ماجرای گریه امام (ره) در روز عزل آیتالله منتظری
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۱۶۸۶۹۸
سیاست > احزاب و شخصیتها - مرکز اسناد انقلاب اسلامی خاطراتی از سیدرحیم میریان از محافظان بیت امام خمینی (ره) درباره عزل آیتالله منتظری را منتشر کرد.
سید رحیم میریان از محافظان بیت امام خمینی (ره) در دهه شصت که به گفته خود دقیقاً از ۹ شهریور ۱۳۶۰ (یک روز پس از شهادت رجایی و باهنر به جماران رفت) و در آن سالها ملازم همیشگی امام (ره) بود در خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده به مسائلی از آن دوره اشاره میکند که آنها را در ادامه میخوانید:
گریه امام خمینی (ره) در ماجرای عزل آیتالله منتظری
سید رحیم میریان در خاطرات خود با اشاره به تأثیر ماجرای قطعنامه و عزل آقای منتظری درباره تشدید بیماری و رحلت امام خمینی(ره) میگوید: « والله من فکر میکنم بعد از جریان همان قطعنامه که آقا فرمود این جام زهر را من خوردم شاید واقعاً همین بوده، این یک طرف قضیه بوده، یک طرف هم آن جریانات قم و جریان برکناری آقای منتظری بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دیگر از آن روز هم ایشان اصلاً صحبت نکردند. حتی در حسینیه که میآمدند صحبت نمیکردند یا دیگر همهاش پیام بود و واقعاً این شاید اثر اصلیاش این باشد یعنی که آقا را در مدت یک ماه بیاید این زخم پیدا بشود و آن زخمی هم که این رقم باشد که دکترها تشخیص بدهند که این عمل بشود. آقا سالهای سال زنده است و از فوت آقا جلوگیری میشود، نه اینکه شاید خدا نخواست و خودش از خدا بارها تقاضا کرده بود. یک شب یادم است که آقا فرمود ای خدا دیگر حالا مرگ مرا بده، این کنایه از آن است که خودش از خدا خواسته بود دیگر و خدا هم اجابت کرده بود، این مریضیاش به گفته آقایان دکترها شاید نادر بوده است و اینکه پس از مدت کوتاهی آن هم منجر به فوت آقا بشود.
شخصیت امام خمینی (ره) در خانه
امام در خانه کسی نبود که خشن باشد. آقا توی خانه با خانواده مهربان بودند. لطف داشتند، شوخی میکردند، و حتی بچههای کوچک فرق نمیکرد. یک روز رفتم توی اتاق دیدم آقا یک طرف ایستاده، علی پسر حاج احمد آقا یک طرف ایستاده، دارند با هم توپ بازی میکنند. بچه کوچک دو سه ساله، آن طرف اتاق ایستاده دارند با هم بازی میکنند. آقا توپ را میزند برای علی و علی توپ را میزند برای آقا. یک روز دیگر وارد اتاق شدم آقا کار داشت. روزنامه را میخواستیم خدمت آقا بدهیم، دیدم آقا خوابیده دارد چون هر روز آقا نرمش و ورزش میکردند، راهپیمایی میکردند، ورزش میکردند دیدم علی آمد در را باز کرد، بلافاصله رفت بغل آقا خوابید. کاری را که آقا میکردند نرمشهایی که آقا میکردند این علی کوچولو هم تبعیت از آقا میکرد. آقا با بچه، بچه میشد، با بزرگ هم بزرگ میشد با دشمن هم با آن قاطعیت در مقابلش میایستاد.
ماجرای پناهگاه امام راحل در ایام جنگ
اوایلی بود که عراق مداوم حمله میکرد و امام به هیچ وجه راضی نشد که توی پناهگاهی بروند. یک روز دکترها آمدند رفتند خدمت امام و گفتند آقاجان شما باید یک جایی پناهگاه داشته باشید. امام اجازه ندادند، گفتند هیچ پناهگاهی نمیخواهم، هر کاری مردم انجام دادند من هم همان را انجام میدهم. گفتند: آقاجان! مردم پناهگاه دارند، زیرزمین دارند. فرمود آیا همه این جمارانیها پناهگاه دارند، اگر بمبی افتاد و یک نفر کنار من شهید شد بگذارید من هم کنارش باشم. وقتی که همه پناهگاهدار شدند آن وقت من میروم توی پناهگاه. آمدند و گفتند که آقاجان پس اجازه بدهید ما یک جای دیگر را برایتان زیر نظر بگیریم و خواهش و تمنا کردند. آقا فرمودند که خیلی خوب شما بروید برنامهتان را بدهید.
