به نقل از «خبرگزاری آریا»

90 دقيقه بي پرده با سعيد علي حسيني مردي که مي‌ماند

تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۱۹۹۲۹۹

خبرگزاري آريا - سعيد علي حسيني با قدم گذاشتنش به دنياي قهرماني مي خواهدفصل جديدي در زندگي‌اش باز کند تا خودش و مردم اتفاقات تلخي که هشت سال پيش رخ داد را از ذهنهايشان پاک کنند.
به‌ گزارش ‌ايسنا، از زماني که دوباره وارد وزنه برداري شد لبخند به لب داشت و انگار با گرفتن مدال نقره جهان اين لبخند پر رنگ تر هم شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در تمام مدت حضورش در خبرگزاري ايسنا از تلاشش گفت براي اينکه گذشته را از ذهن مردم پاک کند. مي خواهد مردم همه آن اتفاقات و آن اشک هايي که ريخت را فراموش کنند و از اين به بعد فقط و فقط لبخندهايش را به ياد بياورند. اکنون هم سعيد علي حسيني ديگري روبروي ما قرار دارد که به گفته خودش چيزي از گذشته به همراه ندارد و دنياي وزنه برداري برايش به رنگ سفيد درآمده است. او اکنون هدف ديگري دارد و اگر بخواهد خودش را تعريف کند مي گويد، "سعيد علي حسيني ، کسي که مي ماند."
در ادامه گفتگو با سعيد علي حسيني را مي خوانيد:
* هشت سال پيش که به ايسنا آمديد فقط اشک ريختيد اما الان که دوباره به خبرگزاري ايسنا تشريف آوريد فقط لبخند مي زنيد. چقدر سختي پشت اين لبخند قرار دارد؟
نمي‌توان توصيف کرد. تصور کنيد قرار است به قله برسي، اما اتفاقاتي رخ مي‌دهد که باعث مي‌شود خيلي خيلي پايين بيايي. دوباره بلند شدن و تلاش کردن خيلي سخت است. سال‌هاي اول بعد از محروميتم خيلي تنها بودم، اما خدا را شکر با تغيير مديريت فدراسيون اوضاع عوض شد و آقايان باقري و مرادي پيگير بازگشت من شدند.
سعيد علي حسيني هشت سال پيش در ايسنا
* در مورد سختي‌هايي که کشيديد بيشتر صحبت مي کنيد. شايد بهتر بتوانيم آن را درک کنيم.
من از 12 سالگي ورزش را شروع کردم و تلاش کردم به موفقيت‌هايي برسم و زندگي‌ام ورزش شده بود، اما اتفاقي افتاد که باعث شد آن زندگي‌ام از دست برود. بايد در يک مسير ديگر زندگي جديدي را آغاز مي‌کردم و اين از هر لحاظ سخت بود به ويژه‌ اين که تنها هم بودم. درست است که مردم به من لطف داشتند، اما به آن صورت جايگاهي در جامعه نداشتم و بايد خودم را ثابت مي‌کردم. از لحاظ مالي هنوز به جايگاهي نرسيده بودم که تامين باشم، از طرفي شغل ديگري نداشتم و حرفه‌اي هم به آن صورت بلد نبودم، چرا که شغل من ورزش بود. در آن شرايط تصميم گرفتم ادامه‌ تحصيل بدهم چون مجبور بودم. در مقطع کارشناسي شاگرد اول شدم و به صورت استعداد درخشان وارد مقطع کارشناسي ارشد شدم و بعد در آزمون دکترا شرکت کردم و قبول شدم. در کل از هر جنبه نگاه کنيم واقعا سخت بود که بخواهم از صفر کاري را آغاز کنم.
* زماني که متوجه شديد ديگر قرار نيست وزنه بزنيد به نوعي زمين خورديد چه کسي دست شما را گرفت و بلندتان کرد؟
بدتر از زمين خوردن بود. اوايل محروميتم کسي نبود به آن صورت کمکم کند. فقط من و خانواده‌ام و دوستان نزديکم بوديم. پس از اين که ليسانسم را گرفتم به کشور جمهوري آذربايجان رفتم. در آنجا دوستان خوبي پيدا کردم. يکي از دوستانم که از قهرمانان آذربايجان بود به من گفت‌ مي‌توانم در آنجا مربيگري کنم و خودم هم در کنارش ورزش کردم تا آمادگي‌ام حفظ شود. او مسابقات وزنه‌برداري و پاورليفتينگ را با هم برگزار مي‌کرد و من گاهي اوقات که بدنم آماده بود در آن مسابقات شرکت مي‌کردم . همان موقع بحث تغيير قوانين محروميت‌ها پيش آمد و به من گفتند اگر پيگيري کنم احتمالا بتوانم دوباره به وزنه‌برداري برگردم. آقايان مرادي و باقري مساله را پيگيري کردند و در جام فجر به من اطلاع دادند که مي‌توانم دوباره به وزنه‌برداري برگردم. وقتي با دوستان و خانواده‌ در مورد بازگشتم صحبت مي‌کنم مي گويم خدا پازل‌ها را براي من کنار هم گذاشت. البته اين را هم بگويم اصلا نمي خواستم به مسابقات جهاني بروم چون خيلي تمرين نداشتم، اما خدا عنايت کرد فدراسيون هم واقعا خيلي هواي من را داشت، فکر کنيد خيلي تمرين نداشتم و نفراتي مانند محسن بهرام زاده و همايون تيموري پشت بهداد سليمي بودند. با اين حال فدراسيون بر پايه تجربه‌ و تمرينات کوتاه مدتي که در آذربايجان داشتم، به من اعتماد کرد، من وارد اردوي تيم ملي شدم و از صفر تمرينات را شروع کردم و در سه ماه توانستم خودم را به مسابقات جهاني برسانم
* فکر مي کرديد روزي قوانين تغيير کند يا آن را يک معجزه مي دانيد؟
واقعيت را بگويم ، تمريناتم براي بازي‌هاي آسيايي 2022 شروع کردم. چون دوستانم در آذربايجان از همه لحاظ حتي مالي حمايتم کردند. باشگاه بدنسازي و وزنه‌برداري هم داشتم و کم کم تمرينات را شروع کردم به اين فکر مي‌کردم که به بازي‌هاي آسيايي 2022 برسم و حقم را بگيرم و ثابت کنم ورزشکار با استعداد و خوبي هستم و اتفاقاتي افتاد که باعث شد از ورزش دور شوم.

