روایت خاطرهانگیز «رئوف»؛ فرمانده شهید فاطمیون +عکس
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۴۱۷۸۳۳
به گزارش جام نیوز، تابستان سال 95 و روز تعطیل بود. فقط به خاطر هماهنگی مصاحبه راهی خبرگزاری شدیم. خیلی زود و به موقع به قرار مصاحبه رسید. کم حرف و سر به زیر بود. تا سوالی از او نمیشد حرفی نمیزد.
آمده بود از همرزم و دوست قدیمیاش سید حکیم که حالا یکی از فرماندهان شهید فاطمیون بود روایت کند. نامش محمد اکرم ابراهیمی بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئوف در آن روز گرم تابستانی در سال 95 حتما نمیدانست که کمتر از یک سال و نیم بعد مجددا به دوست قدیمیاش سید حکیم میپیوندد و لقب شهید فاطمیون را از آن خود میکند. قبل از گفتگو، گپ کوتاهی در مورد فعالیتهایش با او داشتم. از سوریه آمده بود و بعد از چند روز مجددا راهی همان مناطق درگیری بود. پرسیدم: «شما سید حکیم را از کی میشناختید؟ نیرویش بودید؟» گفت: «نه؛ من از زمان مبارزه با طالبان او را میشناختم.» بعد عکسهایی را که همراهش آورده بود، بیرون آورد و به ما نشان داد. عکسهایی که در کنار سید حکیم در افغانستان و در سپاه محمد(ص) گرفته بود و در همه آنها هم خودش و هم سید حکیم بسیار جوانها از حالا بودند.
رئوف و سید حکیم
جمله معروف سید حکیم را دوباره برایمان نقل کرد. جمله معروفی که در آن سید حکیم میگوید: «شهادت یک لباس تک سایز است. اگر بزرگ باشی باید کوچک شوی و اگر کوچکی باید بزرگ شوی تا به اندازه آن برسی. خدا کند ما به حد وسط آن برسیم.» و حالا روح بزرگ رئوف هم به اندازه لباس تک سایز شهادت شده است.
وقتی دوربین روشن شد تا از او و همرزمش مصاحبه تصویری گرفته شود، سوال کردیم مشکلی با پخش تصویرتان ندارید؟ لبخندی زدند و گفتند: «کار ما از این حرفها گذشته است. مهم نیست.» در کادر دوربین نشست و به سوالات ما گوش کرد. لهجه افغانستاناش نسبتا غلیظ بود. از رفتار و گفتارش معلوم بود از افغانستانیهای سنتی ساکن در ایران است. خیلی ارام و شمرده شمرده حرف میزد. از رزمندگان قدیمی افغانستان بود. او آغاز اشتیاقش به جنگ و شهادت را دوران کودکی میدانست و در این باره میگفت:
«در دوران کودکی، پدر من که خودش در جنگهای افغانستان شرکت میکرد و مجاهد بود، با من صحبت کرده و خاطراتش را تعریف میکرد. من هم از کودکی اشتیاق داشتم که در این عرصهها حضور داشته باشم. تا این که روزی یکی به ما گفت مجموعهای هست که آموزش نظامی میدهد و بنای تشکیل سپاه محمد(ص) را برایمان تعریف کرد. از همان آموزش ما وارد تشکیلات سپاه حضرت محمد(ص) شدیم.
همانجا فهمیدیم وظیفه انسان تنها این نیست که متولد شود، بزرگ شود و تشکیل خانواده دهد و در نهایت از دنیا برود. وظیفه انسان این است که اول خود را بشناسد، با شناخت خود، خدا را بشناسد، اعتقاد و ایمان کامل به شناختها داشته باشد، حد و حدود الهی را بشناسد. به حد و کمال انسانیت برسد. به خدا نزدیکتر و خلیفه الله شود. و بعد باید در مقابل کسانی که بر ضد حدود الهی فعالیت میکنند، بایستد. گفتیم باید در میان این رزمندگان حضور داشته باشیم. در درسهای عقیدتی و احکام و عقاید که برای ما تدریس میشد، هدف پیدا شد.
