باهنر: اگر زنجانی بگوید پولها کجاست، میشود از او گذشت
تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۲۶۷۹۹۹
روزنامه وقایع اتفاقیه با محمدرضا باهنر مصاحبه ای انجام داده است.
به گزارش صدای ایران،بخشی از مصاحبه را می خوانید:
در ماههای گذشته بحث تخلفات محمود احمدینژاد مطرح شده است. موضوعی که در این میان مطرح میشد این است که چرا در مجلس و زمانی که این تخلفات مطرح بوده و احمدینژاد سر کار بوده است، این تخلفات مورد بررسی قرار نگرفته اند؟
تخلفاتی که از لحاظ مالی در کشور رخ میدهد شامل بخشهای گوناگونی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موقعیتهای بسیاری استفاده نمیشود و بهرههای بسیاری که از منافع ملی برده نمیشود اما درحالحاضر بحث در مورد جرم شخصی یا خیانت به کشور است. من فکر میکنم که باید این دو مورد را از هم جدا کرد. یکسری از مدیران ما تخلف قانونی کردند اما سوءاستفاده شخصی نکردهاند و یک عده تخلف قانونی و سوءاستفاده شخصی را با هم انجام دادهاند و عدهای هم هستند که سوءاستفاده شخصی کردند اما تخلف قانونی نداشتهاند. به بیان دیگر از راههای قانونی رفتهاند و سوءاستفاده شخصی کردهاند.
ابتدا باید این دو بخش را از هم جدا کنیم زیرا قضاوت مردم بر پایه همین مسائل قرار میگیرد. زمانی است که فرد متهم به این میشود که یکسری امکانات شخصی را برای خود یا اطرافیانش برمیدارد و زمانی فردی میتوانسته منفعت کشور را حفظ کند که غفلت کرده است.
در واقع این تخلفاتی که حالا در دیوان محاسبات مطرح میشود دو نوع هستند، یا طرف پول را آنجایی که که باید خرج میکرده نکرده است نه اینکه این پول به جیبش رفته باشد بلکه مثلا میبایست بیمارستان بسازد اما رفته با آن پول بتون ساخته است. نهتنها مجازاتهای اینگونه جرایم با هم تفاوت دارد بلکه حیثیت آنها هم با هم تفاوت بسیار دارد که یک نفر تخلف کرده باشد یا آنکه سوءاستفاده شخصی. از این بابت من معتقدم که باید رسیدگی شود.
شما بهعنوان معاون نظارت مجلس در آن سالها در جریان بودید و گزارشهای مجلس را بررسی میکردید؟
بله، ما در جریان بودیم و برخورد هم میکردیم. اجازه دهید خاطرهای در این مورد از روزهای حضورم در معاونت نظارت تعریف کنم. زمانی بود که ما در مجلس هشتم قانون تاسیس وزارت ورزش و جوانان را تصویب کردیم. آقای احمدینژاد میگفت که این قانون را قبول ندارد و مدتی هم در همین راستا وزیری به مجلس معرفی نکرد.
یک سازمان تربیتبدنی و یک سازمان ملی جوانان داشتیم و ما هم دیدیم که آقای احمدینژاد بنای معرفی وزیر ندارد. یک روز صبح من بهعنوان معاونت نظارت نامهای به رییس خزانهداری کل کشور نوشتم که این قانون تصویب شده و از امروز هر یک ریال پولی که به سازمان تربیتبدنی و سازمان جوانان اختصاص داده شود یک تخلف مالی است و شما باید در محاکم قضایی پاسخگو باشید.
این شد که وزیر را به مجلس معرفی کردند؟
بله، سه روز بعد وزیر را به مجلس معرفی کرد زیرا برخورد، یک برخورد کاملا قانونی بود. هیچ کاری به دولت هم نداشتم و نه به رییسجمهور نامه نوشتم و نه معاون اول بلکه بهعنوان معاون نظارت مجلس به دو مرجع یعنی وزیر اقتصاد و رییس خزانهداری کل کشور نامه نوشتم و جلوی بیقانونی را گرفتم. به خود رؤسای سازمانهای تربیت بدنی و ملی جوانان نامه نوشتم که پستتان غیرقانونی است و در مورد هر یک ریالی که دریافت کنید باید پاسخگو باشید.
بعدا هم از این بیقانونی به قوهقضاییه شکایت کردید و حتی آقای احمدینژاد به دادسرا هم احضار شد که نتیجهای نداشت.
بله، شکایت کردیم. دولت وقت یک لایحه هم به مجلس آورد تا آن مدتی که با عدم معرفی وزیر به مجلس تخلف کرده بود را ببخشیم.
و بخشیدید؟
بله، مجلس تصویب کرد. بالاخره مقصود ما این بود که این اتفاق بیفتد و این اتفاق هم افتاد. واقعیت قضیه هم این نبود که ما بخواهیم رییس تربیتبدنی را به زندان بیندازیم که تو پستت غیرقانونی بوده است. مقصود ما اجرای قانون بود. از این دست کارها تا جایی که میتوانستیم انجام میدادیم اما یکسری کارها بود که نمیشد جلوی آن را گرفت. بهعنوان مثال روزهای تحریم بود و باید تحریمها دور زده میشد. شاید برخی از این کارها از لحاظ مقررات بینالمللی درست نبود اما تحریم غیرمنصفانه خشنی علیه کشور طراحی شده بود که باید دور زده میشد.
