به نقل از «خبرگزاری آریا»

اندوهگين کردها و بوآن خوم هستم/ آهنگ‌هاي امروز سه ماه تاريخ مصرف دارند

تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۹۸۸۸۵

خبرگزاري آريا - شهرام ناظري در مراسم رونمايي از تازه‌ترين اثرش با عنوان «عاشق کيست» از اندوهش براي زلزله‌زدگانِ کُرد گفت. به گزارش خبرنگار فرهنگي باشگاه خبرنگاران پويا، مراسم رونمايي آلبوم «عاشق کيست» با آواز شهرام ناظري و آهنگسازي امير پورخلجي، صبح امروز دوشنبه 22 آبان 1396 در سالن خليج فارس فرهنگسراي نياوران برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اين آلبوم در سيزده قطعه و به مناسبت هزاره‌ي ابوسعيد تهيه شده است.
اين مراسم با سکوت به احترام درگذشتگانِ زلزله زدگان غرب کشور آغاز شد.
نخستين سخنران اين مراسم سيدعباس سجادي مديرعامل بنياد آفرينش هاي هنري نياوران بود. او در سخنان خود ضمن تسليت براي درگذشت هموطنانمان در زلزله غرب ايران، گفت: ابوسعيد ابولخير عارفي بزرگ و تاثيرگذار است و در تراز والايي قرار دارد. بسياري از بزرگان ابوسعيد را معلم خودشان مي دانند. از ديدار ابن سينا و ابوسعيد روايت هاي بسياري شده و پس از اين ديدار بوده که ابن سينا درباره ابوسعيد مي گويد: «آنچه ما مي دانيم او مي بيند.» ابوسيعد قالب رباعي را برگزيده و اين قالب براي بيان مسائل حکمي است.
سجادي با اشاره به آلبوم «عاشق کيست»، تاکيد کرد: انتخابي درست در زماني درست براي پرداختن به ابوسعيد شکل گرفته است و انتخاب عنوان «عاشق کيست» براي اين آلبوم بسيار پُرمغز است. نام اين آلبوم پرسشي را مطرح مي کند که هنوز هم، آدمي برايش پاسخي دقيق نيافته است. به استاد ناظري تبريک مي گويم که با اين اثر به مجموعه موسيقي ايران باز هم اثري ارزشمند افزودند.
در ادامه شهرام ناظري، امير پورخلجي آهنگساز اثر و اردوان جعفريان مدير نشر هنر شهر روي صحنه آمدند تا درباره ي چگونگي شکل گيري آلبوم «عاشق کيست» سخن بگويند.
در ادامه هر کدام از اين سه تن، به بيان ديدگاه هايشان درباره آلبوم «عاشق کيست» پرداختند که شرح اين گفتارها در ادامه مي آيد:
کُردها همه جور مُردن را تجربه کرده‌اند
شهرام ناظري: خبر زلزله در منطقه کرد نشين دلگيرم کرد و براي مردمان اين منطقه و براي خانواده خودم يا به قول ما کردها «بوآن خوم» بسيار ناراحت شدم.
چقدر عجيب است که قومي مانند قوم نجيب، اصيل و سلحشورِ کرد که فرهنگ ايراني خود را تا کنون حفظ کرده اند، در طول تاريخ بلاياي بسياري به خود ديده اند. همه قوم هاي ايراني خوبند اما قوم کرد هميشه پيشمرگ و جانفدا بوده است. در طول تاريخ مرز ايران در منطقه کردنشين هرگز از دست نرفته است. چرا که اين قوم هميشه خودشان پاسدار مرزها بوده اند. اين قوم کشتن هاي دسته جمعي و اعدام ها و انواع مرگ ها را تجربه کرده است. بمباران شيميايي را به چشم ديده است و اکنون هم بلاياي آسماني بر آنها نازل مي شود.
اين قوم با اين فقر و اين مرارت ها اکنون زلزله زده هم هستند.
ديشب در اين انديشه بودم که مراسم امروز را لغو کنيم اما دوستان گفتند که شايد همين رونمايي از اين آلبوم خبري اميدبخش براي مردم باشد. چند لحظه سکوت مي کنيم به ياد کردها و خانواده خود من.
عشق به مشاهير ايران از دوران نوجواني
جسمم همه اشک گشت و چشمم بگريست / در عشق تو بي جسم همي بايد زيست
از من اثر نماند اين عشق ز چيست / چون من همه معشوق شدم عاشق کيست
اگر ابوسعيد همين يک رباعي را گفته بود براي ماندگاريش کافي بود. من از دوره نوجواني نسبت به مشاهير ايران زمين عشقي در درون داشتم و اين عشق نسبت به برخي از آنان خيلي خاص بود و با يادشان در عالم ديگري سير مي کردم.
