کره شمالي ؛ چرخش موضع واشنگتن ؟

به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا وسيما ، بحران شبه جزيره کره روند پرفراز و نشيبي داشته است؛ در عين حالي که مي توان از ثباتي نسبي به صورت «آزمايش هاي» کره شمالي و «رزمايش هاي» آمريکا و متحدينش نيز در مدت طي شده نام برد.

با وجود اينکه مدت زمان زيادي از شليک آخرين موشک قاره پيماي کره شمالي نمي گذرد و پس از آن رهبر کره شمالي اعلام کيم جونگ اون اعلام کرد که مي خواهد کره شمالي را به قويترين قدرت اتمي دنيا تبديل کند، در چرخشي قابل توجه واشنگتن اعلام کرد که بدون پيش شرط آماده گفتگو با کره شمالي مي باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چند روز پيش وزير دفاع آمريکا اعلام کرد : «واقع گرايانه نيست بگوييم که ما فقط در صورتي با شما مذاکره مي کنيم که آماده کنار گذاشتن برنامه هسته اي خود باشيد».

چرخش سياسي در برابر کره شمالي

سوال اينجاست که چه عللي به چرخش در لحن و سياست نسبت به کره شمالي انجاميده است، به نظر مي رسد دلايل زير مي تواند اين مسئله را تبيين نمايد :

1. ايالات متحده تا اين مرحله به اهداف نسبي خود رسيده است و مرحله اي جديد در بيشينه سازي منافع براي ايالات متحده در پيش روست؛ تصوير کلي بحران تا کنون نشان مي دهد که آمريکا از آغاز، ايجاد و پيشبرد اين بحران در شرق آسيا، اهدافي داشته است. مناطقي که در گذشته براي آمريکا بيش از هر نقطه ديگر در عرصه سياست خارجي بااهميت بوده است به ترتيب شامل اروپا، شمال شرق آسيا و خليج فارس و در مراحل بعد ديگر نقاط جهان همچون آفريقا مي باشد، اما در حال حاضر اين رويکرد تغيير يافته است و مناطق راهبردي براي آمريکا به ترتيب شامل شرق آسيا، خليج فارس، خليج فارس و اروپا مي باشد.
در حال حاضر آمريکا 510 ميليارد دلار در تجارت با کشورهاي شرق آسيا کسري تجاري دارد و بيش از 70 درصد کسري تجاري آمريکا با چين، کره جنوبي و ژاپن است.
چين يکي از بزرگترين اقتصادهاي جهان و يکي از بزرگترين رقباي آمريکا ظرف يک تا دو دهه آينده خواهد بود. قدرت اقتصادي در آينده براي چين قدرت نظامي و سياسي را هم ايجاد خواهد کرد. تعامل با اين قدرت بالقوه، در دستور کار واشنگتن قرار دارد. «حضور و مداخله در امور شرق آسيا»، «کنترل چين» و«فروش اسلحه» از مهم ترين راهبردهاي آمريکا نسبت به اين منطقه بوده است و بحران کره شمالي اهرامي مهم در پيشبرد منافع آمريکا در شرق آسيا بوده است.
استفاده از يک تهديد ساختگي براي فروش تسليحات در هر دو سفري که ترامپ از آغاز رياست خود بر کاخ سفيد داشته است کاملا نمايان است.
ترامپ در سفر خود به غرب آسيا، با طرح تهديد امنيتي ايران براي منطقه، سلاح بيشتري به کشورهاي عرب بخصوص عربستان سعودي فروخت و در شرق آسيا نيز با بزرگنمايي تهديد برنامه‌هاي هسته‌اي کره شمالي، بهانه‌اي براي فروش تسليحات به ژاپن و کره جنوبي فراهم آورد. کاملا مشخص است که اين سياست براي مردي که قواعد بازي در تجارت را به خوبي مي داند از کاهش تراز تجاري منفي آمريکا و رکود کارخانه‌هاي بزرگ نظامي که موجب کم‌رونق بودن بازار معاملات تسليحاتي شده است ناشي مي شود و به همين دليل بازکردن درهاي بازار کشورهاي شرق آسيا به روي توليدات نظامي، در اولويت برنامه‌هاي ترامپ قرار مي گيرد. تا به اين مرحله اين اهداف محقق شده اند و ادامه مسير نياز به روش هاي جديد دارد.

