اختراعات و نوآوریهای شگفت انگیز وایکینگها
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۴۲۰۵۲۱
برترینها: امروزه وایکینگها را به عنوان مهاجمان وحشی میشناسیم که همه چیز را غارت و چپاول میکردند و میسوزاندند. آنها دشمنان قدرتمندی بودند که نه تنها قربانیان را قتل و غارت میکردند بلکه به بازماندگان تجاوز میکردند و آنها را به بردگی میگرفتند. اما وایکینگها مهندسان فوق العادهای هم بودند. اختراعات و نوآوریهای آنها در زمینه جنگ، تجارت و سایر فعالیتها به آنها کمک میکرد و اجازه می داد در سراسر اقیانوس، دریا و رودخانهها سفر کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تبر جنگی
تبرهای جنگی وایکینگها در ابتدا همان تبرهای سادهای بود که برای خرد کردن چوب استفاده میشد، این ابزار طی سالها اصلاح و به یک تبر جنگی منحصربفرد در میان جنگجویان قرون وسطی تبدیل شد. تیغه تبر بزرگتر و پهنتر شد و یک قلاب به انتهای پایینی تیغه اضافه شد. آنها با این قلاب میتوانستند دشمن را از پا یا لبه سپر گرفتار کنند. دسته تبر بزرگتر شد که به وایکینگها اجازه میداد از فاصله دورتری به دشمنانشان ضربه بزنند. تبرهای جنگی تعادل خوبی داشتند و استفاده از آنها برای ایجاد زخم یا مرگ و میر آسان بود. اگرچه برخی داستانهای وایکینگها شامل صحنه هایی میشود که در آن تبرها به عنوان سلاح پرتابی استفاده میشد، اما به ندرت چنین تکنیکی استفاده میشد.
بیشتر اختراعات و نوآوریهای وایکینگها مربوط به جنگ بود و در حملاتشان استفاده میشد و در زمینه کشتی سازی، کمپینگ و مبارزه بود. به رغم علاقه شدید آنها به جنگاوری به نظر میرسد که وایکینگها نسبت به ظاهر خود مغرور بودند. وقتی آنها به دنبال غارتگری میرفتند شانه هایی به همراه داشتند که از شاخ گوزن شمالی ساخته بودند. ممکن است فکر کنید این شانهها اشیای بی مصرفی بوده اند، اما در برخی موارد بسیار زیبا و فوق العاده مهندسی شده بودند. این شانهها از همان ماده ای ساخته میشدند که ابزارهای تخصصی مثل اره و سوهان ساخته میشدند. ظاهر یکی از جنبههای مهم هویت وایکینگها بود. آنها به آراستگی خود بسیار توجه میکردند و شانه هایی در کنار چاقو و شمشیر روی کمربندشان داشتند. بعد از پیروزی نورمنها در قرن یازدهم، شانه سازی در انگلستان از بین رفت. این ممکن استبه دلیل گرانی شاخ گوزن باشد. اما در سوئد شانهها از نروژ وارد شده و خریده و استفاده میشدند. ته تیر طراحیهای رومی و سلتی اساس کشتیهای اولیه وایکینگها بودند. این کشتیها پارویی بودند و احتمال واژگونی آنها در آبهای متلاطم زیاد بود. هم چنین آنها کند بودند بنابراین سفرها معمولا کوتاه و در امتداد ساحل بودند. در قرن هشتم، اختراع وایکینگها کشتی سازی و سفرهای دریایی را متحول کرد. ته تیر (تیر چوبی که همچون ستون فقرات در امتداد ته کشتی قرار دارد و یک سر تختههای بدنه به آن وصل است) کشتیهای وایکینگها را پایدار میکرد و پایهای برای پشتیانی از دکل شد. هم چنین به جای اینکه کشتی به نیروی پاروزنان متکی باشد، یک بادبان بزرگ که گاهی به ۲۴۵ متر هم میرسید به عنوان یک نیروی محرکه مهم به کشتی اضافه شد. با این تیر وایکینگها دیگر مجبور نبودند در فواصل کوتاه و نزدیک به ساحل سفر کنند و میتوانستند غذا، چوب و حیوانات را با خود به سفرهای ۶۴۰۰ کیلومتری در اقیانوس اطلس ببرند. درازکشتی
یکی از شگفتیهای مهندسی وایکینگ ها، درازکشتی بود که در جهان قرون وسطی بی نظیر بود. وایکینگها به لطف طراحی مقاوم و انعطاف پذیر کشتیها و توانایی سفر در بسیاری جهات باتوجه به باد، از ماجراجویی در جنگ، تجارت و اکتشاف لذت میبردند.
