دزد با پای خود به کلانتری مشهد رفت و علیه خودش شکایت کرد
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۷۲۸۵۹
حوادث رکنا: مرد جوانی به علت سرقت خودرویش به کلانتری آبکوه مشهد مراجعه کرد که ساعتی بعد، خودش به اتهام سرقت دستگیر شد.
عصر سهشنبه، فردی به نام مهدی با مراجعه به کلانتری آبکوه مشهد، اعلام کرد ساعتی قبل خودرویش را از یکی از خیابانهای مشهد ربودهاند. با اعلام این سرقت، افسر تجسس کلانتری آبکوه از این فرد خواست پس از تشکیل پرونده و تکمیل فرمهای مربوطه، اعلام سرقت کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
افسر کلانتری پیگیری این پرونده را در دست داشت که فردی دیگر نیز با حضور در کلانتری، در پروندهای مشابه، اعلام کرد سارقان کامپیوتر خودرویش را ربودهاند. افسر تجسس پس از شنیدن اظهارات این فرد، فرمهای مربوط به اعلام شکایت را در اختیار او قرار داد تا پس از تشکیل پرونده، تحقیقات آغاز شود.
این فرد برای تشکیل پرونده از اتاق افسر تجسس خارج و فردی که خودرویش را ربوده بودند وارد اتاق شد. این فرد درباره چگونگی سرقت Stealing خودرویش توضیح میداد که مالباخته قبلی برای پرسیدن یک سؤال به همان اتاق برگشت اما با دیدن شاکی دیگر، بدون اینکه سؤالش را بپرسد، از اتاق خارج شد. این درحالی بود که دقایقی بعد، یکی از مأموران وارد اتاق شد و درگوشی به همکارش چیزی گفت و پس از اشارههایی، از اتاق خارج گردید.
مأمور کلانتری دقایقی از اتاق بیرون رفت. فردی که کامپیوتر خودرویش را ربوده بودند ادعا میکرد شاکی درون اتاق کامپیوتر خودرو او را دزدیده است. او با اطلاعاتی که در اختیار افسر تجسس کلانتری آبکوه گذاشت، ظن مأموران را به یقین تبدیل کرد.
همزمان با بازگشت افسر تجسس به اتاق، مالباخته وارد اتاق شد و هنوز دقایقی نگذشته بود که مهدی در مواجهه با مالباخته ناچار به اعتراف شد و اعلام کرد سرقت کامپیوتر خودرو این فرد کار او بوده است.
فرمانده انتظامی مشهد درباره جزئیات این پرونده گفت: با رو شدن دست این سارق، او در اعترافاتی صریح اعلام کرد: پس از سرقت کامپیوتر خودرو این فرد، سوار بر خودرویم پا به فرار Escape گذاشتم و چون احساس میکردم شناسایی شدهام، برای ردگمکنی، خودرویم را در یک خیابان رها کردم و با حضور در کلانتری، وانمود کردم خودرویم را ربودهاند.
سرهنگ محمد بوستانی افزود: بدین ترتیب، مأموران خودرو مهدی را در یکی از خیابانهای سطح شهر کشف کردند و در بازرسی از صندوقعقب خودرو این دزد The Thief فریبکار وسایل سرقتی زیادی به دست آوردند. متهم بهناچار به سرقت لوازم داخل خودرو در محدوده کوی امیر و منطقه امامهادی اعتراف کرد.
وی با بیان اینکه اگر خودرو افرادی در این محدوده سرقت شده است به کلانتری آبکوه مراجعه کنند افزود: تحقیقات برای شناسایی دیگر جرائم احتمالی این سارق ادامه دارد.
منبع: رکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۷۲۸۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودش را نکشت
به گزارش «تابناک»، چند هفته پیش خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد.
روزنامه اعتماد به نقل از دختر کیومرث پور احمد نوشت: «ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است... .
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند.
خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است.
غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»