اعلام میانگین سنطلاق در ایران: مردان ۳۶ سال، زنان ۳۱ سال
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۳۹۱۶۰۸
جامعه > آسیبها - ایرنا نوشت: سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور گفت: در 9 ماهه امسال میانگین سن در اولین ازدواج برای مردان 27 سال و سه ماه و زنان 23 سال بوده است.
سیف الله ابوترابی افزود: در 9 ماهه امسال 481 هزار و 809 مورد ازدواج به ثبت رسیده است و در این مدت یک هزار و 76 ازدواج زنان سالمند بالای 60 سال و همچنین 7 هزار و 812 مورد نیز ازدواج مردان بالای 60 سال به ثبت رسیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی خاطرنشان کرد: روند وقوع و ثبت ازدواج در هرجمعیتی متاثر از ساخت سنی آن است و در کشورما از ابتدای دهه 90متاثر از گذار از متولدین اول دهه 60 از سن ازدواج است و روند میزان عموی ازدواج روند کاهشی داشته و درسال 1395به 8،8به ازای هر هزار نفر جمعیت رسیده است .
سخنگوی سازمان ثبت احوال ادامه داد: این رقم در ابتدای دهه 1390شمسی 4،11در هزار نفر بوده است و روند کاهشی رخداد و ثبت ازدواج با توجه به ساخت سنی جامعه روندی طبیعی است آنچه می تواند به عنوان یک مولفه اجتماعی مورد توجه قرار گیرد افزایش سن دختران و پسران در اولین ازدواج است .
وی تاکید کرد : افزایش سن در اولین ازدواج به معنای از دست دادن شانس های اجتماعی باروری برای زوجین خواهد بود .
وی اعلام کرد: در سال 95 به ازای هر یکهزار نفر، 8.8 نفر ازدواج ثبت شده بود و در سال 90 نیز به ازای هر یک هزار نفر 11.4 مورد ازدواج به ثبت رسیده بود و میانگین سن ازدواج در اولین ازدواج ها در اکثر استانهای کشور از سال 91 تا 95برای مردان 6 ماه و برای زنان چهار ماه افزایش پیدا کرده است.
ابوترابی ادامه داد: در 9 ماهه امسال همچنین میانگین سن ازدواج مردان 27 سال و سه ماه و زنان 23 سال بوده است.
133هزار و 366 طلاق به ثبت رسیده است
ابوترابی با اشاره به اینکه در 9ماهه امسال آهنگ طلاق پرشتاب نبوده است و از شتاب چندانی برخوردار نبوده است نیز گفت :در این مدت 133هزار و 366 طلاق به ثبت رسیده است که میانگین طول زندگی مشترک در این مدت 9 سال بوده است.
وی ادامه داد :در 9ماه امسال 67 درصد طلاقهای ثبت شده با طول عمر زندگی مشترک کمتر از 10 سال بوده است و همچنین 45 درصد طلاقهای ثبت شده در طول زندگی مشترک 5 سال و 11درصد طلاق ها هم طول زندگی مشترک کمتر از یک سال بوده است.
میانگین سن مردان در هنگام طلاق 36 و نیم سال بوده است
وی اضافه کرد: میانگین سن مردان در هنگام طلاق 36 و نیم سال بوده است و خانم ها نیز 31 سال و 7 ماه به ثبت رسیده است .
ابوترابی اعلام کرد :همچنین در این 9ماه 2میلیون و 450هزار شناسنامه تعویض شده است که بخش عمده آنها را کسانی تشکیل میدهند که بالای 15 سال هستند و می بایست شناسنامه آنها تعویض شود .
وی ادامه داد :در این مدت 440 هزار شناسنامه المثنی توسط ثبت احوال در کشور صادر شده است.
در حال حاضر جمعیت ایران بیش از 80 میلیون نفر است
۴۲۴۲
منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۳۹۱۶۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توهین در آزادی، فرصتی دوباره برای احیای حقوق زنان در ورزشگاهها
توهین یک مرد به خانمهای حاضر در ورزشگاه آزادی، فرصت اعتراض دوبارهای به مخالفان حضور زنان در استادیومها داده است.
به گزارش خبرورزشی، حواشی دیدار پرسپولیس و سپاهان کماکان ادامه دارد و بیش از همه حول توهینهای مردی میگذرد که سخنان او هیچ خریداری نداشت.
