خرازي: با تباني جديدي توسط اسراييل و رهبران مرتجع عرب روبرو هستيم
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۶۵۷۹۳۲
خبرگزاري آريا - رئيس شوراي راهبردي روابط خارجه کشورمان گفت: متأسفانه امروز با تباني جديدي توسط اسراييل و رهبران مرتجع عرب عليه ملت مظلوم فلسطين روبرو هستيم.
العالم-ايران/سياسي
کمال خرازي رئيس شوراي راهبردي روابط خارجه کشورمان در همايش ايران و اعراب در بيروت سخنراني کرد.
متن اين سخنراني به شرح زير است:
باسلام خدمت همه خواهران و برادراني که در اين همايش مهم حضور دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در اين نشست، ضرورت گفتگوي ايران و اعراب توسط شخصيتها و کارشناسان محترم در سمينارهاي پپشبيني شده به بحث گذاشته خواهد شد. اينجانب در کوتاه سخنان کوتاهي که خواهم داشت سعي ميکنم از زواياي خاصي به اين موضوع اشاره و پيشنهادهايي را براي گفتگوي بين ايران و اعراب ارائه نمايم.
خواهران و برادران؛
همانطوري که به خوبي مي دانيد رابطه ايران و اعراب تاريخي چند هزار ساله و بنيادين دارد که بايد به تفصيل در زمان مناسب خود بازگو گردد. من فقط اشاره به دوران پس از ظهور اسلام و پذيرش دين مبين اسلام توسط ايرانيان ميکنم. از زمان پذيرش اسلام توسط ايرانيان، رابطه ايران و اعراب وارد نقطه عطف جديدي شد و دين مبين اسلام ايرانيان و اعراب را زير چتر امت اسلامي به هم نزديک ساخت. ايرانيان که در يک جامعه طبقاتي زندگي ميکردند برابري انسانها را پذيرفتند و پذيرش اسلام تحول عميقي را در زندگي اجتماعي و سياسي آنها پديد آورد.
ايرانيان خدمات زيادي را به اعراب انجام دادند و نقش مهمي را در توسعه تمدن اسلامي و انتقال آن به مناطق ديگر عالم چون شمال آفريقا، جنوب اروپا و شرق آسيا ايفا کردند. جالب است که نقش دانشمندان ايراني در توسعه علوم، فرهنگ و تمدن اسلامي به زبان عربي انجام ميگرفت و آنها ضمن تلاش براي فراگيري عميق اين زبان و تسلط بر آن، صرف و نحو زبان عربي را تدوين و آثار علمي خود را به زبان عربي منتشر کردند.
بهرغم وجود برخي اختلاف نظرها، همکاري اعراب و ايرانيان براي توسعه تمدن اسلامي قرنها ادامه داشت. حتي زماني که ايران از سلطه خلفاي (عباسي) در بغداد خارج گرديد، پيوند ايران با عراق و شامات و جنوب لبنان چنان عميق بود که حتي خلفاي عثماني حاکم بر منطقه و قدرتهاي استعمارگر بريتانيا و فرانسه نيز نتوانستند گسستي در اين پيوندها ايجاد کنند.
به هر صورت، در قرن بيستم با شکل گيري موج ناسيوناليسم عرب و نيز رشد ناسيوناليسم ايراني پيوندهاي ايران و اعراب تضعيف گرديد، ولي ديري نپائيد که پيروزي انقلاب اسلامي در ايران به رهبري حضرت امام خميني (ره) ابرهاي تيره را کنار زد و در سايه شعارهاي وحدت بخش اسلامي مجدداً بين ايرانيان و اعراب پيوندهاي محکمي برقرار شد. قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، دولت شاهنشاهي، اسرائيل غاصب را به عنوان متحد خود در منطقه انتخاب کرده بود، به طوري که در جنگهاي سال 67 ميلادي سوخت هواپيماهاي اسراييلي را براي حمله به کشورهاي عربي تأمين کرد و بدين ترتيب، دشمني خود را نسبت به اعراب و فلسطينيان به اثبات رساند.