فکر میکنم هدف کلی سپاه محمد(ص) هم همین بود که یک عده نیروی مجاهد و مخلص کنار هم جمع شوند و در مواقع ضروری در عرصه حضور پیدا کنند. الان هم فکر میکنم که فاطمیون تکمیل شده همان نهادهای گذشته ای مثل سپاه محمد(ص) و یگان ابوذر است که روزهایی در جبهههای جنگ ایران حضور داشتند و توسط رزمندگان افغانستانی به صورت خودجوش تشکیل شده بود تا به نیروهای ایران در برابر نیروهای صدام کمک کند. سپاه محمد(ص) در مقابل طالبان میجنگید.»
تخصص در کار تخریب از مهارتهایی بود که او در آموزشهای نظامیاش در سپاه محمد(ص) آموخت. تا جایی که مدتی این مهارت را به رزمندگان تازه کار آموزش میداد. همانجا هم بود که با سید حکیم آشنا شد و دوستیاش با او ادامه پیدا کرد و به سالها بعد پیوست. رئوف از فعالیتهایش در سپاه محمد(ص) میگفت:
«سال 75 وارد سپاه محمد شدم، اما بعد از مدتی به دلیل مشکلات خانوادگی از تشکیلات سپاه محمد(ص) جدا شده بودم و دوباره در سال 1377 به تشکیلات پیوستم. چون از قبل آموزش تخریب دیده بودم، دوباره به همان واحد تخریب رفتم. در آن زمان یک تعداد از بچهها را برای آموزش برده بودند تا یگان تخریب منسجم شود؛ این افراد جدید برای دورههای اولیه آموزشی آورده شده بودند. مسئولین با توجه به شناختی که از من داشتند به من گفتند دوره تخریب را شما باید تدریس کنید.
من شروع کردم و مراحل اولیه و اصطلاحات را برایشان گفتم تا به بخش شناخت مواد منفجره رسیدیم. مواد منفجره را آورده و مشخصات مواد را گفتم. سپس رسیدم به مواد منفجره سیفور؛ این مواد یکی از خصوصیاتش این است که سمی نیست و گاهی میتوان شبیه آدامس آن را جوید. من آن را در دهان گذاشتم و همانگونه که میجویدم و صحبت میکردم ناگهان قورتش دادم. منتها چون این مواد کنار تیانتی قرار گرفته بود، مسموم شده بود و من را به طرز بدی مسموم کرد که دست و سرم سیاه شد. به بهداری رفتم اما کسی خبر نداشت که کجا هستم. بازگشت از آنجا چند ساعتی طول کشید. از مسیر بهداری که میآمدم، نزدیکیهای آسایشگاه، سیدحکیم مرا دید و با بغض گفت کجا بودی؟ من همه جا را دنبال تو گشتم. چرا خبر ندادی که بهداری میروی؟ زمانیکه من این مهربانی و رفتار را از سید حکیم دیدم شیفته او شدم. سالها با او دوست بودم تا جاییکه با هم صیغه اخوت خواندیم.
سید حکیم یکی از اعضای واحد تخریب بود. همه آنجا در کنار هم بودیم و کسی آنجا مسئولیت خاصی نداشت. در یک سطح بودیم. سال 1378 باهم داخل افغانستان بودیم تا 1380 که طالبان سقوط کرد و اکثر بچههای سپاه محمد(ص) برگشتند. آنجا بیشتر در خط مبارزه با طالبان بودیم. شهری به نام طالقان در استان تخار، منطقهای داشت به نام تپه سوخته، من و سید حکیم برای اولین بار آنجا در کنار هم عملیات کردیم.»