این دور زدنها بعضا با قوانین موضوعه کشور وفق نداشت. الان مثلا پرونده بابک زنجانی را در نظر بگیرید. بسیاری از موارد این پرونده در روزهای تحریم شکل گرفت. همین الان هم اگر آقای بابک زنجانی و اطرافیانش اعلام کنند امکاناتی که گرفتند را کجا بردند شاید بتوان از جرمهای بابک زنجانی هم گذشت. البته من قاضی نیستم اما باید روشن شود که پولها کجا خرج شده است.
اما باور عمومی این است که تخلفات آقای احمدینژاد به صورت کلی بررسی نشده و بنایی هم برای این کار وجود ندارد. چه پاسخی برای این موضوع دارید؟
این باور دقیقی نیست. در اینگونه موارد هم اصولا ترجمه سیاسی میشود یعنی به متهم اینگونه نگاه میکنند که برادر کیست یا اینکه به راستیها میچسبد یا به چپیها، متاسفانه بسیاری از مسائل ما بیعلت وارد مسائل سیاسی میشود درحالیکه اگر کسی به نام اصولگرایی خدایی نکرده دزدی کند لطمهاش به من خیلی بیشتر است تا اینکه یک اصلاحطلب چنین کاری کند.
من حتما باید به سوءاستفاده اصولگرایان بیشتر حساس باشم نه اینکه لاپوشانی کنم یا اینکه اگر از ما بگیرند بگوییم قوهقضاییه سیاسیکاری کرده است و اگر از طرف مقابل بگیرند بگوییم که قوهقضاییه اقدام شجاعانه کرده است.
منبع: صدای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۲۶۷۹۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لبه تیغ
سروش قاسمی: پس از سخنان اصغر جهانگیر(سخنگوی قوه قضاییه) در باب شکسته شدن حکم اعدام بابک زنجانی به 20 سال حبس که تا امروز بیش از 10 سال آن را گذرانده است، واکنش ها و بازتاب های متفاوتی را شاهد بودیم. در ابتدا باید به این نگاه و تغییر رویه قوه قضاییه تبریک گفت و به به مسیر و عملکرد خشنود بود، زیرا که جامعه ما به جایی رسیده است که باید بداند راهکار اعدام نیست و نبوده است. اگر با اعدام چیزی می خواست حل شود، مطمئنا بعد از اعدام وحید مظلومین معروف به سلطان سکه، قیمت سکه افت می کرد یا حداقل ثابت می ماند، ولی الان می بینیم افت که نکرده است هیچ، بلکه ده برابر هم شده است!
اما پس از آن کلیپی از سخنان حسن روحانی بازنشر می شود و در آن لبّ لباب مطلب این است که این پول کجاست؟ امروز نیز بیشترین دغدغه مردم در ایران اقتصاد است و همیشه با چنین اتفاق هایی مردم ریزبین تر می شودند که این پول کجاست؟ و متأسفانه هنوز پاسخی درخور در این باب داده نشده است و از ارجاع پول صحبت می شود، ولی اقناع مردم صورت نگرفته است. در اینجاست که باید از رویه جدید قوه قضاییه خوشحال بود، اما در عین حال، در خصوص اقناع مردم باید نگران بود. چرا که پرونده بابک زنجانی چند بعد دارد: بعد روانشناختی، بعد تصمیم گیری، بعد قانونی، بعد بین المللی، بعد تحریم
1- بعد روانشناختی: در بعد روانشناختی تبعاتی که این پرونده بر روح تک تک ایرانیان گذاشته است، غیر قابل جبران یا شاید سالیان سال طول بکشد که جبران شود، گاهی در شبکه های مجازی می بینید که برای ارزیابی رقم آن از عدد استفاده نمی شود و آن را به صورت قیاسی می بینند. یعنی: یک میلیارد کیلو برنج ایرانی یا یارانه 400 میلیون نفر در یک ماه یا 6 ورزشگاه مدرن و 200 میلیون کیلو گوشت گوسفندی.
برای مردمی که این روزها زیر شدیدترین فشارهای اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند، چنین رقم هایی از بعد رواشناختی بسیار تکان دهنده و سخت است. اینکه این اعتماد روانی چگونه بازگردد، جای بسی سوال است.
2-بعد تصمیم گیری: در بعد تصمیم گیری که در ویدئو بازنشر شده از حسن روحانی هم مشاهده می کنیم، در دوران دولت بهار چه کسی اجازه چنین کاری را به بابک زنجانی داده است و چگونه بابک زنجانی سر بر می آورد و چرا کسی دیگر متصدی چنین امری نمی شود؟
این سوال نیز بسیار جای تامل دارد و حتی نه در پرونده بابک زنجانی که در اکثر پرونده های فساد چنین سوالاتی مطرح می گردد و پاسخ به آن راهی ندارد جز ریشه یابی این پرونده و به قول رییس جمهور پیشین: باید ریشه را پیدا کرد وگرنه فساد از بین نمیرود.
