Web Analytics Made Easy - Statcounter

علی رضا مهاجری، استاد دانشگاه در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، به تبیین چگونگی روابط اجتماعی و مبانی رشد و نزول جوامع از نگاه قرآن کریم پرداخت و گفت: پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) مفسر عملی قرآن کریم هستند و با نگاه به سیره و منش آنان می‌توان چگونگی شکل دهی به یک نظام اجتماعی اسلامی را دریافت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


وی به سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین بخش‌های نظام اجتماعی اسلامی اشاره و عنوان کرد: اعتماد مهم ترین رکن سرمایه اجتماعی محسوب می‌شود که به اعتماد بین مردم با مردم و مردم با مسئولان تقسیم می شود. در مرحله اول مردم باید مسئولان نظام را به مشروعیت بشناسند و به آنان اعتماد داشته باشند تا پایه های نظام اجتماعی به درستی شکل گیرد.
 عامل بودن مسئولان به قوانین
مهاجری عامل بودن مسئولان به قوانین و به آنچه به عنوان آرمان بر زبان می‌آورند را یکی دیگر از شروط شکل گیری نظام اجتماعی اسلامی خواند که رشد و ترقی نظام را نیز به دنبال دارد و اظهار کرد: والدین نیز در این میان از نقش مهمی برخوردار هستند چرا که عامل بودن والدین به آنچه بیان و به فرزندان توصیه می‌کنند سبب شکل گیری رفتار فرزندانشان که به نحوی آینده سازان جامعه هستند، می‌شود.
این استاد دانشگاه عامل بودن به عقاید و توصیه‌ها را از سوی معلمان و واعظان شهر نیز حائز اهمیت خواند و گفت: یکی از پایه‌های شکل گیری اعتماد در جامعه این است که افراد مسئولان و افراد راهنمای خود را عامل به آنچه بیان می‌کنند دریابند، در غیر این صورت اگر افراد بالادستی اعم از مسئولان، واعظان، اساتید، نخبگان، معلمان و والدین، افراد را به چیزی دعوت کنند که خود به آن عمل نمی‌کنند، هیچ گونه فرهنگسازی صورت نمی‌گیرد و توصیه‌ها منجر به شکل گیری رفتار از سوی مردم در قشرهای مختلف نمی‌شود. عدم شکل گیری این اعتماد منجر به از دست سرمایه اجتماعی می‌شود.
وی ادامه داد: فردی که خود را عامل به آموزه‌های اسلامی می‌داند اما به آنچه بیان می‌کند عمل نمی‌کند نه تنها خود را از دینداری به دور نگه داشته بلکه سبب تضعیف اعتقادات دینی دیگران نیز می‌شود؛ چرا که ناکارآمدی او از چشم نظام اسلامی نیز دیده می‌شود.
نزدیک شدن جامعه به شاخصه‌های قرآن کریم 
مهاجری نزدیک شدن جامعه به شاخصه‌هایی که قرآن کریم برای نظام اجتماعی بیان کرده است را سبب رشد جوامع دانست و گفت: تجربه تاریخی نیز نشان دهنده همین امر است چنان چه هر کجا راستی و درستی در جامعه فزون تر بوده است رشد و پیشرفت آنان نیز بیشتر بوده است.
وی با اشاره به اینکه عامل نبودن مسئولان و هر آن کس که از مسئولیتی در قبال دیگران برخوردار است به آرمان‌ها، سبب ایجاد بی‌اعتمادی در جامعه می‌شود، تصریح کرد: نتیجه شکل گیری چنین فضایی از بین رفتن نظم در جامعه است، چرا که افراد درصدد توجیه بیهوده و فریب یکدیگر بر ‌می‌آیند و نوعی بی‌نظمی بر شهر حاکم می‌شود. در چنین شرایطی نیروهای بالادستی تلاش می‌کنند تا با زور و فشار افراد را ملزم به قانون بدارند اما استفاده از زور همواره نتیجه عکس دارد.
وی با ذکر مثالی عنوان کرد: اگر در یک خانواده، اقوام تصمیم بگیرند که به یک جوان که قصد کارآفرینی دارد کمک کنند و بنا به تمکن مالی خود با حقیقت میزان دارایی مازاد خود را برای کمک بیان کنند و فرد جوان کارآفرین نیز با صداقت قصد بازگشت پول را داشته باشد یک پروسه از همکاری و همدلی شکل می‌گیرد که نتیجه آن کارآفرینی است اما اگر هم اقوام و خویشان در این زمینه دروغ بگویند و از آنچه به لحاظ مالی در اختیار دارند به حقیقت سخن نگویند و کمک نکنند و هم جوان گویای کار به حقیقت قصد بازگرداندن پول را نداشته باشد شاهد ایجاد بی نظمی، بی اعتمادی و در نهایت شکل نگرفتن یک جریان کارآفرینی پر ثمر خواهیم بود. مثال این امر را می‌توان به افراد یک جامعه نیز تعمیم داد. در جامعه‌ای که صداقت وجود داشته باشد اعتماد شکل می‌گیرد و نتیجه آن تعاون و همکاری می‌شود. 
این استاد دانشگاه با بیان اینکه امروز مردم جامعه معتقد هستند که با راستی و درستی نمیتوان به نتیجه رسید و این امر به بک فرهنگ تبدیل نشده است گفت: وقتی به راستی و درستی بها داده نشود و افرادی در جامعه موفق باشند که با تزویر ریا و فریبکاری کار خود را به پیش برده باشند شاهد از بین رفتن فرهنگ صداقت در جامعه خواهیم بود.
وی از دیگر نتایج از بین رفتن اعتماد در جامعه را خسران و زیانی دانست که متوجه محرومان جامعه می‌شود و تصریح کرد: در چنین شرایطی  فقیر واقعی و کاذب از هم شناخته نمی‌شوند و همین امر سبب می‌شود که یا کمک‌های مردمی به دست غیرنیازمند که فردی فریبکار است برسد و یا مرم به سبب اینکه به افرادی که ظاهرا نیازمند هستند اعتماد ندارند از هرگونه کمک کردن امتناع کنند و بدین جهت افراد نیازمند در فقر و نیاز خود باقی بمانند و کسی به یاری آنان نیاید.