2. غيرممکن بودن جنگ براي ايالات متحده و رسيدن قدرت کره شمالي به مرحله بازدارندگي؛ کره شمالي به لحاظ نظامي رشد خيره کننده اي داشته است. توانايي ساخت و آزمايش موشک هاي قاره پيماي بالستيک، بمب اتمي هيدروژني، يک ميليون نفر نيروي خط مقدم، نزديک به 1000 فروند هواپيما، 5025 فروند تانک و 76 فروند زيردريايي، تواني غيرقابل چشم پوشي براي کره شمالي ايجاد نموده است که عملا هر طرح آمريکايي را با چالش جدي مواجه مي سازد. در کلام فرماندهان ارشد نظامي آمريکا نيز بارها غيرممکن بودن يک جنگ با اطمينان برد کامل براي ايالات متحده گوشزد شده است.

3. ادعاي عملگرايي از سوي ترامپ و تلاش براي متفاوت نشان دادن خود از ديگر روساي جمهور آمريکا؛ در موضوعات مختلف اقتصادي و سياست خارجي او ديگران را به انفعال و بدتر کردن اوضاع متهم نمود و برنامه هاي عجيب و جديدي را براي آينده اعلام نمود. ترامپ با وجود اينکه آشنايي و تجربه کمي در عرصه سياست خارجي دارد اما در نوع خود رئيس جمهور منحصر به فردي است. وي توانسته است در دوران رياست جمهوري خود معادله ساختار- کارگزار را به نفع نقش کارگزار تغيير دهد و اداره سياست خارجي آمريکا را شخصي نمايد. به گونه اي که در تصميمات اخير او کاخ سفيد، کادر وزارت خارجه، پنتاگون و حتي مشاوران وي نظرات ديگري به او ارائه کرده بودند، اما او برخلاف آنها نظر خود را اعلام و اعمال نمود و نشان داد که اين شخص ترامپ است که در بسياري از موارد در صدد اداره دستگاه سياست خارجي آمريکا است. در مورد موضوع کره شمالي اقدامات وي را تا قبل از سفرش به شرق آسيا در قالب چند ادعا و توئيت مي شد خلاصه نمود و اقدام چنداني در راستاي حل اين بحران انجام نداده بود با وجود آنکه از ابتدا ادعاي آن را داشت که برخلاف انفعالي که ديگر روساي جمهور داشته اند وي فعالانه اين بحران را با بيشينه سازي منافع ايالات متحده حل خواهد نمود. در سفر خود به شرق آسيا نيز چنان که ذکر شد به اهداف عمدتا اقتصادي خود دست يافت و اکنون زمان اقدامي نو بود. به راه انداختن بازي پليس خوب و بد با همراهي رکس تيلرسون بخشي از برنامه هاي وي براي رساندن بحران به اين مرحله و مهيا ساختن ميز مذاکرات بود.

4. اهداف و عملکرد چين؛ بخش ديگري از علت جدي شدن موضوع مذاکره را بايد در عملکرد و اهداف چين جست. چين به عنوان مهم ترين شريک و متحد کره شمالي بي ترديد نقشي مهم و بي بديل را در اين بحران ايفا نموده است و در آينده با آغاز و پيشبرد مذاکرات اين نقش پررنگ تر هم خواهد شد.

صورت بندي اهداف چين

اهداف و اقدامات چين در اين زمينه را بايد با طرح چهار موضوع «قدرت نرم چين»، «اهميت ثبات و رشد اقتصادي براي چين»، «نتايج جنگ»، «مفهوم سازي و زمينه سازي براي مذاکره» تبيين نمود.
قدرت نرم چين مبتني بر سه حوزه فرهنگ سنتي چيني، اقتصاد و سياست خارجي چين مي باشد. در حوزه سياست خارجي بر اساس نظريه «ظهور صلح آميز» و «توسعه صلح آميز» براي چين به معناي تلاش براي رسيدن به جايگاه قدرت مسول جهاني است که در مقابله با برخورد فيزيکي و تنش آفريني بر سياست «حسن همجواري» و «ابرقدرت هاي حامي» تاکيد مي ورزد.
قدرت بزرگ مسوليت شناس از منظر قدرت نرم چيني به دنبال ايفاي نقشي فعال در حفظ صلح بين الملل و نظم جهاني است. در اين رويکرد اين ايده مطرح مي شود که «قدرت هاي بزرگ بايستي با يکديگر و در کنار قدرت هاي کوچک همزيستي نمايند و با مديريت جهاني از بروز منازعات ممانعت کنند.

حل بحران کره به اصطلاح دم دستي ترين مورد براي پيشبرد قدرت نرم چيني مي تواند باشد. اعمال تحريم هاي سازمان ملل در مورد کره شمالي براي چين حتما سخت تر از ايجاد زمينه ها براي حل اين مشکل از طريق گفتگو و مذاکرات بين طرفين است. يک جنگ در نزديکي مرزهاي چين حتما عواقب بسيار سنگيني براي چين خواهد داشت، ازکشته هاي ميليوني گرفته تا سيل مهاجران کره اي و بر هم خورد نظم و آرامش منطقه اي، همگي دلايل بزرگي براي ممانعت چين از آغاز درگيري هاست.

