Web Analytics Made Easy - Statcounter

داور هفدهمین دوره جایزه کتاب شهید حبیب غنی‌پور معتقد است عدم آشنایی نویسندگان کودک با ادبیات کلاسیک و انس آنها با اساطیر غربی، تأثیرات محسوسی را بر ادبیات کودک ایران در دهه ۹۰ گذاشته است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، اگرچه کتاب کودک و نوجوان طی سال‌های پس از انقلاب رشد چشمگیری هم از حیث کیفی و هم از نظر کمی داشت، اما از میانه دهه 80 روند تولید ادبیات کودک تغییر کرد به طوری که رشد کتاب‌های ترجمه‌ای و افزوده شدن تعداد عناوین غیر خلاق برای مخاطب کودک و نوجوان نگرانی برخی از کارشناسان این حوزه را به همراه داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این میان برخی بر این باورند که ادبیات کودک و نوجوان در این سال‌ها بیشتر از آنکه نویسنده‌محور باشد_ چنانچه در سال‌های ابتدایی انقلاب بود_ ناشر محور شده و این ناشران هستند که تعیین می‌کنند که چه کتاب‌هایی وارد چرخه ادبیات کودک شود. رشد انتشار کتاب‌های ترجمه‌ای در مقایسه با کتاب‌های تألیفی، افزایش چشمگیر کتاب‌های تلخیصی بدون استفاده از هنر و خلاقیت نویسنده، ورود مترجمان کم‌تجربه به سودای کتاب کودک و ... از دیگر مشکلاتی است که حوزه ادبیات کودک و نوجوان از وجود آن رنج می‌برد. برخی از نویسندگان بر این باورند که ادامه این شیوه، آینده ادبیات این حوزه را دستخوش تغییرات اساسی خواهد کرد.

ناصر نادری، داور بخش کودک هفدهمین دوره جایزه کتاب شهید غنی‌پور، در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به کیفیت آثار بررسی شده در این دوره گفت: جشنواره شهید غنی‌پور تنها آثار تألیفی خلاق را مورد بررسی قرار می‌دهد؛ به همین دلیل کارهای ترجمه و آثار بازنویسی و بازآفرینی شده از دور داوری‌ها خارج می‌شود. کارهای بررسی شده در این دوره نیز به نسبت سال‌های گذشته تفاوت چندانی نداشت. جریان نشر ادبیات کودک و نوجوان همچنان مانند جویباری جلو می‌رود و مسیر خودش را طی می‌کند.

وی با اشاره به رشد رمان کودک در سال‌های اخیر، این موضوع را یکی از جریان‌های ادبی جدید در بخش ادبیات کودک در دهه 90 خواند و افزود: امسال نیز جریان رمان کودک در مقایسه با سال‌های گذشته، جریان پررنگ‌تری بود و حتی چند ناشر به صورت ویژه بر روی این موضوع کار کرده بودند. به نظرم این اتفاق مبارکی است که در حوزه ادبیات داستانی کودک در حال رخ دادن است.

اصلی‌ترین نقاط قوت و ضعف ادبیات کودک

داور بخش کودک هفدهمین دوره جایزه کتاب شهید غنی‌پور اضافه کرد: در سال‌های گذشته اغلب رمان‌های کودک به صورت ترجمه‌شده در بازار نشر وجود داشت که گاه با الگوهای فرهنگی ما در تضاد بود. رمان‌های تألیفی در حوزه کودک در سال‌های اخیر خالی از نقد نیستند، اما اینکه نویسندگان و ناشران برای انتشار و فعالیت در این زمینه جرأت به خرج دادند، اتفاق مبارک و خوبی است.

نادری همچنین در پاسخ به این پرسش که با توجه به سابقه حضور شما در عرصه ادبیات کودک، مهمترین نقطه ضعف و اصلی‌ترین نقطه قوت ادبیات این حوزه در دهه 90 را چه می‌دانید، گفت: مهمترین آسیب در این حوزه این است که کودک امروز ما در آئینه ادبیات ما منعکس نمی‌شود. ما در تربیت نویسندگان جدید با نوعی کم‌کاری مواجه هستیم. در سال‌های اخیر چهره‌های جدید به صورت محدود مطرح می‌شوند و اگر هم چنین باشد، بیشتر مربوط به حوزه نوجوان هستند تا کودک.