رئوف آخرین عملیاتی که در افغانستان در مقابل طالبان انجام داد، سال 79 بود. و از آن موقع به بعد به ایران آمد و دیگر به افغانستان نرفت تا اینکه طالبان سقوط کرد. همین اتفاقات باعث شد تا مدتی طولانی از دوست و برادر میدان مبارزهاش، سید حکیم دور بماند. تا اینکه ماجرای سوریه و تشکیل تیپ فاطمیون پیش آمد. از آنجایی که رئوف یکی از کارآزمودههای میدان جنگ بود، ابوحامد(فرمانده شهید لشکر فاطمیون) از او هم دعوت کرد تا در جمع اولیه فاطمیون حضور پیدا کند. محمد اکرم ابراهیمی از گفتگویش با ابوحامد در مورد نبرد سوریه میگفت:
«سال 91 بود که شهید ابوحامد با من تماس گرفت و گفت: «باید برویم.» گفتم: «کجا؟» گفت: «سوریه» و سپس شرایطی را گفت و من گفتم: «اگر بخواهی شرایط بگذاری که دیگر جهاد نمیشود.» حدود یک ساعت با هم گفتگو کردیم.
گفت: «من برای رفتن سه هدف دارم یکی از آنها بر پایه حکومت اسلامی در سطح جهان است. بخواهیم و نخواهیم تنها حکومت اسلامی در سطح جهان حکومت جمهوری اسلامی ایران است. اگر بخواهیم جامعه اسلامی در جهان پابرجا باشد باید جمهوری اسلامی هم پابرجا باشد. دوم؛ اتحاد جامعه مسلمانان افغانستان است. چون جامعه مسلمانان افغانستان احزاب مختلفی دارد و تنها جایی که متحد میشوند همین سوریه است که میدان جهاد است. چون افراد باید از جان خود بگذرند اینجا دیگر کسی نیست که دخالت کند و گرفتاری های زمینی پیش بیاید. همین عامل وحدت میشود.
سوم؛ دفاع از حریم اهل بیت علیهمالسلام. تمام جهان میگویند برای نابودی شیعه باید چندچیز را از شیعه بگیرید: «اول؛ روحیه شهادت طلبی. دوم؛ عاشورا و سوم؛ نهضت انتظار و ظهور امام زمان(عج).» ابوحامد میگفت: «سوریه جایی است که مسیر کاروان اسرای کربلا از آنجا گذشته و حضرت زینب سلام الله علیها و حضرت رقیه سلام الله در آنجا دفن شدهاند و اگر اینها را از بین ببرند و این نمادها از بین برود کربلا و عاشورا از یاد میرود. اگر همینگونه اینها را تخریب کنند و بعد به عراق و عتبات عالیات و کربلا بیایند و تخریب کنند، بعدها به راحتی در رسانهها تبلیغ میکنند که عاشورا و کربلایی وجود نداشته. وقتی اذهان عمومی این را باور کند، به دنبال آن باور به امام زمان در درونش کم میشود و آینده شیعه پوچ و توخالی میشود. برای همین است که ما باید به آنجا برویم.» من قبول نکردم. او گفت: «من و تو اینگونه به نتیجه نمیرسیم.»
ابوحامد دلایل خوبی برای حضور در سوریه برای رئوف برشمرد اما او را قانع نکرد. تا اینکه یک ماه بعد، یار دیرین او سید حکیم با او تماس گرفت. رئوف میگفت:
«بعد از حدود یک ماه سید حکیم آمد با من صحبت کرد و گفت:«میخواهم به سوریه بروم» من چون مشکلاتی در خانوادهام داشتم نتوانستم بروم. سیدحکیم رفت و من طاقت نمیآوردم . از آنجا به من پیام میداد که چه میکند. یک روز پیام داد که سینهام را زدند و سوراخ کردند. من نمیدانستم چه بگویم فقط پرسیدم: «حال خودت خوب است» گفت: «بله فقط سینهام سوراخ شده.» زمانی که برگشت به دیدنش رفتم و دیدم که سینهاش تیر خورده است.
اولینباری که مجروح شده بود همانجا در سال 92 بود. تعریف کرد در عملیات حدوداً 13 نفر بودند به آنها گفته بودند که چند تا از خانهها را بگیرند و اینها از آن حد فراتر رفته بودند و منطقه بیشتری را گرفته بودند و چون بار اولشان بود که مستقل عملیات میکردند کسی باور نکرده بود که جلوتر از حد معمول را گرفته باشند. بعد سید حکیم از یکی از خانهها بیرون میآید و میگوید که: «من در خیابان هستم. من را ببینید دیگر نشانه ای از این بیشتر؟ با بیسیم که میگویم قبول نمیکنید.» و بعد وقتی وارد جاده میشود با تیر به سینه اش میزنند.