بوسيعد، بايزيد، ابوالحسن خرقاني و منصور حلاج از پايه هاي اساسي فرهنگ ايران بوده اند و ديگران بر روي اين پايه ها رشد کرده اند. بوسعيد در دوره ي تفتيش عقايد زندگي مي کرده و در اين دوران بود که آمد و درسهاي بزرگي از خود به جاي گذاشت. در محيطي به شدت بسته، مي آيد و تفکرات ايراني را زنده مي کند. حضور اين بزرگان معجزه بوده است.
من عاشق ابوسعيد بوده‌ام
من يکي از عشق هايم بوسعيد بوده است. بعدها که با مهدي اخوان ثالث و محمدرضا شفيعي کدکني آشنا شدم تازه فهميدم که اين بزرگ مرد(ابوسعيد ابوالخير) در تاريخ ايران چه کرده است. هميشه در ذهنم بود که بتوانم اثري به ياد بوسعيد خلق کنم. همان طور که آثاري درباره ي مولانا و فردوسي خلق کردم.
زماني که با آقاي پورخلجي آشنا شدم و ديدم که ايشان جواني با فرهنگ هستند. خيلي براي من مهم است که با موسيقيداني کار کنم که ادبيات را بشناسد. ادبيات حاصل چکيده و شرح ادب و فضيلت يک جامعه است.
ادبيات مادر همه هنرهاست. کسي که ادبيات مي داند، در کار موسيقي بسيار مي تواند کارا باشد. حتي اگر کارگرداني با ادبيات آشنا باشد، نتيجه اش مي شود بهرام بيضايي.
من خيلي زياد به استوديو رفتم و زحمات بسياري براي ضبط اين اثر(عاشق کيست) کشيديم و خودم اين مرارت ها را به جان خريدم. با همفکري و همراهي اين جوان موسيقيدان(امير پورخلجي)، توانستيم اين اثر را به سرانجام برسانيم.
نتيجه اين کار ما هم در نهايت و به قول معروف «ران ملخي نزد سليمان بردن» است.
همه‌ي ارکسترها جمع شوند تا کاري براي بوسعيد کنيم
آدمي که هزار سال پيش داراي اين مقام بزرگ بوده چه مي شود برايش کرد. بايد همه مملکت و همه ارکسترها جمع مي شدند تا بتوانيم کاري کوچک براي بوسعيد بکنيم.
چون در مملکت ما اين کارها نمي شود، ما خودمان وارد عمل شديم و اين کار را زير نظر بزرگ مردي مانند شفيعي کدکني به سرانجام رسانديم.
بوسعيد استادِ مولاناست
بوسعيد مانند استاد مولاناست. کراماتي دارد که در بيان در نمي آيد.
اميدوارم شرايط کشور طوري شود که مراکز فرهنگي مشاهير ما را بيشتر معرفي کنند. در زماني که بي فرهنگي در کشور ما موج مي زند، سياست نادرست رسانه ها و صداوسيما باعث شده که هيچ چيز سرجاي خودش نباشد. اين اثر(عاشق کيست) مي تواند با معرفي درست به فرهنگ سازي کمک کند.
البته ما به همين سنگ نيانداختنن ارگان هاي دولتي در سر راهمان هم راضي هستيم.
بوسعيد گلچين کننده تجربه‌هاي ديگران بوده است
امير پورخلجي: آرزوي صبر مي کنيم براي بازماندگان و سلامتي براي آسيب ديدگان و مغفرت براي درگذشتگانِ زلزله غرب کشور.
امروز جاي استاد شفيعي کدکني در کنار ما بسيار خالي است. بوسعيد مي فرمايد: «حکايت نويس نباش، چنان باش که از تو حکايت کنند»
همان طور که مي بينيم اين اتفاق براي ابوسعيد افتاده و بعد از وفاتش درباره اش سخن ها گفته اند.
نظرهاي متفاوتي هست درباره ابوسعيد که اين رباعيات از آنِ خودِ ابوسعيد هست يا اين که از آنِ کس ديگري است. از طرفي مي گويند که خانواده اش رباعيات ابوسعيد را به او نسبت نمي داده اند، چرا که معتقد بوده اند که شعر گفتن در شان بوسعيد نيست.
ابوسعيد از نوآوران رباعي بوده است. خيلي ها هم از زبان ابوسعيد مي گويند که او گفته ما شعر نگفته ايم، هر آنچه بر زبان ما مي رود از عزيزان است.
بوسعيد گلچين کننده تجربه هاي ديگران بوده است. هنرش در انتخاب و عرضه است.
سمفوني‌هاي يک شبه را کنار بگذاريد
