برخي نويسندگان ميترسند مُهر انقلابي بودن به پيشانيشان بخورد
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۹۷۵۳۶
خبرگزاري آريا - راضيه تجار ميگويد: نويسندهاي که جسارت داشته و نوگرا باشد در ادبيات انقلاب اندک است، متاسفانه برخي نويسندگان ميترسند مهر انقلابي بودن بر پيشانيشان بخورد، بنابراين از ورود به واقعيتهاي سياسي اجتماعي معاصر پرهيز ميکنند. به گزارش خبرنگار فرهنگي باشگاه خبرنگاران پويا، ادبيات انقلاب در چهارمين دهه زيست خود هنوز نتوانسته است به گونهاي فاخر از ادبيات معاصر تبديل شود، گويي نويسندگان اين حوزه هنوز در آزمون و خطا به سر ميبرند، نداشتن تعريف مشخص و عدم نظريه پردازي در اين گونه ادبي موجب شده است که نويسندگان معاصر پس از انقلاب با وجود آزمودن قلم خود در اين حوزه نتوانند آثار شاخصي توليد کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
راضيه تجار از جمله نويسندگان حوزه انقلاب است که در جشنوارههاي متعددي داوري آثار را بر عهده داشته است، وي همچنين مدرس دورههاي داستاننويسي انجمن قلم است، دورههايي که عموماً براي نوقلمان برگزار ميشود، وي معتقد است که پرداختن به ادبيات دفاع مقدس نويسندگان را از ادبيات انقلاب دور نگه داشته است، او ميگويد، هر گاه نويسندگان بدون تحرکات جشنوارهاي و از سر احساس نياز و شناخت به سمت نوشتن از انقلاب رفتند، ميتوانيم بگوييم ادبيات انقلاب اسلامي سبک و سياق پيدا کرده است. متن گفتوگو با راضيه تجار به شرح ذيل است:
* تسنيم: در سالهاي گذشته آثار داستاني زيادي در زمينه انقلاب نوشته شد و حتي صحبت از مکتب و سبک ادبي انقلاب شد. شما چقدر داشتههاي ما در اين عرصه را به اين چنين گزارهاي مرتبط و نزديک ميدانيد؟
برخي از نهادها همچون حوزه هنري، جشنوارههايي را در زمينه ادبيات انقلاب راهاندازي کرده و در اين زمينه پافشاري دارند، اکنون چند سالي است که چراغ اين جشنوارهها روشن است و نسل جوان را تشويق ميکند که در اين باره بيشتر بنويسند. من تصور ميکنم زماني ما ميتوانيم خاطرجمع و خوشحال باشيم که اگر جشنوارهاي هم نباشد، نويسندگان ما داغدغه نوشتن درباره انقلاب را داشته باشند. يعني اين مقوله به نوعي ملکه ذهن نويسندگان شود، با توجه به وقايع متعددي که در طول اين 40 سال رخ داده و نسل جوان نيز شاهد برخي از اين اتفاقات بوده است، انتظار ميرود با مستندات موجود در روزنامهها و نشريات، حافظه جمعي و تحقيق و پژوهش، نويسندگان جوان بتوانند چراغ ادبيات انقلاب را روشن نگه دارند. در صورتي که اين موضوع نهادينه شود، ميتوانيم خاطر جمع باشيم که يک سبک ادبي خاص داريم که حتي اگر متولي هم نداشته باشد، اين مسير راه خود را ادامه خواهد داد.
نويسندگان اين حوزه بايد توجه داشته باشتند که عشق به نوشتن بايد در وجود نهادينه شود و هرکس يک پُري دروني دارد که گاهي ما به آن اجازه تنفس نميدهيم. عشق به نوشتن بايد دروني باشد که به آن استعداد ميگويند. خوب ديدن، خوب شنيدن و ديدن فيلم و موسيقي ناب به اين مسأله کمک ميکند.
به ادبيات انقلاب هنوز آنچنان که بايد نپرداختهايم
* تسنيم: پس معتقديد هنوز به سبک خاصي در ادبيات انقلاب دست نيافتهايم؟
ببينيد، واقعيت اين است که در اين قالب افراد بسياري قلم زدهاند، اما چون در فاصله کوتاهي پس از انقلاب، دفاع مقدس رخ داد، جامعه نويسندگان و هنرمندان درگير واقعهاي بنام دفاع مقدس شدند. اکنون نيز چه در ميان پيشکسوتان و چه جوانان اين شاخه يعني ادبيات دفاع مقدس جايگاه خود را تثبيت کرده است. اما به ادبيات انقلاب هنوز آنچنان که بايد نپرداختهايم.