من راضی بودم. دلیل نرفتنم بیشتر خانه و خانوادهام بودند. مدتی گذشت و فرزندم که به دنیا آمد خیالم راحت شد. دخترم 12 روزه بود که به سوریه رفتم. وقتی دخترم به دنیا آمد، سید حکیم تازه از سوریه آمده بود. به سید حکیم گفتم: «سید، من دیگر طاقت نمیآورم، باید بیایم.» به هر حال من هم بار دیگر همرزم بچهها شدم. وقتی رفتم آنجا، با ابوحامد رو به رو شدم، ابوحامد گفت: «بالاخره آمدی...»
رئوف هم مثل شهید ابوحامد، مثل شهید فاتح، مثل شهید سید حکیم و صدها مجاهد دیگر افغانستانی با آرمانهای افتخار آفرین مبارزه، سالها خو گرفته بود و امکان نداشت محفلی همچون فاطمیون برپا شود و او در این جمع حاضر نشده و دلتنگ جهاد نشود. آنقدر رفت و آمد تا راهی برای ملحق شدن به دوستان شهیدش پیدا کرد.
وقتی تمام حرفهایی که در مورد سید حکیم داشت را روایت کرد با دوست و همرزمش خداحافظی کرد و راهی خانهاش در کرج شد. دختر رئوف، همان دختری که در 12 روزگیاش هوای دفاع از حریم اهل بیت(ع) بر دلش نشست، حالا باید چهار ساله باشد. و از کودکی، همچون سایر فرزندان شهدای مدافع حرم، «مقاومت» را آموخته و مشق کند.
مثل خیلی وقتهای دیگر در مقابل روایت کامل و بدون نقص از رزمندگان فاطمیون عاجزیم. همه توان ما در زنده نگه داشتن نام و یادشان در صفحات رسانه خلاصه میشود و اینکه در این روزگار که داعش از شهرهای سوریه بیرون شده و در مرزهای سوریه و عراق محاصره است و نفسهای آخر را میکشد بگوییم: «رئوف؛ شهادتت مبارک...»
تسنیم
منبع: جام نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۴۱۷۸۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
استثناییترین تصمیم نظام با حمله به اسرائیل به روایت فرمانده کل سپاه /این عملیات قابل تکرار است /رسما اعلام کردیم که می زنیم و همه می دانستند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه، ۱۲ اردیبهشت) در همایش گرامیداشت مقام استاد و مربی که در ستاد فرماندهی کل سپاه برگزار شد، گفت: به فضل الهی در ایامی به سر میبریم که خداوند متعال به جبهه اسلام نصرت آشکار و فتح مبین خود را جاری کرد و خداوند به ما این ظرفیت و استعداد را بخشید که ظرف نزول نصرتهای الهی در این شرایط خطیر، حساس و سرنوشت ساز انقلاب اسلامی باشیم.
بنابر روایت فارس، وی افزود: همه میدانند که ما یک جهاد بلا وقفه و یک جنگ توقف ناپذیر و پیوستهای را ظرف دهههای اخیر با نظام استکباری و با خلفا و شرکای او در ائتلافهای متنوع داشتهایم، دشمن ذخایری از راهبردهای متنوع را علیه ما در اختیار داشت و از این انبار استراتژیها در اشکال مختلف و در سالها و دهههای گذشته علیه انقلاب شکوهمند و نظام مقدس ما استفاده کرد.