دکتر ویلیام شرت که کارشناس تاریخ و فرهنگ وایکینگ هاست، خاطر نشان میکند که طراحی این کشتیها به آنها اجازه میداد در آبهای کم عمق حرکت کنند؛ بنابراین میتوانستند در رودخانه یا جاهایی که هیچکس انتظار نداشت با کشتی سفر کنند. وایکینگها از خانههای خود در اسکاندیناوی تا مسافتهای دوری که از غرب به نیوفاندلند و از شرق به روسیه و از جنوب به ترکیه می رسید، سفر میکردند. هم چنین درازکشتیها با استفاده از تیرهایی که به مقاومت کشتی در مقابل باد کمک میکرد، میتوانستند با بادهای متغیر تغییر جهت دهند و قابلیت مانور زیادی داشته باشند. برخلاف کشتیهای دیگر در آن زمان، کشتیهای وایکینگها بسیار انعطاف پذیر بود. آنها با میخ محکم به هم وصل نشده بودند بنابراین به جای اینکه در برابر نیروی امواج مقاومت کنند و بشکنند، همراه با آنها خم می شدند. انعطاف پذیری کشتیهای آنها یکی دیگر از ویژگی هایی بود که به وایکینگها امکان میداد در آبهای آزاد و روی امواج متلاطم حرکت کنند. قطب نمای مغناطیسیوایکینگها با استفاده از موادمعدنی مغناطیسی که در اسکاندیناوی فراوان است، یکی از اولین قطب نماهای مغناطیسی را ابداع کردند. چینیها تنها فرهنگی بودند که چنین قطب نمایی را و احتمالا زودتر از وایکینگها اختراع کرده بودند. تنها زمانی که سایر اروپاییها شروع به تجارت با چین کردند توانستند قطب نماهای مغناطیسی را از چینیها به دست آورند. وایکینگها به مدت ۵۰۰ سال این ابزار را به تنهایی در میان اروپاییها داشتند و آن را مخفی نگه داشتند. آنها با استفاده از قطب نما توانستند باوجود گاه به گاه مه غلیظ روی اقیانوس اطلس سفر کنند. نه وایکینگها و نه بیشتر ملوانهای قرون وسطایی نمی توانستند طول جغرافیایی را به درستی تعیین کنند، اما وایکینگها در محاسبه عرض جغرافیایی مهارت داشتند. آنها میدانستند که خورشید هنگام طلوع، شرق و هنگام غروب غرب را نشان میدهد. هم چنین میدانستند که هنگام ظهر خورشید به سمت جنوب و در ماه هایی که خورشید زیر خط افق غروب نمیکند، موقعیت خورشید نیمه شب به سمت شمال است. این دانش به آنها اجازه داد قطب نمای مغناطیسی خود را در مسیریابی به کار بگیرند. سپر
سپر وایکینگها شبیه سایر سپرهای قرون وسطی نبود. آنها ۷۵ – ۹۰ سانتیمتر بودند. برای دفاع در جنگ استفاده میشدند و همچنین وایکینگها را از باد و امواج در سفرهای دریاییشان حفظ میکردند. این سپرهای تخت از ۷ یا ۸ تخته صنوبر، توسکا یا سپیدار تشکیل شده بودند. این چوبها سبک و انعطاف پذیر بودند. به جای اینکه مستقیما به هم وصل شوند، با سایر قسمتها مثل دسته و پوشش چرمی به هم وصل میشدند. هم چنین ممکن است وایکینگها آن را با چسب هم وصل میکردند.