اما اگر از حکم کمیته انضباطی (ممنوعیت ۱۰ ساله برای ورود به ورزشگاهها) و اینکه چهقدر قابلیت اجرایی دارد بگذریم، موضوع از ابعاد دیگری نیز قابل بررسی است:
اول اینکه چرا صحبتهای یک تماشاگر پای دیگر تماشاگران و حاضران نوشته میشود؛ مگر در برخورد با راننده متخلف باید شرایط را برای دیگر رانندگان تنگ کرد یا جُرمِ ورزشکار خاطی را همه ورزشکاران گردن میگیرند که حالا برای این خطا و بیحرمتی، عدهای دوره افتادهاند که مسئله را با محوریت هوادار و تماشاگر و کلیت فوتبال بررسی کنند؟
دوم آنکه مگر حرمت و کرامت انسانی محدود به زنان است که بسیاری برای پیشبرد اهداف و دغدغههای خود، جایگاه زن را بهانه کردهاند و بهطور هماهنگ مسئله را از این زاویه بررسی میکنند؟ مگر توهین وابسته به جنس و نقش توهیندیده است که عدهای به اسم حمایت از زن و حراست از جایگاه او، جلو افتادهاند و تازه برای همین بهانه هم به فکر حذف زنان از استادیوم هستند؟ یعنی اگر بیحرمتیِ مشابهی بهجای زن، به گروه عظیم دیگری مثلن قشر کارگر اتفاق افتاده بود، دلواپسان ابتدا غم نان کارگر را به سینه میزدند و در مرحله چارهجویی، حذف کارگران از استادیوم را تجویز میکردند؟ هرچهقدر واکاوی اتفاق پیشآمده با محوریت «توهیندیده» عجیب است، جستوجوی راهحل در همین سمت ماجرا عجیبتر و چه بسا خندهدار به نظر میرسد! من خطا کنم و تو مجازات شوی در کدام عدالتخانهای تعریف شده؟
سوم و مهمترین، بررسی موضوع در بعد کلان و از زاویه فرهنگی و اجتماعی است؛ اینکه چرا مردی چنین افکار و ادبیاتی دارد، جدای آنکه از مسئولیت او در این بیحرمتی ذرهای نمیکاهد، برگرفته از فرهنگ مردسالار و زنستیزی است که متاسفانه کماکان در جامعه وجود دارد. البته که ارتقای فرهنگی در مسئله برابری زن و مرد، نه آسان است، نه در کوتاهمدت قابل انجام و نه موضوع این نوشتار، اما نقش ورزش، فوتبال و استادیومها در همین فقره قابل بررسی است؛ وقتی مردان در استادیوم سهم بیشتری دارند، جایگاه بهتری دارند و نزدیکتر مینشنیند، بدون حسابوکتابِ خاصی مشمول شرایط بهتری شدهاند که در ادامه همان تفکر جنس دوم(!) است.
هرچهقدر بدبینیمان نسبت به بهانه تازهمتولدشدهای به نام «مشکلات زیرساخت» را کاهش دهیم، باز هم میتوان در همین شرایط تفکیکِ جایگاه زنان، وضعیت برابر و بهتری برای آنان بهوجود آورد. اگر خانوادهها نمیتوانند کنار یکدیگر تماشاگر مسابقه موردعلاقهشان باشند، میتوان لااقل سهم یکسانی برای زن و مرد در نظر گرفت. اینکه از یک ورزشگاه مثلن ۵۰هزار نفری، ۴۸هزار بلیت را به مردان تخصیص دهیم و فقط ۲هزار بلیت برای خانمها آزاد کنیم و ایشان را در بدترین سکوها بنشانیم، جز اینکه ادعا کنیم مجوز حضور زنان را صادر کردهایم چه حاصلی داشته است؟
یادآور میشود استقبال پرتعدادتر مردان برای تماشای فوتبال حق بیشتری برای آنان ایجاد نمیکند. در وضعیت تفکیکشده فعلی، تصمیمگیرندگان باید با شمالی و جنوبی (یا شرقی و غربی) کردن استادیوم و ورودیها، مساوات را برای زنان در فرصت و حق انتخاب فراهم کنند تا هم برای تهیه بلیت با مشکلات عدیده کنونی مواجه نباشند و هم همانند مردان امکان انتخاب بلیت با توجه به جایگاه و فاصله از زمین داشته باشند.
و در پایان؛ این تاکیدِ یادداشت روزنامه کیهان که شرایط ورزشگاهها به گونهای است که بسیاری از خانوادهها نه خود به ورزشگاه میروند و نه اجازه حضور فرزندانشان را میدهند، نکته دقیقی است که چارهاش نه در حذف زنان یا گوشهنشینیِ آنها، که اقدام فوری جهت فراهم کردن فرصت برای همین خانوادههای علاقهمند مورداشاره کیهان است. اینکه میگویند مگر نگفتید ورود زنان جو ورزشگاه را بهتر میکند اما دیدید که نکرد و گفتیم که نمیکند، ماهیگرفتن از آب گلآلودی است که فدراسیون فوتبال با مدلی که برای حضور زنان در پیش گرفته مسبب آن است. فراموش نکنیم آنهایی که مدعی بودند حضور زنان میتواند موجب بهبود وضعیت فرهنگی استادیومها شود، سینما و شهربازی و بازار و دهها مثال دیگری را نشان میدادند که روش کنونی جانمایی زنان هیچ شباهتی به آن مثالها ندارد! البته که ورزشگاهها بهخاطر چنددهه مردانه بودن شرایط متفاوتی دارند، اما راه اصلاح، در استمرار این وضعیت یا تغییر معیوب آن نیست.
کانال عصر ایران در تلگرام