سنگینی درد روی شانه «سلبریتیها»
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۵۰۱۶۵
اعتماد اجتماعی به شخصیتها در کمکرسانی به زلزلهزدگان چه معنایی را نمایندگی میکند؟
به گزارش ایسنا، دکتر هادی خانیکی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی در یادداشتی برای روزنامه ایران نوشت: «آن چه در زلزله اخیر غرب کشور رخ داد، حضور مستقیم مردم در جریان کمکرسانی و اعتماد بیشتر آنان به شخصیتها و سلبریتیها بود تا نهادهای رسمی تا از طریق آنان پیام همدردی خود را به آسیبدیدگان این حادثه برسانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مقوله «اعتماد» به طور عام و «اعتماد اجتماعی» به طور خاص از جمله شاخصهایی هستند که وضعیت سرمایه اجتماعی را در هر جامعهای تعیین میکنند. سرمایه اجتماعی به آن نوع شبکهای از روابط و پیوندهای جامعه اطلاق میشود که متکی بر اعتماد بین فردی، بین گروهی و تعاملهای افراد با نهادها، سازمانها و گروههای اجتماعی است که نهایتاً میتواند همبستگی، انسجام اجتماعی، مشارکت و برخورداری افراد و گروهها از حمایتهای لازم را فراهم کند. به این معنا میشود گفت اگر در جامعهای، سرمایه اجتماعی رو به زوال باشد، ممکن است جوهر ارتباطی که باید در بین افراد جامعه، حاکمیت، نهادها و سازمانهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی باشد، تضعیف شود. جامعهای که سرمایه اجتماعی در آن پایین است، جامعهای است که هر نوع کنشی در آن به دشواری انجام میگیرد و حتی ممکن است که اساساً انجام نگیرد. در چنین جامعهای همبستگی اجتماعی، امید و همدلی پایین است.
تحقیقات نشان میدهد سرمایه اجتماعی در ایران با چالشهای فراوان همراه بوده و هست و یکی از مهمترین مشخصههای آن هم این است که سرمایه اجتماعی جدید یعنی سرمایهای که در بخشهای سازمانیافته جامعه در برابر سرمایههای اجتماعی قدیم به وجود آمده، در معرض تهدیدهای مختلفی است، مهمترین تهدید کاهش اعتماد اجتماعی است که به تدریج نسبت به نهادهای رسمی، نهادهای اجتماعی و غیر دولتی و حتی ارتباطات میان فردی و گروهی تسری مییابد.
به این معنا سه سطح از اعتماد را میتوان برشمرد:
نخست: اعتماد اجتماعی؛ یعنی اعتمادی که افراد جامعه نسبت به هم دارند.
دوم: اعتماد سیاسی؛ یعنی اعتمادی که افراد به نهادهای سیاسی و سیاستورزان و بخشهای مختلف حاکمیت دارند.
سوم: اعتماد نهادی؛ ناظر به اعتمادی است که افراد و شهروندان نسبت به افراد و حرفههای مختلف دارند.
اما در کنار این نوع تقسیمبندی از اعتماد در جامعه میتوان سطح دیگری از اعتماد را در جامعه بازشناخت.
نخست: اعتماد به نهادهایی که ریشه در سنت دارند؛ مثل خانواده.
دوم: اعتماد نسبت به نهادهای مدنی و سازمانهای عامالمنفعه و مؤسسات جدید، شخصیتها، گروههای مرجع و رسانهها.
سوم: اعتمادی که نسبت به نهادهای رسمی و حاکمیتی وجود دارد.
یکی از مهمترین آثار اعتماد به خصوص «اعتماد تعمیمیافته» را باید در بحرانها و بروز فاجعهها دید؛ چرا که یک جامعه در چنین موقعیتهایی است که نیاز به اعتماد در وجوه مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد. زلزله اخیر نشان داد که اعتماد در چه سطوحی از جامعه ما وضعیت رضایتبخش و در چه جاهایی هم وضعیت ضعیف و شکنندهای دارد.
