داستان «کاکحسین» بر ویرانههای تپهرش
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۰۷۸۷۰
بوی تعفن چنان در فضا پیچیده که عملا نفس کشیدن را هم را غیرممکن کرده است. شالم را به دور دهان و بینی میپیچیم و به دنبال بو راه میافتم.
به گزارش شریان نیوز،هر لحظه بیدرنگ احساس میکنم دل و رودههایم به دهانم خواهد آمد. یک کیلومتری آنطرفتر بیل مکانیکی در حال کندن چالهای است و مردان که لباس سبز نظامی بر تن دارند، روی تپهای با ماسکی بر دهان و بینی ایستاده و نظارهگر انجام عملیات هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هفت روز از زلزله کرمانشاه میگذرد. تا چشم کار میکند ویرانههای خانههای روستایی بین دشتی وسیع از مزارع دیده میشود. در گوشهای تراکتوری نزدیک چاله ایستاده که در قسمت باری پشتش تلی از زباله و خاک به چشم میخورد. هرچه نزدیکتر میشوم بوی تعفن لاشه شدیدتر میشود. تا جایی که میتوانم شالم را باز با دستانم به سمت دهان و بینی فشردهتر میکنم و تا بتوانم بو را تحمل کنم. بار تراکتور لاشه گوسفندهایی است که معلوم است تازه از زیر آوار خارج کردهاند. تعداد زیادی دقایقی قبل دفن شده و این آخرین بار لاشهای است که قرار است در زیر خاک قرار بگیرد.
نمیتوان بیشتر از این بو را تحمل کرد. از راننده تراکتور میپرسم این همه گوسفند برای کیست؟ تنها یک اسم میگوید: «کاک حسین».
مقصدم فرعیهای «ازگله» است. مسیرهایی بسیار دورتر از جادههای اصلی را انتخاب راهم کردهام تا شاید شناسایی آنها و نوشتن درباره آبادیهای زلزله زده دور از دسترس بتواند کمک حالی باشد در ارسال محمولههای مورد نیاز آسیبدیدگان در زلزله.
اسکله را به سمت بخش یا دهستان «یارویسی» و سپس گردنه میپیچم و جلوتر میروم، باز به فرعی دیگری میخورم. بینام و بدون تابلو. همان را داخل میشوم و به راهم ادامه میدهم. چند کیلومتری میروم تا شدت بوی تعفن نگهم میدارد. اینجا «تپه رش» است؛ نامی که روی هیچ تابلویی ندیدمش.
گوسفندانی که مشخص است زمانی مال و دارایی گلهداری بودهاند در حال دفن شدن هستند؛ همان کاک حسین، این مالدار کسی نیست جز پسر «کدخداکریم پالانی» که با گذر زمان و حالا نام فامیلش را تغییر داده است.
به وسعت زمینی که تا چندی پیش خانه و کاشانه و دارایی کاک حسین را در آغوش گرفته بود مینگرم. حیرت زدهام میکند. غرور مردانهاش حیرت زدهام میکند. کاک حسین مثال کسی است که از اسب افتاده باشد اما هنوز از اصل نه! چنان محکم صحبت میکند که صدای گرمش مرا نیز که نظارهگر آن همه ویرانی هستم ، دلگرم میکند.
بلند میپرسم دنبال کاک حسین میگردم؛ مردی چهارشانه و نسبتا فربه با لباس محلی کردی که کتی قهوهای رنگ به روی شلوار گشاد کردیاش بر تن دارد، برمیگردد و نگاهم میکند: «حسین منم چکارم داری؟» فارسی را به راحتی صحبت میکند، حدودا 65 ساله است. با مشخصه کلی مردان کرد، یعنی موها و ابروانی سیاه و چشمانی قهوهای و براق. روی ویرانهای عظیم ایستاده و نظارهگر بیل مکانیکی است که حالا به سمت خانهاش آمده تا بقایای بلوکها و سنگهایی را که تا 7 روز پیش طویله دامهایش و انبار غلاتش بوده جابهجا کند.