* در همه اين سال‌ها که شاهد موفقيت بقيه وزنه‌برداران بوديد چه حسي داشتيد، براي خودتان ناراحت مي شديد يا ايجاد انگيزه مي‌کرد؟
براي موفقيت دوستانم خوشحال مي شدم و در يک برهه زماني تمام هم دوره‌اي‌هاي من مدال گرفتند. سجاد انوشيرواني، بهداد سليمي ، نواب نصير شلال مدال هايشان را گرفتند. سهراب مرادي هم در المپيک ريو مدالش را گرفت. با توجه به رکوردهايي که داشتم ناراحت مي شدم که چه موقعيت‌هايي را از دست دادم. من در 20 سالگي 215 يک ضرب و 260 دو ضرب را در تمرينات زدم. در مسابقات جوانان آسيا هم 206 يک ضرب و 245 دو ضرب را زدم. اگر فقط همين رکوردها را از سال 2009 تاکنون تکرار مي کردم در سال 2009 قهرمان و بعد از آن دوم بودم. ببينيد چقدر مدال را از دست دادم.
* غير از دوستانت در آذربايجان، شخص ديگري بود که بخواهد تشويقتان کند تا تمرينات را ادامه بدهيد؟
واقعيتش نه. چه کسي فکرش را مي‌کرد يک نفر بعد از 12 سال بخواهد دوباره برگردد. فقط من و پدرم بوديم. البته زماني که تمرين مي‌کردم نمي خواستم پدرم درگيرش شود و وانمود مي‌کردم فقط براي سلامتي تمرين مي‌کنم.
* برعکسش چطور، نمي گفتند بي خيال تمرين کردن شويد؟
نه. چون من را مي‌شناختند. شايد در دل خودشان مي گفتند، اما براي اين که ناراحتي پيش نيايد کسي به من چيزي نمي‌گفت‌. شايد در همان اردوي تيم‌ ‌ملي هم با خودشان مي‌گفتند برنامه‌ام چه چيزي است و چرا دارم تمرين مي کنم. چون در سه ماه تمرين را شروع کردم که ماه اول کمرم درد گرفت. سه هفته‌ در بابلسر خوب تمرين داشتم و سه هفته‌ آخر زانويم ملتهب شد.تيم که ترکمنستان رفت تا 10 روز اردوي تيم ملي نيامدم و آقا محسن يک مقدار دلخور شده بود که واقعيت را به او گفتم زانويم التهاب دارد و اگر به اردو مي آمدم نمي توانستم تمرين کنم. اعصاب او و خودم به هم مي‌ريخت، حداقل در خانه ماندم و درمان را پيگيري کردم. حتي يکي، دو نفر از بچه‌ها به من گفتند که فکر کردند ديگر بر نمي‌گردم.
* با توجه به اين که در سن پايين بايد از وزنه‌برداري جدا مي‌شديد، تصميم اشتباهي که زندگيتان را تحت تاثير قرار دهد، در آن زمان نگرفتيد؟
من در يک خانواده‌ مذهبي بزرگ شدم و دوستانم هم همين شرايط را داشتند. از اين رو بعد از محروميت در يک محيط مذهبي قرار گرفتم و محيط واقعا تاثير مي‌گذارد. لطف خدا بود که بعد از محروميت در محيط خوبي بودم و ديدم نسبت به زندگي عوض شد و صبرم بيشتر شد. درست است پدرم از من بزرگتر است اما خيلي مواقع او را آرام مي‌کردم و خدا را شکر در مسير اشتباهي قرار نگرفتم.