جعفريان: براي من افتخار بود که در کنار استاد ناظري و پورخلجي اين کار را پيش ببريم. به عنوان تهيه کننده اثر مي گويم که اين اثر هيچ نفع مالي براي استاد ناظري نداشت و سه سال وقت خود را صرف ضبط و اجراي اين اثر کرده اند. انرژي و دقت ايشان در اين اثر بسيار فراتر از يک اثر عادي است.
انتظار داريم از نهادهاي دولتي که به جاي پرداختن به سمفوني هاي يک شبه، به سرمايه هاي ارزشمند بپردازند. متاسفانه جامعه ما بيشتر به هنر و ادبيات سطحي مي پردازد.
آواز خواندن فقط صداي خوب نيست
ناظري: من به عنوان يک علاقه مند به ادبيات از سنين نوجواني هميشه در آوازهايم رباعيات بوسعيد را خوانده ام. در آثاري مانند لوليان هم بخش از آثار بوسعيد را اجرا کرده ام.
يک مجموعه اي از کارهايي که بوسعيد کرده من را به سمت خودش کشانده است. بوسعيد تنها در رباعي هايش خلاصه نمي شود. تنها بخشي از کار بوسعيد، رباعي است.
کساني که الان آواز مي خوانند، بعد از انقلاب بزرگ شده اند. بعد از انقلاب هم ما محيطي فرهنگي نداشته ايم. به همين دليل خيلي از خوانندگان صدايشان شبيه به هم شده است. آنها حاصل اين جامعه هستند. خوانندگان بعد از انقلاب محيط مناسبي براي پرورش فکري و فرهنگي نداشته اند. آواز خواندن فقط صداي خوب نيست، تفکر و انديشه در ماندگاري آواز نقش دارد.
آهنگ‌هاي امروز سه ماه تاريخ مصرف دارند
خيلي از آهنگ هاي امروز بيشتر از سه ماه تاريخ مصرف ندارند. اما آثار ماندگار از 40 سال پيش تا کنون همواره شنيده مي شوند. البته خيلي هم تقصير خوانندگان امروز نيست.
مکن سرزنشم در اين چمنم سرزنش به خودرويي / چنان که پرورشم مي دهند مي رويم
اين اوضاع تا 200 سال ديگر هم درست نمي‌شود
شهرام ناظري: اگر خوانندگان سراغ کارهاي ريشه اي نمي روند، گناهي ندارند. ماها آخرين بازماندگان پيش از انقلاب هستيم که اصولي داشت و تربيتش درست بود.
متاسفانه بعد از انقلاب بسياري از ستون هاي موسيقي مُردند. مراکز موسيقي که اهميت داشتند همه از بين رفتند. وقتي کاري ريشه اي دنبال نشود، نتيجه اش همين اوضاع امروز مي شود.
خوانندگان نسل هاي پيش از ما حتي يک نمونه تقليد نداشتند. اما بعد از انقلاب همه تقليد مي کنند. اين اوضاع حالاحالاها ادامه دارد و شايد 200 سال بعد اين اوضاع کمي بهتر شود و تازه به نقطه صفر نزديک شويم.
علي رهبري در ارکستر سمفونيک کار اصولي مي‌کرد
پورخلجي: من به ايران و ايراني بودنم افتخار مي کنم. اما مجبور شديم که اين آلبوم را در خارج از ايران و با ارکستر پراگ کار کنيم. اکنون ارکستر سمفونيک تهران شرايط خوبي ندارد.
سال 1394 و آمدن آقاي رهبري به ايران و حضورش در کنار ارکستر کار بزرگي بود و نواندگان بسيار خوبي را به ارکستر آورد. آن زمان آقاي رهبري خيلي حرفه اي با ارکستر کار مي کرد و در هفته چندين تمرين داشتند و اجراهاي بسياري در ماه روي صحنه مي بردند. تنها باري که اين اتفاق در ارکستر سمفونيک تهران افتاده ، در زمان حضور فون کارايان در ايران بود.
تمرين هاي حرفه اي و اجراهاي مداوم و حضور نوازندگان شايسته در ارکستر سمفونيک تهران تنها يک اتفاق بود که با حضور علي رهبري رقم خورد. ممکن است ديگر اين اتفاق نيافتد.
خبرنگاران در اين 40 سال کنار ما هنرمندان بودند / اينجا انتظار نظمِ فرانسه را نداشته باشيد
شهرام ناظري: از خبرنگاران تشکر مي کنم که در اين حدود 40 سال هميشه در کنار اهل ادب و اهل قلم بودند.
بر بساطي که بساطي نيست...(اين شعر را مي خواند و در ادامه درباره نرسيدن آلبوم «عاشق کيست» به دست خبرنگاران توضيح هايي را ارائه داد)
شما در مملکتي که هيچ چيز سرجايش نيست چه انتظاري داريد. نظم و ترتيبي که در کشورهاي ديگر هست در اينجا نيست. ما هم زحمتي بيهوده کشيده ايم و هيچ(مي خندد).