فرمانده کل سپاه تأکید کرد: دشمن همه جهات نبرد را گشود و همه راههای غلبه بر نظام را آزمایش کرد، تمام این نبردها مقیاس و وسعتی کامل در حداکثر اعمال ممکن قدرت بودند، در هیچ جایی دشمن از دشمنی خود کوتاهی نکرد، نه در افق زمان، نه در وسعت مکان و نه در شدت عمل، دشمن با همه ابزارها از جمله جنگ خارجی، پدیده سرسختانه تحریم اقتصادی، ترور، نبردهای تکفیری، جنگهای اطلاعاتی، فتنههای امنیتی، تهاجمات فرهنگی و جنگهای رسانهای به میدان آمد و همه راهها را آزمود و انقلاب را در مقاطع مختلف با مخاطرات جدی مواجه کرد.
جمهوری اسلامی ایران با جنگها و تحریمها قویتر میشودسرلشکر سلامی اظهار کرد: تاریخ سراغ ندارد که کشوری در چهار و نیم دهه در معرض جنگهای سنتی و مدرن با دشمنی به وسعت نیمی از قدرت اقتصادی فرهنگی نظامی و سیاسی جهان درگیر شده باشد و در بعد از این مدت در مقتدرترین مسلطترین و قویترین حالت خود قرار داشته باشد.
وی افزود: هیچ چیزی جز جاری شدن سنتهای الهی نمیتواند توجیه گر این واقعیت شگفت انگیز باشد، همه کشورهای دنیا با جنگ ضعیف میشوند اما جمهوری اسلامی ایران با جنگ قویتر شد، همه کشورهای دنیا با تحریم تخریب میشوند اما جمهوری اسلامی ایران با تحریم ساخته شد، همه کشورهای دنیا با فشار سیاسی منزوی میشوند اما جمهوری اسلامی ایران با فشار سیاسی میدان نفوذ پیدا میکند، همه کشورهای جهان تا اغتشاشات داخلی از هم فرو میپاشند ما نظام ما با اغتشاشات ثبات داخلی خود را مستحکمتر کرد.
فرمانده کل سپاه تأکید کرد: هرچه که دشمن عمل کرد برخلاف آن اثبات شد، کشور و به خصوص سپاه در میدان جهاد رشد میکند و لذا مادامی که دشمن در لانه باشد و ما در خانه، نه او شکست میخورد و نه ما پیروز میشویم،بنابراین تا زمانی که ما یکدیگر را ملاقات نکنیم نمیتوانیم دشمن را فرسوده، خسته، افسرده و ناتوان کنیم.
سرلشکر سلامی گفت: ما در یک جنگ تمام عیار به سر میبریم، عقربههای این جنگ همچون عقربهای ساعت در هر مقطع در یک مسئله ما را با دشمن درگیر میکند، یک روز جنگ اقتصادی محور شرارتهای دشمن میشود، یک روز نبردهای تکفیری اوج میگیرند، یک روز فتنه داخلی مشتعل میشود، همه اینها ظهور اجزا و ارکان متنوع ذخایر راهبردهایی است که دشمن اندوخته است، بنابر تجربه و بر اساس قدرت و دانش ما هم باید در مقابل چنین دشمنی با تجربه و با دانش و با ابزار و تالیف روشها در میدان حاضر باشیم.
آموزشها در سپاه باید گسترده شودوی با بیان اینکه راز موفقیتهای سپاه در گسترش قدرت، ابتکارات راهبردی، نوآوری و خلاقیتهای میدانی در سه سطح جنگ از جمله راهبرد، عملیات و تاکتیک است، تصریح کرد: امروز اینجا محفل حضور اساتید است و این شما هستید که دانش نبرد را به پاسداران می آموزید و لذا باید بگویم که ما محکوم به این هستیم که آگاهانه، با بینش و دانش عمیق، ابزار پیشرفته، روشهای نو و دانش های جدید از انقلاب اسلامی حراست کنیم، حراست از انقلاب اسلامی همه ابعاد زندگی ما را در بر میگیرد چون تمام ابعاد زندگی ما از جمله دانش، اقتصاد، فرهنگ، سیاست، امنیت و معیشت را دشمن به میدان جنگ تبدیل کرده است.
فرمانده کل سپاه گفت: آموزشها در سپاه باید با تنوع گسترده موضوعات، رشد و وسعت پیدا کند، سپاه باید در بعد ساختن کشور، زیرساختها را با مدرنترین ابزارها و پیچیدهترین فنون و تکنیکها و با نوینترین دانشها استفاده کند.