چوب نازک و انعطاف پذیر سپرها باعث میشد در اثر ضربه سلاح دشمن از هم جدا نشود. نازکی چوب نیروی ضربه را جذب میکرد در حالی که الیاف انعطاف پذیر چوب باعث میشد تیغه شمشیر در سپر چوبی گیر کند و به ضربه گیری کمک میکرد. جنگجویان وایکینگ به ردیف میایستادند و سپرهایشان را در کنار هم قرار میدادند تا یک دیوار دفاعی ایجاد کنند که مانع پرتابه ها و نفوذ دشمن شوند. اسکی غربی وقتی وایکینگها در حال غارت، چپاول، تجاوز و کشتار نبودند از اسکی لذت میبردند. هرچند احتمالا روسها و چینیها اسکی را قبل از وایکینگها اختراع کرده اند، اما اسکاندیناوی های باستان اسکی غربی را معرفی کردند. شکارچیان، کشاورزان و جنگجویان اسکاندیناوی در قرون وسطی، اغلب از اسکی استفاده میکردند. در نروژ سربازان قرن هجدهم در مسابقات اسکی شرکت میکردند. در دهه ۱۷۰۰ سربازان سوئیسی هم اسکی را یاد میگرفتند و رقابت میکردند. ین رویدادها از سنت اسکی کردن وایکینگها برای تفریح و حمل و نقل الهام گرفته شده بود. حتی بر اساس تصاویرسازی از اسکادی (الهه شکار با کمان، اسکی، زمستان و کوه) و اولر (خدای کفش برفی، شکار، کمان و سپر) خدایان شمالی هم اسکی میکردند با کفشهای برفی راه میرفتند. قطب نمای خورشیدیقطب نمای خورشیدی وایکینگها ساده، اما یک دستگاه جهت یابی هوشمندانه بود که به آنها اجازه میداد در فواصل طولانی سفر کنند. قطب نمای خورشیدی از یک درجه و شاخص تشکیل شده بود که در یک سوراخ در مرکز یک صفحه سنگی یا چوبی مدور قرار داشتند که تخته سایه آفتاب نامیده میشد. این تخته افقی نگه داشته میشد به طور که شاخص عمودی بایستد. سایه شاخص روی تخته میافتاد. موقعیت آن نشان گذاری میشد و این فرآیند در همه ساعات طلوع تا غروب تکرار میشد. خطی که این نقاط را به هم متصل میکرد یک منحنی هایپربولیک میساخت. وایکینگها در مسیریابی مجبور بودند در زمانهای مختلف سال تغییرات ارتفاع خورشید را عوض کنند. برای جلوگیری از اثرات حرکت کشتی، قطب نما در یک ظرف آب روی عرشه کشتی شناور بود. سنگ خورشید
یک کریستال کلسیت در میان ویرانههای کشتی جنگی الیزابت پیدا شد. این کشتی در سال ۱۵۹۲ در جزایر کانال غرق شده بود. محل کریستال نشان میدهد که احتمالا از آن به عنوان دستگاه مسیریابی استفاده میشده است. اگرچه هیچ کریستال کلسیت کاملی در سایت وایکینگها یافت نشده، اما قطعهای از آن اخیرا پیدا شده است. این دو کشف با هم اولین شاهدی است که نشان میدهد ممکن است سنگ خورشید افسانهای وایکینگها واقعا وجود داشته باشد. باتوجه به شکل آن، این کریستال با خم کردن و پلاریزه کردن نور خورشید تصویر را دوبرابر میکند. با نگه داشتن سنگ خورشید به طوری که تصاویر ادغام شود، یک ناوبر میتواند جهت غرب به شرق را حتی در مه غلیظ و هوای ابری یا بعد از غروب آفتاب مشخص کند. وایکینگها با تکیه بر سنگ خورشید در این شرایط که مانع استفاده از قطب نمای خورشیدی میشد، میتوانستند مسیر خود را پیدا کنند. اما در روز آفتابی بعد، میتوانستند از قطب نمای خورشیدی استفاده کنند و مسیر خود را اصلاح کنند. با استفاده از این ابزارها که مکمل یکدیگر بودند، وایکینگها در هر شرایط آب و هوایی میتوانستند به دریانوردی خود ادامه دهند. چادر چادر وایکینگها ساده، کاربردی و هوشمندانه بود. اسکلت چادر در یک کشتی مدفون قرن نهمی در نروژ کشف شد. انتهای یک جفت تیر ضربدری در دو طرف یک قاب مربع چوبی روی کف قرار میگیرد. سپس یک تیر در بالای دو جفت تیر ضربدری قرار میگیرد. بعد یک قطعه مستطیلی به طول ۵ متر و عرض ۴ متر روی این سازه چوبی افتاده و گوشههای آن به دو طرف پلتفرم گره میخورد. این چادر با ۳ متر ارتفاع میتواند در عرض چند دقیقه برپا شود و برای ساکنانش یک پناهگاه خشک با کف چوبی فراهم میکند. حتی چهار سر کنده کاری شده اژدها برای تزئین در بالای تیرها قرار میگیرد که هر جفت از آنها سرشان به یک طرف است. true برچسب ها :
این مطلب بدون برچسب می باشد.