* تسنيم: فضاي ادبي کشور ما را چقدر براي روايتهاي نو و بکر و حتي گاه متهورانه از انقلاب اسلامي مناسب ميدانيد؟ اصلا مناسب بودن و يا نبودنش به کار نويسنده ارتباطي دارد؟
من باور دارم که بايد نگاه نو آورد، اما نبايد واقعيت را تحريف کرد، اگر ميگويم نگاه نو به اين معناست که هر نويسندهاي ميتواند از زاويه ديد خود به قضايا نگاه کند، البته بايد توجه داشت که در داستان انقلاب بايد به آنچه که رخ داده وفادارانه پايبند بود. نويسندهاي که همدل جريان انقلاب است، اگر بخواهد ميتواند هزاران زاويه جديد به روي موضوعي چون انقلاب باز کند. در اين ميان از هر 100 اثري که نوشته ميشود، تنها 10 اثر هم مانا باشد، ما در ادبيات انقلاب موفق بودهايم.
امروز نيازمند اين هستيم که هم در حوزه داستان کوتاه، هم در داستان بلند، هم رمان و هم خاطرهنويسي و مستندنگاري تلاشهاي بيشتري صورت گيرد، اما بايد توجه داشت که در نهايت اين زمان است که مشخص ميکند، کدام اثر برتر بوده است. علاوه بر اين نويسندگان انقلاب بايد توجه داشته باشند که آثارشان بايد هم از نظر تکنيک استوار و قوي باشد و هم نويسنده بتواند، مضمون و درون مايه و محتواي مدنظر خود را به خوبي ارائه دهد، استفاده از تکنيک و محتواي مناسب نه تنها در حوزه ادبيات انقلاب بلکه در همه حوزههاي ادبيات لازم و ملزوم يکديگرند. امروز ديگر مخاطب، داستان شعاري نميپسندد. بلکه داستاني که کاملاً دروني و هنري ارائه شده باشد، مورد پذيرش جامعه قرار ميگيرد، اما متاسفانه برخي نويسندگان هنوز آزمون و خطا ميکنند، مينويسند و بلافاصله ارائه ميدهند. تکليف اينگونه آثار نيز در زمان مشخص خواهد شد.
نويسندگان جوان بيشتر از ادبيات غرب گرته برداري ميکنند
* تسنيم: خانم تجار اگر نگاهي به ادبيات داستاني معاصر که عمدتاً توسط نويسندگان جوان اجتماعي نويس شبهروشنفکر خلق ميشود بياندازيم، با داستانهايي روبرو ميشويم که از روح شرقي بودن تهي هستند، چه برسد به استفاده از المانهاي ديني، انقلابي و حتي ملي. چرا چنين شده است؟
به نظر من ما در آموزش داستان نويسان جوان کم کاري کردهايم، بايد روي آموزش سرمايهگذاري جديتري انجام شود، از طرف ديگر نويسندگان ما نيز در کنار يادگيري تکنيک اهل خوانش و دانش باشند. متاسفانه نويسندگان ما بيشتر از ادبيات غرب گرته برداري ميکنند که البته جواب هم گرفتهاند و آثارشان خواننده خاص خود را دارد.در بسياري از مواقع ما ميبينيم که کتابهاي منتشر شده فقط تقليد صرف است، انگار اثر ترجمه است، اما بايد توجه داشت که شايد در برههاي مثلاً در زمان حاضر جرياني ايجاد کند، اما در مانا بودن آنها ترديد است؛ چرا که بهتر از اينها را خود غرب دارد.
* تسنيم: به نظر ميرسد، جاي روايتهاي تاريخي واقعي در فضاي داستاننويسي انقلاب خالي باشد، آنچنان که در سالهاي اخير برخي حوادث و واقعيتهاي تاريخي دستمايه توليد فيلمهاي سينمايي چون «سيانور»،«ماجرا نيمروز» و ... شد، اما ما در عرصه داستان انقلاب هنوز چنين اتفاقاتي را نميبينيم؟
چون به ادبيات دفاع مقدس بيشتر پرداخته شده است، اکنون در زمينه دفاع مقدس هم مستندات بسيار خوبي داريم و هم زندگينامههاي داستاني متعدد. بنابراين از پرداختن مطلوب به ادبيات انقلاب غافل ماندهايم، البته هنوز هم دير نشده و ميتوان روايتهاي واقعي بسياري از انقلاب را دستمايه نگارش مستندهاي داستاني کرد.