تک آهنگ هايي هست که خيلي زود آدم را پولدار و خيلي هم مشهور مي کند. گويي ما ديوانه ايم که اين کارهاي جدي(اشاره به آلبوم «عاشق کيست») را انجام مي دهيم.
در فرانسه که مهد هنر است، بايد اين اتفاق ها بيافتد.
لغو کنسرتم در قوچان مسئله تازه‌اي نبود
کنسرتي که در قوچان لغو شد در واقع کنسرت مشهد بود که قرار شد در قوچان برگزار شود. از ابتداي انقلاب اين اتفاق ها براي ما بسيار رخ داده است. انگار من ديوانه بودم و عقلم نمي رسيد که به امريکا بروم يا اينکه به فرانسه بروم که آنجا شهروند افتخاريم. آنجا برايم بهترين امکانات فراهم بود. به هر حال من دلم خواسته که در ايران بمانم. پس مسئله قوچان چيز تازه اي نيست.
وقتي شيشه عينک ناظري مي‌شکند
زماني که در قوچان آماده برگزاري کنسرت بوديم هي به ما مي گفتند که يک ساعت ديگر و يک ساعت ديگر. آنقدر مسئله را کِش دادند که ساعت 12 شب شد. يک بار نگفتند که کنسرت لغو است. من نگران مردمي بودم که ساعت ها آنجا مانده بودند. آخرش هم که خواستم با مردم حرف بزنم زدند روي چشمم و عينکم شکست و شيشه اش در چشمم فرو رفت. در نهايت هم به بيمارستان منتقل شدم.
مخزن گاز براي جنگيدن با شهرام ناظري
جاهايي کنسرت داده ام که مخزن گاز آورده بودند. انگار قرار بود آنجا جنگي رخ دهد. به آنها گفتم برايتان متاسفم که اين گازها و اين سلاح ها را براي شهرام ناظري آورده ايد که دوست شماست.
غم اين خفته چند خواب در چشم ترم مي شکند...
اين نارحتي ها و اين مسائل همواره بوده و ما هم به آنها عادت کرده ايم. اتفاق عجيبي هم نبود. ما هم خيلي بزرگش نکرديم. وقتي شيشه عينکم در چشمم شکست، خيلي بزرگش نکرديم. عينکم را از فرانسه خريده بودم(مي خندد) کسي غرامت عينکم را پرداخت نکرد.
جامعه بيمار است
شهرام ناظري: جامعه اي که هيچ هدايت و برنامه ريزي فرهنگي درباره افراد ندارد ول مي شود و هرز مي رود. آسيب هاي زيادي بر پيکرده فرهنگ ما خورده است. آواز و موسيقي بخشي از اين ماجراست. جامعه حالتي بيمارگونه پيدا کرده است. به نظر مي رسد که الان اقدام هاي ريشه اي و اساسي و اصولي و برنامه ريزي شده لازم است. وقتي که هيچ چيزي ريشه اي هدايت نشده است اين اتفاق ها و صدمه ها به وجود نمي آيد.
هم براي موزيسين ها و هم براي مردم بايد برنامه داشت. مردم هم در اين شرايط کار فاخر و فرهنگي دوست ندارند. شنيدن يک کار ارزشمند نياز به تربيت فرهنگي دارد. وقتي مي خواهي فقط آهنگ هاي جينگول جينگول بشنوي، يعني تربيت فرهنگي نداري. هم از مردم و هم از موزيسين ها بايد تربيت شوند. هر جامعه اي به جز ايران بود که 37 سال از نظر فرهنگي رها شوند، الان به انحطاط فرهنگي رسيده بود. اما باز هم اين مردم ايران هستند که خودشان و فرهنگشان را حفظ کرده اند.
گوش مسئولان صداوسيما بدهکار نيست / مديران صداوسيما 37 ماه حقوق نگيرند دنيا را خراب مي کنند
شهرام ناظري: چندين بار به پخش آثارم در صداوسيما اعتراض کرده ام. اما آنها که برايشان مهم نيست هنرمند چه مي گويد. تاسف آميز است که هيچ اقدامي نکردند. با اين که بارها اعتراض کردم اما آنها همچنان به کار خودشان عمل مي کنند. نه قراردادي تا کنون با من بسته اند و هيچ حق و حقوق مادي به من پرداخت نکرده اند. تا امروز که 37 سال
همين مديران صداوسيما اگر 37 ماه حقوق نگيرند دنيا را خراب مي کنند. اما من 37 سال است که حقم را از صداوسيما نگرفته ام.
همه فکر کردند که بعد از قوچان ديگر کنسرت نمي دهم اما باز هم مي روم و کنسرت برگزار مي کنم.
انتهاي پيام/