* خيلي مواقع اتفاقي در زندگي مي افتد شايد آن لحظه متوجه نشويد، اما سال‌ها بعد مي‌فهميم خيري در آن بود. در مورد اتفاقي که براي شما افتاد اين نظر را داريد؟ الان قدر موفقيت را بيشتر نمي‌دانيد؟
سوال سختي است. ابتدا اين را بگويم که مدال بزرگسالان جهان را گرفتم، اما در ديد من به زندگي هيچ تفاوتي ايجاد نکرد، وقتي از اين ديدگاه نگاه مي‌کنم که درسم را ادامه‌ دادم، ازدواج کردم و خداوند يک پسر به من داد اکنون هم خانواده‌ خوبي دارم، اين موارد همه خير است. شايد اگر در وزنه‌برداري بودم فرصت نمي کردم درسم را ادامه‌ بدهم.
* کسي بود که از محروميت شما خوشحال شده باشد؟
ـ نمي دانم، خدا مي داند (با خنده). احساس مي‌کنم شخصيتم طوري نيست که محروم شوم، کسي را خوشحال کند. حالا در دلشان چه چيزي مي‌گذشت را نمي دانم (با خنده).
* از زماني که دوباره به وزنه‌برداري برگشتيد چرا هميشه سعي کرديد در مورد گذشته و حسين رضازاده صحبت نکنيد؟
چون هيچ فايده‌اي نداشت در مورد آن صحبت کنم. ماجراي گذشته برايم اذيت کننده است. تمام آن اتفاقات دوباره در من زنده مي‌شد و جلوي چشمانم مي آمد و واقعا اذيت مي شدم. از طرفي حواشي خاص خودش را داشت و نمي خواستم هميشه من را با آن اتفاق ببينند. يعني تا وقتي اسم سعيد آمد هميشه بگويند هشت سال پيش چه اتفاقي رخ داد. آن اتفاقات اول خودم را ناراحت مي‌کند، چون خيلي فرصت‌ها را از دست دادم. واقعا واژه‌ "اي کاش" خيلي اذيتم مي‌کند. مي‌خواهم فصل جديدي در زندگي‌ام باز شود خودم و مردم گذشته يادمان برود و به چيزهاي خوب فکر کنيم.الان مهم اين است که براي ايران مدال گرفتم و اميدوارم تاثير خوبي در زندگي‌ام داشته باشد. از گذشته چيزي جز تجربه به همراه ندارم.

