من آقازاده‌ام و با همه فرق دارم!
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۶۱۰۴۸۶
خبرگزاري آريا - پسر سعيد حداديان بودن سخت است يا خير؟
خيلي ها اين سئوال پرسيدند، پسر سعيد حداديان بودن قطعا خيلي خوب و خيلي سخت است. من از وجود بابام است که مداح شدم وگرنه معلوم نيست کجا بودم. سختش اين است که پسر حاج سعيد حداديان که جوان است، حق ندارد جوان باشد. يعني کارهايي که جوان ها مي توانند انجام دهند، من نبايد انجام دهم اما من همه کارهايي را که جوانان مي کنند، انجام مي دهم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
مثلا؟
تفريحات سالم مثل فوتبال، استخر. روزي من با حاج آقا استخر رفته بودم، شنا مي کرديم و حرف مي زديم. يکي روي شانه حاج آقا زد و گفت «حاج آقا شما و استخر! ». حاج آقا گفت «بله مگر ما آدم نيستيم. ما نبايد استخر برويم؟».
دوست داريد چه لباسي بپوشيد؟
اسپورت دوست دارم. آن طور که جوانان مي پسندند. رهبر گفتند «جذب حداکثري، دفع حداقلي»، جوانان جامعه به من نگاه مي کند. جوان در هيأت مان زياد داريم. جواني که به من نگاه مي کند، بايد طوري باشد که دفعه بعد هم بيايد وظيفه ما آن است که جوانان را به طرف دستگاه امام حسين بکشانيم.
اگر بخواهيم راست حسيني صحبت کنيم در تيپ، لباس و مو چه کار مي خواهيد انجام دهيد اما نمي توانيد؟
کاري که دوست دارم را انجام مي دهم.
مثلا بگوييد، دوست دارم موهايم را خامه اي بزنم.
زدم.
واقعا؟
آره، کچل مي کنم، مو و ريش مي گذارم. ريشم را مي زنم. هيچ وقت يک چهره ثابتي ندارم.
وقتي موها را خامه اي زديد، حاج سعيد چه گفت؟
البته الان اسمش را دارم از شما ياد مي گيرم، قبلا چيز ديگر مي گفتند.
قبلا چي مي گفتند؟
مي گفتند «استاد اسدي آمدي تو، کريستين رونالدو رفتي بيرون». مي گفتند مدل رونالدويي است.
فوتبال کجا مي رويد؟
پشت مهديه امام حسن مجتبي (ع) يک سالن فوتبال است که هر از گاهي با دوستان آنجا فوتبال بازي مي کنيم.
شرطي؟
نه، نذري.
يعني هر کس برد بعدش قيمه بقيه را مهمان مي کند؟
حالا چرا قيمه؟
قيمه نذري است، چه مثالي برنم؟
بيف استراگانف هم مي توان نذر کرد.
پس نذري هاي خيلي شيک هم مي رويد؟
بله، خيلي شيک. من کلا با همه آقازاده هاي فرق مي کنم چون هر طور دوست داشته باشم لباس مي پوشم و هر جايي هم دوست داشته باشم مي روم.
گفتيد من با همه آقازاده ها فرق مي کنم، آيا شما آقازاده هستيد؟
قطعا.
چرا؟
بابام آقاست. از اين لحاظ.
خوب تصويربردار ما نيز الان مي گويد باباي من هم آقاست.
خوب، بگو.
اين آقازاده با آن آقازاده فرق مي کند، مي دانيد که اين را به شما مي چسبانند.
منظور من آن آقازاده هايي که مي شنويم يا مي شنويد نبود. منظورم از آقازاده، يک شخصيت مشهور و معروفي در جامعه است.
چند سالت است؟
سئوال هاي حاشيه دار مي پرسيد.
خانم ها سئوال درباره سن را حاشيه اي مي دانند.
24 سال دارم.
خيلي جوان هستيد. چه روزي؟
15 بهمن.
روز تولدش را گفت تا کساني که دوستش دارند و طرفدارش هستند، در اين روز کامنت، پيام تبريک و کادو يادشان نرود؟
کامنت نمي خواهد. ساعت رولکس و سوييچ شورولتي.
تحصيلات شما چيست؟
ديپلم، بعد رفتم سربازي و بعد هم ازدواج کردم. بعد رفتم سرکار،
چه زود رفتي خدمت، خريدي؟
من کامل خدمت کردم.
کجا؟
چند جا بودم.
