Web Analytics Made Easy - Statcounter

پژوهشگر و قزوین‌شناس برتر قزوینی با اشاره به آداب ویژه و خاص این شهر در شب یلدا گفت: مردم قزوین در شب بلند یلدا در کنار هم، این دورهمی صمیمانه را با رسوم خاص خود منقوش می‌کنند تا لذت آن چند برابر شود.

به گزارش ایسنا، شب یلدا از شب‌های خاص ایرانیان است که در هر گوشه این سرزمین با گردآمدن کوچک‌ترها در منزل بزرگ‌ترها شبی به‌یادماندنی را برای پیشواز از ننه سرمای زمستان می‌آفریند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



روایت این شب در قزوین جذاب و خواندنی‌تر از دیگر مناطق است چراکه آداب خاص این شهر در شب یلدا نشان از خلاقیت و نگاه ویژه قزوینی‌ها به یلدا دارد.

علی‌اصغر یوسف گمرکچی از پژوهشگران و قزوین‌شناس برجسته فعال استان است که از سال ۴۹ به جمع‌آوری فرهنگ عامیانه قزوین پرداخته و آداب‌ورسوم خاص بلاد قزوین را از دل افراد بیرون کشیده است تا سند ماندگاری نزد مردم باقی بماند.

 با گمرکچی به گفت‌وگو نشستیم تا آداب‌ورسوم خاص قزوین در شب یلدا را از نگاه وی بررسی کنیم.

ایسنا: لزوم توجه به فرهنگ عامیانه در چیست و چرا به این سمت گرایش پیدا کردید؟

گمرکچی: این فرهنگ بسیار وسیع است و ابعاد مختلف دارد که به سبب تنوع آن تلاش کردم که آداب این مراسم‌ها را جمع‌آوری کنم؛ چراکه در دل این فرهنگ آداب‌ورسوم خاص هر شهر و منطقه قرار دارد که اگر به آن پرداخته نشود به‌مرور دچار فراموشی خواهد شد.

ایسنا: یکی از رسوم خاص کشور گرامیداشت شب‌یلدا است، در خصوص ماهیت این شب و دلایل اهمیت آن در نزد ایرانیان توضیح دهید.

گمرکچی: شب یلدا از دوران باستان به یادگار مانده و ایرانیان همواره آن را جشن می‌گیرند.

در دوران هخامنشی مردم بر این باور بودند که از فردای شب یلدا و آغاز زمستان دانه‌ها جوانه می‌زنند و یا معتقدند از فردای این شب خورشید بیشتر می‌تابد، ازاین‌رو معنای یلدا یعنی رویش و زایش و یا زایش خورشید.

این جشن حتی در کشورهایی که زمانی در زمره ایران محسوب می‌شدند نیز وجود دارد.

ایسنا: در این شب معمولاً مردم قزوین چه‌کارهایی انجام می‌دهند؟ منظور این است که آیا آداب‌ورسوم خاصی برای برگزاری این جشن در قزوین وجود دارد؟

گمرکچی: در شهر قزوین افراد در منزل بزرگ‌ترهای خود جمع می‌شدند و بچه‌ها نیز به شوخی همه باهم این شعر را زمزمه می‌کردند که «هر کی نیارد شب‌چَره...تو انبارش موش بچَره»

مادربزرگ خانواده هم با مهربانی تنقلاتی را به‌عنوان شب‌چره می‌آورد. البته پدربزرگ خانواده جواب شعر بچه‌ها را با این شعر پاسخ می‌دهد «حاج‌خانم می‌آرَد شب‌چره...راندن مرغ و مادر برَه»؛

منظور از راندن مرغ و مادر برَه، «کشمش» است؛ به این صورت که چون قزوینی‌ها به کشمش می‌گویند «کیشمیش»، با تقطیع «کیش» و «میش» عبارت‌های «راندن مرغ» که همان کیش است و «مادر برَه» یعنی میش در شعر جایگزین کیشمیش شده است.

ایسنا: غذاهایی که مردم قزوین برای شب چله در نظر می‌گیرند، چه چیزهایی است؟

گمرکچی: در این شب شیرین‌پلو، هویج‌پلوی مخصوص قزوین، آش شیربرنج و شیره انگور و غذاهایی که مزه شیرینی آن غالب است طبخ می‌شود.

برخی نیز در این شب کله‌پاچه میل می‌کنند، یک نکته این‌که قدیمی‌ها بعد از میل کردن کله‌پاچه استخوان آن را دور نمی‌ریختند بلکه آن را نگه‌داشته و در فصل بهار در جالیز خیار به‌ویژه خیارچنبر که مخصوص قزوین است، آن را دود می‌دادند تا آن جالیز از آفت و شته در امان باشد.