trueمنبع: امتداد نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.emtedadnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «امتداد نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۴۲۰۵۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(تصاویر) شگفتانگیزترین اکتشافات در دل دریاها؛ از خوک باربی تا مارماهی کور ژلاتینی
دانش ما از اعماق اقیانوسها اگر از دانش ما درباره دیگر سیارات منظومه شمسی کمتر نباشد، بیشتر هم نیست. ما بیش از ۸۰ درصد از مناطق آبی زمین را هنوز ندیدهایم و نقشهای از آنها نداریم. دریاها و اقیانوسها همچنان یکی از جبهههای ناشناخته علم هستند. به همین علت، تقریباً هر کاوش دریایی منجر به اکتشافات جدید و شگفتانگیزی میشود.
به گزارش دیجیاتو، در این مقاله، به معرفی برخی از حیرتانگیزترین اکتشافات دریایی در سالهای اخیر میپردازیم. بسیاری از این اکتشافات درباره جانوران و گیاهان ساکن اعماق تاریک آبها هستند. اما اکتشافات دریایی به گونههای حیات محدود نمیشوند. بسیاری از خصوصیات زیستگاههای آنها، از ساختارهای زمینشناسی بستر اقیانوس گرفته تا جریانهای آب، همچنان رازهایی پنهان برای ما هستند.
گونههای جدید جانوران اعماق دریادر فوریه سال ۲۰۲۴، گروهی از دانشمندان مؤسسه «اقیانوسشناسی اشمیت» به کمک رباتها به کاوش کوههای دریایی جنوب شرقی اقیانوس آرام، در نزدیکی سواحل شیلی پرداختند. آنها از یک ربات زیردریایی استفاده کردند که میتواند تا عمق ۴۵۰۰ متری آب برود. این ربات قابلیت نقشهبرداری از بستر دریا را نیز دارد.
این ربات توانست از بیش از ۱۰۰ گونه پیشتر دیدهنشده عکسبرداری کند. این گونهها متعلق به دستههایی مانند مرجانهای اعماق دریا، اسفنجهای شیشهای، توتیای دریایی، دوجورپایان و خرچنگهای اسکات بودند.
یک گونه خرچنگ اسکات
یک گونه ماهی ناشناخته از سرده Chaunax
یک گونه ماهی مرکب شلاقی بسیار نادر
در یکی از این تصاویر، یک ماهی قرمز درخشان از سرده Chaunax در عمق ۱۳۸۸ متری دیده میشود. تصویری از یک خرچنگ اسکات چشمتیلهای روی یک مرجان در عمق ۶۶۹ متری و نیز تصویری از یک ماهی مرکب شلاقی بسیار نادر در عمق ۱۱۰۵ متری نیز از دیگر تصاویر جالب این کاوش بودند.
کشف یک گونه جدید عروس دریایی در عمق ۷۰۰ متری
با پیشرفت رباتها و وسایل کنترل از راه دور، کاوشهای رباتیک روزبهروز رایجتر میشوند و اکتشافات دریایی هیجانانگیزتری انجام میدهند.
در سال ۲۰۲۱، دانشمندان اداره ملی اقیانوسی و جوی آمریکا (NOAA) یک گونه ناشناس عروس دریایی را در عمق ۷۰۰ متری کشف کردند. این جانور دایرهای و قرمز متعلق به رسته Poralia است.
خوک باربی در اقیانوس آرام
اخیراً پژوهشگران موزه تاریخ طبیعی بریتانیا به بررسی گونههای ساکن عمق ۴۰۰۰ متری مناطق شرقی و گرمسیری اقیانوس آرام پرداختند.
در این کاوش، گونههای عجیب و ناشناختهای کشف شدند. یکی از جالبترین این گونهها، یک خوک دریایی ناشناس بود که رنگ صورتی گرم و پاهایی کوچک داشت. آنها این جانور ناشناس را «خوک باربی» نامیدهاند.