ادبیات کودک، کمبود خودباوری، زنگ خطرهایی که شنیده نمی‌شود

به گفته این نویسنده حوزه کودک؛ با توجه به رویه حاضر به نظر می‌رسد که خودباوری کمتر به جریان ادبیات کودک تزریق شده است. در این سال‌ها بیشتر نویسندگان و چهره‌هایی که اوج بالندگی‌شان در دهه 60 بوده، جریان ادبیات کودک را به پیش می‌برند. ما متأسفانه در این سال‌ها کمتر با نویسندگان نسل امروز مواجه هستیم؛ به همین جهت کمتر شاهد طرح دغدغه‌های کودک امروز در آثار هستیم.

داور بخش هفدهمین دوره جایزه کتاب شهید غنی‌پور، غلبه ترجمه بر تألیف را از دیگر نقاط ضعف ادبیات کودک دانست و یادآور شد: در سال‌های اخیر به دلایل مختلف از جمله کم بودن هزینه تولید، حق‌التألیف و تصویرسازی برای ناشر رغبت به فعالیت در این بخش بیشتر شده است. کارهای ترجمه شده از نظر طرح داستانی و زبانی کارهای جذابی هستند که در جشنواره‌های مختلف مطرح شده‌اند. کودکان نیز راغب هستند که این آثار را مطالعه کنند و این یک زنگ خطر است.

بیشتر بخوانید: تجارت با دین در بازار کتاب

بیشتر بخوانید: غذای جویده را به نام «کتاب» تحویل کودک می‌دهیم

نادری همچنین شمارگان مطلوب در حوزه ادبیات کودک را از جمله وجوه مثبت در این حوزه یاد کرد و افزود: در سال‌های اخیر شمارگان کتاب به صورت کلی با افت چشم‌گیری مواجه بوده، اما حوزه کودک همچنان با طراوت به کار خود ادامه می‌دهد. به نظرم این یکی از نقاط مثبت ادبیات کودک در دهه 90 است.

کتاب‌های ترجمه چه تأثیری بر آثار تألیفی ادبیات کودک گذاشت؟

نویسنده کتاب «قصه‌های بهشتی» در پاسخ به این پرسش که رشد کتاب‌های ترجمه چه تأثیری بر کتاب‌های تألیفی در حوزه کودک گذاشته است، گفت: این یکی از پرسش‌های اصلی در حوزه ادبیات کودک است. احساس می‌کنم نویسندگان کودک ادبیات کلاسیک را خوب نمی‌شناسند و با ادبیات گذشتگان خود بیگانه‌اند. به همین دلیل عمده آشنایی آنها با اساطیر و افسانه‌های غیر ایرانی است. این انس سبب شده تا گرته‌برداری‌های ناشیانه‌ای در این رابطه صورت بگیرد و کارهای ما از فرهنگ خودمان تهی باشد. اگر به خاستگاه فرهنگی خود بازگردیم و کارها را بر این اساس تولید کنیم، می‌توانیم امید داشته باشیم که در آینده کارها انطباق بیشتری با روحیه کودکان این کشور داشته باشند.

ستاره‌های کم‌فروغ آسمان ادبیات کودک

نادری درباره پیش‌بینی خود از آینده ادبیات کودک نیز اضافه کرد: برای تربیت نسل نو نویسندگان باید مراکزی که مرتبط با این حوزه هستند، مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، حوزه هنری و ... باید حرفه‌ای‌تر عمل کنند. در دهه 60 انجمن‌های مختلفی فعالیت می‌کردند که هر کدام از آنها بر آینده ادبیات کودک تأثیرگذار بودند؛ فعالیت زنده‌یاد امیرحسین فردی در «کیهان بچه‌ها»، فعالیت شادروان قیصر امین‌پور و بیوک ملکی در مجله سروش، حضور میرکیانی و محمدرضا سرشار در حوزه هنری و حسین حداد در مجلات رشد در دهه 60، تأثیرات خوبی بر روند ادبیات کودک ما گذاشت و توانست نسل جدیدی از نویسندگان و شاعران کودک را معرفی کند، اما متاسفانه در این سال‌ها کم‌کاری شده و کمتر نویسنده خوشنامی هست که در آسمان ادبیات کودک ما بدرخشد.

