اگر کسی با برجام مخالف است، به ترامپ دل نبندد/ سوخت گران نمیشود، مگر برای توسعه اشتغال/ مردم به انتقاد از بودجه ادامه دهند/ از تهران بدتر هوای دهلی نو، پکن و مکزیکوسیتی است
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۱۳۹۲۴۲
به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، حجت الاسلام و المسلمین دکتر «حسن روحانی» رییس جمهور روز سه شنبه در نخستین اجلاس ملی گزارش اجرای حقوق شهروندی با بیان اینکه رونمایی از منشور حقوق شهروندی، انتخاباتی نبود بلکه اجرای تمام آن هدف ماست، اظهارداشت: انقلاب کردیم تا مردم به حقوق مادی، معنوی، فردی و اجتماعی شان برسند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رییس جمهور پس از تقدیم گزارش دستگاههای منتخب از عملکرد خود در زمینه اجرای منشور حقوق شهروندی، گفت: در صد روز نخست فعالیت دولت یازدهم در همان شبی که مصاحبه میکردم و گزارش کار صد روزه را میدادم، همزمان سایت حقوق شهروندی هم گشوده شد و پیشنویس این حقوق شهروندی در اختیار مردم قرار گرفت و بسیاری از اساتید بزرگ حقوق، محققین، هنرمندان و فرهیختگان اظهار نظر کردند و چند بار این منشور اصلاح شد تا در نهایت و پس از حدود 8 جلسه با حضور مبرزترین اساتید حقوق در کشور ، این منشور حقوق شهروندی در 22 فصل و 120 ماده تنظیم و در آذر سال گذشته رونمایی و منتشر شد.
دکتر روحانی افزود: بعضی از عزیزان آن زمان گفتند که نزدیک انتخابات است و این اقدام حرکتی انتخاباتی است و حقوق شهروندی مثل خیلی چیزهای دیگر فراموش خواهد شد. همان روز هم که این منشور را در همین مکان اعلام کردم گفتم یکی از اهداف بسیار مهم ما، اجرای تمام این منشور است.
رییس جمهور با طرح این پرسش هاکه اساساً برای چه انقلاب کردیم؟ انقلاب مشروطه برای چه بود؟ و در طول 110 سال این همه مبارزات برای چه بود؟، گفت: اگر در یک کلمه بخواهیم خلاصه کنیم، اینکه مردم میخواستند به حقوقمادی، معنوی، اجتماعی و فردی و به عبارتی به حقشان برسند.
دکتر روحانی اظهارداشت: چرا مردم انقلاب کردند؟ مردم انقلاب کردند که به حقشان برسند، چرا در انتخابات شرکت میکنند برای اینکه به حقشان برسند و چرا نقد می کنند برای اینکه به حقشان برسند. دستیابی به حقوق مسلم انسانها که حقوق ملی، عمومی، انسانی وحقوق بشر است که فعلاً از واژه حقوق شهروندی استفاده میکنیم.
رییس جمهوری در تشریح و تبیین حقوق شهروندی گفت: ملت ما از انقلاب مشروطه به این سو گفت که من نمیخواهم رعیت باشم و یک آقایی هم آن بالا به نام شاه باشد که فرمانروایی کند و من هم مجری فرمان او باشم. همه انقلاب و تلاش برای این بود که مردم بگویند ما رعیت نیستیم، ما شهروندیم، شاه نمیخواهیم بلکه قانون میخواهیم. هر کس در این کشور، هر مسئولیتی دارد، بالاتر از قانون نیست و وظیفهای مهمتر از اجرای قانون ندارد.
دکتر روحانی تصریح کرد: همه باید ذیل قانون کار کنیم. خدا رحمت کند امام(ره) عزیز و بزرگوار را که میفرمود پیغمبر اسلام(ص) هم موظف بود به قانون عمل کند. حالا در قرآن که تعبیرهای خیلی عجیبی است. به پیغمبر میگوید تو از قانون اگر یک ذره منحرف شوی، دو برابر مجازاتت میکنیم هم در دنیا، هم در آخرت. اصل، قانون است و هیچکس حتی پیغمبر اسلام(ص) هم بالاتر از قانون نیست، قانون الهی را آورده اجرا شود و خودش هم مثل همه. او هم مجری ، هم مبلغ قانون و هم مفسر قانون است.
خبر تکمیل می شود...
منبع: خبرگزاری برنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۱۳۹۲۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سه جریان مخالف استاد مطهری
مبلغ: غیر از کسانی که به لحاظ دینی با ایشان در تضاد بودند، متدینان و حتی برخی روحانیون هم در قبال او موضعگیری داشتند. ما چند جریان را در مقابل استاد مطهری میبینیم.