انقلاب اسلامي ايران با تکيه بر ظلم ستيزي اسلام، مبارزه با صهيونيسم، تأمين حقوق فلسطينيان و آزادي قدس شريف را سرلوحه مبارزات ظلم ستيزانه خود قرار داد و هنوز که نزديک به چهار دهه از پيروزي انقلاب اسلامي مي گذرد به رغم هزينه هاي سياسي و اقتصادي سنگيني که متحمل شده است به حمايت هاي خود ادامه مي دهد. متاسفانه برخي از سران مرتجع عربي که از نفوذ انقلاب اسلامي نگران بودند راه مقابله با انقلاب اسلامي ايران را در پيش گرفتند و جنگي هشت ساله را بر مردم ايران تحميل کردند و با تبليغات شديد ضد ايراني سعي کردند بذر دشمني را بين ايرانيان و اعراب بپاشند و يا با حمايت از تفکر تکفيري و ايجاد گروه هايي چون القاعده و طالبان به مقابله با انقلاب اسلامي ايران بپردازند.
با پيروزي ايران در جنگ تحميلي، توطئه مخالفان انقلاب اسلامي به شکلهاي ديگر ادامه يافت، زيرا آنها ديدند مردم عراق به رغم هشت سال جنگ با ايران، اينک که صدام سرنگون شده است به روابط تاريخي خود با ايرانيان که قرنهاي متمادي در کنار هم زيسته و به دوستي و تعامل سازنده گذرانده بودند، بازگشتند و روز به روز به روابط نزديکتري با ايرانيان دست يافتند تا آنجا که خون ايرانيان در دفاع از مردم عراق در برابر جنايات داعش خاک عراق را رنگين ساخت و اين خود يکي از رويدادهاي اعجابانگيز در تاريخ روابط دو ملت ايران و عراق بود.
در اينجا اسراييل که ضربات سنگيني را از جانب ايران و نيروهاي مقاومت در منطقه خورده بود نظريه هلال شيعي را از زبان برخي از سران عرب مطرح ساخت و ايران هراسي محور اساسي تبليغات اسراييل، کشورهاي مرتجع عربي و کشورهاي غربي به سرگردگي آمريکا قرار گرفت تا بين ايرانيان و اعراب فاصله بيشتري بياندازند. اين در حالي بود که ايران اسلامي همچنان بزرگترين حامي مبارزان فلسطيني بود که اهل تسنن هستند و در بين آنها پيرو مذهب شيعه يافت نميشود. اين خود بطلان شعار ساختگي و توهم هلال شيعي را نشان داد.
توطئه اسراييل و سران مرتجع عربي به اينجا ختم نشد، بلکه با تشکيل گروههاي تکفيري در سوريه و عراق وارد فاز نظامي گرديد. اين گروهها با سوء استفاده از فضاي سياسي پس از انقلابهاي عربي بر موج مبارزات غيرمسلحانه مردم سوريه سوار شده با حمايت مالي و تسليحاتي عربستان، امارات، قطر، آمريکا و اسراييل و حتي معالجه مجروحين آنها در اسراييل به سرعت پيش رفتند و بخشهاي وسيعي از خاک سوريه و عراق را از تسلط حکومتهاي مرکزي سوريه و عراق خارج ساختند تا حدي که خطر سقوط دمشق و بغداد به دست داعش خونخوار جدي بود. در چنين شرايطي دولتهاي مزبور از ايران کمک خواستند و با کمک ايران توانستند از سقوط دمشق و بغداد جلوگيري کنند.
گروههاي تکفيري با اقدامات ضدانساني خود آبرو، اعتبار و حيثيت اسلام و مسلمين را در منطقه و در جهان در معرض تهديد جدي قرار دادند. تصويري که از اسلام توسط اين مزدوران به جهان معرفي شد جز ايدئولوژي کسب قدرت از طريق کشت و کشتار بي رحمانه و فجيع نبود. اسلام رحماني نبوي توسط اين گروه به يک جريان خشونتبار و خونريز تبديل شد، به طوري که نداي متعالي الله اکبر با بريدن سر بيگناهان، سوزاندن زنده زنده انسانها و کشتار زنان و کودکان مترادف گرديد.
خواهران و برادران؛
اگر سوريه و عراق به دست گروههاي تکفيري کاملاً سقوط ميکرد قطعاً برنده اصلي اين حرکت ضد انقلابي، ضد فلسطيني و ضد عربي، اسرائيل بود، زيرا اسراييل همواره نگران وجود دولتهاي بزرگ و قوي در کنار خود مي باشد و يکي از راهبردهاي آن تضعيف و تجزيه کشورهاي اسلامي است، به طوري که امنيت و گسترش سلطه خود را وابسته به تحقق اين امر ميداند. بنابراين، گرچه حمايت ايران از سوريه و عراق هزينهها و فشارهاي سنگيني را براي ايران در برداشت، ولي بايد دانست که تحمل اين هزينهها و فشارها براي مقابله با اسراييل و سلطه غرب بر منطقه و در دفاع از کشورهاي اسلامي بود.