هر تنشي در منطقه به معناي از دست رفتن ثبات مورد نياز براي رشد اقتصادي چين است. اولويتِ اقتصاد چنان قدرتي دارد که چين اجازه ندهد آرامش مورد نياز براي تداوم آن با خدشه اي مواجه نشود.
به همين منظور در چند وقت اخير شاهد زمينه سازي ها از سوي چين براي نشاندن طرفين بر سر ميز مذاکرات بوده ايم. چانه زني ها با آمريکا و پيونگ يانگ و همراه کردن قدرت هاي ديگر چون روسيه با همين هدف بوده است. آغاز مذاکرات نياز به «مفهوم سازي هاي نوين» داشته است که در آن رضايت نسبي طرفين براي آغاز مذاکرات به دست آيد. در همين زمينه مي توان به مفاهيمي چون «تعليق يا توقف دوجانبه» (که به توقف آزمايش ها از سوي پيونگ يانگ و رزمايش هاي آمريکا با متحدينش در مرزهاي کره شمالي اشاره دارد) و « ايجاد تعادل ميان منافع معقول طرفين » اشاره نمود.

نتيجه گيري
نشانه هاي موجود در منطقه شرق آسيا نشان مي دهد ايالات متحده به اين نتيجه رسيده که در جريان بحران شبه جزيره کره تاکنون به بخشي از اهداف خود در شرق آسيا دست يافته است و ادامه بيشينه سازي منافع نيازمند گشودن بابي جديد در خصوص استفاده از مسئله کره شمالي است.

اراده قدرت هاي درگير در اين موضوع بر آغاز مذاکرات است. چرا که ايالات متحده نشان داده است که با مذاکره نيز به منافع حداکثري خود دست مي يابد. همچنين کاخ سفيد مي داند که کره شمالي توان بازدارندگي قابل توجهي دارد که يک جنگ کاملا پيروزمندانه را براي آمريکا غير ممکن مي سازد. در اين زمينه چين با هدف تداوم ثبات و آرامش براي پيشبرد منافع اقتصادي خود و ايفاي نقش نوين قدرت مسول در منطقه و حتي جهان، در تلاش براي پيشبرد برنامه مذاکره است. بنابراين به نظر مي رسد در ادامه شاهد قوت گرفتن موضوع آغاز مذاکرات باشيم.

===========================================

نويسنده : حديث اقبال - کارشناس سياست در شرق آسيا .
.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۱۵۰۷۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عملیات نظامی در رفح با مخالفت واشنگتن مواجه می‌شود

تارنمای آکسیوس گزارش داد که بلینکن به نتانیاهو اطلاع داده است که عملیات نظامی احتمالی در رفح در جنوب نوار غزه با مخالفت واشنگتن مواجه خواهد شد و بر روابط ایالات متحده و رژیم صهیونیستی تأثیر منفی خواهد گذاشت.

در همین رابطه آکسیوس پیش‌تر به نقل از ۲ مقام رژیم صهیونیستی خبر داده است که دولت جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا، هفته گذشته ارسال یک محموله مهمات ساخت ایالات متحده به این رژیم را به تعویق انداخته است.

مقامات رژیم صهیونیستی به آکسیوس گفته‌اند که این موضوع نگرانی‌های جدی در میان مقامات اسرائیل به وجود آورده و آنها را به تکاپو انداخته است تا از دلیل جلوگیری از ارسال این محموله مطلع شوند.

طبق این گزارش، کاخ سفید از اظهار نظر در این باره خودداری کرده است و وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون)، وزارت خارجه آمریکا و دفتر نخست وزیر رژیم اسرائیل نیز به پرسش‌ها در این باره پاسخ نداده‌اند.

این گزارش خاطرنشان می‌کند که بایدن با انتقاد شدیدی در میان آمریکایی‌هایی که مخالف حمایت وی از رژیم اسرائیل هستند، روبه‌رو است. در همین حال دولت بایدن در ماه فوریه (بهمن/اسفند) از اسرائیل خواست تا تضمین دهد که نیروهایش در غزه از تسلیحات ساخت ایالات متحده مطابق با قوانین بین‌المللی استفاده کنند. اسرائیل در ماه مارس (اسفند/فروردین) یک تضمین‌نامه را امضا و ارائه کرد.

باشگاه خبرنگاران جوان بین‌الملل اروپا و آمریکا