کمی خودمانیتر میشوم «عمو حسین حیوانها برای شما بود؟
«بود دخترم. دیگر هیچ برایم نمانده.»
همانند همه کردها فارسی را به قول خودمان کتابی صحبت میکند. ماموری که کاوری با آرم اداره دامپزشکی بر تن دارد، روی ویرانههای طویله بالا و پایین میرود. چرا بعد از هفت روز لاشهها را در آوردند. منطقه را بو برداشته؛ «خانم جان نمیشود، اینجا انبار جو بود، اگر دست میزدند جوها نابود میشد. باید اول آنها را در میآوردیم هرچند بار کاه هم که اینجا بود خراب شده»، «بیشتر از 100 حیوان داشتم که شاید 40 تا مانده باشد.»
آنچه باعث میشود به ادامه گفتوگو با این مرد که از ثروتمندان این منطقه محسوب میشود اما داراییاش را حالا بر اثر زلزله از دست داده، ترغیب شوم، محکم صحبت کردن و قوی بودنش در برابر حادثه است.
حالا هر دو روی ویرانههایی که حاصل 50 سال دسترنج کار کاک حسین است ایستادهایم. ته سیگارش را روی ویرانهها میاندازد. «اینجایی که ایستادی، خانهام بود. آنطرف هم انبار غلاتم و آن مرد هم چوپانم است.» دورتر را نشان میدهد با دست: «آنجا را میبینی؟ مسجدی بود که ساختم. خدا شاهد است که 500 میلیون تومان هزینه ساختش کردم اما ببین همه از بین رفته».
سمت دیگر را نشان میدهد« آنجا هم طویله حیواناتم بود. پمپ بنزینم هم خسارت دیده و چند روزی است که تعطیل است. بیشتر از 100 راس گوسفند هم تلف شدند. هرچه داشتم خاک شد و آمد به زمین، اما خدا رو شکر زن و فرزندم سالم ماندند.»
به وسعت زمینی که تا چندی پیش خانه و کاشانه و دارایی کاک حسین را در آغوش گرفته بود مینگرم. حیرت زدهام میکند. غرور مردانهاش حیرت زدهام میکند. کاک حسین مثال کسی است که از اسب افتاده باشد اما هنوز از اصل نه! چنان محکم صحبت میکند که صدای گرمش مرا نیز که نظارهگر آن همه ویرانی هستم ، دلگرم میکند.
مثل یک مرد واقعی ایستاده. از نحوه معاشرت و مکالمات تلفنیاش به راحتی میتوان فهمید که فردی امین و از بزرگان منطقه است. هر رهگذری را دلداری میدهد، اما ته نگاهش میتوان ماتم را دید. چشمانش سرخ شده، وقتی میگوید اینجا خانه و کاشانه من بود. میبینید از کجا تا کجاست؟ و حالا چه از آن همه مال مانده؟ خدا را شکر. دولت گفته 25 میلیون تومان وام 4 درصد و 5 میلیون تومان هم وام بلاعوض میدهد.» با خندهای تلخ و عصبی جمله آخر را میگوید. آنجا را ببین. آن یخچال خانهام بود که از بغداد 10 میلیون تومان خریده بودم. قسم میخورم در ایران کسی لنگهاش را نداشت. ببین چه شده؟»
کاک حسین میزان خسارت مالی وارد شده به خودش در زلزله را حدود 1.5 میلیارد تومان براورد میکند. ادامه میدهد: «از تمام مالم فقط لباسهای تنم برایم ماند. دیگر هیچ ندارم. خدا را شاهد میگیرم حتی چادر هم نرفتم بگیرم. با زن و بچهام در ماشین میخوابیم. حتی پتو هم نگرفتهام.»
بغض کاک حسین با جمله آخر میترکد. اشک جاری شده روی پهنه صورتش که حالا تهریش آن را کمی سیاه کرده، جمعو جور میکند. از شکسته شدن ابهت این مرد که به گفته اهالی از خیران منطقه و سرپرستی حداقل 10 خانوار را برعهده دارد، سر به زیر میگیرم. خواهر عروسش از راه میرسد. از امدادگران هلالاحمر است و کاور هلال بر تن دارد. رسم ادب را با بوسیدن دست کاک حسین به جای میآورد که در این منطقه به عنوان احترام به بزرگان محسوب میشود.