متأسفانه امروز با تباني جديدي توسط اسراييل و رهبران مرتجع عرب عليه ملت مظلوم فلسطين روبرو هستيم که عاديسازي روابط کشورهاي عربي با اسراييل و اعلام قدس شريف به عنوان پايتخت اسراييل توسط آمريکا از نتايج آن است. اين توطئه جديد به منظور تحقير بيشتر اعراب، به خصوص فلسطينيان طراحي شده است و اگر محقق شود اشغال کامل قدس شريف توسط اسراييل قطعي خواهد بود. براي مقابله با اين توطئه همانديشي فرهيختگان عرب و ايران ضروري است.
خواهران و برادران؛
باتوجه به نکاتي که اشاره شد اين سؤال مطرح مي شود که دربرابر توطئههاي مداوم رژيم صهيونيستي براي فراموش شدن آرمان فلسطين، سلطه آن رژيم بر منطقه، تضعيف و تجزيه کشورهاي اسلامي، کشتار مردم عادي توسط گروههاي تکفيري و نهايتاً تحقير ملتهاي مسلمان منطقه توسط آمريکا و اسراييل چه بايد کرد؟ اينجانب در زير به چند پيشنهاد اشاره ميکنم:
1- ترويج ديدگاه راهبردي نسبت به تحولات منطقه
براساس ديدگاه راهبردي بايد از قضاوتهاي شتابزده براساس ابعاد احساسي تحولات احتراز کرد و عمق پديدهها، مؤلفههاي اصلي درگير در هر رويداد، اهداف ناپيداي بازيگران را بررسي و سرانجام تحولات را به روشهاي علمي پيشبيني کرد. اگر اعراب سازشکار ديدگاه راهبردي نسبت به مسايل فلسطين و اسراييل داشتند و به اهداف، گفتار و رفتار ظاهري غرب در ترغيب فلسطينيان به ورود به مذاکره با اسراييل خوشبينانه نگاه نميکردند گرفتار قراردادهايي چون اسلو و کمپ ديويد و امثال آن که جز عبور از حقوق فلسطينيان و تحقير اعراب نتيجهاي در بر نداشته است نميشدند.
نمونههاي نگرش سطحي و دور از نگاه راهبردي نسبت به مسايل منطقه بسيار زياد است و در جاي خود بايد مورد مداقه قرار گيرد. اينک که چند سالي از جريان خيزش عربي و مداخلات انجام گرفته در آن حرکت مردمي و يا تشکيل گروههاي تروريستي تکفيري در سوريه و عراق و نقش اسراييل و رهبران عرب وابسته به غرب در ايجاد و تقويت آنها تحت لواي زيباي دفاع از مبارزات سياسي مردم گذشته است، بهتر ميتوان به تحليل اين وقايع نشست.
اينک مستندات موجود به خوبي نشان ميدهند که بيداري اسلامي را عربستان با حمايت از کودتا در مصر و مداخله نظامي در بحرين و تجاوز به يمن از مسير خود خارج ساخت، در حالي که مردم بحرين و يمن انتظاري جز مشارکت در سرنوشت سياسي کشور خود نداشتند و مصالحه معقول و منطقي حکومتهاي آنها با مردم خود ميتوانست نتابج بسيار متفاوتي را در بر داشته باشد.
همچنين گسيل پول و اسلحه به سوريه و عراق شرايط لازم را براي گروههاي تکفيري در کشتار وحشيانه انسانها، ويراني زيرساختها و شهرها و تمهيد تجزيه دو کشور بزرگ منطقه فراهم ساخت و منافع راهبردي اسراييل را تأمين کرد. بي ترديد، اگر اعراب ديدي راهبردي نسبت به تحولات منطقه داشتند و هدف نهايي مداخلهگران را به درستي پيشبيني ميکردند دچار مواضع احساسي و زودگذر نميشدند. تنها کافي بود به اين مسأله فکر کنند که چگونه دولت عربستان سعودي که يک حکومت اقتدارگرا و ضد دمکراتيک است به فکر توسعه دموکراسي در سوريه افتاده است.
