوی یک کشور فلسطینی.
با این حال، نشانههایی از تزلزل در اردوگاه بایدن وجود دارد. مقامات آمریکایی که هفته گذشته مصر بودند که توافقات آمریکا و عربستان به طور تفکیکناپذیری با عادی سازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی و راه حل دو دولتی مرتبط است، در روزهای اخیر چندان اصراری براین شرط نشان ندادهاند.
یکی از اهداف سفر بلینکن به ریاض، نهایی کردن توافقات آمریکا و عربستان بود که مقامات دولت آن را تقریباً کامل توصیف کردند. با این حال، آنها تصریح کردند که هیچ پیشرفت نهایی وجود ندارد.
حداقل در ابتدا قرار بود هرگونه توافق آمریکا و عربستان مستقل از تحولات در سرزمینهای فلسطینی باشد، اما یک پیشنهاد رسمی به اسرائیل و عادیسازی روابط با عربستان - یکی از اهداف کلیدی سیاست خارجی اسرائیل - تعمیم داده شد البته در ازای اقدامی «غیرقابل برگشت» برای تشکیل کشور فلسطینی در غزه و کرانه باختری.
امیدواری آمریکا این بود که چنین پیشنهادی به موضوعی در عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی تبدیل شود، به ویژه در انتخاباتی که پس از فروپاشی دولت نتانیاهو انجام میشود.
به گفته منابع آگاه، بخش هستهای توافق آمریکا و عربستان میتواند به ریاض اجازه دهد تا یک کارخانه تبدیل پودر اورانیوم تصفیه شده به گاز داشته باشد، اما عربستان در ابتدا اجازه غنیسازی گاز اورانیوم در خاک خود را نخواهد داشت، که این یک محدودیت کلیدی در زمینه توانمندی ساخت بمب هستهای است.
گاردین در ادامه گزارش خود آورده است: بخش سوم این قرارداد شامل کاهش کنترل صادرات تراشههای رایانهای مورد استفاده در ابزارهای توسعه هوش مصنوعی به عربستان سعودی است که عنصری کلیدی در آرزوهای عربستان برای تبدیل شدن به قطب فناوری پیشرفته برای منطقه است.
هر سه بخش پیش نویس توافق شامل کمک استراتژیک حیاتی ایالات متحده به امنیت عربستان است. به جای حرکت به سمت برقراری صلح در خاورمیانه و حل وفصل مساله فلسطین، پادشاهی سعودی یک توافق کاملاً دوجانبه را به عنوان دستاوردی برای واشنگتن در تلاشهایش برای مهار ایران و رقابت با قدرتهای بزرگ به ویژه با چین معرفی کرده است.
ریاض به طور پیوسته حجم تسلیحاتی خریداری شده از چین را افزایش داده، و ماه مارس با اعلام توافقش با ایران برای پذیرش میانجیگری پکن در حل اختلافات دوجانبه، دولت بایدن را غافلگیر کرد.
بایدن از ترس از دست دادن نقش خود در خاورمیانه، برخورد سرد با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی را به خاطر اتهاماتی چون دست داشتن در قتل جمال خاشقجی، روزنامه نگار منتقد سعودی در سال ۲۰۱۸ کنار گذاشت. و برخورد گرم بایدن با ولیعهد سعودی در جریان سفرش به جده در سال ۲۰۲۲ انتقادات فراوانی را موجب شد.
کریستن فونتنروز، مدیر سابق خلیج فارس در شورای امنیت ملی آمریکا، قراردادهای هستهای، دفاعی و هوش مصنوعی را به عنوان دستاوردهای سفر بایدن توصیف کرده و میگوید: «این توافق با این فرض تنظیم شد که سعودیها عادیسازی با اسرائیل را به میز مذاکره بیاورند. اما دولت اسرائیل در حال حاضر برای جلوگیری از تشکیل کشور فلسطین ارزش بیشتری نسبت به عادی سازی روابط با عربستان قائل است. بنابراین توافقی که اکنون مورد بحث قرار می گیرد دوجانبه است.
گاردین مینویسد: با این حال، کاخ سفید در غیاب یک توافق عادی سازی که قدرت تغییر در مناقشه اسرائیل و فلسطین را داشته باشد، تمایلی به دادن این همه هزینه ندارد. مخالفت در کنگره که بیشتر بر سوابق حقوق بشر پادشاهی از جمله قتل خاشقجی متمرکز است، شدیدتر خواهد بود. روز سهشنبه فاش شد که العتیبی، فعال جوان سعودی حقوق زنان، پس از بازداشت به دلیل «انتخاب لباس و حمایت از حقوق زنان» بهطور مخفیانه توسط دادگاه ضد تروریسم به ۱۱ سال زندان محکوم شده است.
310310
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902122