دخترک میزند زیر گریه تا کاک حسین را میبیند. کاک حسین او را نیز دلداری میدهد با گفتن: «خدا رو شکر که سالمی. مال دنیا که ارزش نداره، هزار بار خدا را شکر کن.»
مردی که چوپانی گله پسر کدخدا را برعهده دارد تکهای از دوربین شکاری از بین ویرانهها پیدا کرده و میآورد. کاک حسین نشانم میدهد. «ببین این را، از آلمان آورده بودمش.»
دستانش را بر پشتش گرفته و حالا هر دو روی ویرانهها قدم میزنیم. میپرسم کاک حسین در این حوالی به چه نامی شما را میشناسند، از خودت بگو؟ «معروف به حسینِ کدخداکریم هستم. زاییده همین تپه رش که زمان جنگ دست زن و بچهام را گرفتم و رفتم جوانرود. خدا میداند زمانی که رفتم حتی 1000 تومان نداشتم نان بخرم تا زن و بچهام بخورند. رفتم به کارگری. بعد از جنگ و سال 70، 72 آمدم اینجا. وقتی برگشتم هیچکسی اینجا زندگی نمیکرد. آمدم خانهای ساختم و با نصب تانکر آب کشاورزی کردم. بعد من کم کم مردم هم آمدند. این همه دارایی را که میبینی پوچ شده، همه را با 55 سال کار جمع کرده بودم.»
کاک حسین اینها را با افتخار و لحنی محکم میگوید از مالی که حاصل کار بازوانش است؛ «دورتا دور خانهام دوربین مدار بسته نصب بود. بیشتر از 100 میلیون تومان فقط اسباب خانه داشتم. وقتی جمله آخر را میگوید میایستد و به سقف خانهاش نگاه میکند که با خاک یکسان شده و حالا روی آن راه میرود. پسرم در استانبول استاد دانشگاه بود که برگشت ایران و الان در کرمانشاه کار میکند. پسر کوچکم کمک حالم بود و کنارم زندگی میکرد. دو دخترم هم در شهر هستند.»
پسرکدخدا از همراهی و همدلی مردم بسیار بسیار سپاسگزار است: «مردم کل ایران از روز اول برای امدادرسانی آمدند. تا اعلام شد هوا سرد و حتی نایلون میخواهیم، ماشینهایشان را بار زدند و پلاستیک هم آوردند. امروز از قرارگاه خاتم لودرها رسیدهاند اینجا. خدا عمرشان دهد در حال شناسایی هستند و احتمالا آواربرداری این روستا که صددرصد تخریب شده، احتمالا به زودی آغاز شود.»
آفتاب غروب کرده، آسمان تا کمتر از 10 دقیقه دیگر تاریک میشود. میخواهم جاده را جلوتر برم که کاک حسین اجازه نمیدهد و توصیه میکند تا منطقه کاملا تاریک نشده، خودم را به جاده اصلی برسانم. لحن مردانه و پدرانهاش چنان سنگین است که جای جوابی باقی نمیگذارد؛ «چشم عموحسین برمیگردم». پاسخش لبخندی به جوابم است.
در مسیر برگشت و در روستای «گردنو» پمپ بنزین کاک حسین را میبینم که پمپهایش حالا با برق اضطراری روشن شده و ماشینها میآیند تا به نوبت باکشان را پر کنند.
منبع: ایسنا
دسته بندیاجتماعيمنبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۰۷۸۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بدترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما!
این آثار، ممکن است به دلایل مختلفی از جمله داستان ضعیف، بازیگری ناکارآمد، جلوههای ویژه ناکافی یا کیفیت تولید پایین به عنوان بدترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما شناخته شوند. علاوه بر این، برخی از این فیلمها ممکن است به دلیل استفاده از تاکتیکهای کلیشهای و پیشپاافتاده، بیاصالت به نظر بیایند و تواناییهایی که برای ایجاد ترس در بیننده دارند را از دست بدهند.