انتهای پیام/

R1013197/P1361/S4,35/CT3

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۱۵۳۱۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بحران ادبیات داریم

مریم حسینیان با تأکید بر این‌که بحران ادبیات داریم، می‌گوید: مسئله نقد ادبی، کارگاه‌های ادبی و خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های معتبر را از دلایلی می‌دانم که در فضای ادبی ما بحران، ایجاد کرده و این تقصیر مخاطب نیست.

این نویسنده در گفت‌وگو با ایسنا درباره مسئله مخاطب اظهار کرد: در واقع بحران ادبی است که سبب ریزش مخاطب می‌شود یا باعث می‌شود مخاطب سخت سراغ خواندن کارهای جدید برود؛ نباید همیشه توپ را در زمین مخاطب بیندازیم. به نظرم مخاطب خیلی باهوش است.

او با اشاره به تغییرات سیستم اطلاع‌رسانی و معرفی کتاب، گفت: زمانی رسانه‌های معتبری چون مجلات ادبی و مطبوعات و خبرگزاری‌ها که منابع محدود و مشخصی بودند به مخاطب برای انتخاب کتاب کمک می‌کردند و تکلیف مخاطب روشن بود؛ اما حالا هر کسی می‌تواند یک رسانه برای پیشنهاد کتاب باشد که این موضوع به سردرگمی مخاطب منجر می‌شود. همچنین با رشد ناشران خصوصی تعداد عنوان‌های کتاب افزایش پیدا کرده است و ما با دریایی از انواع کتاب‌ها با ژانرهای مختلف مواجه هستیم و نمی‌دانیم کدام را انتخاب کنیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در یک دهه گذشته کثرت کارگاه‌های آموزشی به ادبیات آسیب‌زده است؛ در واقع این موضوع باعث شده نویسندگان جدید با رزومه پروپیمان نداشته باشیم. از هر کارگاهی که در تهران یا شهرستان برگزار می‌شود، دو یا سه نفر کتاب منتشر می‌کنند، در واقع بحران ادبی دقیقاً اینجاست.

او ادامه داد: زمانی که برای انتشار کتاب سخت‌گیری خاصی وجود نداشته باشد و فردی که دوسه سال است شروع به نوشتن کرده با فیلتر کارگاهی که از آن بیرون‌آمده رمان یا مجموعه داستانی می‌نویسد و ناشران نیز کارشناسی سخت‌گیرانه‌ای در ادبیات داستانی نداشته باشند، این موضوع‌ها باعث می‌شود کتاب درجه یک مخصوصاً در ادبیات داستانی نداشته باشیم. در این سال‌ها عنوان‌های گردن‌کلفت نداشتیم.

این داستان‌نویس یادآور شد: در این سال‌ها بحث معرفی کتاب پررنگ بوده؛ اما بحث نقد ادبی کم‌رنگ شده است. مخصوصاً بعد از دوره کرونا و رشد فضای مجازی، هر کسی در صفحه خود کتابی را مطابق سلیقه شخصی‌اش معرفی می‌کند و معیارهایی که قبلاً برای معرفی کتاب وجود داشت، دیگر وجود ندارد. همچنین خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های ادبی معتبر نیز در بحران ادبیات مؤثر بوده است؛ به‌هرحال کتاب‌ها از چند مسیر داوری عبور می‌کردند که همه این‌ها فروکش کرده است.

او با بیان اینکه باتوجه‌به قیمت بالا کتاب، کتاب کالای تجملی محسوب می‌شود، گفت: قبلاً مخاطب سه عنوان کتاب که اسمش را شنیده بود می‌خرید و شاید از دوتایش خوشش می‌آمد؛ اما حالا فیلتر مخاطب باتوجه‌به قیمت بالای کتاب، مقداری دقیق‌تر شده و می‌خواهد کتابی را بخرد که مطمئن باشد کتاب خوبی است. در سال‌های اخیر منابع کمک به مخاطب برای انتخاب کتاب، کمتر شده است و به همین دلیل ریزش مخاطب را داشتیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در طول چند سال گذشته عنوان‌های متعدد در ادبیات داستانی دارد منتشر می‌شود اما کتاب‌ها کم‌فروغ هستند. البته این موضوع به نسل‌های مختلف داستان‌نویسی نیز بر می‌گردد و قرار نیست یک جمعیت چند هزارنفره همه نویسنده باشند، از میان آن‌ها شاید ۱۰ نویسنده ماندگار باقی بماند. الان ما با این مسئله مواجه هستیم که به نظرم بحران قابل تأملی است و نامش را بحران ادبیات می‌گذارم و همین باعث می‌شود احساس کنیم بحران مخاطب داریم.

