چرا عاشق منفیگرایی هستیم؟
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۶۴۹۴۴۵
به گزارش امتداد، احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاحطلب با این مقدمه در «شرق» نوشت: اینکه چرا این میزان ذهن جامعه بدون کمترین زحمت تجزیهوتحلیل یک خبر یا ادعا، آماده پذیرش آن است، حتما نیازمند واکاوی است. موضوع بعدی زلزله اخیر بود که نشان داد اعتماد به نهادهای رسمی تا چه اندازه کاهش یافته و حتی اخبار عجیبی در دو روز گذشته درباره بروز یک حادثه در کرمانشاه بر سر زبانها افتاده است و فعالشدن گسل آن منطقه را که تحلیلی کاملا علمی دارد، به فعلوانفعالات دیگری ربط میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متأسفانه برخی نهادهای رسمی اساسا حاضر به پذیرش این واقعیت نیستند؛ چراکه اطراف مسئولان مربوطه، افرادی هستند که جز تمجید آنان به کار دیگری نمیپردازند. شاید ریشههای عمیق تاریخی در این ماجرا بیتأثیر نباشد. تحقیرهایی که صورت گرفته، نوعی نگاه منفی به نهادهای رسمی را پدید آورده است. در میان برخی اقشار جامعه، دولت نهادی تلقی میشود که بهدنبال اخذ مالیات و عوارض برای سرکیسهکردن مردم است. آنان دوست دارند بنزین، آب، برق و هرآنچه را دولت عرضهکننده آن است، بهصورت رایگان دریافت کنند. توزیع مستقیم یارانه نیز این فلسفه را تقویت کرد که دولت بهجای مالیاتگرفتن، میتواند از ثروتهای بیکران ایران به همه ایرانیان حقوق بدهد و آنان بیهیچ زحمتی زندگی کنند.
شاید نفوذ گسترده تفکرات چپ از دوران مرحوم مصدق در ایجاد چنین باورهایی بیتأثیر نباشد. چپ ایرانی، چپ کارگر تولیدگر نیست بلکه بیشتر از طبقات روشنفکر برخاسته که مدعی منافع کارگر بودهاند، نه خود کارگر؛ چپ مارکسیستی متوقع که در اعتراضات اخیر فعالشدن و بیصبری آنان را شاهد بودیم. به نظر میرسد نفوذ همین گرایشها باعث شده در سطح جامعه روشنفکری دفاع از یک دولت توانمند، یک ضد ارزش قلمداد شود و در سوی مقابل، ژست اعتراضی بهشدت جذاب جلوه کند. البته این در سایر کشورهای دنیا نیز وجود دارد. در ایالات متحده کاندیدایی که همه گذشتگان را دزد بنامد، میتواند به جذب آرا امیدوار باشد. نوع تبلیغات محمدباقر قالیباف در انتخابات ٩٦ و تقسیم مردم به ٩٦ درصد و چهار درصد، استفاده از همین تاکتیک مرسوم بود اما طبقه متوسط و آنانی که به بیان دیدگاههای اصلاحطلبانه و انتقادی برای نیل به توسعه در عین پرهیز از خشونتورزی معتقد هستند، چه جایگاهی در این فضا دارند؟ به نظر میرسد آنها نتوانستهاند طبقات اجتماعی، احزاب، تریبونها و رسانههای مدافع این تفکر را شکل دهند.
در همین وقایع اخیر اگر رسانه یا روزنامهنگاری از روشها، شعارها و درکنشدن برخی دامها که از سوی رقبای توسعه در ایران پهن شده انتقاد میکرد، گویی کاری شرمآور انجام داده بود. شاید امروز بتوان پیامد این مسائل را بهتر بررسی کرد؛ تصمیمات اقتصادی دولت آمریکا علیه ایران را شدت بخشید که ضرر آن بهطور مستقیم به همین طبقات محروم میرسد. نوسازی ناوگان ایران برای ارزانترشدن و کیفیترشدن خدمات هوایی و حتی ریلی و جادهای را با محدودیتهای بیشتر و فرار سرمایهگذاران خارجی مواجه کرد.
فراموش نکنیم اکسیر نجاتبخش همه مشکلات ما رشد و رونق بخش تولید و خدمات است که این نیازمند سرمایهگذاری است. تا خون در رگهای اقتصاد به گردش درنیاید، با تزریق پولهای دولتی هیچ اتفاقی رخ نمیدهد. این نیازمند بهبود فضای کسبوکار، سرمایهگذاری مستقیم خارجی و… است و برای این موضوع نباید سیبل حملات حقوقبشری اروپا و ایالات متحده باشیم. تجلی عمده منفیگرایی را میتوان در فضای مجازی مشاهده کرد. تحلیلهایی وجود دارد که کشور را در آستانه فروپاشی اقتصادی یا معضلات حلنشدنی نشان میدهد که بخشی از آن درست و بسیاری از آنها فاقد پایه و مبنای علمی و کارشناسی است. خدا نکند کسی بنای پاسخگویی به این ادعاهای واهی را داشته باشد؛ چنان تحقیر میشود و ناسزا میشنود که ترجیح میدهد به این عرصه ورود نکند.
