کریم لک زاده: بخشی از هویت فیلم من فرار از شرایط کنونی سینماست
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۷۸۸۱۲
کارگردان فیلم «کله سرخ» که در گذشته فیلم «قیچی» را نیز در هنر و تجربه از او دیده ایم و تازه ترین اثرش در قالب فیلم نامه سریال پلیسی «نوار زرد» ارائه شده، از فیلم سازان خلاق فیلم کوتاه ایران است.
به گزارش ایمنا، کریم لک زاده تاکنون فیلم های کوتاه «صبح کنار جاده»، «غمها و غریزهها»، «جنایت و مکافات»، «فرشته زرد»، «من آبادان رفتم جنگ»، «ژیلا» و «قمارباز» و «دختری در میان اتاق» را ساخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اولین فیلم بلند او با نام «قیچی» در گروه هنر و تجربهٔ سی و چهارمین جشنواره بین المللی فجر و سیزدهمین دورهٔ جشن تصویرسال اکران شد.
لک زاده درباره «کله سرخ» می گوید:
اگر من بخواهم درباره این فیلم برایتان حرف بزنم ابتدا باید درباره سینمای مستقل با هم گفتگو کنیم. بله سینمای مستقل با سینمای خصوصی فرق دارد. «کله سرخ» علاوه بر اینکه فیلم خصوصی است، فیلم مستقلی هم هست.
مستقل به این معنا که علاوه بر اینکه ما فیلم را با هزینه شخصی و بدون دریافت تسهیلات از جایی ساخته ایم، برای اینکه چه مدل فیلمی بسازیم هم تحت تاثیر کسی و یا جایی نبودیم.
این ممکن است که فیلم ساز به لحاظ سلیقه و سبک و سیر فکری ناخودآگاه در دسته و یا گروهی جای بگیرد، چون در حال حاضر سینما در سراسر جهان فتح شده و نقطه مجهول دیگری ندارد. اما ما برای ساخت فیلم و برای پرداخت ایده به لحاظ فکری متاثر از جایی نبودیم. ما آن فیلمی را ساختیم که برایمان جذاب بود و می خواستیم خودمان کشفش کنیم.
حقیقت این است که برای ما نه استاد خوبی هست و نه می شود از منتقدها چیزی آموخت و باید فیلم سازی را با فیلم سازی و سینما را با سینما آموخت...
در کشور ما و برای ما هر فیلمی کشف جدیدی است و نه انگار که صد و چند سال از عمر سینما گذشته است. جای های دیگر دنیا را نمی دانم.
به هر حال من یک فیلم کوتاه ساز هستم و با اینکه دومین فیلم بلندم را ساختم فکر نمی کنم وارد وادی دیگری شده ام! و این فیلم های بلند نیز برای من همان شکل از سینمای آزاد و رهاست که در فیلم کوتاه تجربه اش می کنیم. آزاد و رها بودن از فرمایش کسی...
تا کنون فیلم های زیادی از من در اصفهان نمایش داده شده است. «قیچی» هم در هنر و تجربه و در اصفهان نمایش داده شد. من بسیار خوشحالم که «کله سرخ» هم در اصفهان اکران میشود. اصفهان جوان های مستعدی در فیلم سازی دارد و خیلی راغبم که از نزدیک با هم به گفتگو بنشینیم.
«کله سرخ» هم در راستای فیلم های قبلی تلاشی برای فرار از سینمای دستمالی شده امروز است، که در جشنواره های داخلی و خارجی هم جواب خوبی گرفت.
فیلم من علاوه بر اینکه هویت خودش را دارد، بخش مهمی از هویتش همین فرار کردن از شرایط کنونی سینما است.
من امیدوارم این فیلم همان قدر که برای ما جذاب بوده برای بیندگان هم جذاب باشد. امیدوارم به زودی در اصفهان به گفتگوی نردیک با فیلم سازانش بنشینم./
منبع: ایمنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۷۸۸۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۵ معلم از ۵ دهه ؛ از پرویز فنیزاده تا رضا عطاران
به گزارش تابناک به نقل از همشهری آنلاین، در دهه پنجاه مهمترین شمایل معلم پرویز فنیزاده در «رگبار» بود و در اواخر این دهه فرامرز قریبیان در «جنگ اطهر» نقش معلم انقلابی را ایفا کرد. شاید بتوان گفت تنها در دهه شصت تعداد قابل توجهی کاراکتر معلم به فیلمهای ایرانی راه پیدا کردند؛ از خسرو شکیبایی در فیلم «رابطه» تا هما روستا در فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» و علی نصیریان در «جادههای سرد» و مجید مجیدی در فیلم «شنا در زمستان»، چند نمونه از پرداختن سینمای دهه شصت به شخصیتهای معلمند. از دهه هفتاد از تعداد فیلمهایی که معلمها در آنان نقش محوری ایفا میکردند، کاسته شد. آنچه پیش رو دارید مروری است بر ۵معلم بهیادماندنی سینمای ایران در طول ۵دهه.