نخست جریان ولایتیها که نسبت به مطهری بیمهریهایی داشتند و هنوز هم دارند. جریان دوم جریانهای سنتی در معارف اسلام بودند. جریان سوم گروهی از انقلابیون که استاد مطهری را مورد اتهام قرار میدادند.
رفتار جریان اول: استاد مطهری نسبت به ولایت، مواضع صریح و مستدلی دارد. رسالهای هم در این رابطه تالیف کرده است. در آن رساله هم بر ولایت سیاسی اهل بیت علیهمالسلام استناد کرده و هم بر ولایت معنوی و باطنی آنها. علاوه بر اینها، ایشان از آثار استدلالی که در این زمینه تالیف شده است، استقبال کردند مثلا در مقالهای از «الغدیر» علامه امینی دفاع کردند. با همهٔ این تلاشها چرا عدهای ولایتی با ایشان مخالف بودند؟
این انتقادات ناشی از آن است که این گروه توقع داشتند استاد مطهری در میدان لعن و سب وارد شود و در مورد تبری نسبت به برخی شخصیتهای مورد احترام اهل سنت به صراحت موضعگیری کند. شهید مطهری اهل اینگونه مقابلهها که امت اسلامی را با اختلاف مواجه میکند، نبود. این جماعت به همین علت دربارهٔ او موضعگیری منفی میکردند، ولایت او را ضعیف میشمردند و از این جهت او را مورد نقد و اعتراض قرار میدادند.
رفتار جریان دوم: این جریان که تشابه زیادی با جریان اول دارد، معتقد بودند شهید مطهری یک عالم متجدد است و برای اینکه از اسلام دفاع کند، برخی احکام اسلام را نادیده میگیرد. این افراد با تجددگرایی استاد مطهری مخالف بودند و معتقد بودند نظرات او با استدلال سنتی سازگار نیست. مثلا شهید مطهری از اینکه زنان با رعایت پوشش اسلامی در فعالیتهای اجتماعی حضور داشته باشند دفاع کرده است. ولی این گروه سنتی معتقد بودند این الگو، الگوی اسلامی نیست بلکه الگوی برگرفته از غرب است.
در بین علمای ما افراد نسبتا زیادی بودند که به این دلیل با افکار شهید مطهری مخالف بودند. یکی از همین افراد که سابقهٔ تحصیل نزد استاد مطهری داشت، کتاب مسئلهٔ حجاب ایشان را مورد نقد قرار داد، حواشی برای کتاب نوشت و برای استاد مطهری فرستاد. در آن حواشی، طعنههای زیادی با همین جهتگیری علیه استاد مطهری وجود دارد. شهید مطهری از این اتهامات بسیار متاثر میشود و ذیل آن حواشی مینویسد از چیزهایی که من از آن نمیگذرم این افتراهاست. این گروه خیلی به استاد مطهری فشار میآوردند.
مطهری در میان همصنفان خودش هزینه میداد ولی دست از روشنگری دین برنمیداشت. اگر ایشان میخواست تسلیم پسند عوامالناس شود آثاری مثل تحریفات عاشورا نمینوشت و سکوت میکرد کما اینکه هملباسان او سکوت میکردند و مورد احترام مردم قرار میگرفتند. حرف شهید مطهری همین است که نتیجهٔ کتمان حقیقت عذاب الیم است.
رفتار جریان سوم: شهید مطهری از همراهان امام در انقلاب بود، در جریان نهضت حضور داشت ولی بسیاری از انقلابیون با او مشکل داشتند. این مشکل از دو جهت بود یکی مشکل نظری و دوم مشکل عملی. مشکل نظری این بود که عدهای به نام انقلابیون میخواستند همهٔ اسلام را در انقلاب خلاصه کنند. انگار اسلام مساوی با انقلاب است و هیچ چیز دیگری از اسلام را به رسمیت نمیشناختند. این جریان همهٔ ارزشها را در انقلاب میدید. انگار غیر از انقلاب در اسلام چیزی نیست. مطهری با چنین تفکری مشکل داشت و مقابل آن میایستاد.
از نظر مطهری، اسلام مبارزه دارد ولی این یکی از ارزشهای اسلام است. مطهری خطاب به این گروه تندرو مینویسد:« از نظر شما تمام مسائل قرآن بر محور انقلاب است».
استاد مطهری در برابر این سه جریان ایستاد و جان خودش را فدا کرد. بیان مطالب آسیب شناسی های فکری در زمان و شرایط انقلاب کار سختی بود و کسی دیگری جز ایشان مقابل این جریان های افراطی نایستاد.
* استاد حوزه و پژوهشگر دین / * منتشر شده در مجله خیمه اردیبهشت 1403
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902693