ایسنا: در خصوص تنقلات مورداستفاده قزوینی‌ها هم توضیح می‌دهید؟

گمرکچی: در این شب تنقلات و خوراکی‌هایی چون انجیر و توت خشک، گندم برشته، عدس برشته، مغز بادام و پسته و گردو، لبوی سرخ شاهین‌تپه خورده می‌شد. هم‌چنین مادربزرگ‌ها برای کودکان آب‌نبات‌قیچی و بادام‌سوخته می‌آوردند.

نکته جالب این‌که قزوینی‌ها همیشه تلاش می‌کردند غذاها را باهم هماهنگ کرده و به غذای خنثی‌کننده توجه کنند، برای مثال در کنار این آجیل‌ها که گاه سنگینی آن موجب رودل کردن افراد می‌شود، یک نوع ترشی هم می‌آوردند.

ایسنا: میوه شب چله چه بود؟

گمرکچی: در این شب مردم معمولاً هندوانه و میوه‌های سرخ‌فام چون سیب سرخ و انار میل می‌کنند؛ البته بنا به موقعیت و شرایط اقلیمی در هر شهر و دیاری میوه‌ها و تنقلات متفاوتی میل می‌شود.

در قزوین به‌علاوه این میوه‌ها انگور آونگی (آوینگ به زبان قزوینی‌ها) که برای تازه ماندن در سایه آویز می‌شود نیز خورده می‌شود.

ایسنا: ازجمله آداب دورهمی‌شب یلدا قصه‌گویی است؛ این مراسم در قزوین به چه صورت برگزار می‌شد؟

گمرکچی: بله ازجمله اقداماتی که در این دورهمی صمیمی انجام می‌شد می‌توان به قصه‌گویی بزرگ‌ترها اشاره کرد. عمده این قصه‌ها را می‌توان به شجاعت‌های امیرالمؤمنین (ع)، قصه پهلوانان شاهنامه که سینه‌به‌سینه رسیده بود و یا ازآنجاکه قزوین مدتی پایتخت ایران در دوران صفوی بود از قصه‌های پادشاهان آن دوران به‌ویژه شاه‌عباس اشاره کرد.

نکته جالب این‌که نیاکان ما از هر فرصتی برای تربیت بچه‌ها و جوانان استفاده می‌کردند که برای این منظور قصه‌های هدف‌دار و عبرت‌آموز توسط بزرگ‌ترها انتخاب می‌شد.

این قصه‌های شیرین عمدتاً نتیجه اخلاقی و اجتماعی داشت که نوجوانان و جوانان با این قصه‌ها راه آینده خود را روشن می‌کردند.

ایسنا: از دیگر رسوم خاص این شب چه مواردی را می‌توان نام برد؟

گمرکچی: یکی از رسوم زیبای این شب «خنچه‌چله (خنچه به معنای سفره کوچک)» است که در آن برای نوعروس که در عقد پسری است و هنوز مراسم ازدواج رسمی برگزار نشده، طبق‌های چوبی مستطیل شکل در رنگ‌های مختلف نقاشی شده و بسیار شیک که داخل آن ۷ نوع میوه فصل، کله‌قند، شیرینی مخصوص قزوین می‌چیدند، ارسال می‌شد.

بنا بر شرایط مالی خانواده داماد هدیه‌ای هم برای عروس ارسال می‌شد که عمدتاً یک قواره پارچه گران‌قیمت چون ترمه، زیورآلات طلا چون النگو و خِفتی (اصطلاح قزوینی به معنای گردنبند)، گیس‌بند، سینه‌ریز و یا گوشواره بود.

این خنچه توسط افرادی بر روی سر با شادی به خانه عروس ارسال می‌شد و همراه خنچه‌کشان خواهر داماد و یا یکی از خانم‌های نزدیک داماد می‌رفت. خانواده عروس هم با چای و شیرینی و دادن انعام به خنچه‌کشان، از آن‌ها استقبال می‌کردند.

ایسنا: به‌عنوان آخرین سؤال در خصوص بازی‌هایی که در این شب انجام می‌شد هم اشاراتی داشته باشید.

گمرکچی: یکی دیگر از رسوم خاص مردم قزوین در شب یلدا بازی‌هایی است که انجام می‌شد. ازآنجاکه شب یلدا شبی بلند است و مردم تا پاسی از شب در کنار هم هستند، در کنار دورهمی «تخم‌مرغ‌بازی» انجام می‌شد به این صورت که در آن گفته می‌شد «یک مرغ دارم پنج تا تخم می‌کنه.. چرا پنج تا.... پس چند تا...دو تا..»، دیگر بازی این شب «گل ‌یا پوچ» است.