در تشریح این موضوع، میتوان به این نکات اشاره کرد که برخی بدترین فیلمهای ترسناک به دلیل از دست دادن تعادل میان ترس و دنیای رمانتیک، به جای جلب توجه و ترس بیننده، باعث خنده و رنجش از موضوع میشوند.
برخی از بدترین فیلمهای ترسناک جدید نیز از داستانهای پیچیده و پراز ابهام استفاده میکنند که باعث عدم درک و اتصال احساسی با شخصیتها میشود و این موضوع به تجربه ترس بیننده ضربه میزند.
بدترین فیلمهای ترسناک تمام دوران در ادامه را مشاهده خواهید کرد.
این لیست بر اساس امتیازات سایت Rotten Tomatoes رتبهبندی شده است.
کیفیت تولید پایین، اشتباهات فنی ظاهری و جلوههای ویژه ضعیف، میتواند از دیگر عواملی باشد که باعث شناخته شدن برخی فیلمها به عنوان بدترین در این ژانر میشود. در کل، بدترین فیلمهای ترسناک معمولاً تواناییهای کافی برای جلب توجه و ایجاد ترس در بیننده را ندارند و به دلایل مختلفی از جمله داستان ضعیف، بازیگری ناکارآمد یا کیفیت تولید پایین، به عنوان فیلمهایی که نتوانستهاند از پتانسیل ژانر ترسناک بهرهبرداری کنند، شناخته میشوند.
دیدارهای مکرر مولی هارتلی (The Haunting of Molly Hartley)
کارگردان: میکی لیدل
بازیگران: هیلی بنت، کیس کرفورد، شنون وود وارد
سال انتشار: ۲۰۰۸
امتیاز: ۲%
برخی از منتقدین، از این فیلم به دلیل عدم داستان جذاب انتقاد کردهاند. ایده و موضوعی که این اثر برای ارائه داستان انتخاب کرده است، به نظر برخی از منتقدان پوچ و کلیشهای میآید. برخی از انتقادات معطوف به بازیگری در این فیلم است. بازیگران این اثر، توانایی کافی را برای انتقال احساسات و ارتباط با کاراکترهایشان ندارند که این موضوع میتواند تجربه تماشا را کمتر جذاب کند.
یکی از مهمترین عواملی که یک فیلم ترسناک را موفق میکند، توانایی آن در ایجاد ترس و اضطراب در بیننده است. برخی از نقدها میگویند که The Haunting of Molly Hartley نتوانسته این هدف را به خوبی دنبال کند و به همین دلیل به عنوان بدترین فیلم ترسناک تمام دوران شناخته میشود.
وینی پو: خون و عسل (Winnie the Pooh: Blood and Honey)
کارگردان: ریس فریک واترفیلد
بازیگران: ناتاشا توسینی، میکلی، کریگ دیوید داوست
سال انتشار: ۲۰۲۳
امتیاز: ۳%
این فیلم، داستان جنایتها و فعالیتهای غیرقانونی «پو» و «پیگلت» را روایت میکند. پس از اینکه «کریستوفر رابین» این دو شرور را رها میکند، آنها به شرارت و خباثت مشغول میشوند. به گفته برخی از منتقدان، این فیلم اسلشر عناصر اصلی یک اثر در این ژانر را دارد؛ اما فاقد ابتداییترین اصول اولیه شخصیتها است.
تاریکی (The Darkness)کارگردان: گرگ مکلین
بازیگران: کوین بیکون، راجا میشل، لوسی فرای
سال انتشار: ۲۰۱۶
امتیاز: ۳%
فیلم The Darkness، یکی از بدترین فیلمهای ترسناک یک دهه اخیر است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و توسط برخی منتقدان و مخاطبان به عنوان یک فیلم ضعیف و ناموفق مورد بررسی قرار گرفت.
