پیشنهاد عباس عبدی به سردارسلیمانی درباره نوجوانی که در اعتراضها پرچم کشور را آتش زده بود؛ این نوحوان به سرعت شناسایی و دستگیر شده است/یک ساعت از وقت خود را صرف دیدار با این او کنید
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۶۹۰۷۱۲
یکی از موارد پیشآمده در این اعتراضات آتشزدن پرچم کشور بود که واکنش و تاسف بسیاری را برانگیخت؛ به طوری که مقام رهبری نیز به آن اشاره کردند. در آخرین واکنشها نیز فیلمی از سردار محترم قاسم سلیمانی منتشر شد آفتابنیوز : اعتراضات دیماه سال جاری واقعیتهای مهمی را برای بسیاری از افراد آشکار کرد که از جهت شناخت جامعه به نوعی اتمام حجت تلقی میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش آفتابنیوز، عباس عبدی با این مقدمه در «اعتماد» نوشت: یکی از موارد پیشآمده در این اعتراضات آتشزدن پرچم کشور بود که واکنش و تاسف بسیاری را برانگیخت؛ به طوری که مقام رهبری نیز به آن اشاره کردند. در آخرین واکنشها نیز فیلمی از سردار محترم قاسم سلیمانی منتشر شد که در آن اظهار شده: «صحنههای عجیبی بود کربلای ٥. ما برای دفاع از هر متر کشورمان، خصوصا در آن منطقه شهید دادیم. من همینجا بگویم وقتی صحنه نابخردانه آن نادان را در آتشزدن پرچم ایران دیدم خیلی دلم سوخت. گفتم ایکاش بهجای پرچم، من را ده بار آتش میزدند، بهجای تصویر من. چون ما برای نشاندن پرچم بر سر قله دهها شهید دادیم تا بتوانیم این پرچم را سرافراز و برافراشته نگه داریم.»
طبیعی است که واکنش ابتدایی ما نیز انزجار و تاسف باشد که هست ولی به نظر میرسد که این واکنش نهتنها کافی نیست، بلکه ممکن است موثر هم نباشد. از اینرو به جناب سردار سلیمانی یک پیشنهاد منطقی ارائه میکنم. جنابعالی نفوذ و قدرت دارید، دستتان به خیلی از جاها میرسد و این برخلاف وضع دیگران از جمله امثال ماست. پیشنهاد میکنم بلند شوید و یک ساعت از وقت خود را صرف دیدار با این نوجوان کنید. ظاهرا برحسب اطلاع نیروی انتظامی به سرعت شناسایی و دستگیر شده است. فیلمبردار هم ببرید تا از دیدار شما تصویربرداری کنند. بعید میدانم که از آن طرف آب آمده باشد یا به ادعای برخی رابطهای سببی یا نسبی با داماد صدامحسین داشته باشد. به احتمال زیاد خانواده او چندان ناآشنا نباشند. او در همین نظام آموزش و پرورش ما درس خوانده است. تحت تعلیم و تربیت و تبلیغات همین صداوسیما بوده است. پس از گفتوگو با او اول به مردم بفرمایید که این اتفاق در کدام شهر رخ داد؟ آیا در مناطق شمالی شهر تهران و به قولی مرفهان بیدرد یا عاشقان فرهنگ غرب بود یا از مناطقی که هماکنون هم باید منبع بسیج نیروها برای اقدامات دفاعی از کشور باشد؟ دوم اینکه او از چه خانوادهای بود؟ آیا خانواده او از غربزدگان یا دشمنان حکومت بودند؟ آیا غیرمذهبی و غیرملتزم بودند؟ بفرمایید که پدرش در چه شغلی بود و سابقهاش چه بوده است؟ بپرسید که چرا این کار را انجام داد؟ آیا آموزش و پرورش، نظام رسانهای و نهادهای دینی که همه در خدمت ارزشهای رسمی هستند، به او یاد ندادند که به پرچم کشورش که نماد کشور است احترام بگذارد؟ اگر آموزش ندادند، آیا از طریق خانواده و دوستان و جامعه هم متوجه نشد که باید احترام بگذارد؟ چرا نمیدانست که شما یا بزرگترهایش برای به اهتزاز در آوردن این پرچم در متر، متر این خاک در کربلای ٥ جانفشانی کردهاید؟ چقدر اطمینان دارید که پدر یا یکی از نزدیکان او از مجروحان و جانبازان همان کربلای ٥ یا سایر عملیات نباشد؟ پس چرا یک جوان باید تا این حد علیه آن ارزشها نه تنها بیتفاوت که جری و ستیزهگر باشد؟
مساله مهمتر از آتش زدن آن پرچم، سکوت ناظران در برابر این رفتار است که ظاهرا کمتر توجه ما را به خود جلب کرده است. صادقانه و صریح بگویم، اگر میتوانستم، حتما دست چنان جوانی را میگرفتم و در اولین فرصت او را از زندان رها میکردم. این زندان جای کسانی است که عمر خود را در مقام بیتدبیری و اتلاف منابع کشور و پرخاشگری به این و آن گذراندهاند و اکنون نیز طلبکار میشوند. مشکل اینجاست که شما صادقانه سخن خود را گفتهاید و هنوز با خاطره کربلای ٥ و دهها عملیات دیگر زندگی میکنید که بسیار هم خاطرههای ارزندهای است ولی دو نکته مهم را در این میان فراموش میکنیم. اول اینکه چرا یک جوان زیر ٢٠ ساله خاطره خود را با این گذشته افتخارآمیز پیوند نمیدهد؟ علت اصلی این است که این خاطرات و جانفشانیها تبدیل به سرمایه ملی نشدهاند. آنها بازیچه دست عدهای برای به سکوت واداشتن دیگران و نیز کسب امتیازات ویژه هستند. برخلاف شما و تعدادی از دوستانتان که نخواستید تا آن گذشته را سرمایه ارتقای جایگاه و کسب رانت نمایید و با استناد به آن دیگران را سرزنش یا به سکوت وادار کنید، متاسفانه بخش قابل توجهی هستند که این گذشته دکان دونبش را تبدیل به ابزاری برای توجیه موقعیت فعلی و کسب رانت و به سکوت واداشتن دیگران کردهاند. در میان این کاسبان، کسانی هستند که روحشان هم از حضور در جبهه بیخبر بود، چه رسد به جسم آنان. جوان امروز به علت این نحوه برخورد با میراث گذشته، نمیتواند با آن همدلی و همراهی و همنوایی لازم را پیدا کند. هیچ کدام از این دوستان به خود نگفتند که چرا خاوری و خاوریها با انداختن یک چفیه هر کاری میکنند و بعد به کانادا فرار میکنند؟ ریشه این رفتار در نابود کردن سرمایه تاریخی کشور در جنگ تحمیلی پیش پای متقلبان و فاسدان است. حال چگونه از یک جوان ١٦ ساله انتظار داریم که خود را با این میراث همدل کند؟ اگر به اروپا سری بزنید، هنوز هم در یک روز و ساعت مشخص از هر ماه صدای آژیر در میآید تا مردم بدانند آرامش و آسایش امروز خود را مدیون جانفشانیهای چه کسانی هستند ولی آن افراد، امتیاز ویژهای جز احترام و برخی مساعدتهای مالی که وظیفه جامعه است دریافت نمیکنند و نه در هنگام کنکور دادن این امتیازات به خودشان و فرزندان و نوههایشان منتقل میشود و نه هنگام مباحثه درباره مسائل کشور یا واگذاری پروژهها و ... از این حیث امتیازی یا حقانیتی برای آنان منظور میشود. ولی جوان امروز ما خود را در محاصره مدعیان گذشتهای میداند که هیچ تصور و تجربهای از آن گذشته نزد این جوان نیست. هیچ راهی برای انتقال این گذشته هم به آنان وجود ندارد. آنچه که برای این جوان نقد است، همین وضع تبعیض، فساد و بیکاری امروز جامعه است که با پوست و گوشت و استخوان خود لمس میکند.
مشکل دیگر این است که وظیفه دولت و حکومت فقط و فقط در جنگ و دفاع مقدس خلاصه نمیشود. دهها وظیفه مکمل و متمم دیگر هم دارد که متاسفانه نتوانستهایم بیشتر آنها را در حد مناسب و مورد انتظار برآورده کنیم. امروز باید در برابر این کاستیها پاسخگو باشیم و الا تا کی میتوان از سرمایه جانفشانیهای کربلای ٥ و والفجرها و رمضان و بیتالمقدس و ... برای ایجاد تعلق خاطر به امروز هزینه کرد؟
به نظرم ارزش آن را دارد که با این فرد موردنظر بروید گفتوگو کنید، گزارش آن را بهطور کامل به جامعه بدهید، او را از زندان بیرون آورید، جایش را برای کسانی خالی کنید که منشأ فساد و تباهی و بیکاری و هر درد بیدرمان دیگر بودهاند و اکنون راست راست در حال گشت و گذارند.
منبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۶۹۰۷۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آبهای سطحی معابر به سرعت جمع آوری میشود+فیلم
عضو شورای اسلامی شهر دزفول با اشاره به بارش ۵۰ میلیمتر باران طی یک ساعت گفت: ۳۰۰ نفر از کارکنان شهرداری در حال فعالیت برای دفع آبهای سطحی در سریعترین زمان ممکن هستند.
غلامعلی پور رضایی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا از خوزستان اظهار کرد: طی روز گذشته در دزفول ۱۲۰ میلیمتر بارندگی در کمتر از سه ساعت داشتیم که در تاریخ دزفول بی سابقه بود با این حال با همکاری و همراهی سایر دستگاهها مانند فرمانداری، سپاه پاسداران ارتش و شرکت آب و فاضلاب و تلاش کارکنان شهرداری تمام آبهای سطحی جمعآوری شد.
وی افزود: در بارندگی روز گذشته آب وارد سی منزل مسکونی شد که خسارت آنها با تدابیر اندیشیده شده خسارت آنها جبران میشود علاوه بر آن بیش از ۸۰ دستگاه ماشین گرفتار در آب نیز رهاسازی شدند.
عضو شورای اسلامی شهر دزفول ادامه داد: با توجه به پیشبینی انجام شده آمادگی لازم برای مقابله با آبهای سطحی وجود داشت و از ساعت ۱۵ الی ۱۶ تقریباً ۵۰ میلیمتر بارندگی داشتیم و در حال حاضر عملیات دفع آبهای سطحی با همکاری فرمانداری، سپاه، ابفا در حال انجام است.
پور رضایی تاکید کرد: با توجه میزان بارش ۳۰۰ نفر از کارکنان شهرداری از مدیر تا کارگر در بخشهای سه گانه خدمات شهری، عمران و آتش نشانی با ۱۵ دستگاه ماشین در حال فعالیت هستند تا در سریعترین زمان ممکن شهر به حالت عادی بازگردد.
کد خبر 750358