منبع: ایکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۴۸۲۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اگر حکومت دینی برپا نمی‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟

پایگاه مرگز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، به پرسش و پاسخی پیرامون دلایل ضرورت تشکیل حکومت اسلامی پرداخته که تقدیم علاقه‌مندان می‌شود:

پرسش:

اگر حکومت دینی تشکیل نمی‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟

پاسخ:


لازمه اقدام به هر عملی، سنجش هزینه‌ها و فواید آن عمل است و باید دید که هزینه‌های فراوانی که برای برپایی حکومت دینی در ایران ایجاد شده است، خروجی و ثمره خاصی داشته است؟ به عبارت دیگر اگر حکومت دینی برپا نمی‌شد چه اتفاقی می‌افتاد و چه ضرورت و تغییری در برپایی حکومت دینی برای ملت ایران ایجاد شده است؟

اگر حکومت دینی برپا نمی‌شد:


۱. به وظیفه دینی و الهی جامعه عمل نشده بود.
برپایی حکومت اسلامی و بستری که بتواند احکام الهی را جاری کرده و ترقی بخشد، وظیفه مسلمین است. برپایی حکومت در جامعه اسلامی، از امور لازم و وجوب آن قطعی است. برای اثبات ضرورت تشکیل حکومت اسلامی می‌توان به ادله قرآنی، روایی و عقلی تمسک کرد. (۱)

۲. اکثر احکام الهی تعطیل، و فساد و اعمال نامشروع فراگیرتر بود.


حکومت نقشی انکارناپذیری در ایجاد بسترها و ضوابط مؤثری در اجرا یا تعطیلی احکام اسلامی و همچنین تربیت دینی و غیردینی جامعه دارد. امام خمینی در لزوم تشکیل حکومت اسلامی بیان داشته است که: «احکام اسلامی اعم از قوانین اقتصادی، سیاسی و حقوق تا روز قیامت باقی و لازم‌الاجرا است، هیچ‌یک از احکام الهی نسخ نشده، از بین نرفته است.


این بقا و دوام همیشگی احکام، نظامی را ایجاب می‌کند که اعتبار و سیادت این احکام را تضمین کرده، عهده‌دار اجرای آن‌ها شود؛ چه اجرای احکام الهی جز از رهگذر برپایی حکومت اسلامی امکان‌پذیر نیست. در غیر این صورت، جامعه مسلماً به‌سوی هرج‌ومرج رفته، اختلال و بی‌نظمی بر همه امور آن مستولی خواهد شد». (۲) پیش از انقلاب اسلامی، تجربه حکومت غیردینی در ایران، ترویج فساد و فحشا و ایجاد بسترهای فساد زدا و دین‌زدا بود.

۳. زمینه برپایی و حرکت به سمت تحقق کامل حکومت دینی فراهم نمی‌شد.


نظام ما دینی است و مرجعیت همه‌جانبه دین اسلام را در عرصه حکومت و اداره جامعه پذیرفته است. به هر میزان که در اداره جامعه و تدبیر امور کشور به دین مبین عمل گردد، به آن حکومت، دینی گفته می‌شود.
حکومت دینی ما کامل نیست و ما در مسیر دینی شدن حکومت هستیم نه اینکه حکومت و دولت و جامعه ما کاملاً دینی باشد. چنانچه رهبر انقلاب در این رابطه اعلام کرده است: «ما هنوز به کشور اسلامی نرسیده‌ایم. هیچ‌کس نمی‌تواند ادّعا کند که کشور ما اسلامی است. ما یک نظام اسلامی را طرّاحی و پایه‌ریزی کردیم - «ما»، یعنی همان‌هایی که کردند - و الآن یک نظام اسلامی داریم که اصولش هم مشخص و مبنای حکومت در آنجا معلوم است. مشخص است که مسئولان چگونه باید باشند. قوای سه‌گانه وظایفشان معیّن است. وظایفی که دولت‌ها دارند، مشخص و معلوم است؛ اما نمی‌توانیم ادّعا کنیم که ما یک دولت اسلامی هستیم؛ ما کم داریم. ما باید خودمان را بسازیم و پیش ببریم. ما باید خودمان را تربیت کنیم». (۳)

۴. استبداد و استثماری که بر این ملت سلطه داشت کنار نمی‌رفت.