نکته ديگري که نبايد فراموش کرد، اين است که مردم ما بيشتر اهل ديدار هستند تا مطالعه. از همين روست که آثار نمايشي با محور انقلاب از استقبال قابل توجهي برخوردار شده است.
نويسندهاي که جسارت داشته و نوگرا باشد اندک است
از طرف ديگر بايد بگوييم در ظاهر همه تصور ميکنند که نويسندگان انقلاب پرشمارند، اما در واقعيت اينگونه نيست، نويسندهاي که جسارت داشته و نوگرا باشد، اندک است، بايد جسارت گفتن از بسياري مسائل انقلاب را داشته باشيم، مانند آنچه که در فيلم سينمايي «ماجراي نيمروز» رخ داد. به نظر من بسياري از نويسندگان امروز وارد اين موضوعات نميشوند چرا که ميترسند مُهر انقلابي بودن بر پيشانيشان بخورد.
نويسندگان روشنفکر در تمام سالهاي پس از انقلاب در حق ملت کوتاهي کردند
بسياري از نويسندگان انقلاب به سمت موضوعات و حوادثي که در سالهاي اول انقلاب ملت با آن دست و پنجه نرم کردند نيامده و نميآيند، در عوض در کارهايشان سوژههايي دستمايه نوشتن شده است که آدمي تصور ميکند، اين اثر در غرب نوشته شده است.برخي از نويسندگان شبه روشنفکر چون با نظام چندان همسو نبودند، بسياري از اين وقايع و حتي پديدهاي چون جنگ و دفاع مقدس را نيز عامدانه نديدند. گويي يک قانون نانوشته بين اين دسته از نويسندگان وجود داشت. اين نويسندگان نميتوانند بگويند ما ايران را دوست داريم و ايران وطن ماست، اما انقلاب و جنگ را نميبينيم، به نظر من نويسندگان روشنفکر در تمام سالهاي پس از انقلاب در حق ملت کوتاهي کردند.
البته اگر بخواهيم انصاف را رعايت کنيم، در مورد جنگ قضيه اندکي فرق داشت، به هر حال جنگ پديدهاي ملموس بود و هر کس در هر جايي از ايران اين پديده رابا پوست و گوشت خود حسي کرد،برخي از نويسندگان شبه روشنفکر که گرايشهاي وطنگرايانه داشتند، هم به اين مقوله توجه کردند. از اين رو آثار درباره دفاع مقدس در هر دوطيف موافق جمهوري اسلامي و وطنخواهان رواج پيدا کرد.
اما در مورد وقايع سياسي روز و همه آنچه که بر سر ملت در سالهاي اوايل انقلاب توسط منافقين و نيروهاي بيگانه رخ داد، سکوت کردند. متاسفانه امروز ميبينيم که حتي نويسندگان انقلابي نيز ترجيح ميدهند از کنار اين وقايع عبور کنند، گاهي اين وقايع کاملاً سياسي است و اين خود موجب ميشود که نويسندگان از ورود به آنها ابا داشته باشند.
* تسنيم: پس با وجود اين تکليف چيست؟
در اين زمينه به نظرم ما امروز نيازمند متولي هستيم، بايد نهادي متولي شود و نويسنده را جهتدهي کند، حتي با مطرح کردن اين حقايق تاريخي در سطح جامعه ميتوان نوعي احساس لزوم براي نويسنده ايجاد کرد که وارد اين فضاها شده و قلمش را امتحان کند. متاسفانه بسياري از نهادها نويسندگان را فراموش کردهاند، اين قشر بسيار درونگرا هستند، بر عکس هنرپيشه ها دوست ندارند ديده شوند، اين قشر در برخورد با مديران دولتي که به قضاياي هنري نگاههاي خشک و جدي هم دارند، جذب نميشوند. در نتيجه فرصتها از دست مي رود.
انتهاي پيام/
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۹۷۵۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسامی داوران مرحله استانی اعلام شد/ داورانی از جنس هنر و تجربه
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای استان آذربایجان غربی، دبیرخانه ی نوزدهمین جشنواره هنرهای نمایشی در مرحله ی استانی عباس پویان، فاطمه برمال، سمیه حسین نژاد را به عنوان داوران این جشنواره معرفی کرد. عباس پویان بازیگر، نمایشنامه نویس و کارگردان است که دارای لیسانس ادبیات نمایشی و فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی است، وی از سال ۷۰ و در استان فارس فعالیت هنری خود را آغاز کرده و بیش از ۴۰ اثر هنری در حوزه ی کودک و نوجوان کار کرده است و در سال ها فعالیت مقام های متعددی را در جشنواره های کشوری و استانی به دست آورده است.