* در اين چند سال غير از وزنه‌برداري و تحصيل ديگر در چه زمينه اي فعاليت داشتيد؟ بيزينس هم داشتيد؟
ليسانس گرفتم و به باکو رفتم ، پس از بازگشت دوباره به تحصيل و وزنه‌برداري پرداختم. براي بيزينس بايد تجربه و پول ‌داشته باشي، اما من هيچ کدام را نداشتم. پدرم هم کارمند دانشگاه علوم پزشکي بود و صنعت خانوادگي هم نداريم از اين رو بيزينس کلا تعطيل بود (با خنده)
* به مسابقات جهاني برگرديم. پشت عنوان نايب قهرماني جهان که کسب کرديد انگار خيلي حرف ها گفتيد. در مورد يک ‌دقيقه قبل از اين که آخرين وزنه را بزنيد و يک ‌دقيقه بعد از آن صحبت کنيد؟
خيلي سخت بود بعد از هشت سال دوباره تمرينات را شروع کنم و عضو تيم‌ ‌ملي شوم و خودم را در سطح جهان مطرح کنم. خود بچه‌هاي تيم‌ ‌ملي هم فکر مي‌کردند فقط آمده‌ام که حضور داشته باشم و قرار است براي بازي‌هاي آسيايي آماده شوم. البته به خود من مستقيم چيزي نمي گفتند. حتي 10 روز مرخصي گرفتم و به خانه رفتم. زماني که دوباره به اردو برگشتم. يکي، دو نفر از بچه‌ها گفتند که فکر مي‌کردند ديگر بر نمي گردم. من به خاطر دانشگاه دير به اردو آمدم و آمادگي خوبي نداشتم از اين رو به من گفتند تصور اين را داشتند چون فشار اردو زياد است نتوانم تحمل کنم و برگردم، اما من مبارزه کردم تا حداقل بگويم استعداد زيادي در وزنه‌برداري دارم و درک وزنه‌برداري من بالا است. زماني که مدال گرفتم به اين فکر کردم که من مي‌توانستم در اين هشت سال هم باشم و افتخار آفريني کنم ، اما نشد. اتفاقاتي افتاد که دست من هم نبود. به مردم فکر کردم که الان باعث خوشحالي آنها مي شوم و حتي شده براي چند ثانيه.
* آن لحظه که وزنه را دوبار انداختيد به چه چيزي فکر مي کرديد، توان مهار کردن آن را داشتيد؟
سه هفته‌ آخر، تمرينات را کاملا رها کرده بودم و فقط به دنبال اين بودم که زانويم خوب شود و تنها در مسابقات فشار بياورم. در تمرينات آمريکا همه سنگين تمرين مي‌کردند ، اما من نشسته بودم. حتي آقا محسن از من پرسيد برنامه ات چه چيزي است؟ گفتم ان‌شاء‌الله خوب مي‌شود. آقاي مرادي تحمل نکرد که آقاي بيرانوند به او خبر دهد خودش آمد و از من پرسيد در چه وضعي هستم. به او گفتم ان‌شاء‌الله خوب مي‌شوم. مي دانستم دارم چه کار مي‌کنم. درست است که در اين چند سال نبودم، اما درک وزنه‌برداري در من بيشتر شده است. حرکت اول و دوم را بد انداختم. حرکت اول ليفت شد. در وزنه‌برداري وقتي کسي وزنه را ليفت مي‌کند يعني اوضاعش خراب است. در حرکت دوم اصلا زير وزنه نرفتم دستم فيکس نشد و وزنه‌ با من فاصله داشت. وزنه سوم را مي دانستم که مي‌زنم.