برخی از منتقدان معتقدند که داستان این اثر نسبت به فیلمهای ترسناک دیگر کمتر جذاب است. این فیلم داستان یک خانواده را روایت میکند که با نیروهای ماورایی مواجه میشوند. انتقاداتی به بازیگران و اجرای عمومی در The Darkness وارد شده بود که این فیلم را ضعیف جلوه داد.
برخی از مخاطبان ممکن است این فیلم را به عنوان یک اثر کلیشهای و بدون اصالت معرفی کنند. عدم ارائه ایدههای جدید و نوآوری در داستان و اجرا میتواند باعث کاهش جذابیت فیلم و ارائه یک تجربه پیشبینیشده به مخاطبان شود.
ترول ۲ (Troll ۲)کارگردان: کلودیو فراگاسو
بازیگران: مایکل استفنسون، کانی مک فارلند، جورج هاردی
سال انتشار: ۱۹۹۰
امتیاز: ۵%
ترول ۲ معمولاً به عنوان یکی از بدترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما شناخته میشود و دلایل مختلفی برای آن وجود دارد. بازیگری در این فیلم اغلب به نظر میرسد بیانرژی و ناطق است و در برخی موارد، به نظر میرسند که آنها به طور کامل درکی از نقشهای خود ندارند.
اغلب از Troll ۲ به عنوان یک اثر کمدی و ترسناک یاد میشود؛ اما بسیاری از لحظات وحشتناک فیلم به جای ایجاد ترس یا هیجان، باعث خنده و شوخی شده و عناصر اصلی آن را از بین میبرد. داستان نیز ناهماهنگ و ضعیف است و برخی از رویدادها و تصمیمات شخصیتها به نظر میرسد غیرمنطقی و بیربط هستند. این امر باعث میشود که تجربه تماشای فیلم برای بسیاری از مخاطبان غیرقابل قبول بهنظر برسد.
شیطان درون (The Devil Inside)کارگردان: ویلیام برنت بل
بازیگران: فرناندا آندراده، سایمون کوارترمن، ایوان هلموت
سال انتشار: ۲۰۱۲
امتیاز: ۶%
فیلم شیطان درون ردباره یک زن است که در ایتالیا، در طول ماموریت خود، درگیر یک سری اقدامات غیرقانونی در جستجوی حقیقت درباره اتفاقی که برای مادرش رخ داده است، میشود. یکی از اصلیترین دلایلی که باعث میشود The Devil Inside به عنوان بدترین فیلم ترسناک تاریخ شناخته شود، اتمام ناقص داستان است. فیلم به طور ناگهانی و بدون پایان مناسب، داستان را تمام میکند و برای بسیاری از تماشاگران، این اتمام ناقص باعث تباهی تجربه تماشا میشود.
داستان و نوشتار فیلم The Devil Inside نیز به طور کلی ضعیف و ناکارآمد است و برخی از تصمیمات داستانی و رویدادها به نظر میرسند که بدون منطق یا توجیه مناسبی اتفاق میافتند. بسیاری از تماشاگران و منتقدان اعتقاد دارند که این فیلم اصالتی ندارد و از الگوها و تکنیکهای کلیشهای استفاده میکند.
حلقهها (Rings)
کارگردان: اف. خاویر گوتیرز
بازیگران: ماتیلدا آنا اینگرید لوتز، الکس رو، جانی گالکی
سال انتشار: ۲۰۱۷
امتیاز: ۸%
حلقهها که بر اساس دو فیلم ترسناک Ring محصول سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۱ ساخته شده، به عنوان یکی از بدترین فیلمهای ترسناک جدید شناختنه میشود. به نظر میرسد که این فیلم ایدهها و تمهای موجود در فیلمهای ترسناک پیشین را کپی کرده، بدون اینکه موفق به ارائه چیزی جدید و نوآورانه باشد. این امر باعث کاهش اثربخشی و جذابیت فیلم میشود. برخی از منتقدان اعتقاد دارند که داستان Rings به طور کلی ناقص و ضعیف است و برخی از رویدادها و تصمیمات داستانی بدون توجیه یا منطق واقعی اتفاق میافتند.
روح گمشده (Lost Souls)کارگردان: یانوش کامینسکی
بازیگران: وینونا رایدر، بن چاپلین، سارا وینتر
سال انتشار: ۲۰۰۰
امتیاز: ۸%
یکی دیگر از فیلمهای ترسناک که نباید ببینید روح گمشده با بازی وینونا رایدر است که سال ۲۰۰۰ منتشر شد و نتوانست توجه مخاطبان ژانر وحشت را به خودش جلب کند. نقدها و بررسیهای این فیلم منفی بوده و منتقدان آن را به عنوان یکی از بدترین فیلمهای ترسناک معرفی کردهاند. به طور کلی، روح گمشده به عنوان یک فیلم ناموفق و بد شناخته میشود و توانایی جذب و سرگرم کردن تماشاگران را ندارد.
اسلندرمن (Slender Man)
کارگردان: سیلوین وایت
بازیگران: جوی کینگ، جولیا گلدانی تلس، جاز سینکلر
سال انتشار: ۲۰۱۸
امتیاز: ۸%
بسیاری از تماشاگران و منتقدان احساس میکنند که فیلم Slender Man، محصول سال ۲۰۱۸ نتوانست پتانسیل خود را به حداکثر برساند و یکی از بدترین فیلمهای ترسناک یک دهه اخیر شناخته میشود. بسیاری از آنها معتقدند که داستان این اثر نامتعادل و مملو از خلاء است. روند داستان به طور کلی احساسی و ضعیف پیش میرود و تعداد زیادی از تصاویر و صحنهها ناقص و ناکام هستند.
شخصیتهای این فیلم، اغلب از ارتباطات و احساسات معمولی خارج میشوند و قادر به جذب و ارتباط با تماشاگران نیستند. بسیاری از تماشاگران معتقدند که فیلم Slender Man نتوانست احساس و وحشت لازم را به تماشاگران منتقل کند.
سقوط تاریکی (Darkness Falls)کارگردان: جاناتان لیبسمن
بازیگران: چانی کلی، اما کالفیلد، لی کورمی
سال انتشار: ۲۰۰۳
امتیاز: ۱۰%
در این فیلم، یک روح کینهتوز به منظور انتقامگیری از شهری که ۱۵۰ سال پیش بدون دادگاه او را اعدام کرده بود، در قالب یک پری ظاهر میشود و سعی بر انتقام دارد. بسیاری از منتقدان معتقدند که داستان فیلم Darkness Falls ناکافی و تکراری است.
برخی از منتقدان به شخصیتها و توسعه آنها در فیلم انتقاد کردهاند. طراحی کاراکترها و پیشرفتشان در طول داستان، به نظر برخی از منتقدان ناکافی است و باعث ایجاد ارتباط کمتری با تماشاگران میشود.
برامز: پسر ۲ (Brahms: The Boy II)کارگردان: ویلیام برنت بل
بازیگران: کیتی هلمز، اوین یومن، کریستوفر کانوری
سال انتشار: ۲۰۲۰
امتیاز: ۱۰%
فیلم Brahms: The Boy II، به دلیل عوامل مختلفی مانند داستان ضعیف و ابتکارات ناکافی، نمرات پایینی دریافت کرد و یکی از بدترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما تبدیل شد. به گفته برخی از منتقدان، این اثر بدون ذرهای عنصر تخیلی و ترسناک است و حتی داستان وحشتناکی را ارائه نمیکند.
بزرگترین مشکلی که برامز: پسر ۲ را به بدترین فیلم ترسناک تاریخ تبدیل میکند این است که تقریباً هیچ چیز تازهای در داستان خود ندارد. این فیلم فضای خوبی را در اختیار دارد؛ اما آنها را در میانه راه گم میکند و نهایتاً به یکی از بدترین فیلمهای ترسناک تبدیل میشود.
منبع: فیگار
tags # هالیوود ، فیلم ترسناک سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