تاکنون اثبات شده است که تنها الگویی که در ایران توانسته است در مقابل استبداد و استثمار به‌طور کامل تاب بیاورد و تسلیم نشود، الگوی تشکیل حکومت دینی به رهبری فقیه جامع‌الشرایط است. این حکومت دینی است که به مبارزه و حرکت ملت مشروعیت بخشیده و ایثار آنان برای حفظ ارزش‌های دینی و ملی را معنا بخشیده است. این رهبران دینی و ملت دین‌دار بوده‌اند که در مواقع حساس و خطرساز، با شدت در راستای حفظ منافع ملی کشور به بذل مال جان خود پرداخته‌اند.

۵. ترقی جامعه با این شدت نبود.


دین برای سعادت بشر آمده است. به هر میزان که به دین عمل شده است، رشد و ترقی در جامعه حاصل گردیده است. برای نمونه حکومت دینی برای جامعه زنان، نقشی انسانی و غیرجنسی قائل است. این امر موجب شده است که ترقی زنان با کمترین آسیب جنسیتی به‌صورت جهشی رخ‌داده و زنان در عرصه تحصیل و تدریس و حضور در عرصه‌ها و مشاغل گوناگون رشدی خیره‌کننده را تجربه کنند.
در هشت سال جنگ، ایران با حضور مردم دین‌مدار برخلاف پیشینه دویست‌ساله خویش، اجازه نداد که هیچ بخشی از کشور از آن جدا گردد؛ اما فساد و فحشا موجب می‌شود که موانع جدی بر سر راه ترقی کشور ایجاد شود. ضمن اینکه باید توجه داشت که بخش بزرگی از ناکامی‌های ما به این دلیل است که دشمنان دین و دولت دینی با تمام توان مشغول ایجاد مانع و سد در مقابل الگو شدن و تقویت یک دولت اسلامی بوده و با ضربات پی‌درپی نظامی، امنیتی، فرهنگی و اقتصادی خسارات سنگین و قابل‌تصوری را در راه تحقق این اهداف ایجاد کرده‌اند. در واقع تنها این دین نیست که عامل و منشأ شرایط موجود در ایران باشد.

۶. ایرانیان در الگوهای غربی و شرقی هضم می‌شدند.


حکومت دینی الگویی فارغ از الگوهای حاکم بر عالم بود که نتیجه آن قتل و تجاوز مستکبران و ابرقدرت‌ها به مستضعفان عالم است. الگویی که یاد می‌دهد که یا باید غارت شوی یا باید با غارتگر همراهی کنی. الگوی حکومت دینی، نفی سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری است. در الگوی دینی عدم همراهی با مستکبران عالم، یک وظیفه شرعی است.

نتیجه:


حکومت دینی بسترساز ترقی و تمدن است و به هر میزان که به احکام دین مبین عمل گردد ترقی و تمدن حاصل می‌شود. عدم تشکیل حکومت دینی به معنای ترک تکلیف جامعه ایمانی و تعطیلی احکام اسلامی و انسداد ترقی معنوی و مادی صحیح جامعه و هضم شدن در الگوهای منحرف حاکم برجهان است.

پی‌نوشت‌ها:
۱. ر.ک: همتی، همایون، سنت و سیاست در اسلام، تهران، آوای نور، ۱۳۷۳ ش، ص ۳۸.
۲. خمینی، سید روح‌الله، کتاب بیع، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۸ ش، ج ۲، ص ۴۶۱.
۳. خامنه‌ای سید علی، بیانات در دیدار کارگزاران نظام، خامنه‌ای دات آی آر، ۱۲ آذر ۱۳۷۹، https://khl.ink/f/۳۰۳۹

دیگر خبرها

  • علم همراه با خلاقیت مسائل جامعه را حل می‌کند
  • برخورد پلیس با عوامل خرید و فروش سلاح گرم و اراذل و اوباش در فضای مجازی و دستگیری ۳۰۰۰ نفر
  • بیش از ۲۶ هزار شغل در استان بوشهر ایجاد شد+ تصویر
  • هدف از تحمیل بی‌حجابی به جامعه چیست؟
  • بیش از ۱۰ هزار واحد صنعتی به چرخه تولید بازگشتند
  • انتقاد معاون استاندار از آپارتمان‌سازی در قم
  • لزوم جبران تأخیر ایجاد شده در اجرای سیاست‌های تامین اجتماعی
  • کرسی جامعه اهل سنت در مجلس خبرگان رهبری افزایش پیدا کرد
  • اگر حکومت دینی برپا نمی‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟
  • کسانی که اعتمادبه‌نفس آن‌ها نمایشی است، این رفتارها را دارند