سرلشکر سلامی با بیان اینکه ما همواره در حال مقایسه شدن هستیم، عنوان کرد: افتخار امروز انقلاب این است که به برکت هنرنمایی رهبر معظم انقلاب اسلامی ما هم به دشمنانمان حمله کردهایم و هم دستانمان به اندازه باز بوده است و هم دستهای دشمن را بستهایم، این امر هم کشور را ساخته است و هم قدرت دفاع از انقلاب و کشور را نوسازی کرده است.
وی ادامه داد: رهبر انقلاب اسلامی با این همه بحران پیچیده، در هم تنیده و در وسط یک میدان سخت همواره ایستاده، با حکمت و منطق وحی، آگاهی عمیق از سنتهای الهی، نهراسیدن از شکوه ظاهری قدرت دشمن، نفوذ بر قلب مومنان، هدایت صحیح در لحظههای سخت و بخشیدن آرامش در میان امواج التهاب یک جامعه سرافراز، سربلند و پرآوازه به نام ایران اسلامی ساخته است.
در عملیات وعده صادق هیچ ایرانی از واکنش دشمن نترسیدفرمانده کل سپاه بیان کرد: دههها مجاهدت، پذیرش سختیها و ملامتها، ملامتهایی که از تیرها و کمانها از میان زبانهای ناآگاه و از بغض متراکم دشمن همواره نقطه مرکزی هدایت نظام را نشانه گرفته تا این قائمه پایدار و این استوانه استوار و این رکن مهم غلبه اسلام را تضعیف کند، در تمام این میدانهای کثیر، خداوند متعال سخاوتمندانه نصرت خویش را بر قلب مؤمنان و بر قلب ولی امر ما جاری کرده است و به قلوب استحکام بخشیده است.
سرلشکر سلامی خاطرنشان کرد: در عملیات وعده صادق شما دیدید که هیچ ایرانی از اینکه دشمن چه واکنشی نشان میدهد، نترسید. با اینکه همه خیال میکردند این دشمن عکسالعمل نشان میدهد، هر ملتی بازتاب شخصیت رهبر خویش است، خصوصیت رهبری و امامت این است که شخصیت، هویت و خصوصیات او بر پیکره جامعه تکثیر و جاری میشود.
وی افزود: عملیات وعده صادق استثناییترین تصمیم نظام بود، امکان ندارد هیچ رهبری و هیچ نظامی در نقطهای از عالم در این موقعیت چنین تصمیمی را بگیرد، تصمیمی که از یک طرف بر یک شجاعت عظیم و از سوی دیگر بر یک حکمت عمیق تکیه داده است، وسعت این تصمیم و شجاعت آن شگفتیساز این ماجرا بود، بخش مهم قدرت ما همین تجلی این اراده بود.
فرمانده کل سپاه عنوان کرد: ما که اجرا کننده هستیم کار سختی انجام نمیدهیم، او که تصمیم میگیرد و مسئولیت این عمل را بر عهده میگیرد و در میان فشردهترین صفآرایی جهانی و در قلب آن فرو میرود و دشمن را از میانه بر میدارد، او منبع اصلی قدرت ماست.
سرلشکر سلامی ادامه داد: این عملیات از این طرف روی یک نقطه انجام شد با همان تعبیر همان هندسی نقطه روی صفحه کاغذ، اما از آن طرف یک جهان پاسخ داد. جغرافیای آن طرف یونان، مدیترانه، دریای سرخ، حجاز، عراق، اردن، فلسطین، ترکیه این جغرافیایی جنگی بود که دشمن به کار برد. این طرف یک عمل محدود کسر فوق العاده از یک قدرت عظیم کسر بسیار کوچکی از یک قدرت بزرگ اما آن طرف همه ظرفیت های یک جنگ بزرگ همزمان بدون غافلگیری بکار گرفته شد.