او درباره اینکه گاه این‌طور برداشت می‌شود که نویسنده برای مخاطبان خاصی می‌نویسد و به مخاطب وسیع فکر نمی‌کند، جایگاه مخاطب نیز اظهار کرد: همان‌طور که ادبیات سطح‌بندی شده است، مخاطب نیز سطح‌بندی می‌شود. هر کتابی برای هر مخاطبی نوشته نمی‌شود. ما سبک‌های مختلف نوشتن داریم؛ مخاطبی که کتاب رئالیستی دوست دارد، کتاب رئالیسم جادویی و فانتزی دوست ندارد؛ زیرا مخاطب این اثر نیست. این موضوع نه به معنای پایین‌بودن سطح مخاطب است نه ضعیف‌بودن اثر.

نویسنده «بهار برایم کاموا بیاور» و «ما اینجا داریم می‌میریم» ادامه داد: گاه منِ مخاطب از ناداستان اطلاعی ندارم و زمانی که یک ناداستان می‌خوانم شاید درک درستی از آن نداشته باشم و بگویم کتاب بدی بود. یا ممکن است مخاطبِ ادبیات عامه‌پسند بودم و بعد کتابی از یک نویسنده صاحب‌نام بخوانم و ناگهان با جهانی مواجه شوم که تابه‌حال با آن مواجه نبودم. برخی از نویسنده‌ها سبک خاصی دارند و نمی‌شود گفت نویسنده به مخاطب توجه ندارد. شخصاً این را قبول ندارم و به نظرم در هر ژانر از نویسنده اثر قابل تأملی خلق کند، اثر حتماً خوانده می‌شود.

این داستان‌نویس خاطرنشان کرد: به‌شدت معتقدم اثر خوب هنوز هم سینه‌به‌سینه و از طریق خود مخاطب کشف می‌شود. اگر کار قابل‌تأمل باشد، فرق نمی‌کند از یک کارگاه ادبی بیرون بیاید یا اتاق شخصی یک نویسنده حرفه‌ای، خوانده می‌شود. گاه در کارگاه‌ها اثر شگفت‌انگیزی نوشته می‌شود که نشان می‌دهد نویسنده خوبی است؛ اما نویسنده حرفه‌ای هم داریم که کتاب چهارم و پنجمشان کم‌رمق و اثر ضعیفی است. اگر اثر ضعیف باشد مخاطب درک می‌کند. هر ژانر مخاطب خود را دارد و اگر خوب باشد، حتماً دیده می‌شود.

مریم حسینیان ارتباط خود با مخاطب را عالی می‌داند و با بیان اینکه صفحات مجازی‌اش کاملاً خصوصی است، گفت: در دوران کرونا دو کتاب «بانو گوزن» و «نئوهاوکینگ‌ها» منتشر کردم، دو کتاب با دو سبک متفاوت؛ خب دو سال است درگیر بیماری بودم و «نئوهاوکینگ‌ها» هم روایت این بیماری‌ام است و در این دو سال نمی‌توانستم در جلسه‌ای حضور فیزیکی داشته باشم و همه ارتباط‌هایم مجازی بود و ارتباط خوبی با مخاطبان خود گرفتم. من برای همه مخاطبانم احترام قائلم و جز نویسنده‌هایی هستم که پاسخ تمامی پیام‌ها را می‌دهم. واکنش مخاطبانم برایم مهم است. برایم مهم است که مخاطبانم درباره کتاب‌هایم چه نظری دارند و از جمع‌بندی نظرها استفاده کرده‌ام.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • بدرود آقای پل استر
  • برنامه‌های جدید کانون پرورش فکری برای بچه‌ها
  • «پل آستر»‌ درگذشت
  • ۱۳ کتاب پرفروش شعر در نمایشگاه کتاب
  • کارگاه‌های آموزشی شعر و داستان کودک و نوجوان در همدان
  • پل آستر درگذشت
  • مسوولان در نشر و چاپ کتاب نویسندگان را حمایت کنند
  • برگزاری کارگاه‌های آموزشی شعر و داستان کودک و نوجوان در همدان
  • بحران ادبیات داریم
  • چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتاب‌های ایرانی علاقه‌مند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه