Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش سرویس گوناگون جام نیـوز، با ما همراه شوید تا با نکاتی در زمینه‌ی رابطه‌ی تیپ با سلامتی آشنا شوید.

 

گوشواره‌های سنگین

شاید جذاب به نظر می‌رسند، اما گوشواره‌های سنگین یا بزرگ می‌توانند موجب کش آمدن دائمی لاله‌ی گوش شوند. می‌توانید با رعایت این نکات از به وجود آمدن چنین مشکلی جلوگیری کنید:

 

انداختن گوشواره‌های پلاستیکی سبک به جای گوشواره‌های فلزی

تعویض گوشواره‌های سنگین با کوچک

استفاده از گوشواره‌های میخی

 

 

کیف‌دستی‌های کمرشکن

 

یکی از عواملی که در رابطه‌ی تیپ با سلامتی اهمیت دارد کیف‌های دستی می‌باشند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  توصیه می‌کنیم برای جلوگیری از آسیب رساندن به بدن خود، کیفی با بند‌های پهن و محکم انتخاب کنید تا استخوان‌های کتف سالم بماند. کیف‌های بندی کج نیز می‌توانند از کمردرد و شانه‌درد جلوگیری کنند. در صورتی که همیشه کیف خود را از لوازم غیرضروری پر می‌کنید، دست از این کار بردارید. چیزی که حمل می‌کنید نباید بیش از ده درصد از وزن خودتان باشد.

 

کفش‌های پاشنه بلند

 

متاسفانه نمی‌توان از پینه و میخچه‌هایی که ناشی از پوشیدن کفش‌های پاشنه‌دار است، جلوگیری کرد. بهترین راه برای پیشگیری از پادرد استفاده از کفش‌های تخت به همراه یک کفی کمکی است. از کفش‌های پاشنه بلند تنها در موقعیت‌های خاص استفاده کنید و اگر از کفش تخت خوشتان نمی‌آید، به جای پاشنه‌های خیلی بلند از پاشنه‌های کمتر از 2اینچ استفاده کنید.

 

 

کفش‌های تخت می‌توانند به کف پا آسیب برسانند

گاهی ‌اوقات کفش تخت هم زیان‌آور است که البته دلیل آن بی‌اعتنایی به گودی کف پا است. اگر پای‌تان صاف است، این‌نوع کفش‌ها ضرر کمتری دارند. اما اگر پای شما کاملا گود است، بهتر است کفشی دیگری انتخاب کنید که بیشتر مناسب پای‌تان باشد. دنبال کفش‌های تخت انعطاف‌پذیر باشید که بهتر پای‌تان را کنترل می‌کنند.

 

پلیورهای پشمی خارش‌آور

اکنون که از رابطه‌ی تیپ با سلامتی با خبر شدید باید بدانید برخی بافت‌ها همچون پشم، سبب خارش پوست می‌شوند چرا که پوست را آزار می‌دهند. اما بافت‌های دیگر نیز ممکن است باعث خارش شوند. پلیور پشمی خود را روی پیراهن آستین بلند نخی بپوشید تا احساس خارش نداشته باشید. پوست خود را نیز مرطوب نگه دارید، زیرا پوست‌های خشک حساس‌تر هستند.

 

افکارنیوز

2025

منبع: جام نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۵۴۳۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ادامه جنجال توسل‌جویی علم‌الهدی به شاهنامه | نمی‌دانستید منیژه، زن باده‌نوش و دختر دشمن ایران بود | این ابیات را هم بخوانید!

در سخنان علم‌الهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!

در واکنش به اظهارات اخیر امام جمعه مشهد درباره حجاب، سایت عصرایران در یادداشتی نوشته است؛

در خبرها آمده بود که احمد علم‌الهدی، امام جمعۀ مشهد، گفته است: «حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بخصوص در تاریخ ایران باستان؛ و انعکاس این فرهنگ را می‌توان در شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل می‌کند: منیژه منم، دخت افراسیاب / برهنه ندیده تنم آفتاب».

اینکه جناب علم‌الهدی برای دفاع از حجاب ترجیح داده به سراغ شاهنامه برود و از منیژه مدد بگیرد، خود تایید ناخواسته‌ای است بر آنچه به عنوان دین‌گریزی در جامعۀ ایران مطرح و البته از تریبون‌های رسمی انکار شده است.