دهه پنجاه؛ آقای حکمتی (پرویز فنیزاده در فیلم «رگبار»)
بهیادماندنیترین تصویر معلم در سینمای قبل از انقلاب که معمولا عنایتی به حرفه معلمی نشان نمیداد. در فیلم «رگبار» آقای حکمتی معلمی است که به محلهای در جنوب شهر آمده است. مدرسه مهمترین و محوریترین لوکیشن فیلم «رگبار» است و فیلمساز تصویری دقیق و پرجزئیات از فضای آموزشی مدارس در ابتدای دهه پنجاه ارائه میدهد. ادارهکردن کلاسی شلوغ با پسربچههایی شیطان مهمترین مشکل آقای حکمتی در نیمه اول فیلم است. فیلم با علاقهمندی آقای حکمتی به عاطفه، خواهر یکی از دانشآموزان، وارد فضایی عاطفی میشود و درنهایت هم با انتقال از مدرسه و ترک محله به پایان میرسد. معمولا به انبوه تمثیلها و استعارهها در فیلم «رگبار» اشاره میشود و آنچه کمتر به آن توجه شده، تصویر ملموس معلمی است که نمیخواهد تن به آنچه هست بدهد. آقای حکمتی یکی از ملموسترین غریبههایی است که نویسنده و کارگردان «رگبار» در طول دوران فعالیت هنریاش آفریده است.
علی ناصری، معلم زیستشناسی در فیلم «دبیرستان» (۱۳۶۶) با ایفای نقش بیژن امکانیان، در دههای که تعداد زیادی از شخصیتهای سینمای ایران معلم بودند، به چند دلیل شاخص و بهیادماندنی است؛ معلمی که خود سابقه اعتیاد داشته و مثل بیشتر معلمهای سینمای ایران در دهه شصت آرمانگراست و میکوشد شاگردانش را از دام اعتیاد بیرون بکشد. فیلم بهعنوان ملودرامی تلخ، یکی از موفقترین آثار سینمای ایران در دهه شصت است که سال۶۶ سینماروهای زیادی را در شهرستانها جذب سینما کرد. شخصیت سمپاتیک معلم و نحوه برخورد و تعاملش با شاگردان و چهره بیژن امکانیان بهعنوان یکی از بازیگران مهم دهه شصت، تصویری از «دبیرستان» برای سینماروهای دهه شصت ساخت که دوستداشتنی و تأثیرگذار بود.
رامین پرچمی در فیلم «ضیافت» تنها کسی از رفقای دبیرستانی است که از محلهاش نمیرود و نخستین نفری هم هست که به کافه ماطاووس میآید تا به عهدی که سالها پیش با رفقا بستهاند وفادار باشد. بین شخصیتهای فیلم «ضیافت»، رامین پرچمی معلم است؛ معلمی که سطح زندگیاش از همه رفقا پایینتر است و ازدواج نکرده و راز علاقهاش به منیر خواهر عبد(پارسا پیروزفر) را هم مکتوم نگاه داشته است. در فیلمی که فرصت کافی برای پرداختن به همه حاضران در کافه ماطاووس ندارد و از نیمه دوم بیشتر بر علی یزدانی (فریبرز عربنیا) و رامین (بهزاد خداویسی) متمرکز است، شخصیت رامین پرچمی بهعنوان معلمی شریف بیشتر در یادها میماند؛ معلمی که پاسدار رفاقت است و گذشته را فراموش نکرده است.
تصویری طنز آمیز از معلم در فیلمی کمدی که پرفروش و پرتماشاگر از کار درآمد. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» تصویری از معلم در سینمای ایران به نمایش می گذارد که مسبوق به سابقه نبود.مدیر یک مدرسه دخترانه خصوصی با ورود آقایان به مدرسه خود شدیداً مخالف است، اما وقتی دبیر شیمی دانش آموزان المپیادی به علت زایمان، شش ماه مرخصی میگیرد، مجبور میشود تا یک دبیر جایگزین به دبیرستان بیاورد؛ ولی تلاش وی برای یافتن دبیر المپیاد زن در میانه سال تحصیلی بیفایده است و وی مجبور است یک مرد را به عنوان تنها گزینه بپذیرد تا از رقابت المپیاد جا نماند اما ورود این آقای معلم مجرد و بیدستوپا، و شیطنت دختران دانشآموز، و تجرد خانم مدیر جدی و بداخلاق که تا به حال خواستگاری نداشته، باعث ایجاد اتفاقات بسیار خنده داری میشود. دختران دانشآموز دست به یکی کرده و با کمک پدر یکی از دانش آموزان، اردویی را تدارک میبینند تا این دو مجرد میانسال را در روبهروی یکدیگر قرار دهند. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» یکی از بامزه ترین شخصیت های معلم سینمای ایران را ساخته است.
منبع: همشهری آنلاین