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۹۸۸۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وزیر ورزش: امروز در تاریخ ورزش بهترین است

به گزارش "ورزش سه" کیومرث هاشمی، وزیر ورزش و جوانان در نطقی کوتاه از اتفاق رخ داده برای دو باشگاه استقلال و پرسپولیس ابراز رضایت کامل کرد. او حرفهایش را اینطور آغاز کرد: از این اتفاق میمون و مبارک خرسندیم. ۳۵ سال است در ورزش بوده‌ام و امروز بهترین روز ورزش کشور است که نقطه عطف تاریخ ماست. ۲ باشگاه مردمی استقلال و پرسپولیس مورد توجه افکار عمومی هستند و با شادی و ناراحتی آن، شاد و ناراحت می‌شوند.

وزیر ورزش ادامه داد:  فوتبال امروز یک صنعت است و یکی از ظرفیت‌های مردمی کشور، ظرفیت سرخابی‌هاست و من از همه عزیزانی که در خصوصی‌سازی مساعدت کردند. از دولت و رئیس جمهور که انصافا اگر تاکیدات ایشان نمی‌بود، شاید این اتفاق رخ نمی‌داد. اگر همراهی وزارت اقتصاد و شخص آقای خاندوزی نمی‌بود، اگر همکاری‌های مجموعه فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش نبود، این موضوع مهم اتفاق نمی‌افتاد. به سهم خودم تقدیر و تشکر می‌کنم. از خریدارانی که وارد این عرصه شدند و به فوتبال کشور کمک کردند متشکرم. 

به گفته وزیر مطمئنا شاهد توسعه فوتبال و رفع مشکلات مورد نقد کارشناسان فوتبال خواهیم بود. در وزارت ورزش در جایگاه نظارتی گام برمی‌داریم. از رسانه‌ها در نقد در راه خصوصی‌سازی و انتشار آن، متشکرم. رسانه فرصتی برای ورزش ماست و مدیون آن هستیم. کار نظارتی وزارت اقتصاد و ورزش از امروز ادامه خواهد داشت و فدراسیون هم کنار ماست. هر زمان حال ۲ باشگاه خوب باشد، حال ورزش ما هم خوب است.

هاشمی  همچنین خبر داد که سهم وزارت در باشگاه‌داری صفر خواهد بود. او گفت: همیشه می‌گفتیم کار ما تیم‌داری نیست و سیاست‌گذار و ناظر هستیم. به‌دنبال محقق شدن اراده خصوصی‌سازی بودیم و می‌گفتند این عمل شدنی نیست، اما اراده دولت محقق شد و توانستیم. برنامه‌ای ۵ درصدی برای سهام پیشکسوتان قرار دادیم که برای صاحبان اصلی یعنی پیشکسوتان است. با هماهنگی وزارت اقتصاد و مشورت‌ها، مسیر واگذاری ۵ درصدی هم رخ می‌دهد تا وزارت کاملا از باشگاه‌داری خودش را جدا کند.

و جملات آخر درباره مجوز حرفه‌ای:  یکی از مشکلات ما به بهترین شکل ممکن حل شده. مسائل دیگری هم برای سرخابی‌ها بوده. ۷ جلسه با مسئولان داشتیم و تمام مسائل را برطرف کردیم تا سرخابی‌ها بدون استرس و مشکل در لیگ قهرمانان شرکت کنند. هوادار باید حالش را ببرد و کیف کند و استرس نکشد.

هاشمی در پایان حرفهایش گفت: نه ما نه وزارت اقتصاد نقشی در تعیین‌تکلیف مالکان استقلال و پرسپولیس نداشتیم. این ۲ کنسرسیوم با میل خودشان سهام را خریداری کردند.