وقوع این زلزله به رغم همه تلخیها و نگرانیها نشان داد که در جامعه ما حس همدردی و احساس مسئولیت جمعی بالایی وجود دارد. زلزله غرب کشور، جامعه ایران را تا دورترین بخشها تکان داد. گویی آن شعر معروف سعدی «چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار» تنها یک تصویر شاعرانه از انسان نیست؛ بلکه یک واقعیت اجتماعی است که سطحی از «اعتماد اجتماعی» یعنی اعتماد افراد جامعه نسبت به همدیگر را به نمایش میگذارد البته اینجا بحث دیگری هم مطرح است و آن این که آیا حساس بودن جامعه ما در فاجعه، حاکی از اعتماد پایدار در جامعه است یا اعتماد گذرا؟
آنها که به گونهای بدبینانهتر نگاه میکنند، معتقدند، تنها احساس مسئولیت و همدردی در شرایط طبیعی است که میتواند حاکی از بالا بودن اعتماد اجتماعی باشد؛ به عبارتی، اعتماد اجتماعی زمانی رخ میدهد که افراد همان گونه که برای کمک به شهروندان در خطر حساس میشوند، نسبت به شهروندان در شرایط طبیعیتر نیز حساس باشند. در چنین شرایطی است که میتوان از بالا بودن اعتماد سیاسی سخن گفت اما به اعتقاد من، در همین سطح، یعنی همین که جامعه گرفتار کرختی و بیتفاوتی نشده و حتی بیتاب شده، نشاندهنده این است که جان مایه اعتماد اجتماعی در سطح اول (یعنی اعتماد اجتماعی نسبت به همدیگر) در کشور ما وجود دارد و قابلاعتنا است.
اما سطح دوم اعتماد، به نهادهای مدنی و حاکمیتی برمیگردد که از قضا جزو الزامات زندگی جدید هستند؛ چرا که دیگر هیچ جامعهای نمیتواند در حالت ذرهوار باقی بماند. احساس همدردی و تلاش برای کاهش رنجها باید شکل سازمانی پیدا کند. بخشی از آن را نهادهای مدنی و مؤسسات نیکوکارانه تأمین میکند و بخش دیگری از آنها بر دوش نهادهایی است که مسئولیت رسمی این امر امداد و نجات را به عهده دارند؛ مانند هلالاحمر یا نهادهایی که در وزارتخانههای مختلف متکفل همین مواجهه با بحرانها هستند. حتی در شرایط بحرانی نهادهای نظامی در کمکرسانی نیز مسئولند. بنابراین، به میزانی که اعتماد به هر دو سطح نهادهای مدنی و نهادهای دولتی بیشتر شود، میتوان گفت که جامعه از سرمایه اجتماعی بیشتری برخوردار است و بیشتر قدرت ترمیم مسائل و آلام خود را دارد.
اما آن چه در زلزله اخیر رخ داد توجه بیشتر به کمکرسانی از طریق شخصیتها و افراد خاص بود؛ افرادی که به نوعی مورد وثوق جامعه هستند؛ هنرمندان، استادان دانشگاه، شخصیتهای محلی و در مرتبه بعد نهادهای مدنی. بنابراین به نظر میرسد که اعتماد اجتماعی در سطح اول به سمت شخصیتها رفت و در سطح دوم به سمت گروهها و نهادهای خیرخواهانه اجتماعی، غیر دولتی و غیر سیاسی. در سطح سوم به سمت نهادهای دولتی. البته از نقش رسانهها در این جریان نباید غفلت کرد.
آسیبشناسی نقش رسانهها در زلزله کرمانشاه در دو وجه قابل بررسی است: یکی رادیو و تلویزیون که در واقع نتوانست به خوبی نقش اولیه خود در اطلاعرسانی را انجام دهد و گرفتار برخوردهای سیاسی و جناحی شد و از انتظارات افکار عمومی و شکافهای گسستهای که در جامعه وجود دارد، غافل ماند. سطح دوم هم شبکههای اجتماعی و رسانههای غیر دولتی بود که در انعکاس وقایع از معیارهای واقعی دور افتادند و نتوانستند اخبار را آن گونه که هست، ارائه کنند.
در واقع، در تصویرسازی شبکههای اجتماعی وجه غالب تصویری بود که نهادهای رسمی را ناتوان و بیتفاوت در کمکرسانی نشان داد و از طرف دیگر ترغیب میکرد با اتکا به نهادها و بخشهای غیر دولتی به مسأله بحران پرداخته شود. به هر صورت چون کار پژوهشی انجام نگرفته نمیتوان به طور دقیق گفت که چه عاملی، در شکلگیری این تصویر از زلزله مهمتر بود.
وقتی جامعه گرفتار بحران میشود مسأله اول، ترغیب به احساس مسئولیت جمعی و رسیدن به یک فهم مشترک از مسأله است. دوم، برای این که کمکها به شکل مطلوبتری صورت گیرد باید نهادهای ورزیده دولتی و غیر دولتی در کنار هم قرار گیرند. این زمان، زمان دامن زدن به شکافها نیست.