* ‌خيلي ها مي گويند استرس زيادي داشتيد؟
اگر ‌استرس داشتم حرکت سوم بايد مي‌افتاد. در مورد ‌استرس نداشتن و جو مسابقات قبلا روي خودم کار کرده بودم. حتي وزنه‌ افتاد سرم را خاراندم و تعجب کردم، چرا وزنه افتاد. تنها ‌استرسم مربوط به زانويم بود و اين که روز خوبم هست يا نه. وقتي فشار تمرينات را قطع کني بدن از آن حالت خوب خارج مي‌شود. از اين رو در مسابقه تا بدنم به خودش بيايد يک مقدار ناهماهنگي وجود داشت که باعث شد حرکت اول و دوم بيفتد. ولي مطمئن بودم حرکت سوم را مي‌زنم و با خودم گفتم اين وزنه‌ خيلي اذيت کرد بروم و تمامش کنم. الان تجربه و انگيزه‌ام بيشتر شد. اگر شش، هفت ماه خيلي خوب تمرين کنم، نتيجه‌ بهتري خواهم گرفت.
* در صحبت هايتان به خوشحالي مردم اشاره کرديد، آن زمان که محروم شديد عکس العمل مردم باشما تغيير کرد؟
مردم تا حدودي اسم من را شنيده بودند چون رکورد جوانان جهان را شکستم. بعد از آن اتفاقات مردم تا حدودي فهميدند چه چيزهايي پيش آمد و با محبت با من رفتار کردند. ناراحت اين بودند که چرا من در صحنه نيستم.
* بعد از کسب مدال جهان، کسي وجود داشت که از او توقع تبريک گفتن داشتيد، اما نگفته باشد؟
نه. توقع آن چناني نداشتم. من به فکر شهرت و محبوبيت آن چناني نبودم. اي کاش هايي که در زندگي هست فقط مي خواستم آنها رفع شود. خانواده‌ام و مردمي که چشم انتظار من بودند شاد شوند و به اين مسائل فکر مي‌کردم.
* ولي خيلي اشک ريختيد؟
اينکه بعد از اين همه سال که باعث خوشحالي خانواده‌ شدم و اي کاش‌هاي زندگي ورزشي‌ام هم تا حدودي برطرف شد خيلي خوشحال کننده است. آدم بغض مي‌کند. ياد آن لحظه افتادم که با خيلي موانع روبرو بودم .همه از جلوي چشمانم رد شد.

* در صحبت هايتان اشاره کرديد با سه ماه تمرين به مسابقات جهاني رفتيد، واقعا دانش وزنه‌برداري ما بالا است يا استعداد زيادي داريم که وزنه‌برداري ايران حرفي براي گفتن دارد؟
دانش وزنه‌برداري در ايران بالا است. من الان که وارد اردوها شده‌ام متوجه شدم کساني که الان وزنه مي‌زنند درک و نگاه‌شان به وزنه‌برداري متفاوت از سال‌هاي 2008 – 2009 است. حتما شما هم متوجه شديد بچه‌هاي دهه 50 – 60 با دهه 90 متفاوت هستند. در مورد وزنه‌برداري همين مساله وجود دارد.
* وزنه‌برداري بين مردم اين طور جا افتاده که به زور بستگي دارد و تکنيک و تاکتيک در آن جايي ندارد؟
تکنيک خيلي ربط دارد. ورزشکار بايد در ‌عين ‌حال که از قدرت و سرعت برخوردار باشد، بايد تکنيک هم داشته باشد چرا که اگر يک سانتيمتر وزنه از ‌بدن جدا يا کمتر از آن ليفت شود، وزنه‌افتاده است و اين در يک لحظه اتفاق مي‌افتد.