اینها فکر کردند امام راضی شده که یک پناهگاهی یک جایی مثلاً درست کنند. حالا پناهگاه کجا بود؟ توی زیرزمین حسینیه، یعنی میگفتیم باز زیرزمین حسینیه یک طبقه پایینتر است توی زیرزمین است و آقا را ما راضی میکنیم که به زیرزمین حسینیه بیاییم. آمدیم و فوراً زیرزمین حسینیه را شستیم و رُفتیم و نمیدانم یک مقدار آنجا را تمیز کردیم و آمدیم. بعد آقای دکتر پورمقدس و اینها رفته بودند خدمت امام که آقاجان فلان جا توی زیرزمین حسینیه آماده شده. امام فرموده بود که من نگفتم که برای من الان جا تهیه کنید، گفتم بروید برنامهتان را بدهید که میخواهید چه کار کنید. اینها دیدند که امام گوش به این حرفها نمیدهد. جریان گذشت؛ بین اتاق حاج احمد آقا و اتاق امام یک تکه فاصلهای بود، بنا شد این تکه را یک پناهگاه بسازند به اسم خانواده حاج احمد آقا، که حاج احمد آقا گفته بود چون خانواده من میخواهند بروند تویش، شما اجازه بده این پناهگاه را بسازند. آقا فرمودند خیلی خوب! برای خودتان میخواهید پناهگاه بروید بسازید.
ما آمدیم و با شرکت همان اکباتان و آریا بتون که قطعات پیشساخته داشت، آمدیم نه اینکه بخواهیم بکنیم. گفتیم چند تا قطعه است فوراً میگذاریم و طاقش را میزنیم. آمدیم یک پناهگاه راهرویی درست کردیم تقریباً بیست روزی طول کشید تا این پناهگاه را درست کردیم. بتون ریختیم و آرماتوربندی کردیم و تمام شد. یک مدتی بود اما آقا هیچ پا توی این نگذاشت به جز که قسمت آن دهنه درش که به اتاق وصل میشد، از اتاقشان که میآمدند بیرون از آن درش میآمدند بیرون، شاید یک قدم مثلاً آن در توی راهرویش میگذاشتند و فکر نمیکنم من چون سؤال کردم گفتند امام اصلاً تویش نیامده. این مدت هم که ما کار میکردیم هیچ زمانی نمیآمدند، فقط میآمدند میگفتند خسته نباشید صدمه نخورید، صدمه به خودتان نزنید.
این پناهگاه تا قطعنامه بود. بعد از آن امام فرمود که این را فوراً بردارید، خوب ما اصلاً تصور نمیکردیم بشود برداریم چون همهاش با بتون و آرماتور و قطعات پیشساخته و یکپارچه شدن خودِ پناهگاه خیلی مشکل بود. آقا فرمود چون خانه مال مردم است و هر آن ممکن است بیاید بخواهد این خانه را از اسلوب انداخته و شما بیاجازه صاحبخانه ساختید، با اجازه صاحبخانه که این کار را نکردید. بیاجازه صاحبخانه است. ما دیدیم حرف امام است دیگر چارهای نداریم فوراً با کمپرسور و چند تا گذاشتیم، با اینکه ما رفتیم خدمت امام گفتیم آقاجان خراب کردنش خیلی سر و صدا دارد چون وقت استراحت شما را میگیرد، مطالعه شما را میگیرد، امام فرمودند با همه اینها تحمل میکنم، باید این برداشته بشود و این را باید از این وسط بردارید. ما از آن وسط برش داشتیم. یک مدتی طول کشید و بعد آقا فرمودند خوب کف آنجا را مثل روز اولش بکنید که باید مثل همان روز اولی که تحویل گرفتیم به صاحبش تحویل بدهیم.
29216
کلید واژهها : آیت الله حسینعلی منتظری - امام خمینی(ره) -منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۱۶۸۶۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله محمدی در بخش مراقبتهای ویژه بستری است
امام جمعه سابق همدان به علت عارضه مغزی در بخش مراقبتهای ویژه بستری و تحت درمان است. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، آیتالله غیاثالدین طهمحمدی، امام جمعه سابق همدان به علت عارضه مغزی و کاهش هوشیاری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانی در قم بستری و تحت درمان است.
آیتالله طهمحمدی در فروردین ماه امسال در راه بازگشت از سفر مشهد مقدس دچار سانحه رانندگی شد که در این حادثه همسر ایشان فوت کرد.
در آن زمان آیتالله محمدی با حال عمومی خوب از بیمارستان مرخص شد، اما پس از مدتی، پزشکان متوجه وجود لخته خون در مغز وی شدند که منجر به انجام جراحی در بیمارستانی در تهران شد. پس از عمل جراحی از بیمارستان مرخص و رو به بهبودی رفت.
متاسفانه در هفته گذشته آیتالله محمدی دچار سکته و خونریزی مغزی شده که منجر به بستری ایشان در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانی در استان قم شده است.
بنابر اطلاعات خبرنگار تسنیم، اکنون هوشیاری آیتالله محمدی در سطح پایین است و تغییری نسبت به روزهای قبل نداشته است.
با توجه به اوضاع امام جمعه سابق همدان، از مردم تقاضا داریم برای سلامتی و بهبودی ایشان دعا کنند.
انتهای پیام/