سوم، در ایام بحران باید کنشها بیشتر به سمت سازمانیافتگی، انسجام و نهادمندی جهت پیدا کند. نقش سلبریتیها هم باید به گونهای باشد که در ضمن استفاده از موقعیت و اعتباری که دارند، در کمکرسانی بتوانند یک نوع انسجام و قوام به کارها بدهند و برای این که تشتت در کمکرسانی و منش مسئولانه پیش نیاید، به فکر سازمانیافتگی کمکها باشند. واقعیت این است که احساسات را باید با تدبیر همراه کرد.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۵۰۱۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این پز اجتماعی میلیون ها تومان برای افراد آب می خورد | سگ گردانی و درآمد میلیونی داگ واکرها
همشهری آنلاین _ فاطمه عسگرینیا: زندگی با سگها! سبک زندگی جدیدی که خیلیها به تقلید از زندگی اروپاییان و پز اجتماعی در برابر دوست و فامیل آن را انتخاب کرده و البته حسابی هم گرفتار شدهاند. از هزینههای مراقبت بهداشتی و خورد و خوراک این زبانبستهها که بگذریم گردش و تفریح این سگها هم امروز برای صاحبانشان حسابی درد سرساز شده است. بهطوریکه خیلی اوقات ترجیح میدهند فردی را برای انجام این کار استخدام کنند و بابتش هم هزینههای هنگفتی را پرداخت کنند.
دنیا، یک سگ کوچک از نژاد پامرانین دارد، اما به قول خودش در طول ۲۴ ساعت شبانهروز نمیتواند آنطور که باید از سگش مراقبت کند: «صبحها ساعت ۶ از خانه بیرون میزنم و ساعت ۸ شب به خانه میرسم. در ۴ ساعت باقیمانده مجبورم کارهای منزل را انجام دهم و فرصتی برای رسیدگی به لاکی ندارم. بهخاطر همین مجبورم از داگ واکرها کمک بگیرم.»
او قبل از اینکه ازداگ واکرها برای این کار کمک بگیرد سری به پانسیونهای نگهداری از سگها زده، اما قیمتهای بالا پشیمانش کرده است: «پانسیونها صرفا ۸ ساعت در روز کار نگهداری از سگها را انجام میدهند که قیمتهایشان از ۲۰۰ هزارتومان تا ۶۰۰ هزار تومان متغیر است این در حالی است که ۸ ساعت برای من که یک کارمند هستم از لحاظ زمانی کافی و از لحاظ قیمتی ممکن نیست!»
داگ واکری؛ شغلی که دنیا از آن صحبت میکند این روزها طرفدارهای زیادی دارد، چراکه درآمدش در کنار زمان اندک کار، حسابی برایشان جذاب است. البته انجام این شغل شرط و شروطی هم دارد که مهمترینش حسن رفتار با حیوانات و دوستی با آنهاست. برای گفتوگو با این افراد به یکی از بوستانهای تهران سر زدیم.
درآمد میلیونی از سگگردانیتیپ و ظاهرش مرتب و منظم است. قلاده چارلی (سگی از نژاد شیتزو) را بهدست گرفته و پابهپای او در بوستانک محله میچرخاند. با اینکه قد و قواره بزرگی ندارد، اما اغلب مردم و بچهها از چارلی میترسند، بهخاطر همین سعی میکند کمتر در میان جمع حاضر شود. به بهانه نزدیکی با سگی که به همراه دارد با او گپ و گفت میکنم و مشخص میشود او صاحب چارلی نیست فقط یک «داگ واکر» است. البته این اسم پرطمطراق خارجیها برای افرادی مانند پیمان است. ایرانیها به او و همکارانش سگگردان میگویند: «۲ سال پیش در بخش خدمات یک شرکت کامپیوتری کار میکردم. حقوق پایهام حقوق وزارت کاری بود. هیچ مزایای دیگری هم نداشت. ساعات کار گاهی تا ۱۲ ساعت در روز هم طول میکشید و این رسما باعث میشد تمام روزم از دست برود. یک روز به پیشنهاد عموی یکی از همکارانم که مسافر خارج از کشور بود و خبر داشت خانه مجردی دارم و تنها زندگی میکنم قرار شد یک هفته مسئولیت نگهداری سگش را قبول کنم. ابتدا این پیشنهاد را آن زمان بهخاطر رودربایستی قبول کردم، اما وقتی رقم پیشنهادی برای نگهداری از سگ را متوجه شدم با انگیزه بیشتری این کار را قبول کردم؛ به ازای ۲ هفته ۱۵ میلیون تومان! تنها مسئلهای که برای صاحب سگ مهم بود امنیت جا و اطمینان از غذای او بود که به نحو احسن انجامش دادم.» بعد از این قصه مزه مراقبت گران از سگ حسابی زیر زبان پیمان رفت بهطوریکه بهگفته خودش دیگر بیخیال شغلش شد و از آن تاریخ یک داگ واکر حرفهای شده است. او حالا روزی یک ساعت چارلی را برای گردش و تفریح بیرون میآورد و به ازای هر ساعت ۳۰۰ هزار تومان دریافت میکند؛ ماهی ۷ میلیونو ۲۰۰ هزار تومان به غیر از جمعهها که تعطیل است. آنهم فقط در ازای نگهداری از یک سگ: «کارم را دوست دارم. هم فال است هم تماشا. هر ماه مسئولیت گردش و تفریح روزانه ۳ سگ را برعهده دارم.»