* البته بعد از اتفاقاتي که براي بهداد سليمي در المپيک ريو و مسابقات جهاني افتاد بحث فني وزنه‌برداري داغ‌تر شده است و مردم مي‌خواهند بدانند آن وزنه خطا بوده يا نه؟
بهداد از سال 2012 که اوج کارش بود تا الان به همين شکل وزنه مي‌زند. فقط ‌داوران روي او حساس شده‌اند و سخت گيري مي‌کنند. در همين مسابقات خيلي‌ها بودند که همين طور وزنه‌ زدند، اما کاري با آنها نداشتند. شايد به خاطر المپيک حساسيت‌هايي به وجود آمده و براي او سخت‌گيري مي‌کنند.
* در مورد ارتباطتان با بهداد سليمي هم بگوييد. زماني که قرار شد شما به اردو بياييد خيلي‌ها مي گفتند شايد کري خواني بين شما دو نفر به وجود مي‌آيد؟
به رفتارهاي دوطرف بستگي دارد که چه ذهنيتي به وجود آيد. رفتار من به گونه‌اي نبود که بهداد اين طور تلقي کند مي‌خواهم با او رقابت کنم. ما قبلا هم رفيق بوديم. درست است در اين مدت ارتباط‌ها کم شده بود که شايد از طرف من بود، چون مسير زندگي‌ام کلا عوض شده بود و بيشتر مواقع وزنه‌برداري را دنبال نمي کردم. براي نمونه المپيک لندن مصادف با شبهاي قدر بود، اصلا وزنه‌برداري را نگاه نمي کردم و مسجد بودم. زماني که به اردو آمدم، طوري رفتار نکردم که فکر کند دارم با او رقابت مي‌کنم و خود بهداد هم مي دانست بعد از هشت سال برگشته ام تا شرايط و موقعيت زندگي‌ام را عوض کنم. اوايل و اواخر اردو که آسيب ديده بودم بنابراين رقابتي نداشتم. در رکوردگيري بابلسر هم انتخاب وزنه‌هايم طوري نبود که نشان دهد دارم با بهداد رقابت مي‌کنم، داشتم کار خودم رامي کردم و اين طور نبود که بخواهم او را به چالش بکشانم. ما در صحنه مسابقه رقابت داريم، چرا که هدفمان اين است بهترين وزنه‌ها را براي ايران بزنيم.
* به نظر شما جاي کرسي تاثير گذار بين المللي در وزنه برداري ايران خالي نيست؟
براي گرفتن ارتباطات، وزارت ورزش و جوانان هم بايد کمک کند. البته من خيلي موافق اين نيستم که بايد با آيان لابي کنيم. خودم درگير خيلي مسائل بودم، اما هم چنان معتقد بودم داخل درست باشد، بيرون کسي به ما کاري ندارد. کيانوش ، بهداد و سهراب طلاي المپيک گرفته‌اند. آيا با لابي اين مدالها به دست آمده است؟ البته داشتن ارتباطات مهم است، اما به اين صورت که حتما بايد لابي گري باشد ، قبول ندارم.
* پس خيلي حرف‌ها مثل تقسيم مدال در وزنه‌برداري را قبول نداريد؟
آن موقع که خوب مدال مي گيريم حقمان است. آن زمان که بد مدال مي گيريم تقسيم بندي شده است؟ به نظرم خوب و قوي کار کنيم، فکر نکنم کسي بخواهد مانع شود.

