هنر جرو بحث همسران
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۷۵۷۵۸
هیچ آدمی نمیتواند از دعوا، جر و بحث و تنشهای گاه به گاه پیشگیری کند. بالاخره موقعیتی ایجاد میشود که یک نفر از روی سوء تفاهم، حال ناخوش، اضطراب و پریشانی یا برای اثبات حقانیت خودش حرفی بزند که خوشایند نباشد و دیگری/دیگران را هم وارد بحث و تنش کند. ریحانه دوستدار
ایران آنلاین /ایدهآل این بود که همه ما میتوانستیم بدون بحث و تنش حرف و نظرمان را بیان کنیم و همه چیز به «موافقم» یا «من هم نظر تو را دارم» یا «هرچیزی که تو بخواهی» ختم میشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اختلاف نظر و سوء تفاهم اغلب با بحث و جدل همراه میشود اما این معنیاش این نیست که این حتماً به یک دعوا و درگیری شدید تبدیل میشود. این هنر شماست که بتوانید در یک رابطه گفتوگوی متعادل شکل بدهید. بحث کردن هم قواعد خودش را دارد. همه ما باید این قواعد را برای پیش بردن یک گفتوگو در وضعیتی که اختلاف نظر وجود دارد بلد باشیم.
برای اینکه گفتوگو به یک تنش و درگیری شدید تبدیل نشود باید در فضا و مکان و موقعیت مناسبی با دیگران گفتوگو کنید. ایجاد یک فضای تنش زا به خیلی چیزها بستگی دارد. مثلاً وقتی با لحن تند و تیزی با بقیه حرف میزنید فضای گفتوگو و محیط را برای یک گفتوگوی آرام مسموم میکنید. برای اینکه دوست داشته شوید باید دیگران را دوست بدارید. اگر میخواهید شنیده شوید باید به بقیه گوش بدهید. اگر میخواهید دوست یا شریک زندگیتان به شما توجه کند باید به او توجه کنید.
وقتی سرتان را پایین میاندازید، با بیحوصلگی جواب بقیه را میدهید، نگاهتان به سمت دیگری است، بیمحلی میکنید یا اغلب خشمگین هستید، داد میزنید و فحش میدهید محیط زندگیتان پر از چیزهای منفی میشود. واکنش طرف مقابل هم به شرایطی که ایجاد میکنید قطعاً چیز خوبی نخواهد بود. آدمهای خوش رو، خندان، مثبت، پرانرژی و کسانی که تعامل مثبت و فعال با بقیه را بلد هستند کمتر وارد تنش و درگیری با دیگران میشوند. این به معنای آن نیست که این افراد همیشه با همه چیز موافق هستند اما رویکرد مثبت و رفتار خوشایند و محیطی که برای رابطه فراهم میکنند باعث میشود نظر مخالف آنها بهتر شنیده شود و دیگران اغلب با همدلی و توجه بیشتری واکنش نشان بدهند./ ایران بانو
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۷۵۷۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می زد؟ /آقا مصطفی اصلا از وضعیت نجف راضی نبود /او نمی خواست مثل بقیه پوشیه بزنم
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی، دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره) منتشر شد.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
او در خاطره ای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛« آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمیکرد و به من نمیگفت این جوری رو بگیر و یا آنگونه که در میان زنان نجف، بهخصوص زنهای روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمیخواست مثل آنها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری میکردند و اگر بدون پوشیه بیرون میآمدیم، به امام خبر و گزارش میدادند. یادم هست یک روز که پوشیهام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیهات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.»
2727
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900022