3-بعد قانونی: ضمن دفاع تمام قد از رویه جدید قوه قضاییه که همراه با نگاه حقوق بشری است، اما سوالات بسیاری پیش روی مردم هست. از جمله مقایسه ی نحوه برخورد با دیگر موارد و جرایم و حتی نحوه برخورد با دیگر موارد فساد است. از دل جامعه اینگونه شنیده می شود که چرا و چگونه وحید مظلومین (سلطان سکه)در مدت کوتاهی برایش پرونده تشکیل می شود و اعدام می گردد، اما در مورد پرونده بابک زنجانی سال ها چنین پرونده ای جریان می یابد و در آخر حکم شکسته و به 20سال حبس که نیمی از آن نیز کشیده است، اکتفا می شود؟!
در این بعد باید مردم را قانع کرد. در اینجا کار به انسان هایی که جنایت را خودی و غیر خودی می بینند نداریم، زیرا عده ای جنایت مرگ جورج فلوید را شاید جنایت ندادند، چون اصلا در دید این افراد جنایت نیز سیاست زده است، اما بحث در اینجا نگاه حقوق بشر است و روند بسیار خوبی که شکل گرفته است؛ ولی باید همراه با اقناع مردم باشد و نگاهی که مردم بدانند آن رویه اعدام تمام شده است و حالا به این نتیجه رسیده ایم که اعدام راه حل نیست و باید نوع دیگر فساد را ریشه یابی کنیم و بنیان گذشته فرو ریخته شده و طرحی نو در انداخته ایم.
4-بعد بین المللی: در این سالیان فسادهایی که در ایران شکل گرفته است، اگر نگوییم بی سابقه، مطمئنا کم سابقه در جهان کنونی است/ این نیز می تواند به حیثیت جنبه بین المللی ایران عزیز نیز خدشه جبران ناپذیری وارد کند و در سطح جهان همانگونه که کشورهای امریکای جنوبی و افغانستان را با قاچاق مواد مخدر می شناسند، ایران را نیز با فساد بشناسند و این نتیجه ای ندارد جز فرار سرمایه؛ زیرا سرمایه گذار به این فکر می کند که یا باید وارد چرخه فساد شود یا سرمایه اش هر لحظه امکان از بین رفتن دارد و این باعث می شود که روند اداری و شفاف سرمایه گذاری و اقتصاد به روند پشت پرده ها و رانتی تبدیل شود که به مرور اقتصاد کشور را ویران کند و در بعد دیگرش سرمایه گذار با خود چنین می گوید که باید با دلال مصاحبت کند تا به سود برسد و تمام این موارد باعث می شود که اقتصاد درجا بزند.
5-بعد تحریم: مهمترین بعد می توان به بعد تحریم های کمر شکن اشاره کرد که در دولت های نهم و دهم بر سر مردم ایران ویران شد و هنوز تبعات آن نیز در سیاست و اقتصاد کشور مشاهده می شود، تبعاتی که به خاطر بی خردی بر مردم ایران وارد شد و تحریم های نفتی و بانکی ای شکل گرفت که باعث حضور و مشاهده فسادهای بزرگی چون بابک زنجانی بودیم، زیرا کشور به حالت نرمال نمی توانست نفت بفروشد و باید تحریم ها را دور می زد و در حالت تحریم و دور زدن تحریم چنین فسادهایی حتما امکان پذیر است، زیرا شما نفت را به فردی می دهید و او باید با هر روشی که می تواند نفت را بفروشد و حالا پول نفت را چگونه به دولت تحویل دهد یا حتی اصلا تحویل ندهد و هزار اما و اگر دیگر، پیش رو است. زیرا حتی اگر اعدام هم شود وقتی پول نفت به دولت تحویل داده نشود و در چرخه اقتصادی و بهبود زندگی مردم نباشد و برای اقتصاد و جیب مردم هیچ سودی نداشته باشد چه فایده دارد؟
ولی بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید شاهد بودیم که میزان فساد به خاطر برداشته شدن تحریم چقدر کمتر شده بود و این چیزی نیست جز یک کلام که: تحریم باعث فساد می شود.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که برداشته شدن تحریم و همانگونه که آقای صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت می گویند باید اف ای تی اف را عملی کرد، زیرا باعث شفافیت مالی می گردد و سعی کرد رویه برجام را ادامه داد و تعامل را با جهان از سر گرفت، زیرا شکوفایی اقتصادی و از بین رفتن فساد دو بخش دارد که یک بخش رویه قضایی است که نشانه های تغییر را مشاهده می کنیم و باید از این رویه خشنود بود و یک بخش دیگر نیز اقتصاد باز و شفاف است؛ که راهی جز تعامل با دنیا و رویه برجام نداریم. زیرا نیاز به سرمایه گذاری چه در داخل و خارج داریم. و این راهی نیست جز حرکت به لبه تیغ؛ که البته با تکیه بر خرد می توان به سمت آینده ای روشن گام برداشت.