* چقدر مراقب هستيد تا دوباره درگير مسائل دوپينگ و محروميت نشويد؟
قبلا که به اردو مي‌آمديم کسي آزمايش نمي‌گرفت که پاک هستيم يا نه. الان وقتي مي‌خواهيم به اردو بياييم اول بايد آزمايش بدهيم. ديگر اين که بخواهند رحم کنند هم نيست و تست مثبت شود اعلام مي‌کنند. مراقبت از داخل شروع شده است. نادو خوب کار مي‌کند. دکتر باقري هم با آنها تعامل خوبي دارد. در اردوي تيم‌ ‌ملي چندين مرتبه از وزنه‌برداران تست دوپينگ گرفتند. به طور کلي سيستم خوب کار کند براي هيچ کس اتفاقي نمي‌افتد. 9 نفر بوديم تست‌مان مثبت شد، بنابراين اتفاقاتي داخل افتاد که آن شرايط پيش آمد.
* براي بازي‌هاي آسيايي برنامه‌تان چيست؟
بازي‌هاي آسيايي خيلي مهم است و برنامه‌ريزي دارم که باشم. البته ان‌شاء‌الله اردو دعوت شوم (با خنده). وقتي شادي بعد از گرفتن مدال را در چشمان مردم مي‌بينم، دوست دارم باز هم در صحنه‌ها باشم. حالا من نقره گرفتم ، اما مردم به اندازه طلا خوشحال شدند، همين انگيزه مي‌دهد. با توجه به آمادگي و تجربه‌ام مي دانم که مي‌توانم به رکوردهاي جهان هم برسم.
* جاي شما در فهرست رکوردداران بزرگسالان خالي نيست؟
به اميد خدا. حريف گرجستاني رکوردهايي مي زند که ما سنگين وزن‌ها با هم جمع شويم نمي توانيم بزنيم (با خنده). اما تلاشم را خواهم کرد. در همين مسابقات جهاني اگر زانويم اذيت نمي‌کرد و خوب تمرين مي‌کردم، مي‌توانستم با او خوب رقابت کنم. اگر منظم و خوب تمرين کنم، مي‌توانم با او به خوبي رقابت کنمـ تالاخادزه، وزنه‌برداري با کيفيت است و روي غلتک افتاده است مانند حاج حسين. مي‌خواهد نماد گرجستان شود. رسيدن به اوخيلي هم سخت نيست. من 20 ساله بودم 215 يک ضرب و 260 دو ضرب زدم. بعد از هشت سال با سه ماه تمرين 251 کيلوگرم را مهار کردم. رسيدن به او سخت نيست يک مقدار برنامه‌ريزي مي‌خواهد. براي درمان زانويم نيز با دکتر باقري صحبت کردم، قرار است توسط يکي، دو پزشک معاينه شوم. البته چيز خاصي نيست. فقط التهاب دارد. التهاب ناشي از ضعيف شدن برخي از عضلات است. نامنظم تمرين کردم و عضلاتم خيلي خوب قوي نشد. مهم اين است التهاب از بين برود و تمرينات را شروع کنم ديگر منظم جلو بروم.

* باشگاه ورزشي داريد؟
بله. شغل من همين است. باشگاه بدنسازي و وزنه‌برداري است که وزنه‌برداري را با کمک پدرم جلو مي برم. 20 وزنه‌بردار نوجوان داريم که يکي از آنها به اردوي نوجوانان آمده است. طاها نعمتي هم يکي ديگر از وزنه‌برداران است که يکي، دو سال ديگر خيلي حرف‌ها از او خواهيد شنيد. پدرم واقعا با آنها کار مي‌کند. مطمئنم سه، چهار نفر در سطح تيم‌ ‌ملي خواهيم داشت.
* پدر شما روزي که متوجه شد شما محروم هستيد خيلي ناراحت بود. اکنون او هم همه چيز را فراموش کرده است؟
روز آخر که مي خواستم به آمريکا بروم پدرم خيلي ‌استرس داشت ، چون نمي دانست اوضاع من به چه صورت است. البته خودم اطمينان داشتم موفق مي شوم. وقتي در يک ضرب مي خواستم براي زدن وزنه سوم روي تخته بروم با خودم فکر کردم پدرم الان ‌استرس زيادي را دارد تحمل مي‌کند، بنابراين بروم و کار را تمام کنم. نکته جالب اين که حرکت سوم را اصلا نگاه نکرده بود و در حياط خانه قدم مي‌زده است. من با او خيلي صحبت کردم و گفتم تا دلمان را بزرگ نکنيم و از بعضي مسائل خالي نکنيم، خدا راه را برايمان باز نمي‌کند. پدرم هم به جز خوشحالي من به چيز ديگري فکر نمي‌کند و وقتي من خوشحالم او هم خوشحال است.