جانوران ترسناک اعماق اقیانوس
هرقدر از سواحل و سطح دریا فاصله بگیریم، جانوران عجیبتر و ترسناکتری را میبینیم. در سال ۲۰۲۲، دانشمندان مؤسسه پژوهشی موزه ویکتوریای استرالیا توانستند در نقاط دوردست اقیانوس هند تعداد فراوانی از این جانوران را کشف کنند. بسیاری از این ماهیها احتمالاً گونههایی جدید و ناشناس هستند که در عمق پنج کیلومتری و در نزدیکی آتشفشانهای بستر دریا زندگی میکنند.
در میان این گونههای ناشناس، یک مارماهی کور با پوست ژلاتینی وجود داشت که برخلاف اکثر ماهیهای تخمگذار، ماهیهایی جوان میزاید. یکی از نکات جالب این مارماهی چشمان تکاملنیافته آن است.
گوی طلایی مرموز
در سپتامبر ۲۰۲۳، پژوهشگران NOAA یک گوی طلایی مرموز را در عمق ۳۳۰۰ متری خلیج آلاسکا یافتند. تحلیلهای اولیه نشان میداد که این گوی طلایی منشأ زیستی دارد. آنها با استفاده از یک دستگاه کنترل از راه دور این گوی طلایی را از محل خود برداشتند.
عرض این شیء ۱۰ سانتیمتر بود و ظاهراً به یک سنگ چسبیده بود. وقتی دانشمندان آن را از سنگ جدا کردند، گوی ذوب شد و یک حالت خمیری پیدا کرد.
دانشمندان درباره ماهیت این گوی اختلافنظر دارند؛ برخی آن را پوسته یک تخم میدانند و برخی میگویند که یک نوع اسفنج است. رنگ این گوی نیز یک راز است. از آنجاییکه نور طبیعی به این عمق نمیرسد، تعیین این که چرا جانداران رنگهای مختلف دارند، دشوار است.
بزرگترین گیاه دنیا
در سال ۲۰۲۲، دانشمندان دریافتند که علفهای دریایی در بستر خلیج کوسه در استرالیا درواقع یک گیاه است. این گیاه که «پوزیدونیا استرالیایی» یا علف هرز نواری نام دارد، مساحتی به وسعت ۲۰۰ کیلومتر مربع را پوشانده است.
کلانشهر ماهیها
در سال ۲۰۲۲، دانشمندان در اعماق دریا در نزدیکی ساحل قطب جنوب، ناحیهای شامل ۶۰ میلیون لانه یخماهی کشف کردند. این لانهها ناحیهای به بزرگی یک شهر کوچک را میپوشانند و در نقطهای قرار گرفتهاند که ماهیها بتوانند از یک جریان آب گرم بهرهمند شوند.
کشف دهها هزار آتشفشان در اعماق دریا
در سال ۲۰۲۳، پژوهشگران یک نقشه جامع از بیش از ۱۹۰۰۰ آتشفشان اعماق دریاها منتشر کردند که بسیاری از آنها اخیراً کشف شدهاند. دادههای ماهوارهای و همچنین دادههای کشتیها و زیردریاییهای پژوهشی به کشف این آتشفشانها کمک کرده است. پژوهشگران میگویند که احتمالاً هزاران ساختار مشابه ناشناخته در بستر اقیانوسها وجود دارد.
بسیاری از این آتشفشانها همچنان فعال هستند و گرما و مواد مغذی وارد محیط دریا میکنند. به همین علت، معمولاً کاوشهای اعماق دریاها در نقاط آتشفشانی منجر به کشف زیستگاههایی بسیار غنی و متنوع میشود.
کشف فسیل بزرگترین حیوانی که تابهحال روی زمین زیسته است
در سال ۲۰۲۳، باستانشناسان فسیل یک جانور غولپیکر به نام «پروکتوس کولوسوس» (Perucetus colossus) را در صحرای پرو کشف کردند که زمانی در دریاها میزیست.
این فسیل ۴۰ میلیون سال قدمت دارد و متعلق به یک جانور دریایی است که احتمالاً تا ۲۰۰ تن وزن داشت. پروکتوس متعلق به یک گروه منقرضشده از نهنگها به نام باسیلوسوریدها (Basilosuarids) است. این حیوان سنگینترین حیوان کشفشده تا به امروز است.