محافظه‌کاران در ایران، به ویژه اگر اهل سیاست باشند، غالبا منکر داعیه دین‌گریزی در جامعۀ ایران‌اند؛ ولی چگونه هم آن ادعا را نادرست می دانند و هم آقای علم‌الهدی برای دفاع از حجاب دست به دامن منیژه‌ای شده که اگرچه آفتاب تنِ برهنه‌اش را ندیده بود، ولی شراب‌خواری و عیش و عشرت هم از دیگر ویژگی‌های او بوده است؟

در داستان بیژن و منیژه در شاهنامه، منیژه به بیژن دل می‌بندد و او را به خیمه‌اش دعوت می‌کند. چند شبانه‌روز با او مشغول خوردن و باده نوشیدن می‌شود، در حالی که نوازندگان با بربط و چنگ برایشان می‌نواختند.

ببینیم فردوسی چه توصیفی از خلوت بیژن با "منیژه" داشته:

نهادند خوان و خورش، گونه‌گون

همی ساختند از گمانی فزون

 

نشستنگه رود و می ساختند

ز بیگانه خیمه بپرداختند

 

پرستندگان ایستاده به پای

ابا بربط و چنگ و رامش سرای

 

میِ سالخورده به جام بلور

برآورده با بیژن گیو زور

 

سه روز و سه شب شاد بوده به هم

گرفته بر او خواب مستی ستم

 

در ابتدا هم که بیژن وارد خیمۀ منیژه می‌شود، فردوسی می‌گوید:

به پرده درآمد چو سرو بلند

میانش به زرین کمر کرده بند

منیژه بیامد گرفتش به بر

گشاد از میانش کیانی کمر

 

به هر حال پوشش منیژه هر چه بوده باشد، رفتار و کردار او قطعا باب طبع و مطابق عقاید جناب علم‌الهدی نبوده. پس چرا ایشان از منیژه مدد جسته برای دفاع از عقایدش؟ آیا این گونه تعبیر نخواهد شد که پدیده‌ای به نام دین‌گریزی را پذیرفته‌اند که به باور منتقدان افرادی نظیر آقای علم‌الهدی در شکل‌گیری آن پدیده نقش موثری داشته‌اند از منیژه و نه شخصیت های دینی نام برده است؟

مثلا در همین داستان بیژن و منیژه، نوازندگان برای دو دلداده می‌نواختند تا خلوت و معاشرت‌شان خوشایندتر شود و این اقبال به موسیقی هم دقیقا بخشی از همان "فرهنگ ایرانیان" بوده که آقای علم‌الهدی به آن تمسک جسته‌اند. ولی الآن که اختیار خراسان و شهر مشهد در ید باکفایت جناب علم‌الهدی قرار گرفته، برگزاری یک کنسرت در مشهد هم ممنوع است.

این نفی موسیقی هم آیا برآمده از "فرهنگ ایرانیان" است؟ و آیا همین سخت‌گیری‌ها موجب دین‌گریزی جوانان [‌یا دست کم لایه‌های قابل توجهی از آنان‌] نشده؟ قطعا اگر این سخت‌گیری‌ها نبود، امروز امام جمعۀ مشهد ناچار نبود برای دفاع از حجاب، به مشی منیژه‌ای متوسل شود که پس از آن سه روز شادخواری‌اش با بیژن، در جام شراب بیژن داروی هوش‌بر ریخت و او را با کمک ملازمانش پنهانی به کاخ پدرش برد و باقی قصه را هم از زبان فردوسی بشنوید:

نهفته به کاخ اندر آمد به شب

به بیگانگان هیچ نگشاد لب


چو بیدار شد و بیژن و هوش یافت

نگار سمن‌بر در آغوش یافت

 

در سخنان آقای علم‌الهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!

البته این نکته اهمیت چندانی ندارد و حق با آقای علم‌الهدی است. یعنی رفتار و سلوک منیژه تفاوت چندانی با رفتار زنان ایرانی نداشته. چون ایرانیان و تورانیان در مجموع تا حد زیادی در اتمسفر فرهنگی مشابهی می‌زیستند. ولی همین که امام جمعۀ مشهد واقف نیست منیژه ایرانی نبوده، نشان‌دهندۀ آشنایی کم او با "تاریخ ایران باستان" است و گمان گرده یک بیت کافی است.