زمانی در صدر مشروطیت، پدیدهای به نام مطبوعه، روزنامه یا رسانههای مکتوب پا به عرصه سیاسی گذاشت. رسانههای ابتدای دوره پهلوی نوعی فحشنامه بودند که به سهولت از الفاظ سخیف و رکیک استفاده میکردند و انواع تهمتها در آنها رواج داشت. فضا بهگونهای بود که افرادی برای خصومت با فرد دیگری، امتیاز روزنامه میگرفتند تا انواع بد و بیراه را نثار آن مخاطب خاص کنند. سالها طول کشید تا این دیپلماسی کلامی در سطح رسانه به فضای امروز برسد که به جز چند روزنامه و خبرگزاری متعلق به یک طیف خاص که همچنان بیتاب آن ادبیات و توهینها هستند، سایر رسانهها آداب نقادی را فرا بگیرند. فضای مجازی امروز ایران درست شبیه همان مطبوعات صدر مشروطه تا پهلوی است. افراد برای نقل خبر و سخنگفتن، کمتر احساس مسئولیت اخلاقی میکنند. این باور وجود ندارد که حتی اگر کسی مچ آنها را نمیگیرد، مسئولیت شهروندی و انسانی خود در قبال اخبار و تحلیلها را ایفا کنند.
فکر میکنم جامعه ایران با امکانی به نام فضای مجازی، بسیار نابالغ روبهرو شده است و این یکی از ریشههای رشد منفیگرایی و اخبار تیرهوتار در فضای امروز ایران است. در سطح حاکمیت، دولت و نهادهایی که مسئول رصدکردن فضای عمومی هستند و حتی نهادهای امنیتی، میتوانند بهجای نگاه صرفا امنیتی با بهرهگیری از تحلیلگران حوزههای مختلف برای ریشهیابی واقعیت این رفتار، پیشقدم شوند و زمان را بیش از این از دست ندهند.
انتهای پیام
true برچسب ها : احمد شیرزاد , روزنامه شرق , منفی گرایی trueمنبع: امتداد نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.emtedadnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «امتداد نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۶۴۹۴۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزنامه اصولگرا: تعطیلی شنبه یا پنجشنبه، کشور را با خطر فضای دوقطبی جدید روبهرو کرده
روزنامه خراسان در مطلبی به خبر تعطیلی شنبه یا پنجشنبه واکنش نشان داد.
این روزنامه نوشت: دولت در لایحه خود که بر تعطیلی دو روز در هفته تاکید شده، خواستار این شده است که دستش در انتخاب روزهای تعطیل باز باشد.
با گذشت ماهها از ارائه لایحه دولت به مجلس برای افزایش تعطیلات و رای موافق مجلس به کلیات این لایحه، طی روزهای اخیر و پس از مصوبه کمیسیون اجتماعی مجلس برای تعطیلی پنج شنبه و جمعه، بحثهایی را در فضای رسانهای و افکار عمومی ایجاد کرد و دوقطب که یک سر آن معتقد به تعطیلی پنج شنبه و جمعه و قطب دیگر که تعطیلی جمعه و شنبه را توصیه میکند، در این باره شکل گرفت.
دولت در لایحه خود که بر تعطیلی دو روز در هفته تاکید شده، خواستار این شده است که دستش در انتخاب روزهای تعطیل باز باشد.
مروری بر سابقه مباحث مطرح شده در این باره نشان میدهد که از سالهای گذشته در بین فعالان اقتصادی که با خارج از کشور مراودات کاری دارند، ضرورت سامان دهی تعطیلات و انطباق تعطیلات در ایران با سایر کشورها مطرح بوده است. چراکه در بسیاری از کشورهای جهان تعطیلات هفتگی دو روزه است و شامل روزهای شنبه و یک شنبه میشود.
با توجه به تعطیلی جمعه و شرایط نیمه تعطیل پنج شنبه در صورت تعطیلی این روز در عمل ۴ روز از هفته امکان برخی پیگیریهای اداری در ارتباط با خارج از کشور میسر نیست. همچنین افزایش بازدهی کاری در روزهای غیرتعطیل و کمک به گردشگری داخلی و رونق سفرهای کوتاه از دیگر دلایل مطرح شدن افزایش تعطیلات در کشور است.
در مجموع با توجه به لایحه دولت و موافقت مجلس با کلیات آن و نظر مثبت فعالان اقتصادی، به نظر میرسد درباره اصل دو روزه شدن تعطیلات در طول هفته تردیدی نیست، اما بر سر تعطیلی پنج شنبه یا شنبه اختلاف نظر وجود دارد.
موافقان پنج شنبه به شرایط تثبیت شده نیمه تعطیل پنج شنبه اشاره دارند و از این جهت تعطیلی پنج شنبه را شدنیتر میدانند، اما از طرف دیگر موافقان تعطیلی شنبه معتقدند با تعطیلی شنبه و دایر بودن فعالیتها در روز پنج شنبه، تعطیلات مشترک در ایران و بسیاری از کشورها به ۳ روز کاهش مییابد و به روانتر شدن ارتباطات کاری، تجاری و بانکی با خارج از کشور کمک میکند.
به نظر میرسد راهکار حل مشکل در وهله نخست پرهیز از دوقطبی سازی و مواضع تند سیاسی بر سر موضوعی اجتماعی - اقتصادی مثل تعطیلی است. این مسئله یک منطق اقتصادی دارد که به روان شدن مراودات اقتصادی با کشورهای خارج برمی گردد.
به ویژه در شرایطی که روزهای تعطیل در بسیاری از کشورها، حتی برخی کشورهای اسلامی نیز شبیه کشورهای غربی است؛ لذا تعطیلی شنبه با توجه به انطباق با تعطیلات سایر کشورها برای فعالان اقتصادی و سایر افرادی که به نحوی با حوزههای بین المللی مراودات کاری دارند، مفیدتر است. هرچند در نهایت باید در موضوعاتی که صبغه اجتماعی نیز دارد، برداشت عمومی و همراهی جامعه با آن نیز مدنظر قرار گیرد، لذا بهتر است فعلا بدون جبهه گیری قطعی درباره روز تعطیل اضافه بر جمعه، این موضوع از منظرهای مختلف بررسی شود.