دانشجو هستمبنی هم سگی از نژاد مالیتز است. تر و تمیز و آراسته با کفشها و لباسهایی که حکایت از شرایط زندگی او در یک خانواده متمول میدهد. اما کسی که قلاده او را بهدست گرفته و در بوستان مشغول همراهی او در قدم زدن است پسرکی ساده پوش است که خود را سعید معرفی میکند. اطلاعات زیادی درباره سگها ندارد میگوید: «صاحب این سگ یک مرد جوان است که بهخاطر شرایط شغلی و ماموریتهای مداوم فرصت گردش او را ندارد. من فقط روزی یک ساعت هر روز صبح بنی را برای تفریح، بازی و البته دستشویی کردن به پارک میآورم.» سعید دانشجوست و چون پیدا کردن شغل پاره وقت برای او سخت است تن به این کار داده است: «نسبت به ساعت کاری که دارد درآمدم بد نیست، اما هنوز نتوانستهام آنطور که باید با سگها ارتباط برقرار کنم.»
انگلپراکنی در معابر و بوستانهای شهریهمینطور که با ما مشغول گپ و گفت است بنی هم در گوشه و کنار پارک میچرخد ضمن اینکه از فرصت استفاده و در فضای باز بوستان دستشویی میکند؛ رفتاری که دیدنش خانوادههای دیگر را آزردهخاطر میسازد. چرا که معتقدند سگگردانها بیمحابا سگهای خود را در فضای بوستانها و پیادهراهها رها میکنند و باعث آلودگی فضای تفریح بچهها و سلامت خانوادهها میشوند. یکی از شهروندانی که این صحنه را میبیند، میگوید: «متأسفانه عدهای با گرداندن سگهای خود در فضای شهری، بهخصوص بوستانها، موجب انگلپراکنی در شهر میشوند.» بهگفته این شهروند متأسفانه در کشور ما هیچ قانونی برای سگگردانی در معابر عمومی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده تا صاحبان سگها الزامی برای جمعآوری مدفوع رهاشده سگ خود در خیابان و بوستانهای شهر ندارند. این در حالی است که در کشورهای اروپایی اینطور نیست و قانونی برای محدود کردن این رفتارها وجود دارد.
قانونگذار وارد شودبا توجه به اینکه ژیاردیا، لارو مهاجر پوستی، اکینوکوکوس و اشریشیاکلی تنها چند نمونه از بیماریهای باکتریایی بسیار خطرناک هستند که از طریق مدفوع سگها به انسان منتقل میشود باید به نگرانی مردم درباره رهاسازی مدفوع سگها در معابر شهری و محل زندگی انسانها حق داد و به فکر چارهای برای حل این مشکل بود.
نگهداری از سگ و سبک زندگی جدیدی که عدهای از روی چشموهمچشمی دنبال ترویج آن در شهرها هستند موجب تولید مشاغل کاذب و درآمدهای ناشی از آن شده است، علاوه بر این نهتنها چالشهای اقتصادی و اجتماعی را پیش روی این افراد قرار داده که موجب نگرانیهایی برای به خطر انداختن بهداشت و سلامت افراد جامعه شده است؛ موضوعی که مدتهاست زنگ خطرش در جوامع شهری بهصدا درآمده و نیازمند توجه قانونگذاران است.
کد خبر 847543 برچسبها درآمد خبر مهم سگ بدون صاحب