مزه کرد؟ وقتي تمام شد دوباره رفتيد؟
گفتم پسر حاج سعيد حداديان بودن سخت است، همين بود. از طرف بسيج دوبار آموزشي رفته بودم. بعد که آمدم وقتي پرونده را پر کردم و فرستادم به ما گفتند بايد به آموزشي بروم. قرار بود در آموزشي لباس بگيرم و برگردم اما من را 15 روز نگه داشتند. من 15 روز صبح، ظهر و شب مي خواندم. بعد فهميدم آنها که با من آمده بودند لباس گرفتند و برگشتند فرمانده پادگان من را نگه داشته بود که براي گروهي که آمدند بخوانم.
گير هم به دادند؟
آنقدر بشين پاشو به من دادند.
راضي هستي که زود ازدواج کردي؟
خدا را شکر.
نترسيدي با اين وضعيت مهريه و گراني و تورم؟
نه مهريه ما مشخص است، 14 سکه مهر بود.
14 سکه خيال آدم راحت است؟
که چه شود؟ اين بريزي کف دست بالا پايين کني سکه ها را.
بچه دار نشديد؟
خير، دوست ندارم.
چرا؟
بچه کس ديگر را دوست دارم اما خودم دوست ندارم بچه دار شوم.
حيف است؟
خودم هنوز بچه هستم.
حاج سعيد هم بچه دوست ندارد؟
جايزه هم تعيين کرده است.
چه مي دهد؟
به من نگفته است.
به چه شغلي مشغولي؟
کارمند جز شرکت خودرو سرويس شهرداري هستم.
راضي هستيد؟
خدا را شکر.
ماهي چقدر حقوق مي گيريد؟
يک ميليون و صد و پنجاه هزار تومان اجاره مي دهم و يک ميليون و دويست و سي هزار تومان نيز حقوق مي گيرم.
يعني با 100 هزار تومان باقي مانده اورت خرج مي کنيد و سفر خارجي هم مي رويد؟
من يک جمله بگويم شبهه نشود. من پول نمي گرفتم وقتي مي خواندم ولي روزي مي آيد. امام حسين مي رساند.
چه طوري مي آيد؟
خدا سايه حاج آقا را روي سر ما نگه دارد.
يعني حاج آقا کمک خرجي مي دهد؟
بله. الان اگر دو ميليون تومان هم حقوق باشد براي من جوان کفاف نمي دهد.
صداي کدام خواننده را گوش مي دهيد و خوشتان مي آيد؟
من صداي خواجه اميري را خيلي دوست دارم.
رفيق فوتباليست هم داريد؟
بله، آقاي اميرحسين صادقي، شهاب گردان، عاشق علي آقاي کريمي هستم. آخر جدول باشيم ولي استقلال را ببريم.
خبردارم علي دايي هم با شما خيلي ارتباط خوبي دارد؟
به شدت دوستش دارم.
تا حالا شده از امتيازي استفاده کنيد؟
بله يک بار شده، خدمت که مي رفتم چندماهي که گذشت، خيلي اذيت کردم. بعد حاج آقا گفت «مي توانم از بخشي از ماه هاي جبهه ايشان را استفاده کنم». 10 ماه و خورده اي خدمت کردم و بقيه را از ماه هاي جبهه حاج آقا استفاده کردم.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۱۰۴۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
استاد مسعود اسکویی نقش الگوسازی داشت
حمید شاه‌آبادی معاون صدای سابق رادیو درباره ویژگی استاد اسکویی گفت: رسانه یک ویژگی خاصی در الگو پروری دارد و کسی که در رسانه کار می‌کند اگر توجه داشته باشد که ده‌ها، صد‌ها، هزاران نفر روش او را می‌بینند، رفتار و منش او را می‌بینند و در موقعیت‌های مختلف کنش‌های او را می‌بینند در برد و باخت یک ورزش از او انعکاس و واکنش می‌بینند احساس می‌کند که او امروز فقط خودش نیست بلکه آنچه که عمل می‌کند نقش الگو سازی دارد.
وی ادامه داد: استاد اسکویی در کنار تجارب، شخصیت دوست داشتنی، توانایی و مهارت ویژه خودش به این نکته توجه داشت که وجودش برای یک جمع بزرگی مثل خانواده رادیو در این مجموعه اثر گذار باشد.
معاون سابق عنوان کرد: استاد این موضوع را به جمع دوستان خود آموخت و امروز نسلی که در رادیو هستند و کسانی که او را درک کردند و این رفتار و اخلاق را دریافته‌اند و امیدوارم ادامه دار باشند.
شاه آبادی درباره خاطرات مرحوم اسکویی بیان کرد: خاطرات زیبا و دوست داشتنی از استاد دارم به خصوص اولین برخورد‌ها که با آقای اسکویی برای حل مشکل رادیو ورزش دارم و نشست‌هایی که برای اعزام‌ها و موضوعات مختلف داشتیم همه آنها خاطرات ماندگاری در ذهن من ثبت شده است.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون
تیراندازی، مراسم عروسی در ونایی بروجرد را به عزا تبدیل کرد