ایسنا: فرهنگ اصیل مردم قزوین باید ماندگار شود و به امید آن‌که در شب یلدا با کنار گذاشتن ابزار تکنولوژی دنیای مدرن، به آداب‌ورسوم زیبا و پرمحتوای کهن سرزمین قزوین بپردازیم.

گمرکچی: در انجمن فرهنگ قزوین تلاش می‌کنیم این آداب‌ورسوم را زنده کنیم چراکه فرهنگ عامیانه استان قزوین بسیار غنی است و باید بکوشیم این فرهنگ به آیندگان انتقال یابد.

گفت‌وگو از: رقیه ملاحسنی خبرنگار ایسنا منطقه قزوین

انتهای پیام

منبع: ایسنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۱۸۰۰۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ظریف، همچون بند زدن برگ گل! | چینی‌بندزن! یه دل شکسته رو هم بند می‌زنی؟

همشهری آنلاین- بهاره خسروی : چینی‌بندزن‌های دوره‌گرد پایتخت به صدای بلند در کوچه‌ها می‌خواندند: «چینی‌بند زن اومده ... برگ گل هم بند می‌زنم!» خانم‌های خانه با شنیدن شاعرانگی همین جمله آخر هر چه کاسه و بشقاب شکسته و ترک‌خورده کنج انباری و صندوقخانه داشتند جمع می‌کردند و راهی کوچه می‌شدند. بچه ها همه سعی می کردند کنار چینی بندزن بشینن و تا ببینند حاصل خرابکاری‌شان چطور ماهرانه کنار هم بند می خورد.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

چینی‌بندزنی یکی از مشاغل نوستالژیک و فراموش‌شده تهران است. این حرفه در روزگاری که وقتی چیزی می‌شکست و خراب می‌شد به جای دور انداختن آن را تعمیر می‌کردند، حسابی پرطرفدار بود. قدیم‌ها معمولاً ظروف پرکاربرد خانه مانند کاسه، بشقاب و قوری از جنس چینی بود به ضربه‌ای ترک می‌خورد یا می‌شکست.

خانم‌های باسلیقه در طول سال تکه‌های شکسته چینی را تا زمان آمدن چینی‌بندزن نگه می‌داشتند. قدیم ها تا دلتان بخواهد از سر غفلت یا شیطنت بچه های خانه که همیشه پر تعداد بودند ظرف و ظروف می‌شکست و پیدا کردن مدل مشابه و جایگزین کار چندان آسانی نبود.

هنر تعمیر و کنار هم چیدن تکه های شکسته یا ظریف‌کاری بر عهده چینی‌بندزن‌ها بود تا با کمک ابزار ویژه صاحبان این شغل که چیزی نبود جز تسمه فلزی و چسب و مته، تکه‌های شکسته بار دیگر کنار هم قرار گیرد و باعث خوشحالی خانم خانه شود. آنها پس از ترمیم هریک از ظروف به ازای دستمزد آن مقداری گردو، بادام، گندم یا پول دریافت می‌کردند. چینی‌بندزن‌ها در محل‌های خاصی برای مدت معینی اقامت می‌کردند تا کارشان را انجام دهند.

کمان، قیف برنجی، الماس، تکه چوب نازک از جنس درخت بید، نخ لحاف‌دوزی، مفتول و سندان از ابزار کار چینی‌بندزن‌ها بود. اما ظرافت‌های این حرفه و احیای وسایلی که آدم‌ها به آن دلبستگی‌های مختلفی پیدا کرده‌اند نام این حرفه را به ادبیات عامیانه و فولکلور وارد کرد: چینی بند زن/ یه دل شکسته رو بند می‌زنی؟ / هرچی دارم به تو می‌دم / تو بگو چند می‌زنی؟

کد خبر 844617 برچسب‌ها مشاغل هویت شهری تهران

دیگر خبرها

  • زمزمه صدور حکم جلب دادگاه لاهه برای نتانیاهو
  • یک فوتی دیگر در پی حادثه تصادف نوجوانان بسکتبالیست قزوینی
  • آیا می شناسیدش؟
  • اصلاح نژاد ۱۵ هزار راس دام سبک در استان همدان
  • ◄ برگزاری دوره آموزش مهمانداری در هواپیمایی سپهران
  • ظریف، همچون بند زدن برگ گل! | چینی‌بندزن! یه دل شکسته رو هم بند می‌زنی؟
  • آخرین وضعیت بیماری ترانه علیدوستی
  • روایت سرمربی سپاهان از مسلمان شدن و ازدواج با خانم بازیگر
  • انتقاد تند و تیز امیرعلی نبویان به شوخی جنجالی رائفی‌پور
  • «نون خ» پایبند به آداب ایرانی