2- تعيين محورهاي راهبردي بحث و گفتگو
مسايل و محورهاي قابل گفتگو بين ايران و اعراب فراوان است، چه مسايل تاريخي و چه مسايل مستحدثه. مهم آن است که اولويتها، يعني آنچه بيشترين تأثير را در ثبات، امنيت و پيشرفت منطقه خواهد داشت، به درستي تشخيص داده شود. يکي از اين اولويتها ضرورت دشمنشناسي است. ايرانيان و اعراب بايد به اين توافق برسند که مهمترين موضوع براي آغاز گفتگوي آنان چيست. من فکر ميکنم مهمترين موضوع براي گفتگو بين اعراب و ايران نحوه مقابله با دشمن اصلي در منطقه يعني رژيم اسراييل است. ايرانيان و اعراب براي نحوه برخورد با اين دشمن که عامل اصلي ايجاد شکاف، تحقير و تضعيف کشورهاي منطقه است چارهاي جز همفکري ندارند.
البته، موضوعاتي نظير نظم و امنيت منطقهاي، ثبات و آرامش در منطقه، تماميت ارضي کشورهاي منطقه، لزوم همگراييهاي اقتصادي و فرهنگي بين ايران و کشورهاي عرب از ديگر موضوعات مهمي هستند که در زمان خود بايد مورد گفتگو قرار گيرند.
3- آغاز گفتگو بين فرهيختگان ايران و اعراب
از آنجا که گذشته چراغ راه آينده است؛ آنچه از تجارب گذشته ميآموزيم بايد ما را از تکرار اشتباهات گذشته برحذر دارد. هم ايرانيان و هم اعراب در دهههاي گذشته هزينههاي سنگيني را در فضاي عدم گفتگو با هم متحمل شدهاند. جنگ تحميلي عراق عليه ايران و جنگ عليه تروريسم تکفيري در منطقه موجب شده است ايران دچار ضايعات مادي و انساني زيادي شود. اين تجارب بايد ما را به تأمل و تفکر وادارد و موجب شود فرهيختگان عرب و ايران در گفتگوهايي صريح و بيپيرايه به تحليل تحولات بنشينند و با نگاه به آينده راه حل مسايل منطقه را جستجو کنند.
خواهران و برادران؛
بيروت ميتواند محل مناسبي براي آغاز اين گفتگوها و حلقه وصل ايرانيان و اعراب باشد، زيرا همواره محل تضارب افکار و در عين حال همزيستي اقوام، طوايف و مذاهب با نگرشهاي مختلف بوده است و از جامعه روشنفکري، مطبوعاتي و رسانهاي پرتلاش و پويايي برخوردار است و بستر لازم براي شروع چنين گفتگوهاي راهبردي را در اختيار دارد. گفتگوي ايران و اعراب در اين قطب علمي ميتواند منطقه وسيع عربي، از شمال آفريقا تا بين النهرين و خليج فارس را تحت تأثير قرار دهد.
در پايان، تأکيد ميکنم که جمهوري اسلامي ايران مهمترين و اصليترين مسأله جهان اسلام را آزادي فلسطين و قدس شريف ميداند و حمايت از دولتهاي مستقر در منطقه، مبارزه با گروههاي تروريستي و مقابله با بيثباتي و تجزيه کشورهاي اسلامي را وظيفه خود ميداند و لذا آمادگي دارد در گفتگو با برادران و خواهران عرب خود مجدانه شرکت کند و وسايل حضور و مشارکت فرهيختگان ايراني را در چنين نشستهايي فراهم سازد.
از حوصله شما سپاسگزارم.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۶۵۷۹۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اتوبان شهید خرازی بازگشایی میشود
شهردار ناحیه شش منطقه ۲۲ تهران از بازگشایی اتوبان شهید خرازی بهزودی خبر داد.
به گزارش ایسنا، از ساعت دو نیم بامداد گذشته، در پی بارش باران، بخشی از کوهی که در محدوده اتوبان شهید خرازی قرار دارد؛ ریزش کرده و گل و لای به وسط اتوبان سرازیر شده است.
محمد شاهین خواه شهردار ناحیه شش منطقه ۲۲ تهران درباره جزئیات این حادثه گفت: به علت بارش شب گذشته، متأسفانه حجم بسیار زیادی از گل و لای دیواره کوه معبر اتوبان شهید خرازی به معبر اصلی نفوذ کرده است.
وی افزود: از ابتدای وقوع این حادثه، همکاران من در محل حضور داشته اند و همه تلاش خود را برای رفع این مشکلات انجام می کنند.
شهردار ناحیه شش منطقه ۲۲ تهران ادامه داد: در مجموع ۱۰۰ نفر نیروی انسانی به همراه ۱۴ دستگاه کامیون و ۸ دستگاه لودر در محل در حال فعالیت هستند.
شاهین خواه گفت: بخش زیادی از این گل و لای از محل خارج شده و معبر بهزودی بازگشایی می شود.
انتهای پیام