وی اضافه کرد: تقریبا ۹۰ درصد غافلگیری ما گرفته شده بود و دشمن شاید لحظه دقیق و هدف دقیق را نمیدانست. اما این جغرافیای صهیون آنقدر کوچک است که همه نقاط به هم مرتبط هستند اما فرانسه، اردن، انگلیس، آمریکا و اسراییل و دیگران در شعاعی وسیعتر همه با تمام قدرت بودند و همه عمل کردند و در مقابل یک عمل کوچک یک جنگ بزرگ را انجام دادند که البته فقط یکبار می توانستند این عمل را انجام دهند. اگر موج دوم حملات سر می گرفت کارایی این سیستم یکپارچه دفاعی حداقل ۵۰ درصد کاهش پیدا میکرد و در موج سوم ۵۰ درصد موج دوم و به همین نسبت.
عملیات وعده صادق بازدارندگی صهیونیستها را شکستفرمانده کل سپاه اظهار کرد: این که این تصمیم گرفته شود که با وجود اعلام بزرگترین قدرت تاریخ بشر که ما در کنار صهیونیستها با اراده آهنین ایستادهایم. در این نقطه کوچک پرتراکم پدافندی همه آمدند و همه می گویند واکنش نشان می دهیم با این فرض با چنین دشمنی مستقیم و رسمی با پذیرش مسئولیت صدها فروند موشک و پهپاد پرواز می کنند، چه اتفاقی صورت گرفته است، جنگ به سرزمین صهیونیست ها کشیده شده است وقتی موشک با هم تلاقی می کنند در آسمان روی سر صهیونیست ها است و همه می بینند و برای اولین بار پس از دهه ها یک قدرت جنگ را در سرزمین و فضای صهیونیست ها کشیده است. هشت ساعت دلهره آشفتگی، ترس، اضطراب این اراده شلیک قدرت بی نظیری است و همه میدانند این قابل تکرار است و این معادله ما است.
سرلشکر سلامی افزود: این عملیات همه جهان را آرام کرد حتی دشمنان ما آرام شدند. این کسانی هم که در شمال و غرب و جاهای دیگر ژست اقتدار می گرفتند همه خاموش شدند.
وی ادامه داد: رژیم صهیونیستی اصلا جنگ را در سرزمین خود نمی پذیرد. در دکترین دفاعی اسراییل جنگ در خارج از مرزها است. برای صهیونیست ها بازدارندگی به مفهوم عدم وجود اراده شلیک است نه اصابت. هیچ کس نباید اراده شلیک داشته باشد که همه اینها شکسته شد. جنگ پیش دستانه باطل شد. ما رسما اعلام کردیم که می زنیم و همه می دانستند. این عظمت است که رسما اعلام می کند می زنیم. سیلی می زنیم. می زند و نمی ترسد و به خدا توکل می کند. آخرین عبارتی که رهبری به ما فرمودند این بود که بر خداوند توکل کنید. توکل توام با تدبیر و حکمت و اراده و قدرت.
سپاه در بحث آموزش همه جانبه مجاهدت کندفرمانده کل سپاه گفت: باید سپاه را در حد و اندازه های این عملیات ها دید. البته این عملیات کوچک بود. سپاه را باید قوی کنید که البته قوی است اما قدرت مانند موجود زنده دائما باید در رشد و کمال و نوسازی باشد. اگر در رشد و قدرت متوقف شویم از دشمن عقب می مانیم. در دیدار با رهبر معظم انقلاب ایشان فرمودند که سپاه در بحث آموزش همه جانبه مجاهدت کند.
سلامی با تأکید بر اینکه وعده صادق ظهور قدرت اراده ملت ایران بود، گفت: اراده ملت ایران در اراده رهبر ملت ایران متجلی و متراکم است. رهبری تجلی گاه اراده خداوند و اراده مردم است که در طول اراده خداوند است. قدر نظام ولایی دانستن همین است، همه یک شکوه و اقتدار جدید را تجربه کردیم.
فرمانده کل سپاه با اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی با طوفان الأقصی دچار شکست اطلاعاتی شده بود، اظهار کرد: رژیم صهیونیستی با عملیات «وعده صادق» دچار شکست بازدارندگی شد.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901753