نکتۀ مهم‌تر اما این است که تفاخر منیژه به اینکه آفتاب هم تنش را ندیده، ریشۀ اشرافی هم دارد. در مکه و مدینه نیز اشراف دقیقا به علت وضع مالی بهتری که داشتند، لباس‌ بیشتری بر تن داشتند.

اکثریت مردم حجاز فقیر بودند و لباس‌ چندانی نداشتند. یعنی نه لباس‌های گوناگون داشتند، نه همان تک‌ لباسی که داشتند، همۀ جای بدن‌شان را می‌پوشاند و در نتیجه آفتاب تن آن‌ها را می‌دید و می‌سوزاند.

اینکه نقل شده است پیامبر گرامی اسلام لباس‌های با آستین بسیار بلند را نمی‌پسندید و اگر لباسی می‌خرید و آستین‌اش بیش از اندازه بود، مقدار اضافی را می‌برید، دلیلش این بوده که چنین جامه‌هایی را اشراف از سر تفاخر می‌پوشیدند و بسیاری از مردم پول کافی برای تهیۀ چنین لباس‌هایی نداشتند.

احتمالا در ایران هم اقشار فقیر تا حدی گرفتار چنین مشکلی بودند. به هر حال اینکه منیژه می‌گوید آفتاب هم تن مرا ندیده، احتمالا حاوی اشاره‌ای است به خاستگاه طبقاتی برتر او؛ خاستگاهی که اکثر زنان فاقدش بودند.

به عنوان جمع‌بندی باید گفت در این یادداشت به سه نکته اشاره کردیم. یکم اینکه: وقتی برای دفاع از حجاب، پای زن باده‌نوشی مثل منیژه به میان می‌آید، یعنی جناب علم‌الهدی هم واقف‌اند که برای دفاع از حجاب باید به سراغ شخصیت‌هایی تازه و غیراسلامی رفت و همین نشانۀ تحولی اساسی در جامعۀ ایران است که انکار می‌شود.

دوم اینکه: حتی اگر بپذیریم اسلام دقیقا همان چیزی است که آقای علم‌الهدی و همفکران محافظه‌کار ایشان می‌گویند، سخت‌گیری برای اینکه سبک زندگی مردم و حتی مشی آن‌ها در عرصۀ عمومی "کاملا اسلامی" شود، علت اساسی دین‌گریزی در جامعۀ ایران بوده است. با مردم نباید سخت گرفت وگرنه دین‌گریزی به دین‌ستیزی هم منتهی خواهد شد.

سوم اینکه: اگر چیزهایی به نام "تاریخ ایران باستان" و "فرهنگ ایرانیان" وجود دارد، این امور قطعا تاثیر پایدار و ماندگار خودشان را بر زندگی و مشی و منش ایرانیان گذاشته‌اند. جامعه، مومی در دستان صاحبان قدرت نیست تا آن را به هر شکل که خواستند، درآورند. قناعت را فقط به مردم نباید توصیه کرد. حاکمان هم در تلاش برای ایجاد "جامعۀ مطلوب" خودشان باید اهل قناعت باشند.

دیگر خبرها

  • معمای علیت معکوس/ اگر آینده بر گذشته تاثیر گذارد!
  • پاشنه آشیل روسیه برابر تحریم‌های غرب
  • سارق طلاجات کودکان اصفهانی دستگیر شد
  • دستگیری سارق و اعتراف به ۶ فقره سرقت گوشواره از دختربچه‌ها
  • سارق گوشواره‌های طلای دختربچه‌های اصفهانی دستگیر شد
  • مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه عضویت فلسطین را به رأی می‌گذارد
  • ادامه جنجال توسل‌جویی علم‌الهدی به شاهنامه | نمی‌دانستید منیژه، زن باده‌نوش و دختر دشمن ایران بود | این ابیات را هم بخوانید!
  • مسکو از جنگ ایران و اسرائیل چه بهره‌ای برد؟ روسیه تمام تخم‌مرغ‌هایش را در سبد ایران نمی‌گذارد
  • عادت های روزمره ای که نمی دانستید دلیل ترش کردن معده هستند
  • چهره‌هایی که نمی‌دانستید صداپیشگی هم کرده اند