* فکر مي‌کنم غير از پدرتان تمام اقوامتان خيلي خوشحال بودند و به فرودگاه آمده بودند؟
آنها هم خيلي سختي کشيدند. من جلوي چشمانشان بودم و من را مي ديدند و اذيت مي‌شدند. اين موفقيت باعث شد خيلي خوشحال شوند. خدا را شکر مي‌کنم که شرمنده نشدم.
* براي آينده پسرتان چه تصوري داريد؟ مي خواهيد وزنه‌بردار باشد يا نه؟
از الان نمي‌توان گفت‌ وزنه‌بردار شود يا نه، اما 100 درصد دلم مي‌خواهد در ورزش باشد، اما اين را مي گويم در حيطه ديگر هم فعاليت کند تا اگر در يکي از آنها شکست خورد نخواهد از صفر شروع کند.
فرزند علي حسيني* وزنه‌برداري الان براي سعيد علي حسيني چه رنگي است؟
وضعيت سفيد است (با خنده). خدا را شکر همه چيز خوب است.
*راستي عروسک مسابقات به چه کسي رسيد؟
پسرم مسابقه‌ام را نگاه کرده و همين که عروسک را دست من ديده گفته "بابام برام عروسک خريده". براي همين عروسک را به پسرم دادم.
*از کسي درخواستي داريد؟
وزنه برداري قهرمان جهان شده است و ان شاءالله بتوانيم ديداري با رييس جمهور داشته باشيم.
* سعيد علي حسيني را در يک جمله تعريف کنيد؟
يک جمله در مورد خودم در صفحه شخصي‌ام در اينستاگرام نوشته بودم، اما احساس کردم در مسابقات جهاني مدال مي گيرم، آن را پاک کردم تا اين طور برداشت نشود که خودم را مي گيرم. آن جمله اين بود، "سعيد علي حسيني، کسي که مي‌ماند".
گفتگو از آتنا خليلي خبرنگار ايسنا
مرورگر شما از ويدئو پشتيباني نمي‌کند.
فايل آن‌را از اينجا دانلود کنيد: video/mp4video/webm
انتهاي پيام

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۱۹۹۲۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دردسرهای جالب مردی که بدنش الکل تولید می‌کند!

گزارش کامل از گزیده‌خبرهای امروز «تابناک با تو» را با کلیک بر تیتر آن بخوانید.

 

دردسرهای جالب مردی که بدنش الکل تولید می‌کند! 

خبر ناخوشایندی که کام دانش‌آموزان را تلخ می‌کند
نازنین بیاتی و نگار فروزنده در یک قاب صمیمی

تهدیدی به نام سندروم «ددی ایشو»!

مالیات عجیب و فوق نجومی برای یک خودروی ۱۲ساله

فضائلی این دستخط رهبری را برای اولین بار منتشر کرد

حیوان خانگی جدیدی که قیمتش میلیاردی شد!

با این خودرو، هر ۱۳۰۰کیلومتر یکبار به پمپ بنزین بروید

آماری تاسف‌بار از قربانیان تصادفات نوروز

مردی که ۶۰ سال پیش، تن و بدن مردم تهران را لرزاند

ویزای شنگن ۵ ساله برای شهروندان کشور‌های عربی
ماجرای رابطه جنسی یک مرد انگلیسی با اجساد

نقشه‌ای که راز یک انفجار کهکشانی بزرگ را برملا کرد!

جنجال یک عروسی در هتل اسپیناس پارسیان!

سقف‌ جدید برداشت از حساب‌های بانکی ابلاغ شد

این ۶ استان کشور منتظر تشدید بارش باشند
این ۲ کار را کنار خیابان انجام دهید، حسابی جریمه می‌شوید!

عکس‌های جدید از امیر تتلو در دادگاه انقلاب

تصمیم خبرساز مجلس برای املاک، خودرو، طلا و ارز
سفر پریناز ایزدیار با رضا عطاران به کاخ صدام حسین!